eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
401 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
19هزار ویدیو
924 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
| خاطره ای از رزمنده جانباز حسین زاده ورجوی سلام 👋 داشتم اخبار جنگ در لبنان و فلسطین را از کانال بیداری ملت پیگیری می کردم تا اینکه به خبر "هم اینک دیدار نخبگان با رهبر انقلاب " رسیدم؛ گوشی را کنار گذاشته دگمه تلویزیون را زدم. 📺 تلویزیون از قبل روی کانال خبر بود و دیدار رهبر معظم انقلاب با نخبگان را پخش می کرد .حضرت آقا فرمودند که ما عزاداریم مخصوصا من بیشتر, ولی در مورد قضایای لبنان بعدا صحبت خواهم کرد غمگین از شهادت سیدحسن نصرالله بودم اما از ناراحتی آقا ناراحتر شدم با خود گفتم حضرت آقا چه می خواهند بگویند و در دیدار با چه کسانی ؟ تا آخر شب دراین فکر بودم که یک مرتبه چشمم به زیرنویس اخبار مبنی " نماز جمعه این هفته به امامت حضرت آیت الله خامنه ای در مصلی امام خمینی برگزار خواهد شد" نظرم را جلب کرد همان لحظه تصمیم گرفتم در این نماز به مقتدای خود اقتدا کنم. همسرم به خاطر کسالت پدر و مادرش به خانه آنها رفته بود و پسر کوچکم در خانه نبود به پسر بزرگم زنگ زدم گفت پدر خیلی دوست داشتم همراهی ات کنم اما در ماموریت هستم ولی من تصمیمم را گرفته بودم. پنجشنبه صندلی چرخدار (ویلچر) را باد زدم و در صندوق عقب ماشین گذاشتم و عصر همان روز دوش گرفتم و خود را کاملا آماده رفتن کردم. 🇮🇷 صبح | را پوشیدم و راهی مصلی شدم جمعه بعد از نماز صبح و صرف صبحانه پاهایم را پوشیدم و راهی مصلّی شدم. دل تو دلم نبود ساعت ۸ از کرج به سمت مصلی تهران راه افتادم در طول راه به سلامتی امام زمان و حضرت آقا آیت الکرسی قرائت کردم از اتوبان کرج تهران و شهید همت گذشته وارد بزرگراه شهید مدرس جنوب شدم همه جا ماشین پارک شده بود در خروجی پارک بیهقی جایی برای پارک ماشین پیدا کردم حالا ساعت ۹ شده است صندلی چرخدار را از پشت ماشین خارج کردم در ماشین نشسته دوباره پاهای خودم را در آوردم سوار ویلچر شدم که حرکت کنم جوانی از راه رسید گفت حاج آقا کمک کنم گفتم اگر کمک کنی ممنون میشوم. ما چون سمت راست اتوبان بودیم باید برای ورود به مصلی از عرض آن می گذشتیم آن جوان به کمک چند نفر دیگر ویلچر را بلند کردند و مرا از بلوار وسط بزرگراه عبور دادند. 🏴 ! محشری بود آن روز! جمعیت حیدر حیدر گویان وارد مصلی می شدند گویی قیامتی بپا شده است عده ای با سربندهای یاحسین , یا ابوالفضل و یازهرا و لبیک یا خامنه ای و عده ای با کفن وارد مصلی می شدند چون ورودی درب بالایی مصلی سربالایی تندی داشت با کمک یکی از نیروهای انتظامی به آن در هدایت شدم جمعیت شعار حیدر حیدر و خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست سر می دادند بعد از قرائت قران و سخنرانی, شاعران شعرخوانی کردند و سپس آقایان مهدی رسولی و میثم مطیعی روضه خو انی کردند در این هنگام حضرت آقا وارد شدند جمعت به جوش آمده یکصدا فریاد زدند حیدر حیدر. 💢 جنگ اراده هاست نه سلاح ها! دیگر در مصلی جای سوزن انداختن نبود زن و مرد و پیر و جوان همه آمده بودند تا در جوار رهبر انقلاب به جهان اعلام کنند ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند. بیش از دومیلیون نفر آمده بودند مصلی و خیابان های اطراف آن مملوّ از جمعیت عاشق بود گزارشگری سراغم آمد و پرسید چه پیامی به حزب الله داری ؟ عرض کردم نتیجه جنگ را سلاح تعیین نمی کند بلکه این اراده ها هست که جنگ را پیروز می کند ما در جنگ تحمیلی اراده کردیم و پیروز شدیم در شما هم این اراده را می بینیم. به آقا هم عرض کردم آقا در جنگ و در راه امام خمینی و میهن دو پا را هدیه کرده ام در راه شما یک سَر برای هدیه دارم. 💠 آقا خطبه ها را خواند و نماز جمعه را به جای آورد با خود گفتم الان اعلام می کنند که نماز عصر را باید به دیگری اقتدا کنیم که گوینده اعلام کرد حاضر شوید برای ادای نماز عصر به امامت رهبر معظم انقلاب. اقتدا کردیم، چه نمازی شد گویی که ملائک هم در آن شرکت کرده بودند . ساعت سیزده و ده دقیقه نماز به پایان رسید آنقدر جمعیت زیاد بود یک ساعت طول کشید تا از مصلی خارج شویم. انشاء الله خدا توفیق دهد نماز را در قدس به امامت حضرت آقا و در نهایت در نجف به امامت امام زمان که روح و جانم به فدایش باشد ادا کنیم. ✍ جانباز دو پا قطع جنگ تحمیلی| محمد رضا حسین زاده ورجوی 📡 محتوای سیاسی پایگاه خبری ورجوی 🕯 میعادگاه شهدا | @varjovi @shohadayevarjovi