راز شهیدی که امام حسین علیهالسلام جمجمهاش را کربلا برد…
قبل از عملیات بدر غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید…
دوازده سال در انتظار بودم و با هر زنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان؛ فرزند را شناخت…
در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند
گفتم: چکار میکنید؟
گفتند: مأمور هستیم او را به کربلا ببریم
گفتم: من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟
گفتند: مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند
عرض کردم: آقا این فرزند من است فرمود: باید به کربلا برود؛ او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم یکباره از خواب بیدار شدم با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفتهبود.
راوی: احمد زمانیان پدر شهید
@shohadayekahrizsang
┈•✿بسم الله الرحمن الرحیم✿•┈
امام خمینی (ره) :
خانواده شهدا چشم و چراغ این ملت اند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_والامقام_سید_محمد_ذبیحی
#پدر مرحوم سید جواد ذبیحی
#مادر مرحومه حاجیه خانم زهرا اسمائیان
🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤
من بال و پر شهید را میبوسم
پا تا به سر شهید را میبوسم
دستم نرسد اگر به دامان شهید
دست پدر شهید را میبوسم.
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات
برای شادی ارواح خانواده شهدا صلوات📿
┅✿💠❀﴾#شهدای_کهریزسنگ﴿❀💠✿┅
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#پنجشنبه است ...
وعده دیدار #مادر با #فرزند
تو هم دلت پر ڪشید
به ڪربلا که نشد برویم
به گلزار #شهدا می شود ...
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#شهدا_را_یاد_ڪنید
#با_ذڪر_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
┅┅┅┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠✿┅┅┅┅
https://digipostal.ir/cxkenmn
با ذکر صلوات باز کن📿🌷
@shohadayekahrizsang
عنایت حضرت ابالفضل علیه السلام قبل از عملیات، یک گلوله خورده بود توی بازوش. اعزامش کرده بودند به یک بیمارستان در یزد. دکتر عکس گرفته و به او گفته بود: «گلوله بین استخوان وگوشت گیر کرده و خیلی خطرناکه، حتماً باید عمل بشی.» ولی عبدالحسین نه به درد شدیدش فکر می کرده، نه به این که حتماً باید عمل بشود؛ فقط می خواسته تا عملیات شروع نشده، خودش را برساند به منطقه، ولی دکتر این اجازه را به او نداده بود. متوسل به اهل بیت- علیهم السلام- شده بود. مثل ابر بهاری اشک ریخته بود. خواسته بود گشایشی در کارش بدهند. در حال گریه خوابش برده بود. شاید هم درحالتی بین خواب و بیداری بوده که حضرت عباس- علیه السلام- می آیند پیشش. دست می برند طرف بازویش. چیزی بیرون می آورند و می فرمایند: « بلندشو، دستت خوب شده.» مجبور شده بود موضوع شفای خود را به دکتر بگوید. دکتر باور نکرده بود. گفته بود: «تا از دستت عکس نگیرم، نمی گذارم بری.» عبدالحسین گفته بود: «به شرط این که به کسی چیزی نگی.» عکسش را گرفته و هیچ اثری از گلوله ندیده بود. عبدالحسین را با گریه بدرقه کرده بود. «ساکنان ملک اعظم2/ ص75/ شهید عبدالحسین برونسی»
┈•✿بسم الله الرحمن الرحیم✿•┈
امام خمینی (ره) :
خانواده شهدا چشم و چراغ این ملت اند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_والامقام_محمد_رضا_صالحی
#پدر مرحوم حاج جوادصالحی
#مادر مرحومه حاجیه مریم شمسی
🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤
من بال و پر شهید را میبوسم
پا تا به سر شهید را میبوسم
دستم نرسد اگر به دامان شهید
دست پدر شهید را میبوسم.
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات
برای شادی ارواح خانواده شهدا صلوات📿
┅✿💠❀﴾#شهدای_کهریزسنگ﴿❀💠✿┅