هر وقت وضو می گرفت، می دیدم دست هایش را به سمت آسمان می کشد و می گوید: «خدایا به حق حضرت زهرا(س) شهادت را نصیبم کن!»
آن شب دیدم در اتاقش نشسته و وسایلش را جمع می کند. هر چه پرسیدم مادر چه می کنی؟
گفت:« نگران نباش، مادر!».
صبح دیدم حوله دست گرفته و دمپایی پا کرده است. گفتم کجا؟
گفت: « برای حمام می روم کوار!»
حرفش را باور کردم. ساعتی بعد یکی از دوستانش آمد و گفت: «قربان به جبهه رفت!»
با نگرانی پدرش را فرستادم کوار دنبالش. ساعتی بعد شوهرم دست خالی آمد و گفت:« تا پای اتوبوس هم رفتم، دستش را گرفتم و گفتم برگرد که مادر دارد دق میکند!»
گفت: «پدر تو را به حضرت زهرا قسم می دهم که مانعم نشو، سلام من را به مادر برسان و بگو من باید بروم تا شهید شوم!»
39 روز بعد جنازه اش را آوردند. خودم را روی جنازه انداختم، دستم به پهلویش خورد. دستم را برداشتم دیدم آغشته به خون است. خون را به صورتم کشیدم و گفتم:«مادر امیدوارم خونت مرا شفاعت کند!»
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#شهید_قربانعلی_امانی
#شهدای_فارس
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
برای شهادت حسین (ع)، حرارت و گرمایی در دل های مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود .
(منبع: جامع احادیث الشیعه، ج ۱۲، ص ۵۵۶)
🗓 ۵ روز تا آغاز ماه محرم الحرام باقیست.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_شهدای_غریب_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
سال ۶۱ بود که وارد حوزه شدم و شدم هم درس و هم مباحثه محمد علی. محمد علی ۱۳ سالش بود با قد و قواره ای کوچک. بسیار شوخ و با نشاط. از وقتی فهمید از جبهه امده ام رهایم نکرد, می گفت تو مرد جنگی قرار است شهید بشی, عاشق شهادت بود.
زمستان بود که با طلبه ها رفتیم جبهه منطقه عین خوش. هوا به شدت سرد بود, به خصوص شبها. اما نیمه شب که می شد, این نوجوان ۱۳ ساله, از سنگر می زد بیرون, مسافت زیادی را طی می کرد تا به اب برسد و وضو بگیرد, بعد به نماز شب قامت می بست. تقید هم داشت دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه مستحبی بگیرد.
کم کم پای محمدعلی به حوزه اقای نجابت هم باز شد و توسط ایشان معمم شد. یکبار با یکی از دوستان دیگر با محمدعلی رفتیم خدمت اقای نجابت. من می خواستم با دوستم برگردم. اقای نجابت محکم گفت او را رها کن, با محمدعلی بگرد!
توی درس و بحث هم نظیر نداشت, بسیار اهل مطالعه بود و تفکر
#شهید_محمدعلی_سبحانی
#شهدای_فارس
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
May 11
1_96977718.mp3
1.96M
🔷 روایتگری ناب از آرامش شھـــــدا
#علیرضا_دلبریان🎤🎤
💯 پیشنھـــــاد دانلود
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✍ #ڪلام_شـهید
در طول #زندگىام دلم♥️ مىخواست كه كسى را پيدا كنم و #حرف دلم را با او بگويم تا اينكه خدارا پيدا كردم و او مرا طلبيد 😍و دستم را گرفت و مرا به سر #منزل مقصود هدايت كرد. در اين مواقع هدف بايد الهى باشد. از طرف اينجانب حقير 😊به برادران گرامى #مسجد بگوييد كه سعى كنند معنويت را از دست ندهند ❌و معنويت شما در حال از دست رفتن است. #قرآن بخوانيد. خداوند مىگويد كافران👹 از قرآن همان كتاب الهى ترس دارند و هميشه به قرآن #مسلح باشيد. وصيت مىكنم كه اگر پيكرم ⚰به شيراز آمد به هنگام به خاك سپردنم #چشمانم را باز بگذاريد تا منافقين و كفار بفهمند كه شـ🌷ـهيدان #كوركورانه به اين راه نرفتهاند و مقلد امام بودهاند ☝️و امام را مىشناسند. برادران من سعى كنيد #شهدا را از ياد نبريد...🚫
#شهید_مهدی_نظیری🌷
#ﺷﻬﻴﺪﺣﻀﺮﺕ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ_ﺷﻴﺮاﺯ
#شهدای_فارس 🌹
🍁🌹🌷☘🍁🌹☘
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
امام صادق علیه السلام فرمودند:
جد ما حسین علیه السلام هنگامی که به گریه کنندگان خود نگاه می کند برای آنان استغفار می کند و از جد و پدر و مادر و برادر خویش می خواهد که آنها هم برای گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزای او استغفار کنند .
(منبع: کتاب الکسیر العبادات به نقل از منتخب)
🗓 ۳ روز تا آغاز ماه محرم الحرام باقیست.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_شهدای_غریب_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
#ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻫﺮاﻳﻲ
#ﻃﺮﺡ_ﺁﻣﺎﺩﮔﻲﺑﺮاﻱ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ_ﺷﻬﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ #ﺫﻛﺮﺷﺮﻳﻒ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ اﻫﻞ ﺑﻴﺖ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ(ﻋﺞ)و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و اﻣﻮاﺕ و...
ﺑﺨﺼﻮﺹ #ﺷﻬﻴﺪ ﻓﻴﺠﺎﻧﻲ
ﻫﺮﻛﺲ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺗﻌﺪاﺩ ﺑﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﺘﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ
آتش سنگین دشمن، نگذاشته بود که چند شبانه روز یک خواب راحت چند دقیقه ای بکنیم. با حاج منصور داخل سنگر نشسته بودیم. به حاجی گفتم، حاجی الان چه آرزویی داری؟ حاجی سوال را به خودم پاس داد و از من پرسید. من هم آنچه در دلم بود را گفتم: آرزو دارم 24 ساعت استراحت کنم، فقط بخوابم. باز سؤالم را تکرار کردم. حاجی با خنده گفت: آرزوی من این است که این جنگ به نفع اسلام تمام شود همه با هم خارج از جبهه ها تربیت و پرورش جوان ها را شروع کنیم. دهانم از جوابش باز ماند. البته این آرزویش تحقق پیدا کرد. بعد از جنگ تمام وقتش برای جوان ها بود، شب و روز در بسیج و پایگاه های بسیج در حال ساختن جوان ها و نوجوان ها بود، وقتی هم که او را از بسیج منتقل کردند، دیگر زیاد در این دنیا نماند...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#شهید_حاج_منصور_خادم_صادق
#شهدای_فارس
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz