باور کن، شهید دوستت دارد
همین که بر مزارشان ایستاده ای، یعنی تو را به حضور طلبیده اند
همین که اشک هایت روان می شود ، یعنی نگاهت می کنند
همین که دست می گذاری بر مزارشان، یعنی دستت را گرفته اند
همین که سبک می شوی از ناگفته های غمبارت، یعنی وجودت را خوانده اند
همین که قول مردانه می دهی، یعنی تو را به همرزمی قبول کرده اند
باور کن، شهید دوستت دارد
که میان این شلوغی های دنیا هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار نگاه معنویشان داری....
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
کانال شهید محسن حججی↙️↙️↙️
هدایت شده از خاطرات قاب ماندگار
#شهید_سید_محمود_سبیلیان
#فرمانده_دلاور
🌸یاد باد آن روزگاران یادباد.🌸
آن روزها باورم نبود که افتخارم شاگردی دلیرمردی از تبار شیرمردان روزگار است.
همیشه باتو بودن درس ها داشت.
ساده و صبور و مهربان
مثل حس تازه ای میان خاطر زمان
یادش همیشه جاودان.
👌مگر محمود درکلیشه های محدود صفحه وکتاب ؛جا می گیرد؟
💐چه لذت بخش بود خواندن سوره های کوچک قرآن به صورت آهنگین در اردوهای کلاته عباسعلی و کوهنوردی هفت شاخ توسط آقاسید.
پ.ن:اردوی تشویقی اردوگاه رامسرتابستان ۱۳۶۱
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#قاب_ماندگار #خاطرات_معلمی #سعید_حیدریان #معلمان_کاشمر #معلم #همکلاسی_ها #شهید #دانش_آموز #تجارب_ناب #همسنگران_یاران_شیدایی #خاطره_های_جوانی #یاد_ایام #انگیزه #سالهای_بیاد_ماندنی #همسفران_روزهای_بیادماندنی
#شهید_سبیلیان
به کانال ما بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/4265935596C6ca0ebf113
هدایت شده از گروه راویان سردار شهیدعلیرضا عاصمی
📸 تصویری از حضور رهبر انقلاب در کنار مزار برادران شهید مهدی و مجید زینالدین
🔹بازنشر به بهانه سالگرد شهادت شهید مهدی زینالدین
@sepah_Qoods
🔷🌷کزیده ای از زندگی نامه سردار شهید محمدرضا(مجتبی) تهامی 🌷🕊🌹
🌷مسئول واحد پرسنلی تیپ مستقل ۲۱امام رضا علیه السلام
🌹مجتبی تهامی در مورخه ۱۳۴۰/۱۰/۱هجری شمسی در روستای سر مزده خلیل آباد به دنیا آمد،و با چشمان آبی اش، آسمان را به خانه ی پدر آورد.
از سالهای ۱۳۵۴و ۱۳۵۵به صحنه ی مبارزه علیه رژیم طاغوت وارد شد و در دوران انقلاب، با پخش نوارهای امام، شعار نویسی و انتقال و توزیع اطلاعیه های امام و شخصیت های انقلاب، به فعالیت پرداخت و هسته های دانش آموزی ضد انقلاب را منسجم نمود.
او در اولین راهپیمایی دانش آموزی کاشمر که منجر به درگیری با نیروهای رژیم منحوس پهلوی گردید، نقش به سزایی داشت و در سازماندهی تظاهرات مردمی به همراهی شهید سیدمحمود سبیلیان، شهید علیرضا عاصمی، شهید جواد توانگر، شهید محمدرضا حیدری و … سر از پا نمی شناخت.
🌷مجتبی تهامی، قدرت زیادی در سخنوری داشت و بلاغت کلام او، شهره ی شهر و روستا بود. او این اندیشه و توان را مدیون مطالعات گسترده و دائمی و سعی وافری بود که از دوران نوجوانی به کار بسته بود، او بارها به خاطر سخنرانی های تندش علیه رژیم، تهدید شد ولی جان سالم به در برد.
نقش موثری در بیداری فکری و اعتقادی مردم روستای سر مزده و اطراف داشت به طوری که مردم روستای او، همواره از پیشگامان عرصه های جهاد و شهادت بودند. او یکی از بنیان گذاران جلسات مذهبی در شهرستان خلیل آباد و حومه بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، به همراهی شهید سید محمود سبیلیان و چند نفر از همفکرانش، انجمن اسلامی دانش آموزان کاشمر را پایه ریزی نمود و خود به عنوان مسئول تشکیلات و آموزش انجمن، نقش بسزایی در شکل گیری انجمن های اسلامی دبیرستانها ایفا نمود.
💠سالهای ۱۳۶۰ – ۱۳۵۹که نظام نوپای جمهوری اسلامی هدف تهدید های متعددی از درون کشور و بیرون از مرزها بود، در شهر کاشمر، گروهک منافقین، فعالیت گسترده ای داشت و مخصوصاً برای انحراف افکار جوانان، برنامه ریزی گسترده ای کرده بود. در این دوران، مجتبی تهامی با تمام وجود برای اصلاح و بازسازی فضای جامعه، از خود گذشتگی کرد و برای خفظ نظام، از خواسته های شخصی و احساس گرایانه اش گذشت.
مجتبی در روزهای آخر تابستان ۱۳۶۲و در آخرین اعزام، به عنوان مسئوول پرسنلی تیپ ۲۱امام رضا (ع) از همان قرارگاه همیشگی بچه های جنگ، عازم جبهه شد.
قرار بود مجتبی در مسئولیت پرسنلی تی۲۱امام رضا (ع) فعالیت کند، اما خیلی زود خود را به علیرضا عاصمی فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) رساند تا واسطه او باشد برای رسیدن به خط مقدم.
🌹مجتبی تهامی به خلوت های عرفانی و لحظات درک معنویت اتصال به دریای بی کران ربوبی، اهمیت بسیاری می داد. هیچ کس او را ندیده بود مگر اینکه مشغول ذکر و یا مطالعه باشد و خلوت او، سرشار از جاذبه های عمیق معنوی بود.
در دوران جنگ، شهید علیرضا عاصمی پارتی تعدادی از بچه های کاشمر بود برای شهادت.
🌴مجتبی که تاب ماندن در قسمت های اداری را نداشت، به محض اطلاع از انجام عملیاتی در غرب کشور، به بهانه دیدار با خانواده، تقاضای دو روز مرخصی نمود و بلافاصله خود را به نیروهای تخریب قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) رساند.
🥀🕊او در شب عملیات والفجر ۴ در تاریخ ۱۳۶۲/۸/۲در منطقه عملیاتی مریوان، پس از رشادت های فراوان، با اصابت ترکشی به پشت سرش و در حال وضو گرفتن به شهادت رسید و سرود
🌷من همان دم که وضو ساختم از خون جگر
چار تکبیر زدم یک سره بر آنچه که هست
🌷علیرضا ، برادر کوچکتر مجتبی نیز در عملیات والفجر ۱مفقود الاثر شده . پس از چند ماه، هنگامی که مادر به زیارت حضرت معصومه (س) و شاه عبد العظیم حسنی (ع) رفته بود، به او خبر دادند که برای تشییع جنازه ی فرزندش به کاشمر برگردد. مادر، تا آخرین لحظه ی مواجهه با چشمان آبی مجتبی، فکر می کرد جنازه ی مفقود الاثر علیرضا را خواهد دید، اما در سپاه کاشمر، ناگهان با پیگر مجتبی رو به رو می شود.
🌷پیکر شهید علیرضا تهامی برادر کوچکتر شهید مجتبی تهامی که مدتها مفقود الاثر بود، چند سال پس از تشییع مجتبی، پیدا شد و در جوار آرامگاه شهید آزاده آیت الله سید حسن مدرس و در کنار آقا🌹مجتبی به خاک سپرده شد.روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.🌴🌺🌷🌹
هدایت شده از قاسم شنوایی
تولد ۱۳۳۸ کاشمر
شهادت ۱۳۶۲ سن هنگام شهادت ۲۴ سال
مزار گلزارشهدای شهید مدرس کاشمر
شغل پاسدار
یگان خدمت لشکر ۵نصر
محل شهادت جزیره مجنون، عملیات خیبر
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷(۱)
پدرم تو جهاد سازندگی مشغول خدمت بود،از طرف جهاد،قطعه زمینی به ایشان دادند،محمود آقا گفت:بابا جون شما که خونه دارین ،زمین می خواین چی کار، پدرم گفت:دادشت محمد خونه نداره،می خوام نگهش دارم برای او. محمود گفت:آقا جون؛ محمد هنوز باید بره سربازی، بعدم که برگشت،خدا بزرگه،خودش یه کاری می کنه،آقا جون می دونین الان خیلی از مردم با چن سر عائله نه زمینی دادن ونه خونه ای ونه سرپناهی؟ پس،بهتره زمین روبدین به اونایی که نیاز دارن،پدرم فکری کرد.با پیشنهاد محمود موافقت کرد، و زمین را بدون گرفتن وجه آن به آقایی داد که خانه نداشت،
شهیدان را یاد کنیم با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد