هدایت شده از گلزار شهدا
وصیت نامه شهید رسول گلبن حقیقی:
توجه داشته باشید که مهدی(ع) عزیز در انتظار شماست همانگونه که شما در انتظار ایشان هستید💔
#امام_زمان #شهدای_فارس
🕊 @golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_زیارتی؛ زود می گذره 😭
مثل یه چشم به هم زدن،گذشت...
🎙حسین طاهری
#شب_جمعه
#کربلا
🌱🌷🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
#سلام_مولا_جانم❤
من هر صبح
به آستان مقدست سلام می کنم
و از امواج بهشتی پاسخت
سرشار از امید می شوم.
من پاسخ پدرانه ی تورا با ذره ذره ی
وجودم احساس می کنم...
من با تو نفس می کشم،
با تو زندگی می کنم،
شکر خدا که تو را دارم
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
#صبحمون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠سید رضا، از بچه های دوست داشتنی هیات حاج سیف در شیراز بود.
عاشق حضرت اباعبدالله و حضرت صاحب الزمان بود. گاهی دم ها و نوحه های معروف حاج سیف را با خود زمزمه می کرد و دم می گرفت.
عاشق شهادت بود. گاهی او را محکم در آغوش می گرفتم و در گوشش می گفتم: سید نپری، اسلام حالا حالاها به شما ها نیاز دارد!
آن روز می خواست با "مجتبی شایق" به جزیره مجنون برود. جلو در سنگر ایستاد. دستش را به دهانه در تکیه داد و خیلی جدی، اما پر احساس و آرامش گفت:
برادرها، من دارم می رم شهید بشم، کسی کاری نداره، پیامی نداره!😳
بچه ها به شوخی گرفتند.
- سلام به حورالعین ها برسان!
- به فلان شهید سلام برسان.
- پیش خدا رفتی فلان چیز برای ما بخواه.
مجتبی بعد ها تعریف می کرد من جلو موتور بودم، سید رضا پشت نشسته بود. وقتی در جاده جزیره می رفتیم، سید رضا سرش را چرخواند به قبضه توپ بچه های مشهد که در حال آتش بود نگاه کند که گلوله توپی جلو موتور خورد. ترکشی به آرنج من خورد، ترکشی به پشت سر سید رضا...
🍃🌷
#شهید سید رضا موسوی نژاد
#شهدای_فارس
🌱🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذارید
بعد از مرگم
همه بدانند...
ــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
#امام_زمان عج
🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
D1738864T16884394(Web).mp3
17.06M
📓#کتاب_صوتی
#جنگ_فرخنده روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی#
نویسنده: زینب بابکی
راوی معصومه عزیز محمدی .
#قسمت_پنجم🌱🌸
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#تلنگرانه
| #شهید_رجایی
🔹🔹🔹
-خانومشپرسید:
بهچیفکرمیکنی؟!
رجاییگفت:
امروزنمازِاولوقتمعقبافتاد
فکرمیکنمگیرکارمکجابود...!
🌱🍃🌷🌱🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
33.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان هایی از پیاده روی اربعین
🎙سید مهدی تحویلدار
#طریق_الاقصی
#اربعین
🌱🍃🌷🌱🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
#کلام_شهید
«ما در مواجهه با مرگ،
رسیدن به شهادت و بزرگی را،
انتخاب کرده ایم»
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔷 حالا که این روزها بحث کنکور و رتبه های برتر کنکور تیتر اول رسانه ها هست جا داره..
یادی کنیم از شهید #احمدرضا_احدی رتبه یک #کنکور سال ۱۳۶۴:
" شهیدی که وصیت کرد ؛ فقط نگذارید حرف امام به زمین بماند همین"
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
تو چه خبر داشتی از جاذبه چشمانش...
آنگاه که یک به یک در دل جوانان همین عصر انقلابی ایجاد کرد...
تو مینویسی رفیق، من میخوانم ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢با شروع جنگ، تقریباً عمده کار ما شده بود تعمیر ماشینهای نظامی که از منطقه میآمدند و حاج خلیل کارهای غیر از این کمتر قبول میکرد.
یک روز چند درجهدار ارتشی به درب مغازه آمدند. با حاج خلیل کار داشتند. من هم کناری ایستادم تا صحبتهایشان را بشنوم. آنها توضیح دادند موشکی که استفاده میکنند بُردش کم است و از تو میخواهند موتور آن موشک را بررسی کنی.
از آنها میخواهی تا نمونهای از آن موشک را به مغازه بیاورند و آنها این کار را میکنند و یک موشک که طولش بالای یک متر بوده است را به مغازه میآورند. موتور موشک را باز کردی و بعد از بررسی به « اُستاد ابراهیم داورزنی» از همکارانت زنگ زدی تا به مغازه بیاید. استاد ابراهیم متخصص ترانس پیچی بود، آنقدر در کارش مهارت داشت که اداره مخابرات تماموقت او را در اختیار گرفته بود.
با اُستاد ابراهیم شروع به بررسی موتور موشک کردید و هر شب تا ساعت دو سه شبروی آن کار میکردید.
بعد از چند روز به آن درجهداران ارتشی خبر میدهی که موتور موشک آماده است.
آنها هم آن را بردند، بعد از امتحان آن موتور با خوشحالی به تو خبر میدهند که ابداع تو کار کرده است و برد موشک به حد مطلوب رسیده است.
📘برشی از کتاب عاشقانه های طلایی
#شهید حاج خلیل طلایی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌱🍃🌷🌱🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
D1738864T16884394(Web).mp3
17.06M
📓#کتاب_صوتی
#جنگ_فرخنده روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی#
نویسنده: زینب بابکی
راوی معصومه عزیز محمدی .
#قسمت_پنجم🌱🌸
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد. این عادت همیشکی حسین بود.
یک شب که همگی خواب بودند از رختخواب برخاستم تا یک لیوان آب بخورم، نور ضعیفی در آشپزخانه دیدم.
به سمت آشپزخانه رفتم.
حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند.
گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای؟
گفت: می خواستم شما بیدار نشوید.
زمزم های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد.
#شهیدحسین_جمالی
#شهدای_فارس
#یادعزیزش_با_صلوات 🌷
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 این همه رفتم حرم؛ حاجتم رو ندادن !
🎙 | #استاد_شجاعی
#کربلا
#امام_حسین ع
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
هدایت شده از گلزار شهدا
برنامه زندگیتان را طوری تنظیم کنید که مورد رضایت آقا امام زمان(ع) باشد.🌱
#شهید_کاظم_تقی_زاده
#شهدای_فارس
🕊 @golzarshohadashiraz
هر وقت احساس کردید از
#امام_زمان(عج) دور شدید و دلتون واسه آقا تنگ نیست.. این دعای کوچیک رو بخونید
لَیـِّن قَلبی لِوَلِـیِّ اَمرک..
یعنی...
خدایا دلم رو، واسه امامم نرم کن..
#شهید_حسین_معـزغلامی
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔹دستش در جبهه تیر خورده بود و سیاه کرده بود و طبق نطر دکتر باید قطع میشد .
طبق روایت دوست هایش معجزه وار با خواندن زیارت عاشورا و عنایت حضرت شفا پیدا کرد
🔹مادرشهید میگفت :روز بعد آن اتفاق بود، وقتی از خواب بیدار شد گفت: مادر دیشب امام خمینی و امام زمان به دیدن من آمدند، بیش از این نمی توانم بگویم.
با هم به دکتر رفتیم. از دست ایشان عکس گرفتند، دکتر گفت دست ایشان کامل خوب شده و دیگر نیاز به جراحی ندارد. وقت برگشت گفت مادر من می خواهم راه خودم را ادامه بدهم، شما اجازه بده که من به جبهه برگردم.
گفتم هیچ وقت مانعت نشدم، اما این بار صبر کن یکم تقویت بشی، حالت بهتر بشه بعد برو!
گفت نه، اگر می دانستی من کجا دارم می رم، هیچ وقت مانع من نمی شدی.
روز بعد تعدادی از دوستاش آمدند گفتند می خواهیم بریم دیدار امام، خسرو همراهشان رفت و بعد نامه فرستاد که من به جبهه آمدم، راضی باش. من ۱۹ شهریور برمی گردم.
۱۰ شهریور شهید شد و ۱۹ شهریور به شیراز برگشت.
🌱🍃🌱
#سردار شهید محمد حسن(خسرو) ایزدی
#شهدای_فارس
🌱🍃🌱🍃🌱
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
D1738864T17042894(Web).mp3
16.89M
📓#کتاب_صوتی
#جنگ_فرخنده روایت زندگی فرخنده قلعه نوخشتی#
نویسنده: زینب بابکی
راوی معصومه عزیز محمدی .
#قسمت_ششم🌱🌸
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz