#سلام_امام_زمانم 💚
میدانم که صبحی زیبا
خورشید رویتان میدرخشد
و من شادمانه تر از هر روز
سلام خواهم کرد...
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌸
#سلام صبحتون شهدایی
@golzarshohadashiraz
🌸 فرازی از وصیت نامه🌸
به نام خداوندی که اول می بخشد و بعد مهربان است
ضمن این که می بخشد مهربان هم هست
◾️ زیر بار ظلم نروید چون اول خود شما ضرر میکنید. چون اگر شما مظلوم واقع نمیشدید ظالم ظلم نمی کرد
◾️مسجد،نماز جمعه وجماعت،مخصوصا نماز اول وقت،قرائت قرآن کریم با معنی هرروز را ترک نکنید،
با جماعت باشید که دست خدا با جماعت است.
◾️شفاعت شهدا شامل حال کسانی که پیرو ولایت نیستند نمیشود
هرچند اقوام نزدیک باشند...
#شهیدمدافع_حرم_آزادخشنود کوهجانی
#اﻳﺎﻡشهادت🕊
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
🌹🌷🌹
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
***
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_بیست_و_هفتم*
پشت سر هم صفها بسته شده بود و نشسته بودند. یکی چهارزانو بود و سرش پایین .یکی زانوها را در بغل گرفته بود و یکی که هیکل چاقی داشت در صف نماز هم دست از شوخی با بغل دستی اش بر نمی داشت. سیدمحمد تعارف می کرد
_حاجی نمیشه اول شما!
_لا اله الا الله مرد حسابی دست راستم هم اگه نبودی ناسلامتی اولاد پیغمبری برو تو تا شکایتت رو به جدت نکردم.
سید محمد لبخندی زد و چشم گفت و داخل شد و بعد هم منصور .نماز اول را خواندن و با کناری هایشان دست دادند و دست هایشان را به صورت کشیدند.دسته جمعی دعا خواندند. امام جماعت بلند شد و چرخید و ۵ دقیقه صحبت کرد و نماز دوم را هم خواند ند.
بوی خاک و عرق و جوراب پیچیده بود .پیرمردی با ریش های کوتاه و تیز که لاغر بود و تکیده و پایین سبیلش زردی نامنظمی داشت و سنگینی ظرف استوانه فلزی بزرگی کتف چپش را پایین انداخته بود تندوتیز از صف اول شروع کرد.
قطرات ریز گلاب مثل غبار در هوا پخش شد و به سر و صورت همه نشست.هرکس دو قدم مانده به رسیدن پیرمرد حواسش را از دعا به حرکت او می داد و خودش را آماده میکرد تا دست پیش آورد و نم که گرفت به پشت گوش ،گردن، پیشانی و سر بمالد.
بعد از دعا دسته جمعی برای لحظاتی سکوت و بیشتر آدمها به سجده رفتند و مرغ را بوسیدند و بعد همین طور که بعضی ها ایستاده دست راستشان را به سینه می گذاشتند و چیزهای زیر لب زمزمه می کردند و می چرخیدند در جهت دیگری همان کار را تکرار می کردند. همه در نمازخانه پیچید و همه رفتن بیرون تا ناهار بخورند.
قوطیهای خالی کنسرو زنگ زده در راه ریخته بود و آنقدر فراموش شده بود که نوک پوتینی هم به آنها نمی خورد به هوای شوت.
منظور از نماز خانه بیرون آمد و انگشت های دست راست پشت سر حلقه شده بود دور مچ دست چپ. سرش پایین بود و به چیزهایی فکر می کرد. سر و صدایی سرش را بالا آورد خبرنگارها را دید با دوربین فیلمبرداری دستی.لباس های نظامی بر تنشان می خندید ناخواسته مادر روبرویش بود باحاله آن دورها که نزدیک است.دفعه آخر مرخصی مادر با لحن التماس آلوده گفته بود: «منصور آقا من و خواهرت به دستور شما از صبح تا پسین داریم کلاه و ژاکت میبافیم برای جبهه.حالو مادر جون این همه رزمنده صبح تا شام از تلویزیون نشون میدن شما هم یه بار بیا خودتو نشون بده تا ما خستگیمون در بره!
و منصور سر تکان داده بود.
_این ننه !حالا ما هم یه بار اومدیم تو تلویزیون که چطور بشه؟!
ادامه دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
19.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌بسیارشنیدنی ....
ماجرای عجیب شهید منتظر القائم در #شرهانی
#روزنیمه_شعبان
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#سیره_شهدا
🌹هر سال درنیمه شعبان جشن مفصل و باشکوهی برای ولادت صاحب الزمان می گرفت.
روبروی مغازهاش را تزیین و ریسه بندی می کرد از مردم محل باشیرینی و میوه و شربت پذیرایی می کرد و برای اقوام هم شام مفصلی درست می کرد.
🌹 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.
نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند.
🌹نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد
و آخر هم فدایی بی بی شد...
#شهیدمدافع_حرم
#شهید قدرت اله عبودی
#شهدای_فارس🌷
#سالگردشهادت
🌷🌱🌷🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
🌷 لوح | قلههای مقدس ظهور
🔺️ سپهبد قاسم سلیمانی: من معتقد هستم امام زمان (عج) كه ظهور بكنند، حكومتی که ايجاد ميكنند، قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد...
#سرداردلها
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🛑 #گــزارش 🛑
♦️ذبح قربانی روز نیمه شعبان♦️
🔹جهت سلامتی و ظهور امام عصر عج🔹
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و ﺷﻬﺪا
➖🔻➖🔻➖
ﺑﻪ ﺣﻤﺪاﻟﻠﻪ و ﺑﺎ ﻋﻨـﺎﻳﺖ صاحب الزمان عج , ﺩﺭ ﺭﻭﺯ نیمه ﻣـﺎﻩ شعبان المعظم ﺗﻌﺪاﺩ ۵ ﺭاﺱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺫﺑﺢ و با همکاری خیریه های مناطق جنوبی و غربی شیراز، ﺑﻴﻦ ۱۵۵ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨــﺪ توزیع گردید...
انشاءالله خداوند از بانیان خیــر قبول کند و این امر خیر ، سبب سلامتی و ظهور منجی موعود امامـ زمان عج شود
شادے روح امام و شهدا و اموات بانیان خیر #صلوات
🌷▫️🌷▫️
#ﻫﻴﻴﺖﺷﻬــﺪاےﮔﻤﻨﺎﻡ_ﺷﻴــﺮاﺯ
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷شهید حججی میگفت:
"یه وقتایی دل کندن
از یه سری چیزای خوب
باعث میشه
یه چیزا بهتری به دست بیاریم"💐
ما برای رسیدن به امام زمان (عج)
از چی دل کندیم؟!
#صبحتون_شهدایی
@golzarshohadashiraz
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_بیست_و_هشتم*
چشم های مادر برق مخصوصی زد.برقی که منصور چند بار دیگر هم که حرف عروسی اش پیش میآمد دیده بود.حتی خود منصور هم میدانست که این احساس که نه مادر که گاهی بر زبان نمی راندش از ترس چوب شدن زبان، ریشه در آرزوی مادرانه دارد مثل همه مادر ها که میخواهند روزی پسرشان را در لباس دامادی ببینند.
یکباره اوایل جنگ دختری برایش دیده بودند و رفته بودند خواستگاری.منصور گفته بود ۶ ماه دیگر می آیم و فعلا نمی توانم ازدواج کنم. همه قبول کرده بودند که تا یک سال هم مسئله ای نیست.رفته بود و عملیات پشت عملیات نگذاشته بود تا هشت ماه از منطقه برگردد. پدرش آماده بود اهواز دنبالش سراغش را گرفته گفته بودند که آبادان است.با دو نفر از دوستانش در آنجا پیدایش کرده بود.
_بابا جون شما ۳ روز بیا شیراز دست به سیاه و سفید هم نمیخواد بزنی. به سلامتی ازدواج کن اگه خواستی بعد برگرد. آخه قولی که به مردم دادیم به کنار الان بیست و چهارت تمومه به سلامتی رفتی تو ۲۵، فردا پس فردا پیر میشی زنت نمی دنا!!
منصور چشمان چشمان پدر نینداخته و صندوق کائوچویی سفید که کنار درش پاره شده بود نصف هندوانه درآورده و شروع کرده بود به قاچ کردن.
_آقاجون فعلاً که عروس این بچه هایی که اینجا میبینید شده این تیکه فلزی که وقت و بی وقت روی دوش شونه.پاکش میکنند بهش میرسند .شب ها هم تو سنگر کنار شونه.
بعدشم تو این وضع گرونی مارا تو دردسر میخوای بندازی ها..
از شوخی گذشته ما که حالا وضعیتمون معلوم نیست نمیدونم والا هرچی فکر می کنم می بینم زندگی یه بنده خدای دیگه رو هم خراب می کنم... هندونه اش خوبه بفرمویین.
پدر ابرو درهم کشیده و سر چرخانده بود
_هندونه اش خوبه؟! شدم یه چیزی بگیم شما بگید چشم.. پاشو پاشو دست و پاتو جمع کن بریم
و سوار تویوتا شده بودند که رویش را گل پوشانده بود و فقط شیشه جلوی به اندازه دید راننده پاک بود.سه راهی خرمشهر که رسیده بودن منصور نگه داشته
_آقاجون.شما اگه میخوای بری شیراز با ماشین اون بچه ها برین!
_مگه تو نمیای آقا منصور؟!
منصور خیلی جدی و با احترام جواب داده بود
_من از این طرف باید برم ماشینام تعمیر کنم .شما با آقای فصیحانی اینا برید به سلامت. به خانواده دختر هم بگین هر عیبی که هست از منه، شما دخترتون رو به سلامتی شوهر بدین.
_بابا جون این چه کاریه که می کنی ؟!عیبه !شما به ما قول دادی!
_آقاجون تا وقتی که جنگ که هیچ.. حالا اگه عمری بود بعدشما امر بفرمایید ما رو چشم میزاریم.
و پدر که به شیراز برگشته بود و آن خانواده هم دخترشان را چندی که گذشت شوهر داده بودند.
ادامه دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
📷عکس نوشته 👆
امام زمان (عج) یار بی سواد نمی خواهد ....
#یارامام_زمان (عج)
#شهیده_راضیه_کشاورز🌹
#شهدای_حسینیه_رهپویان_وصال_شیراز
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صدای_شهید | #ردانی_پور
🔻 سؤالی که شهید «ردانیپور» از منتظران حضرت مهدی(عج) پرسید...
🌟 شهید ردانیپور میگوید: «شما که میگویید امام زمان(عج) باید بیایند، زمینهاش را باید شما برای امام زمان(عج) آماده کنید.
«بهترین اعمال در زمان غیبت کبری امام زمان(عج) انتظار فرج است». انتظار فرج یعنی چه؟
#صدای_شهیدان_را_بشنویم🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺷﻬﺪا🌹
🌷ماه شعبان بود. به اتفاق حاج مجید سپاسی برای جا به جا کردن فرمانده خط، به جزیره رفتیم. قرار بود حسن حق نگهدار را با مسلم شیر افکن با هم عوض کنیم.
سنگر فرمانده خط یک سنگر بتونی بود که دیواره ورودی را رنگ سفید زده و بالای آن این بیت از سعدی نوشته شده بود:
چون دلارام میزند شمشیر
سر ببازیم و رخ نگردانیم
شب را چهار نفری در همان سنگر بودیم، به حرف و شوخی گذشت و همه به خواب رفتیم. نیمه شب بود که از صدای مناجات و هق هق گریه بیدار شدم. حسن بود که گوشه ای نشسته بود و آرام برای خودش مناجات شعبانیه می خواند.
کم کم ما سه نفر هم وضو گرفتیم و کنارش نشستیم و قرعه به نام من افتاد که مناجات را بخوانم.
شروع کردم به خواندن و همراه با خواندن من مجید، حسن و مسلم اشک می ریختند تا رسیدم به این فراز دعا...
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ...
[...خدايا اگر مرا بر جُرمم بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا به قهرت وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم.]
ناگهان صدای زجه مجید بلند شد. آنقدر گریه کرد که بی حال روی زمین افتاد، هیچ وقت چنین حالتی و گریه ای از مجید ندیده بودم. از گریه مجید آه حسن هم بلند شد و دنبالش مسلم و هر سه روی زمین افتادند و اشک می ریختند. آن شب آن قدر اشک ریختند که هیچ وقت فراموش نمی کنم. مجید با همان حالش می گفت، این فراز دعا من را آتش می زند خدایا اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم...
🌷🌿🌷🌹🌷🌿🌷
ﻫﺪﻳﻪ #شهیدان حاج مجید سپاسی،
حسن حق نگهدار و مسلم شیرافکن ﺻﻠﻮاﺕ
#شهدای_فارس
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
~🕊
🌿#کلام_شهید💌
♦️راه هایی برای#نزدیک شدن به #شهادت..👇🏻☘
.
.
✨۱_ نگاه به#نامحرم نکن ؛ زیرا هر نگاه به نامحرم😡 ، شهادت را ۶ ماه به عقب می اندازد...😱
✨۲_ سعی کن دعای توسل ات هرگز ترک نشود...😍
✨۳_ هرگز نگذار نام تو#مشهور شود ؛ زیرا انسان فقط یک بار مشهور خواهد شد🤩 ، اگر در دنیا مشهور شوی ، در آخرت مشهور نخواهی شد... 😔
✨۴_ هیچ وقت سر پدر و مادرتان بلند صحبت نکن...😇
✨۵_ پشت سر رفیقتان#غیبت نکنید...😳
✨۶_ نماز اول وقتتان ترک نشود...😢
#شهید_مهدی_زینالدین♥️🕊
#مثل_شهداشویم...
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد
💢💢💢💢💢
#مراسم مــیهمانی لاله های زهرایی* 💐💐💐
🌷🌷🌷
همراه قرائت زیارت پرفیــض عاشـــورا
💢💢💢💢
#بامـــداحی
کربلایی محمود زاهدی
◀️ #زمان :
*ســـاعت ۱۸ پنجشنــبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۰*
⭕⭕⭕⭕⭕
ﺩاﺭاﻟﺮﺣــﻤﻪ ﺷﻴــﺮاﺯ
*قطعـــه شهــدای گمــنام*
🌷🌷
مراسم با رعایت پروتکل های بهداشتی و در #فضای_باز برگزار می گردد
🌷🌷
*هیئـــت شهـــدای گمـــنام شیــراز*
⬆️⬆️⬆️⬆️
*مبلغ مجلس شهدا باشید*
#شهادت
طلوعیـ⛅️ دوباره است
که تو را میخواند
عقل و عشــ♥️ـق
در رگهای #شهادت جاریست
عقل میگوید برو🚶♂
و عشق میخواند #بیا ...
آنگاه ست که در آغوش معشوق💞 و معبودت #الله جای میگیری
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@shohadaye_shiraz
19.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری عجیب از شهید آقا مسعود.. 😔
#شهادت_آرزومه
🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_بیست_و_نهم*
منصور دل دل کرد. تصویر مادر رو به رویش بود مثل خیلی وقت های دیگر.۱آن طرف خبرنگار ها که سیر تا پیاز زندگی رزمنده را میخواستند. شرح حالش مسئولیتش نظراتش و... موقع مصاحبه با حسرت به زور میزدند انگار آخرین باری است که می بینند اش و چند روز دیگر عکسش را در روزنامهای خواهند دید.
منصور نیم خنده به لب کاشت و جلوتر رفته همین کافی بود تا دوربینی به طرفش بچرخد میکروفونی در دستش جا خوش کند و قیافه اش کمی رسمی بشود: «
«لا حول ولا قوة الا بالله بنده منصورخادم صادق متولد سال ۱۳۴۱ اهل شیرازم.از ابتدای سال ۶۱ وارد سپاه شدم بعد از دوماه آموزش مقدماتی در دوره ۱۹ سپاه منطقه ۹ و پس از یک دوره ۱۵ روزه آموزش زرهی در مرکز آموزش زرهی شیراز،قبل از عملیات رمضان به جبهه رفتم.در حین عملیات در مرحله پنجم ابتدای عملیات بود قسمت نشد که در عملیات شرکت کنم و به عقب منتقل شدیم.
ناگفته نماند در آن عملیات به عنوان توپچی تانک در تیپ امام سجاد مشغول به خدمت بودم.بعد در اوایل سال ۶۲ در واحد آموزش نظامی لشکر ۷۷ که بعد ۱۹ فجر شد،مسئول آموزش نظامی بودم.با توجه به رشته اصلی هم که ذره ای است به عنوان توپچی تانک بهترین آموزش به من داده شد و از همان اول هم به عنوان مسئول آموزش زرهی مشغول خدمت شدم. ولی خوب جور نبود که راه بیفتد. در ابتدای سال ۶۲ مسئول واحد زرهی لشکر ۱۹ فجر شدم.بعد به خاطر مشکلاتی که بود به دستگاههای نفربر منحصر شدیم و تحت تشکیلاتی به نام پیاده مکانیزه در آمدیم که نام این گردان هم متناسب با انجام ماموریت هایی است که در توان آن هست . اعم از رساندن مجروح و تدارکات،جنگیدن،پشتیبانی،دلیرانه در زیر آتش دشمن حرکت کردن و آسیب ندیدن. این همان کاری است که آقا ابوالفضل در صحرای کربلا میکرد.»
نشست روی چند گونه که کنارش روی هم آمده بود و سینه صاف کرد.در بین صحبتهایش خبرنگار همینطور که همکارانش با اشاره به نکات فنی گوشزد میکرد سرش را به نشانه تهیه برنامههای جذاب بالا و پایین می آورد.
«اعتقاد ما این است که جهان باید پاک و تزکیه شود. زمین خدا پاک شود از این شیطان صفتانی که انسانیت را فراموش کرده اند.و تمام هم و غمشان خودشان ،مال ،شکم، شهوترانی، مقام پرستی و جاه طلبی شان است. و این رسالت بر دوش من و توست. ای عزیز من!من و تویی که یک عمر زجر بردهایم درد کشیده ایم و ادعای ما این است که بنده خدایم و لاغیر.
درباره رمز پیروزی عملیات های آینده یک مطلب مشخص است.هر جا که عشق قدم بگذارد پیروزی به دنبالش خواهد آمد و ما وقتی پیروزیم که واقعاً عاشق باشیم برای همین باید یاد بگیریم که چگونه این بچه های پاک را عاشق بار بیاوریم. با چه وسایلی و چه برنامهای.اگر یک بچه بسیجی بیاید اینجا و راه را نشناسد مطمئناً به جای عاشق شدن عاشق شیطان میشود .
