eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
407 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
19هزار ویدیو
924 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆘❌علت به شهادت رسیدن فرزند پیامبر در جامعه اسلامی⁉️ 📛خواص بی خواص در کلام رهبری 🔶این قسمت سَعد بن اَبی وَقاص 🔻وقتی خواص تغییر کردند... 👈سعد بن ابی وقاص از بیت المال پول قرض کرد و قرض خود را برنگرداند... .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🔻عاشورا و خواص بی‌خاصیّت 🖊 مهدی جمشیدی ۱. در نگاه نخست، به نظر می‌رسد که همۀ تحوّلات اجتماعی، وابسته به «امام جامعه» است و جامعه، آینۀ منعکس‌کنندۀ خودِ اوست و ازاین‌رو، باید «وضع جامعه» را هرچه که هست، به او ارجاع داد و برآمده از ارادۀ او دانست. چنین برداشتی از منطق تحوّلات اجتماعی نادرست است. این‌که امام در جامعۀ اسلامی، تعیین‌کننده است و سیاست‌ها و جهت‌گیری‌هایش می‌تواند جامعه را به قلۀ تعالی یا درۀ انحطاط سوق بدهد، برداشت درستی است، اما همواره چنین نیست که او نقش اصلی را بر عهده داشته باشد یا در همۀ زمینه‌ها بتوان رد پای او را یافت. ازآنجاکه قاعدۀ حکمرانی در جامعۀ اسلامی این است که امام باید جامعه را متقاعد سازد و به خواست و ارادۀ آنها، هویّت دینی بدهد، این‌گونه نیست که جامعه همچون شیء شکل‌پذیر و منفعل در دست امام جامعه باشد و او بدون آن‌که دغدغۀ «همراهی جامعه» را در داشته باشد، نقش هدایتی خویش را ایفا نماید. پس امام جامعه از جهات بسیاری، «مقیّد» و «محدود» به خودِ جامعه است و باید اقتضاهای آن را در نظر بگیرد و در چهارچوب آنها سیاست‌گذاری و راهبری کند؛ چه اقتضاهای امکانی و چه اقتضاهای امتناعی. بدین‌سبب، جامعه‌ای که دچار فقر امکانی باشد و بن‌مایه‌های قوی نداشته باشد و نتواند رویدادها و حوادث را فهم کند و به فهم امام جامعه نیز چندان گردن ننهد، خودش به عامل بازدارنده نسبت به غایات قدسیِ امام تبدیل می‌شود. ۲. آنچه که در عرض امام جامعه می‌تواند نقش مکمّل یا نقش ناقض ایفا کند، لایۀ سرآمدان و برجستگان جامعه هستند؛ کسانی که در «خواص جامعه» نامیده می‌شوند و به دو گروه خواص اهل حقّ و خواص اهل باطل تبدیل می‌شوند. «خواص اهل حقّ» نیز در کنار امام جامعه، هویت‌پرداز و جهت‌بخش هستند و می‌توانند ارادۀ امام جامعه را به تحقق نزدیک سازند یا آن را به زنجیر درآورند. این امر بدان سبب است که توده‌های مردم در جامعه، اغلب گرفتار وضع «اثرپذیری» و «دنباله‌روی» هستند و چشم به خواص دارند و از آنها تبعیّت می‌کنند؛ چنان‌که انتخاب‌های‌شان، «تکرار انتخاب‌های خواص» هستند. بنابراین، ممکن است با توجه به محدودیّت‌های گفتاری و صراحتیِ امام جامعه، خواص در مسیری قرار بگیرند که بتوانند همچون یک مجموعۀ نقض‌کننده یا معطل‌نگاه‌دارنده نسبت به امام جامعه عمل کنند. از جمله، «سکوت خواص» بسیار مؤثّر است؛ چه «سکوت گفتاری» و چه «سکوت عملی». در تاریخ، لحظه‌هایی هستند که چرخش‌های بزرگ می‌آفرینند و اتفاق‌های بازگشت‌ناپذیر پدید می‌آورند. در این لحظه‌ها، هرچه هم امام جامعه بکوشد که به جامعه، جهت بدهد و آن را در مجرای غایات حقّ به حرکت درآورد، اما باز محتاج «هم‌گفتاری» و «هم‌عملیِ» خواص اهل حقّ است و بدون آنها، کار هدایت جامعه به پیش نخواهد رفت. اگر خواص اهل حقّ به دلیل «محافظه‌کاری» و «دنیاطلبی»، سکوت اختیار کنند و حقّ را کتمان نمایند، جامعه نخواهد توانست که حقّ و مسیر حقّ را بیابد و ازاین‌رو، در چاله‌ها و چاه‌ها فرو خواهد افتاد. جامعۀ مبتلا به «خواص ساکت»، روی سعادت را نخواهد دید و همواره گرفتار تکرار خطاها و بازتولید لغزش‌هایش خواهد شد. در چنین وضعی، امرِ امام جامعه نیز معطل و معوّق باقی خواهد ماند و رنگ تحقق را نخواهد پذیرفت. ۳. در تحلیل ریشۀ واقعۀ عاشورا باید خاموشی و انفعالِ خواص اهل حقّ را علت اصلی شمرد و انگشت اتهام را به سوی آنها چرخانید؛ چراکه امام جامعه را تنها نهادند و در مسیر تحقق غایات قدسی، به حمایت گفتاری و عملی از او برنخواستند. امام حقّ، محتاج «حمایت خواص اهل حقّ» است تا جامعه، یکپارچه و هم‌صدا در مسیر هدایت معنوی قرار بگیرد و دین در قالب نظام‌های اجتماعی، عینیّت یابد، اما اگر خواص در لحظه‌های تاریخ‌ساز، زبان در کام فروببرند و حاضر نباشند هزینۀ «اظهار حقّ» را بپردازند، جامعه رو به پیش حرکت نخواهد کرد، بلکه چه‌بسا آنچنان سیر قهقرایی و انحطاطی را تجربه کند که در مقابل دیدگانش، واقعه‌ای به تلخی عاشورا رخ بدهد. خواص اهل حقّ که در این فروبستگی تاریخی دست دارند، حقّ را می‌شناسند و می‌فهمند، اما از «موضع‌مندی» و «صراحت» و «هزینه‌دادن» گریزان هستند و به همین دلیل، امام جامعه نیز تنها و بی‌طنین می‌ماند و عوام نیز بر روی او شمشمیر جهالت می‌کِشند. سرنوشت جامعۀ اسلامی، وابسته به این است که آن دسته از خواص اهل حقّ که با مواضع خویش، تسهیل‌کننده و پیش‌برندۀ حقیقت هستند، اکثریّت نخبگانی باشند تا بتوانند جامعه را در جهت ارادۀ امام جامعه، بسیج کنند. 🖇 منتشرشده در: http://fna.ir/3dmv3n 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
💢با یزیدیم یا حسین(ع)؟ 🔹محمدعابد الجابری اندیشمند نومعتزلی مصر سعی کرده است تاریخ اسلام را در سه واژه حقیقت، قبیله و غنیمت تحلیل و تفسیر کند. نگاهی به تاریخ کربلا و حادثه عاشورا هم نشان می‌دهد که ما در کربلا با سه واژه متفاوت روبه‌رویی هستیم؛ منفعت، مصلحت و حقیقت. در کربلا آنچه اتفاق می‌افتد انسان‌ها را به سه نحله تقسیم می‌کند. 🔸خواص منفعت‌محور: افرادی که در کربلا سهیم هستند همه سیدالشهداء(ع) را می‌شناسند؛ ولی بین منفعت مقطعی و حقیقت گیر می‌افتند. مثلا شریح قاضی اگر فقط بر بالای عمارت کوفه می‌گفت: هانی‌ابن عروه در زندان زخمی و مجروح شده است همانجا قیام مردم علیه ابن زیاد شکل می‌گرفت و حادثه عاشورایی پدید نمی‌آمد. یا یکی مثل عمرابن سعد چرتکه می‌اندازد که حسین(ع) را می‌کشم، به ملک ری که رسیدم توبه می‌کنم؛ ولی آنچه در دوراهی حقیقت و غنیمت برای عمرابن سعد محقق شد این بود که نه به ملک ری رسید و نه از گندم آن خورد. 🔹خواص مصلحت‌اندیش: دیگری هم مثل سلیمانا‌بن صرد خزاعی می‌شود که در شناخت حقیقت و مصلحت در می‌ماند. عقل مصلحت‌اندیش و کوته‌بین انسان‌های بزرگی مانند سلیمان‌ابن صرد خزاعی این‌گونه محاسبه میکنند که قطعا در هماورد بین امام حسین(ع) و سپاه یزید آن کسی که شکست می‌خورد امام حسین(ع) است. به همین دلیل پا پس می‌کشد تا در جایی دیگر بتواند یزید را شکست دهد. اما تاریخ یعنی اقدام در موقع خویش. سلیمان بعدها در قیام توابین با 4000 نفر شهید می‌شود؛ ولی پیام 72 تن کجا؟ و تأثیر 4000 نفر مصلحت‌سنج زمان‌نشناس کجا؟ 🔸خواص حقیقت‌طلب: اما کسان دیگری هستند که در طریق حقیقتند؛ حقیقت هم جز پا جای پای معصوم(ع) گذاشتن نیست «المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق». مالک در جنگ صفین می‌داند که اگر دو شمشیر دیگر بزند خیمه کفر ویران می‌شود؛ ولی به اذن مولایش برمی‌گردد، اما کمی آن‌سوتر عاشوراییان می‌دانند به واسطه راهی که می‌روند سرشان بر نیزه خواهد رفت؛ ولی اذن میدان می‌خواهند. در این حقیقت‌طلبی گاه شمری که 16 بار با پای پیاده به سفر حج رفته و پیشانی‌اش پینه بسته مردود می‌شود؛ ولی سعدابن حارث، ابوالحتوف بن حارث، حربن یزید و... که تا ظهر عاشورا در سپاه یزید هستند به امام می‌پیوندند و شهید می‌شوند. 🔹شیعه حقیقی یعنی بدانی کی قیام کنی و کی قعود؟ کسی مثل مالک می‌تواند فهم کند که چرا در نزدیکی خیمه معاویه باید برگردد؟ چرا که امام علی(ع) فرمان بازگشت داده است. خواصی که این فراز و فرود سیاسی را درک نکردند حسن‌ابن علی(ع) را به واسطه صلحش مُذِلُّ المومنین خواندند و حسین(ع) را در کربلا تنها گذاشتند. مخلص کلام میدان رفتن ۷۲ تن و کنار کشیدن مالک اشتر را نه با عقلانیت منفعت‌محور می‌توان فهمید و نه با چرتکه انداختن مصلحت‌اندیشانه، فقط یک راه دارد «اعرالله جمجمتک» «سرت را به خدا بسپاری» و پا در ره ولایت نهی. 🔸آنچه گفته شد مختص کربلا و عاشورا نیست؛ مختص امروز نیز هست. اینکه کسی زیر علم حسین(ع) سینه می‌زند باید بداند ما در یک جهان سینوسی و پر فراز و فرود قرار گرفته‌ایم. گاه چنان حوادث غبارآلود می‌شوند که فهم آن برای خواص هم سخت می‌شود. در این مسیر پر فراز و فرود آنچه به رفتن کمک می‌کند شناخت مسیر و داشتن یک شاخص است و شاخص اصلی هم گفته شده است «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا.» ✍🏻یعقوب ربیعی .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙🎥ببینید 🛑یه «۷۰» روز... 🛑یه «۳۰» روز.... حاجی و مسلمانی که سر از بدن حسین (ع) جدا کردند.... 🔹خطرناکترین قِشر در جامعه ی اسلامی ، «خواصِ انقلابی قدرت طلب» هستند که به قدرت می رسند و ظرفیت آن پُست و مسئولیت را ندارند... آنهایی که به اسم دین و قرآن به قدرت می رسند ولی کم کم رنگ عوض می کنند... از «اللهم لبیک» در حج تا «لبیک یا حسین» در کوفه...چه اتفاقی افتاد که همان حاجی ها کمر حسین بن علی (ع) را شکستند ... چه بلایی بر سر مردم مکه و مدینه آمد که ظرف ۷۰ روز ، بیعت شکستند و چه بلایی بر سر مردم کوفه آمد که طی ۳۰ روز....همه از عهد خود برگشتند !!!؟؟.. .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بررسی تاریخ با عینک عوام و خواص | در دیدگاه رهبر انقلاب مردم در طول تاریخ به دو دسته عوام و خواص تقسیم می‌شوند با توجه به تعریف این دو شما جزو کدام دسته هستید و آیا وظایف خود را به درستی انجام می‌دهید؟ 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
34.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫ در زمان خلفا، ارزش های جامعه توسط خواص دگرگون می شود! 🔹 بعد از کنار زدن ولایت، شاهد احیای ارزش های جاهلی و به نوعی ارتجاع هستیم. افرادی مثل سلمان و ابوذر و... به حاشیه رانده می شوند. نماز و حج بی ولایت هیچ ارزشی ندارد. 🔹 در دوره خلفا افرادی چون پسر ابوجهل یعنی اکرمته بن ابی جهل و خالد بن ولید مسئولیت می گیرند و همین انتصاب ها یکی از دلایل تغییر در ارزش‌ها می شود. 🔹 در زمان پیامبر هدف از جهاد، پیروزی اسلام و یا شهادت بود اما در دوره خلفا مردم به جهاد می رفتند به نیت کسب مال و ثروت و غنیمت و مال اندوزی. حضرت علی(ع) بسیاری از این فتوحات را چون هدفش غارتگری بوده است اساسا قبول ندارد. 🔹در زمان خلیفه سوم، قبح اشرافیت و ثروت اندوزی و... توسط بزرگان جامعه اسلامی شکسته شد و اکثرا به سمت مال اندوزی و جمع آوری ثروت و اشرافیت رفتند به نحوی که ثروت برخی از اینان را باید با تبر تقسیم می کردند. # اللهم - عجل - لولیک - الفرج .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
💢عاشورا تکرار شدنی است 🔹یکی از ابعاد قیام عاشورا که منطبق بر جامعه امروز ما نیز می‌باشد، جنگ‌شناختی است که ریشه‌های آن از غدیر شروع شد و در نهایت منجر به واقعه عاشورا گردید. تغییر در نگرش‌ها و ارزش‌های جامعه از طریق نگاه ارتجاعی به مسائل، همان نسخه‌ای است که جریان تحریف از طریق آن عاشورا را رقم زد و دقیقا مصداق‌های آن در جامعه امروز ما به روشنی نمود دارد. 🔸البته جنگ‌شناختی همیشه بوده و هست. جنگ‌شناختی یعنی همین که در بحبوحه جنگ صفین، این قدر فضای ذهنی و ادراکی علیه حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) تنگ شده بود که برخی مانند ربیع‌بن خثیم که جزو زُهاد ثَمانیه یا هشت زاهد معروف قرن اول بود در حقانیت طرفین شک کرده بودند. جنگ‌شناختی مانند آتش افتادن به جنگل است و تر و خشک را جدا نمی‌کند؛ از ربیع‌بن خثیم تا آن جوانک غسانی تا سلیمان‌بن صرد خزاعی و شبث‌ابن ربعی و حتی شمر مجاهد را اسیر خود می‌کند. کسی که بر فرق امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) ضربه می‌زند حضرت را می‌شناخت، مقامش را می‌شناخت و حتی در برخی روایات تاریخی تنها کسی بود که سه بار دستان امام را گرفته و با ایشان بیعت کرده بود. کسی که گلوی فرزند پیامبر(ص) را برید، او را بهتر از همه می‌شناخت. 🔹خواص باطل همگی مُردند؛ اما داستان آنها باقی است. امروز شبث‌ها تکثیر شده‌اند یکی از آنتن‌های ملکه و آل‌سعود بیرون می‌زند یکی از لابه‌لای توئیتر و اینستاگرام. فرق نمی‌کند ممکن است معمم باشد و چند روزی لُمعه دمشقیه و یا مکاسب خوانده باشد و یا مُکَلایی از دل مکاتب فلسفی و سیاسی و یا شاید بازیکنی که به غیر از دریبل زدن چیزی در وجودش نمی‌توان یافت و یا افراطیون دیروزی که امروز به حضرت مهسا و السا دخیل می‌بندند. تقوایی که لق بزند و بصیرتی که لنگ بماند سرانجامش اینگونه شدن است. 🔸امروز هم مانند هماورد صفین و واقعه عاشورا آنچه نیاز است اول شناخت عرصه است. اول باید شناخت که حق کجاست و باطل کیست؟ چرا که اولین توصیه حضرت امیر(ع) این بود که فرمود: حق با شخصیت‌‌ها شناخته نمی‌شود؛ حق را بشناس تا اهل آن‌ را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را بشناسی. گام دوم عمار شدن و جهاد تبیین است؛ آنچه شمشیر مالک را تیز می‌کرد و قیام عاشورا را زنده کرد، زبان بران عمار یاسر و روایت زینبی بود. .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای (۱)   بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقی، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند .   در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود:   عاشورا و جنگ نرم رسانه های اموی  در طول تاریخ، حکومت‌های ستمگر برای تثبیت قدرت خود، برنامه‌هایی را به مرحله اجرا می‌گذارند؛ در این میان، «حذف رقیبان و مخالفان» در سرلوحه اقدامات آنان بوده است. حال اگر شخصیت رقیب و مخالف، از جایگاه بالا و والایی در عرصه‌های سیاست، دیانت، دانش و اقتصاد برخوردار باشد؛ در مرحله نخست به «ترور شخصیتی» او می‌پردازند تا «افکار عمومی» را برای ترور فیزیکی‌‌اش راضی و قانع کنند .   بی‌گمان «رسانه‌ها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستم‌پیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانه‌ها را به استخدام می‌گیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقی، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند .   در این مقاله، سعی شده است به شیوه‌های تبلیغاتی و روانی بنی‌امیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود .   شورای برنامه‌ریزی یزید از جمله عوامل تثبیت و تحکیم حکومت‌ها، پیوند اندیشمندان با حاکمان است؛ معاویه نیز در دستگاه حکومتی خود با «عالمان دنیاپرست و ساده لوح» ارتباط صمیمی برقرار کرده بود و در مواقع لزوم، از وجهه دینی و اجتماعی آنان کمال استفاده را می‌برد که در این میان، برخی از اصحاب پیامبر و بستگان آنها، جایگاه ویژه‌ای داشتند. معاویه به خوبی می‌دانست که عالمان درباری را می‌توان در پست‌های گوناگون شکار کرد و یا در آن مشاغل گماشت؛ مانند: قضاوت، تدریس، امامت جمعه و جماعت، خطابه و سخنرانی، شعر،{1} تألیف و ترجمه، تلاوت قرآن، ادّعای زهد و عرفان،{2} بیوت شخصیت‌های مشهور و محبوب .   نیروهای رسانه‌ای فوق اعم از حقوق بگیر و رایگان آگاهانه یا جاهلانه، توان و موقعیت دینی و اجتماعی خود را در اختیار بنی‌امیّه گذاشته بودند، که به نمونه‌هایی از کارکرد و کارنامه آنان اشاره می‌کنیم :   نخستین اصحاب و تابعانی که در حلقه حکومت بنی‌امیه به فعالیت تبلیغی و مشاوره‌ای پرداختند، عبارت بودند از :   ابوهریره، عمرو بن عاص، مغیره بن شعبه و عروه بن زبیر.{3}   حضور این قبیل افراد، ضمن مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به دستگاه حاکمه، پیامدهای ناگوار دیگری به همراه داشت؛ از جمله تغییر ارزش‌های اسلامی و وارونه ساختن حقایق .   معاویه یکی از غلامان مسیحی‌اش به نام «سِرْجون بن منصور» را به عنوان مشاور و نیز معلّم خصوصی پسرش برگزیده بود؛ لذا سرجون رومی در طول زندگی‌اش با ارائه نظرات خود، یزید را از آموزه‌های اسلامی دور کرده و برای انجام مفاسد یاری می‌نمود. از جمله اقدامات سرجون مسیحی، پیشنهاد انتصاب «عبیدالله بن زیاد» به حکمرانی کوفه و عراق بود.{4}   معاویه در زیر چتر حمایتی و دفاعی « دانشمندان وابسته» توانست فرقه انحرافی «مُرجِئه» را تأسیس و تقویت کند و اندیشه « جبرگرایی» را به افکار مسلمانان به ویژه اهل شام تزریق نماید تا رفتار ناپسند بنی‌امیّه با این دیدگاه، توجیه‌پذیر باشد.{5} .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
  عاشورا و جنگ نرم رسانه ای (۲)   معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که : چهره‌ای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشت‌سر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت می‌کنند ...   شرحبیل در یک صحنه‌سازی و نمایش ساختگی ، فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغی‌اش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم می‌گفت :   « علی بن ابی‌طالب، عثمان را کشته است؛ پس خون‌خواهی او بر مسلمانان واجب است...»{6}   یکی از طرفداران معاویه به نام «عمر بن ثابت» کارش این بود که به روستاهای شام می‌رفت و در هر روستایی، اهالی را اطراف خود جمع می کرد و می‌گفت :   «ای مردم! علی بن ابی‌طالب نعوذبالله مردی منافق بود که شب «عَقَبه» می‌خواست مرکب پیامبر(ص) را رم‌کرده و ایشان را بکشد؛ پس او را لعن کنید».{7}   سازمان اطلاعاتی بنی‌امیه   معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئه‌ها و غیره، سازمانی به نام «العین» تأسیس کرد و ریاست آن را به عهده «ثابت بن ارطاه»{8} نهاد. این سازمان کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش «سلیم بن اعشا» را به سرپرستی العَیون گماشت .   سلیم به جهت اهمیت سیاسی بین‌النهرین، مأموران خود را در شهرهای کوفه و بصره به جاسوسی و خبرچینی فرستاده بود تا آنان در میان مردم دیده‌ها و شنیده‌های خود را به سلیم گزارش دهند.{9}   آنتن‌های برون مرزی   هنگامی که امام حسین(ع) به مکه رسید، مورد استقبال مردم و زائران قرار گرفت؛ آن حضرت هم ضمن برگزاری نماز جماعت، در دیدارهای عمومی و خصوصی به ناهنجاری‌ها و مشکلات حکومت و مردم اشاره می‌کرد. یزید که به تازگی بر تخت خلافت نشسته بود، بعد از آگاهی از حضور و سکونت امام حسین(ع) در شهر مقدس مکه، نامه‌ای به عبدالله بن عباس نوشت. یزید در این نامه، ضمن بیان عدم بیعت امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر با وی و نامه نگاری‌های کوفیان به حضرت، از ابن عباس خواست که به عنوان «شخصیت ممتاز و قابل احترام» در میان بنی‌هاشم و مسلمانان، برای پیش‌گیری از بحران و فتنه اجتماعی، نزد امام حسین(ع) برود و حضرت را به «سازش» و «صلحی مطمئن» دعوت کند ...   آری دشمنان برای رسیدن به اهداف پنهان و آشکار خود، از ظرفیت و توانایی‌های «برجستگان و نخبگان» نیز می‌خواهند استفاده کنند. البته فردی چون ابن عباس، در راستای «انتقال پیام» مواظب است که «ادبیات گفتمانی» دشمن، او را فریب ندهد و مجذوب و مرعوب نسازد.{10}   استخدام شخصیت‌ها   در ماجرای قیام امام حسین(ع) برخی از اصحاب و علمای خائن نیز شریک جرم می‌باشند؛ زیرا درباری بودن آنان، باعث هموار شدن جنگ روانی و نظامی یزید، شد . به عبارت دیگر: گفتار، نوشتار، رفتار و حتّی سکوت این چهره‌های ظاهر الصّلاح، دلایل و مستنداتی برای کارگزاران بنی‌امیه فراهم کرد تا جنایات سنگین خود را «توجیه» کرده و افکار عمومی را به سکوت و رضایت وادارند .   نقش «شُرَیح بن حارث کِندی» در موضوع عاشورا، چشمگیرتر است؛ چرا که وی از دوره خلافت عمر بن خطّاب ، بر کرسی «قضاوت» تکیه کرده{11} و زبان و قلم او «حکم شرعی» را در اذهان جامعه القا می‌کند. حال، به دو اشتباه مهم شریح می‌پردازیم :   الف) هنگامی که هانی بن عروه دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت، هواداران هانی کاخ فرمانداری را محاصره کردند و با دادن شعار، خواستار آزادی هانی شدند .... ابن زیاد که از افشا شدن خبر شکنجه و قصد شهادت هانی بیمناک شده بود و می دانست که با نیروی نظامی اندک نمی‌توان جلوی خشم خروشان هزاران نفر را گرفت، دست به دامن شریح برد و از او خواست با گفتار نافذ خود، گفتگو و حادثه قصر را به نفع ابن زیاد تغییر بدهد .   شریح قاضی هم در جمع هواداران خشمگین هانی، چنین گزارش داد :   «ای مردم! ابن زیاد و هانی در حال مذاکره و گفتگو هستند و هانی زنده است ... »   متأسفانه مردم در اثر شنیدن این خبر، آن هم از سوی رسانه‌ای که مدّعی صداقت، عدالت و امانت است (دستگاه قضاوت)، آرام آرام از محاصره کاخ دست برداشته و مسیر آینده تاریخ را به تلخی و جنایت کشاندند.{12} .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
  (۳)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای   ب) بر اساس قول مشهور، ابن زیاد برای جمع کردن نیرو و فرستادن آن به کربلا از قدرت «فتوای قاضی» کوفه، بهره‌گیری کرد .   حال، صدور این فتوا چه از ناحیه شریح باشد{13} و چه به وی انتساب شده باشد اثر روانی‌اش ولو به عنوان بهانه و توجیه جنایت، در افکار عمومی و سیاست بنی‌امیه کارساز است. حکم شرعی که در شهر کوفه خوانده شد و حکومت روی آن مانور داد، چنین بود :   «چون حسین بن علی بر خلیفه وقت (یزید ) خروج و شورش کرده است، دفع او بر مسلمانان واجب است».{14} از این رو، در کربلا و دوره اسارت بازماندگان عاشورا، یکی از مهم‌ترین شعارها و تیترهای گفتاری و نوشتاری یزیدیان، این مطالب بود :   اینها (امام حسین(ع) و یارانش)، خارجی هستند .   اینها (اسیران)، خارجی هستند .   هذه زینب اُخت الخارجی؛ نام این زن، زینب است خواهر همان شورشگر .   این، سر خارجی است.{15}   آری یزیدیان به واسطه زبان و قلم خائنان عناوینی چون: خلیفه پیامبر، خلیفه مسلمانان، اولوالأمر و امیرمؤمنان را برای خود تثبیت کردند و مخالفان را نیز با مارک « خارجی»{16}   مورد سنگین‌ترین هجمه‌های تبلیغی قرار دادند .   امواج شایعه   روزی ابن زیاد همراه نیروهای نظامی‌اش وارد مسجد جامع کوفه شد و بالای منبر رفت و مردم را از نافرمانی یزید ترساند... ناگهان همهمه‌ای شد؛ پرسید: چه خبر است؟ گفتند: ای امیر! هم اکنون مسلم بن عقیل با گروه کثیری از یارانش به جانب کاخ فرمانداری می‌آیند. ابن زیاد سراسیمه از منبر پایین آمده و داخل قصر شد و دستور داد که درب را ببندند. مسلم بن عقیل با بیش از هجده هزار نیرو، کاخ را محاصره کرده بود و تعداد اندک سربازان ابن زیاد هیچ گونه توانایی مقابله نظامی با انقلابیون نداشتند. ابن زیاد که از روحیه کوفیان آگاهی کامل داشت، «عملیات روانی و جنگ رسانه‌ای» را بهترین راهکار نجات خود دانست؛ لذا عوامل تبلیغی‌اش را سازماندهی کرد تا با ارسال «اخبار و آمار دروغین» دل‌های انقلابیون را دچار ترس و شک کنند. یکی از کارگزاران (کُثَیر بن شهاب) از بام و دیوار قصر با آوازی بلند گفت :   ای مردم، ای پیروان حسین! بر جان و خانواده خود بترسید و بر آنها رحم کنید؛ چرا که لشکریان یزید در حال رسیدن به کوفه هستند. در ضمن، ابن زیاد با خداوند پیمان بسته که اگر شما امروز تا شب قصد پیکار داشته باشید و به خانه‌هایتان برنگردید، حقوق‌تان از بیت‌المال را قطع کند، مردان شما را از شهر بیرون کرده و به دمشق بفرستد و حتی بی‌گناهان را به جرم گناهکاران دستگیر نموده و مجازات می‌کند...{17}   برخی از هم‌پیمانان عبیدالله بن زیاد هم در میان صفوف مردم رخنه کرده و با انواع وعده و وعیدها، شعله‌های قیام را به سردی و خاموشی تبدیل کردند؛ به گونه‌ای که در کوتاه مدّت، آمار یاران مسلم(ع) سیر نزولی را آغاز نمود و ورق برگشت. ...{18}   شهید پیام رسانی   بعد از رسیدن نامه مسلم بن عقیل به دست امام حسین(ع) و نیز آگاهی حضرت از توطئه ترور وی در ایّام برگزاری مناسک حج، امام(ع) یاران خود را برای حرکت به سوی کوفه فراخواند. آن حضرت پیشاپیش خطاب به بزرگان و اهالی کوفه، نامه‌ای نوشت و ضمن یادآوری دعوت‌های کتبی و شفاهی آنان، بشارت داد که به خواست الهی عازم عراق است و می‌طلبد که به بیعت و پیمان خود وفادار بمانند .   امام(ع) پیک مؤمن، دلاور و زیرکی به نام «قیس بن مُسَهّر» را برگزید تا شتابان مسیر را بپیماید و نامه را به بزرگان کوفه تحویل دهد . ابن زیاد برای آگاهی از نوع ارتباط و مکاتبات شیعیان با امام حسین(ع) افرادی را در مسیر‌های منتهی به شهر کوفه گماشته بود و آنان، مسافران و رهگذران را تحت کنترل و بازرسی قرار می‌دادند. زمانی که قیس به نزدیکی کوفه رسید با مشاهده مأموران حکومتی، نامه محرمانه حضرت را پاره پاره کرد (جویده و خورد). بعد از دستگیری قیس و فرستادن او به دارالأماره، قیس با وجود تهدید‌ها و تطمیع‌ها حاضر نشد محتوای نامه و اسامی رهبران شیعه در کوفه را برای ابن زیاد بازگو و افشا کند. حکمران عراق تنها راه نجات و آزادی قیس را چنین تعیین کرد :   «در حضور مردم، دروغگو پسر دروغگو (حسین بن علی) را لعن کن ... » .   قیس بن مسهّر که خود را پیام‌رسان امام(ع) می‌دانست، در حالی که سربازان در کنارش و شیعیان کوفه هم در مقابلش جمع شده بودند، پس از درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیتش و لعن و نفرین بر ابن زیاد و بنی‌امیه، با صدای بلند گفت :   «ای مردم! هم اکنون امام حسین(ع) به سوی کوفه در حرکت است ... » .   ابن زیاد از این که نتوانسته بود کلام دیکته شده خود را از حنجره «پیک حسینی» به افکار عمومی تلقین کند، خشمگین شده و دستور داد با کشتن قیس، برای همیشه « پیام حق» را به خاموشی کشاند.{19} .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
  (۴)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای     فراخوان نیرو و جارچیان یزید   یکی از سربازان حر بدون اطلاع او به کوفه آمد و موضوع محاصره کاروان حسینی در دشت کربلا را برای یزید بازگو کرد. به دستور ابن زیاد، در شهرهای کوفه و بصره «جارچیان» این پیام حکومتی را به آگاهی عموم رساندند :   «هر کس که سر حسین بن علی را بیاورد، حکومت ری را به مدّت ده سال به او واگذار می‌کنیم»   ... طولی نکشید که عمر بن سعد بر خلاف هشدارهای بستگان و دوستانش این مأموریت را پذیرفت و ابن زیاد هم ضمن نگارش «حکم قتل امام حسین(ع) و حکومت ری برای ابن سعد» فرماندهی کلّ نیروهای اعزامی به کربلا را به عهده وی نهاد.{20}   تیتر مشترک در رسانه‌های یزیدی   بعد از ماجرای قتل خلیفه سوم (عثمان بن عفّان) توسط اصحاب پیامبر(ص) و مسلمانان، معاویه که از عشیره و کارگزاران عثمان بود، از اوامر حکومتی خلیفه جدید (امام علی(ع )) سرپیچی کرد و برای رسیدن به آرزو‌هایش به بهانه «خون‌خواهی عثمان» در زیر پرچم خون‌خواهی و کنار «پیراهن خونین عثمان» به سوگواری و تحریک عواطف مردم شام و غیره پرداخت.{21}   یزیدیان نیز با همین شعار وارد صحنه شدند و قبل و بعد از حادثه عاشورا، با محوریت «خون عثمان» به زندگی ننگین خود ادامه دادند که در اینجا به نمونه‌هایی بسنده می‌کنیم :   بر اساس نقل «تذکره الشهداء» یزید به والی مدینه نوشت :   «معاویه، مرا وصیت کرده که از اولاد ابوتراب برحذر باش و خون آن شهید مظلوم (عثمان) را از آنها طلب کن؛ چه خدا انتقام خواهد کشید از اینها به واسطه اولاد ابوسفیان که انصار حق و طالبان عدل‌اند».{22}   ابن زیاد در نامه‌ای که برای ابن سعد فرستاده بود، ضمن تأکید به محاصره شریعه فرات، گفته بود در مقابل امام حسین(ع) و یارانش این گونه بهانه آورند :   «بنی هاشم، آب را از عثمان بازداشته بودند».{23}   امام حسین(ع) برای رفع بحران و قطع آب اقداماتی انجام داده، از جمله حفر چاهی در پشت خیمه‌ها، وقتی این قضیه توسط خبرچینان به ابن زیاد رسید، او به عمر بن سعد نامه‌ای نوشت و برای محرومیت امام و یارانش از آب، به این مسئله سفارش کرد :   « ... وافعل بهم کما فعلوا بالزکی عثمان؛ ... با یاران حسین چنان کن که آنها بر عثمان پاکیزه رفتار کردند».{24}   شایان توجه است که شخصیتی چون «زُهَیر بن قین بجلی» بر اثر همین تبلیغات دروغین و در حمایت از خلیفه سوم، سالیان سال نسبت به امام علی(ع) دیدگاه منفی داشت؛ اما سرانجام امام حسین(ع) او را در مسیر کوفه، به نزد خود دعوت کرد و در آن جلسه و نشست رو در رو، حقایق تاریخی را به آگاهی زهیر رساند؛ به گونه‌ای که یکباره محبّت اهل بیت پیامبر(ص) را پذیرفت و نامش در قاموس «شهیدان عاشورایی» ثبت و ماندگار گردید.{25}   وجدان رسانه‌ای   عمر بن سعد در راستای جلوگیری از جنگ، دست به اقداماتی زد. وی برای گشودن باب «مذاکره»، جویای «نامه رسان» و «سخنگویی» شد، اما هیچ یک از نیروهایش این مسئولیت را نپذیرفتند؛ چرا که همه آنان پیشتر برای آمدن امام حسین(ع) دعوت‌نامه نوشته بودند و از روبروشدن با نوه پیامبر(ص) شرمنده می‌شدند. سرانجام شرورترین آنها (کُثَیر بن عبدالله شعبی) حاضر شد به عنوان «پیک » این مأموریت را انجام دهد .   از آنجا که کثیر، همزمان در فکر ترور حضرت بود و اصرار داشت مسلحانه خدمت امام(ع) برسد و پیغام را برساند، یاران حضرت از ورود کثیر جلوگیری کردند ...   دومین پیک (خُزَیمه){26} عهده‌دار این مسئولیت شد و با کمال ادب و احترام، اجازه ملاقات خواست؛ امام(ع) نیز صمیمانه او را به حضور پذیرفت . در این جلسه، این سخنان بین او و امام مطرح شد :   برای چه به اینجا (عراق ) آمده‌اید؟   مردم نامه‌هایی برایم نوشته‌اند و مرا به کوفه دعوت کرده‌اند .   (حضرت، انبوهی از دعوت‌نامه‌های کوفیان را به وی نشان داد) .   خدا لعنت کند این جماعت را که به سوی تو این نامه‌ها را نوشتند و تو را به اینجا آوردند و اکنون از خواصّ لشکر ابن زیاد شده‌اند !   اکنون {که نامه‌ها را دیدی و حقیقت را دانستی} به سوی عمر بن سعد برو و پاسخ پیغامش را بگو .   ای مولای من! کیست که بهشت را واگذارد و به سوی جهنّم رود؟   عمر بن سعد بعد از ناامیدی از برگشت خزیمه، قاصد دیگری (قرّه بن قیس حنظلی) را نزد امام(ع) فرستاد ... زمانی که قرّه می‌خواست به جانب ابن سعد برگردد، حبیب بن مظاهر به وی گفت :   «أنصر هذا الرّجل الّذی بآبائه ایّدک الله بالکرامه و إیّانا معک؛ یاری کن این مردی (امام حسین(ع)) را که به واسطه پدرانش، خداوند به تو و ما کرامت عطا می‌کند.»   پیک گفت: نخست باید بروم و جواب پیغام را برسانم آنگاه در این رابطه، فکر کرده و آنچه صواب باشد، برخواهم گزید...{27} .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
(۵)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای   همان‌گونه که می‌بینیم، پیام رسانان و مصاحبه کنندگان جبهه باطل، دارای عقاید و رفتار مختلفی بودند :   الف) پیکی به بهانه «پرسش و پاسخ» و «اطلاع‌رسانی» انگیزه شومی ( ترور) را می‌خواهد اجرا کند .   ب) قاصدی که با رعایت آداب مذاکره، وقتی « حقیقت» برایش آشکار می‌شود، قانع شده و آشکارا طرفدار حق می‌گردد .   ج ) نامه‌رسانی که هدف اصلی‌اش «انتقال پیام» است و برای نتیجه‌گیری و تصمیم نهایی، شرایط و جوانب مسئله را فعلاً نمی‌تواند یا نمی‌خواهد بسنجد .   آری زیبنده است گزارشگر در مقابل حقیقت، پندپذیر باشد و فقط به جنبه «پوشش خبری» و مخابره آن، بسنده نکند .   ارسال پارازیت   در «قیام حسینی» نیز سعی دشمنان بر این بود که پیام و آوای حق از حنجره صداقت، به گوش غافلان نرسد. در اینجا نمونه‌ای از شگردهای سانسور و بایکوت خبری یزیدیان را یادآور می‌شویم .   امام حسین(ع) از همان روز دوم محرّم تا دقایقی قبل از شهادتش، بارها برای ارشاد کوفیان و اتمام حجّت به دشمنان، با صدایی بلند و رسا حقّانیت خود و ستم‌های بنی‌امیه را بازگو و افشا کرد و پیامدهای همکاری با یزید را بیان نمود. سران دشمن هم برای جلوگیری از افشاگری امام حسین(ع) به تکاپو افتاده و با گفتن سخنان نامربوط و کشیدن فریاد و هیاهو ( پارازیت) گفتار مستدل و دلنشین حضرت را قطع می‌کردند. امام(ع) در همین خصوص، به جنجال آفرینان و انحصارگران می‌فرماید :   «ویلکم ما علیکم أن تنصتوا الیّ فتسمعوا قولی...؛ وای بر شما! چه زیانی برای شما است اگر سکوت را رعایت کنید و سخنم را بشنوید؟...».{28}   تلقین و سحر افکار و دل‌ها   گر چه بسیاری از نیروهای عمر بن سعد، اهل کوفه بوده و نسبت به شخصیت حقیقی و حقوقی امام حسین(ع ) شناخت قبلی داشته و حتّی جزو دعوت کنندگان حضرت به کوفه بودند؛ امّا به دلیل حجم سنگین تبلیغات ابن زیاد و تهدید‌های قولی و عملی دیکتاتور عراق، گویا قلب و ذهن خود را برای یک شست و شو و تلقین مسموم در اختیار فرماندهان بی‌رحم و بعضاً ظاهر الصلاح، واگذار کرده بودند .   امام سجاد(ع) در یادکرد واقعه غم انگیز عاشورا می‌فرماید :   « ... یَزعُموُنَ أنَّهُم مِن هذِهِ الأُمَّهِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إلیَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ؛ ... سربازان دشمن که می‌پنداشتند جزو امّت اسلامی هستند، همگی با ریختن خون امام حسین(ع) می‌خواستند به درگاه الهی تقرّب بجویند».{29}   ابن سعد پس از رسیدن نامه والی عراق، مبنی بر لزوم جنگ با سپاهیان امام حسین(ع) در یک اقدام فریبکارانه، خطاب به سربازانش گفت :   «ای لشکر خدا! سوار شوید؛ بهشت برای شما }بشارت و گوارا{ باد».{30} رسانه‌های دشمن پس از واقعه عاشورا   زمانی که خبر آمدن اسیران به ابن زیاد رسید، وی دستور داد «جارچیان» در سطح شهر کوفه این مطالب را به آگاهی مردم برسانند :   مردم، شهر را آذین ببندند و به شکرانه پیروزی یزید با پوشیدن لباس نو و آرایش نمودن، مراسم جشن پیروزی را برگزار کنند .   افرادی که به استقبال اسیران و خارجیان می‌روند، نباید سلاح همراه خود ببرند .   هم زمان با ورود اسیران و سرهای شهیدان، صدای بوق‌ها و طبل‌ها در شهر نواخته شد؛ در حالی که بازار کوفه تعطیل و مغازه‌ها بسته شده بود و مأموران ضدّ شورش در نقاط مختلف شهر به نگهبانی می‌پرداختند .   سپس جارچیان در کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌گفتند :   امروز ابن زیاد به عموم مردم اجازه داده است تا جهت گفتن تبریک، به کاخ او بروند.{31} شیخ صدوق در این باره می‌نویسد :   « بَعَثَ البَشائِرَ إلیَ النَّواحی بِقَتلِ الحُسَینِ(ع)؛ ابن زیاد نامه‌ها و افرادی را به اطراف کوفه گسیل داشت تا خبر کشته شدن امام حسین(ع) را }به کارگزاران و مردم{ بشارت دهند».{32}   تهمت به خدا   سیاست مداران بنی امیه برای پیش‌گیری از هر نوع «واکنش مردمی» و بی‌تأثیرکردن «افشاگری بازماندگان عاشورا»، اقدامات گوناگون و حساب شده‌ای را در پیش گرفتند که می‌توان مهم‌ترین آنها را، «جبرگرایی» و «انتساب جنایات به خداوند متعال» بر شمرد. حال، به برخی از گفتار و نوشتار جبرگرایانه اشاره می‌کنیم :   ابن زیاد در مسجد بزرگ کوفه، خطاب به مردم گفت :   الحمدلله الذّی أظهر الحقّ و أهله و نصر أمیرالمؤمنین و أشیاعه و قتل الکذّاب بن الکذّاب...؛ ستایش مخصوص خداوندی است که حقیقت و پیروانش را پیروز کرد و امیرمؤمنان (یزید) و یارانش را یاری نمود و دروغگو فرزند دروغگو (حسین بن علی(ع)) را کشت.{33}   ابن زیاد در مقابل حضرت زینب(س) نیز گفت :   الحمدلله الّذی فضحکم و قتلکم و أکذب أحدوثتکم...؛ شکر و سپاس از آنِ خدایی است که شما را رسوا کرد و }عزیزان{ شما را کشت و سخنان و ادّعای‌تان را دروغ انگاشت..{34} یا زینب أرایتِ صنع الله فی أخیک...؛ ای زینب! آیا دیدی خداوند با برادرت چه کرد؟...{35} @shohadayevarjovi
(۶) عاشورا و جنگ نرم رسانه ای   ابن زیاد فردی را نزد امّ کلثوم دختر امام حسین(ع) فرستاد تا به وی بگوید :   الحمدلله الذّی قتل رجالکم فکیف ترون ما فعل بکم؛ ستایش و شکر برای خداوند است، همو که مردان شما را کشت. حال، آنچه را که خدا نسبت به شما انجام داد، چگونه می‌بینید و می‌پندارید؟{36}   ابن زیاد بعد از مشاهده و دانستن نام امام سجّاد(ع) با شگفتی پرسید :   مگر خداوند، علی بن حسین را نکشته است؟! چگونه است که خداوند، تو را نکشته اکنون تو را زنده می‌بینم؟ !   وقتی ابن زیاد پاسخ حضرت را شنید، همان باور غلط را در میان مردم دگر باره تلقین کرد :   بلکه برادرت (علی اکبر) را خداوند کشت نه ما.{۳۷   همصدایی با رسانه‌های یزیدی   ابن زیاد برای فرستادن اسیران و سرهای شهیدان به دمشق، مسیرهایی را مشخص کرد و به نیروهای خود دستوراتی داد تا پیش از رسیدن به هر منزلگاهی، چه اقداماتی انجام پذیرد و در صورت مواجهه با واکنش‌های مردمی، چه سیاست و راهکارهای تبلیغی و نظامی را در پیش بگیرند .   میان کوفه تا شام، چهارده منزل وجود داشت؛{38} ولی نوع برخورد و عکس‌العمل اهالی آنها متفاوت بود، که به آن اشاره می‌شود :   فرماندهان ( فرمانده) نیروهای اعزامی ابن زیاد، پیشاپیش به سوی والیان هر شهر و منطقه‌ای « پیکی» می‌فرستادند تا برای عموم مردم این پیام مخابره و ابلاغ شود : «سربازان خلیفه، «سر خارجی» را می‌آورند.»   مردم و حاکمان برخی از سرزمین‌ها، شهر خود را زینت کرده و در حالی که پرچم‌هایی را به دست گرفته و بر طبل‌ها می‌کوبیدند، به شکرانه پیروزی یزید در مسیر استقبال از سربازان به «قربانی » می‌پرداختند و در نکوهش اسیران، سخنانی می‌گفتند و در طول اقامت سربازان ضمن پذیرایی از آنان، به جشن و پایکوبی مشغول می‌شدند. جاهلان و فاسقان این مناطق نیز با اشاره به سر مبارک امام حسین(ع) و شهیدان، به همدیگر می‌گفتند : «این، سر همان شورشگری است که بر ضدّ خلیفه (یزید بن معاویه) دست به قیام زده است.»   فرمانداران و اهالی برخی از سرزمین‌ها به سبب آشنایی قبلی یا بعدی خود، نسبت به حقانیت اهل بیت(ع) با کمال شجاعت و تعهّد، دروازه‌های شهرشان را می‌بستند و گاهی نیز به سوی سربازان یورش می‌بردند. شیعیان این مناطق ضمن فرستادن لعن و نفرین به یزیدیان، در مظلومیت عترت پیامبر(ص) می‌گریستند و با گفتار و رفتار نیک خود، دل‌های داغدار اسیران را تسلاّ و خشنود می‌نمودند.{39}   .💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای قسمت پایانی عذر تراشی پس از حادثه عاشورا   دستگاه تبلیغی و سخن پراکنی یزید، برای در امان ماندن از هجوم انتقادات و اعتراضات مردمی، به تکاپو افتاده و در محافل و مجالس گوناگون نیروهای رسانه‌ای را فرستاده تا هر یک به شیوه و شگردی «جنایات یزید» را توجیه و تفسیر کنند. در اینجا به برخی از عناوین و تیترهای عملیات روانی بنی‌امیه، اشاره می‌کنیم :   قتل حسین و یارانش، قضا و قدر الهی بود.{40}   عبیدالله بن زیاد، دستور شهادت آنان را صادر کرده است، پس بر او لعنت باد.{41}   فرماندهان اعزامی به کربلا (ابن سعد، شمر، ابن اشعث و خولی) مقصر هستند.{42} ما حاضر هستیم دیه و خون‌بهای آنها را بپردازیم.{43}   آنها چون بر خلیفه اسلام، اولوالأمر و امیرمؤمنان یزید خروج و شورش کرده‌اند، بر اساس فتاوای امثال شریح قاضی، کشته شده‌اند.{44}   یزید طبق اجتهاد و برداشت فقهی و حکومتی‌اش، حکم قتل آنان را داده است.{45}   یزید از وقوع این حادثه، پشیمان شده و توبه کرده است.{46}   عاشورا در فرهنگ یزیدی{47}   دستگاه حاکمه اموی و مروانی بعد از عاشورای 61 قمری برای زنده نگهداشتن پیروزی خود، شیوه‌های معنوی و عبادی را در پیش گرفتند. آنان چون می‌دانستند واژه «عاشورا» یادآور جنایات یزید و مظلومیت اهل بیت(ع) است؛ لذا دست به کار شده و عاشورا را در تقویم «عبادی» گنجانیدند تا ضمن برگزاری مراسم جشن پیروزی، افکار عمومی را نیز با خود همراه کنند و به امّت اسلامی تلقین کنند که :   یکی از اعیاد اسلامی، عاشورا است .   عید عاشورا، برکت آفرین است .   روزه در عاشورا، مستحب است .   