✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️جهل بسیط چه تفاوتی با جهل مرکب دارد؟
🔸 #جهل و نادانی، در مقابل #علم و دانستن قرار میگیرد که به دو زیر مجموعه #جهل_بسیط و #جهل_مرکب تقسیم میشود.
🔹 #جهل_بسیط بدین معنا است که انسان چیزى را نداند، اما متوجه این جهل و نادانى خودش باشد، مانند ما که هنوز نمیدانیم در کره مریخ موجود زندهاى وجود دارد یا نه، و به این ناآگاهى خود نیز آگاهیم که در این صورت تنها با یک جهل مواجهیم. گفتنی است که جهل بسیط، ضد علم نیست، بلکه تقابل میان آن دو، تقابل ملکه و عدم ملکه است و ممکن است به علم منجر شود.
🔹 #جهل_مرکب به مواردی گفته میشود که انسان چیزى را نداند و متوجه این نادانى خویش نباشد، بلکه اعتقاد دارد که در موضوع مورد نظر، آگاهی لازم را دارد، مانند کسانى که اعتقادات فاسد دارند و خیال میکنند به حقایق آگاهاند، در حالیکه در واقع ناداناند. [۱] این نوع از نادانی را بدان جهت، جهل مرکّب نامیدهاند که در واقع مرکّب از دو جهل و نادانی است. یکى جهل به واقعیت، و دیگری جهل نسبت به نادانی خویش. جهل مرکّب مقابل علم است به تقابل تضادّ، و ممکن نیست که با وجود آن علم حاصل شود. [۲]
🔹در پایان ذکر این نکته لازم است که #جهل_مرکب بسیار خطرناکتر از #جهل_بسیط است؛ چرا که به گفته آن شاعر پارسیگو: آنکس که نداند و بخواهد که بداند - جان و تن خود را ز جهالت برهاند؛ آنکس که نداند و نداند که نداند - در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
پی نوشتها؛
[۱] فرهنگ نامه اصول فقه، ص ۳۸۸
[۲] فرهنگ اصطلاحات منطقى، ص ۹۱
منبع: اسلام کوئست
#جهل #جهالت #نادانی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله #بعثت_پیامبر_اسلام و بخشى از #ویژگیها و #فضایل آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان #قیام آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این #ظلمات_متراکم، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، #میراثى که از آنحضرت باقى مانده، یعنى #قرآن_مجید.
🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، #محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و #مبعوث کرد». سپس اشاره به بخشى از #فضایل آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه #پیامبران پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]).
🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و #میلادش پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که #هنگام_تولّد او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت #بتها در خانه کعبه فرو ریختند، #آتشکده_فارس خاموش شد، #دریاچه_ساوه که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از #قصرشاهانجبّار درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر #توحید و مبارزه با #شرک بود.
🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز #مردم زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). #ملحد از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند،
🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، #الحاد گفته میشود، و #شرک و #بتپرستى را نیز به همین جهت #الحاد میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از #گمراهى رهایى بخشید و با #وجودپربرکتاو، آنان را از #جهالت نجات داد».
🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى #پیامبر(ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!».
🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در #حدیث_ثقلین آمده است که طبق این روایت متواتر، #پیامبر(ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: #کتاب_خدا و #عترتم که اگر به این دو #تمسّک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار #حوض_کوثر نزد من آیند». به هرحال دلسوزى #پیامبران نسبت به #امّتها منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون #برنامه_روشن و سرپرست و #وصیّى، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۸۷ش ج۱ ص۲۲۸
منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پيامبر_اكرم #بعثت
منبع/ تبیین
@shohadayevarjovi