ادامه دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
✍ﻫﻤﺴﺮاﻧﻪ :
در طول زندگی مشترکمان یک روز نشد خنده از لبهای همسر دلسوزم کنار برود، همیشه در بدترین شرایط زندگی و در هر زمان لبش پر از خنده و چهرهاش نورانی بود. جز در یک صورت غم و غصه را در چهرهاش میدیدم و آن این بود که هرگاه پای #سخنرانی رهبر عزیزمان مینشست و نگرانی را در چشمهای ایشان میدید نگران میشد به حدی که اشک از گوشه چشمانش سرازیز میشد.
🌹🌷🌹🌷🌹
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﺴﻦ_اﻟﻬﻲ
#شهدای_فارس
#ایامﺷﻬﺎﺩﺕ🌷
🌺🌷🌷🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
***
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
🏷🕊
🌹شهید_حاج_ابراهیم_همت
〖 می خواهید #خدا عاشق شما باشد:😍
قدم👣 بر می داریم برای رضای خدا
قلم ✍می زنیم برای رضای خدا
حرف🗣می زنیم برای رضای خدا
می جنگیم⚔ برای رضای خدا
اینجوری چه #بکشیم💪 چه #کشته بشیم، پیروزیم👌
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند! یا در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند. خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌷🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
رفــــقا
دستــــــ مــــــا را هــــم بگیریــــد؛
ڪــــه پاهایــــمان
بدجــــور گیــــر استــــــ در گِلِ ایــــن
دنیاے دستــــــــ و پــــا گــــیر...
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@shohadaye_shiraz
🌹۱۲ فروردین از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست.
🇮🇷 ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند.
روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.
📅 امام خمینی(ره) | ۱۲ فروردین ۱۳۵۸
✊🏻به مناسبت روز جمهوری اسلامی ایران
╔═ 🍃🌺🍃 ═══╗
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
💢💢💢💢💢
#مراسم مــیهمانی لاله های زهرایی* 💐💐💐
🌷🌷🌷
همراه قرائت زیارت پرفیــض عاشـــورا
💢💢💢💢
#بامـــداحی
کربلایی محمود زاهدی
◀️ #زمان :
*ســـاعت ۱۸ پنجشنــبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۰*
⭕⭕⭕⭕⭕
ﺩاﺭاﻟﺮﺣــﻤﻪ ﺷﻴــﺮاﺯ
*قطعـــه شهــدای گمــنام*
🌷🌷
مراسم با رعایت پروتکل های بهداشتی و در #فضای_باز برگزار می گردد
🌷🌷
*هیئـــت شهـــدای گمـــنام شیــراز*
⬆️⬆️⬆️⬆️
*مبلغ مجلس شهدا باشید*
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_سی_ام*
فرمانده عزیز!
ابتدا باید خودت را بسازی و تربیت کنی، بعد را خدا را به این بسیجی صفرکیلومتر نشان بدهی.
ادامه دارد ...اگر این بسیجی ها در محیط مناسبی رشد کنند چرا بهشتی نشوند!؟چرا فردا امام نشوند.اگر از ۱۵ سالگی گناه نکرد سختیها را تحمل کرد و متقی بود خوب باید امام بشود و اگر اینها امام نشوند چه کسی باید بشود؟!
پای راستش را روی پای چپش انداخت. بند پوتین هایش بسته بود و نبود. کف پای راستش به زمین نمیرسید و در هوا بی هیچ رعشه یا تکانی خشک مانده بود.میکروفون را به آن دست داد و لحنش عوض شد سرش پایین بود هر از گاهی گوشه چشم چپش با زاویه های مشخص سه تا چین می خورد و باز صاف می شد.
«این چهارچوب ها را کنار بگذاریم که حتماً باید فلان باشد، حتماً باید این طور باشد. بهتر از انسانها به اندازه ظرفیتشان و توانشان استفاده کنیم .بسیجی مانند یک معدن است معدنی که همه جور ماده و نیرو در دل آن وجود دارد. استاد دانشگاه،مسئول مملکت،مدیر مدرسه،معلم،دانش آموز،کارگر و خلاصه همه قشری،
بیایید آنها را دقیق بشناسیم و به کارشان بگیریم و تامین شان کنیم. جنگ بین بسیجی ها میچرخانند .اینها به فطرت خود رسیده اند به ذات پاکی که منتهی میشود به خدا و در آن به جز خوبی و صفا و صمیمیت هیچچیز راه ندارد.
خوب زیاد حرف زدم. دیگر صحبت چندانی ندارم.تنها این که همگی بیاین به این نسل جوان بیاندیشیم و تربیت کنیم نسل جوانی که آینده این مملکت است و امید تمام دلسوزان کشور.
*این صحبت ها عینا از نوار ویدیویی مصاحبه شهید اقتباس شده است*
ادامه دارد....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
سال 61 به عنوان شهردار کازرون انتخاب شد، شهرداری که در زمان خودش در سطح استان فارس نمونه بود
🔴نور شهادت را در چهره اش می دیدم، با اینکه او در گردان های رزمی نبود و شهادت ایشان دور از انتظار بود. روزی پرسیدم: «ممکنه شما هم شهید شوی؟»
جدی گفت: « مگر شهید شدن در راه خدا شوخی است. باید آن قدر در راه خدا فعالیت داشته باشی که مورد رضای خدا قرار بگیری»
🔷روز اول عید بود که عازم جبهه شد. باز هم می خواست مرا با چهار بچه قد و نیم قد تنها بگذارد. برای اینکه منصرفش کنم گفتم: «این بار اگر بروی من از توان نگهداری فرزندان شما بر نمی آیم!»
خندید و گفت: «شما همسر خوب و فداکاری هستید از عهده همه چیز بر می آیید!تا ده روز دیگر بر می گردم.
دقیقاً روز دهم عید بود که مجروح شد و او را به شیراز آوردند. تمام بدنش با گاز های شمیایی تاول، تاول شده بود.
شب سیزده عید بود که خبر شهادتش همه شهر را عزادار کرد.
#شهید_هدایت_اله_مصلحیان
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
🌷🌹🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
❁﷽❁
پنجشنبه ڪه مے آید
باز دلتنگ #شهیدان مےشوم
بی قرارِ یـاد #یاران مےشوم
یاد #جانبازان میدان جنون
آشنایان غبارو خاڪ و #خون
یادآنانےڪه #مجنون بودهاند
#شهدا_را_یاد_کنید_ولو_بایک_صلواتــ
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم💐
🕊🌷🕊🌷🕊🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
شهدای غریب شیراز
💢💢💢💢💢 #مراسم مــیهمانی لاله های زهرایی* 💐💐💐 🌷🌷🌷 همراه قرائت زیارت پرفیــض عاشـــورا 💢
ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺷﻮﻳﺪ ....
ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺷﻬﺪا اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ
ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭا ﺑﺨﻮاﻧﻴﻢ
👇👇👇
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
#بربال_سخن
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت امام خامنهای را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه ظهور حضرت بقیةالله را فراهم آورند.
خدایی را شاکرم که نمیتوان شکرش را به جا آورد، مگر میشود او را شناخت که شکرش را به جا آورد؟ از اینکه به زیارتش میروم شاد و مسرورم اما از اینکه دستم از اطاعتش خالیست بسیار غمگینم.
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#شب_شهادت
شهادت : ۱۳۹۵/۱/۱۳ سوریه
🌷🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
حسین جان❤️✨
ز قیل و قال جهان خستهام تو میدانی
دلم هوای شبِ جمعه ی حرم دارد ...
#ماراببریدکربوبلا😭
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سلام_امام_زمانم 💚
سر شد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم
هرگز نمےشود ڪه از این در برانیَم
یابن الحسن براے تو بیدار مےشوم
#روزٺ_بخیر اے همۂ زندگانیَم
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#صبحتون _شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@shohadaye_shiraz