حال، چه در فرهنگ عبادی یهود و مسیحیت، «روزه عاشورا» قداست داشته باشد و چه در صدر اسلام گرفتن این روزه، مباح یا مستحب باشد یا نباشد؛ حکمرانان دمشق با بهره‌گیری از احادیث واقعی یا ساختگی، مصمم شدند پیام‌های حماسی و انقلابی عاشورا را با برگزاری جشن (تبریک گفتن ) و روزه گرفتن، از یادها ببرند !   در این ماجرا، رسانه‌های یزیدی (سخنرانان، راویان، شاعران و غیره) به تکاپو و تلاش پرداختند؛ امامان معصوم(ع){48} و شیعیان نیز برای خنثی کردن نقشه‌های دشمنان و زنده نگهداشتن «عاشورای حسینی»، با گفتار، نوشتار و رفتار خود مفاهیم متعالی و انقلابی‌ای مانند «عزاداری» و «زیارت» را در میان امّت اسلامی گسترش دادند .   امام باقر(ع) برای زدودن «بدعت یزیدیان » آموزه‌هایی دارد که یکی از مهم ترین آنها، خواندن «زیارت عاشورا» است. در این زیارت‌نامه و دعا، به انگیزه اصلی بدعت‌گزاران چنین اشاره شده است :   «اَللهمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ به بنوامَیَهَ وَ ابْنُ اکِله الأَکبادِ ...وَ هَذا یَوْمٌ فَرِحَتْ به الُ زِیادٍ وَ الُ مَروانَ بِقَتلِِهِمُ اَلحُسَین صَلواتُ اللهِ عَلیهِ؛ خدایا! همانا عاشورا، روزی است که خاندان امیّه به آن تبرّک می‌جستند... و این روز، روزی است که دودمان زیاد و مروان به مناسبت شهادت امام حسین(ع) که درود الهی بر او باد شادمانی می‌کنند. (و در جشن پیروزی خود، به یکدیگر تبریک می‌گویند)» .  ۷.💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیت‌های امام سجاد(ع) به امام باقر(ع) ۱۳۸۱/٠۷/۲۱ 🔺گزیده بیانات رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه منبع/ویدیو های رهبر انقلاب ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
کرامت_انساني_در_سيره_و_سخن_امام.pdf
370.2K
⚫️ نسخه PDF 📚 «کرامت انسانی در سیره و سخن امام زین العابدین علیه السلام» ✍ اثر دکتر حمیدرضا مطهری رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام | مجموعه مقالات همایش امام سجاد (ع) ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ استاد ابوالحسنی ╰────────────╯ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
D1737628T18017376(Web)-mc.mp3
9.99M
🔹 فرار از مسئولیت موضوع بحث تفسیر و توضیح آیات نورانی سوره احزاب هست. ۱۷ آیه این سوره به جنگ احزاب اختصاص پیدا کرده است؛‌ از آیه نهم به بعد. در این سخنرانی آیات ۱۲،‌ ۱۳ و ۱۴ مطرح می‌شود. 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
D1736639T15436554(Web)-mc.mp3
10.93M
🔹 آثار محبت خداوند محبت خداوند و اولیاء الهی یکی از بهترین نعمت ها برای انسان است. حب خدا و اهل بیت علیهم السلام نتایجی دارد که اگر این محبت از جانب انسان واقعی و حقیقی باشد انسان به نتایج خوب آن خواهد رسید. 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
44.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 اشک براندازها از آزادی جاسوس ۹ میلیارد دلاری / بی زوری آمریکا در مقابل ایران ، گریه خائنین را درآورد 🎥 اشک براندازها از آزادی جاسوس ۹ میلیارد دلاری درآمد. حسرت همه از معامله ۹ میلیارد دلاری آمریکا با ایران / در اوج ادعای ضعف حکومت ایران، آمریکا با معامله ی ۹ میلیاردی در مقابل ایران، بی زوری خود را اثبات کرد... ✅ آقای تحلیلگر 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
شبنامه 1295 - @mrtahlilgar.mp3
11.62M
🚨 رصد آمریکا و صهیونیست ها حکایت از فعال شدن سرویس های اطلاعاتی علیه ایران دارد / تحرکات اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل / دشمنان ایران آماده تنش و آشوب میشوند؟ / سازماندهی اطلاعاتی نیروها در آستانه سالگرد ژینا ؟ / قسمت ۱۲۹۵ ✅ آقای تحلیلگر 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه باید همه مردم بویژه زنان و دختران ایران زمین بدانند.... تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
1402-05-21 Hoseini Ghomi.mp3
13.85M
📌 فایل صوتی برنامه سمت خدا 🎙 📚 موضوع: حیات عبادی، اجتماعی و علمی حضرت امام سجاد علیه‌السلام 🕐 شنبه بیست و یکم مرداد ماه ۱۴۰۲ 📥 حجم : ۱۳ مگابایت ⚠️ متن آیات و احادیث این برنامه در حال آماده سازی .: برنامه تلویزیونی سمت خدا 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
 زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيت‌شناسي، سيره‌شناسي و انديشه‌شناسي امام سجاد(ع)) شخصيت‌شناسي فصل اول: شناسنامه امام سجاد(ع) نام مباركش: علي؛ كنيه‏اش: ابوالحسن، ابومحمد، ابوالحسين، ابوبكر، ابوعبد و ابوالقاسم؛ القابش: زين‏العابدين، سيدالعابدين، سجّاد، ذوالثقات، قدوه‏الزاهدين، سيدالمتقين، امام‎المؤمنين، زين‏الصالحين، منارالقانتين، الزكي، الامين و سيدالمجتهدين1 است. روز پنج‏شنبه، پنجم شعبان سال 38 ق در مدينه و در دوران حكومت عدل‏گستر علي(ع) به دنيا آمد.2 پدر بزرگوارش حسينبن علي و مادرش شهربانو نام داشت. دو سال و چند ماه از دوران كودكي را در عصر نياي بزرگوارش سپري كرد، شاهدي صادق از ده سال بي‏وفايي و مرارت‏هاي مردمان با عموي مظلومش امام حسن مجتبي(ع) بود، و يازده سال نيز در عصر امامت پدر زيست. امام سجاد(ع) در رخداد جانگداز عاشورا حضور داشت و پس از شهادت جان‏سوز پدر، عهده‏دار امامت مسلمانان شد. دوران 34 ساله‏ امامتش، از سال 61 هجري آغاز و در روز دوازدهم محرّم سال 95 هجري، در 57 سالگي، به دستور هشامبن عبدالملك، مسموم و در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد. امام سجاد(ع) همسران متعدّدي داشتند كه تنها يكي از آنها به نام امّ‎عبداللّه ـ دختر عموي بزرگوارش حسن مجتبي(ع) ـ از طريق عقد دائم، به همسري آن حضرت درآمده بود و ديگران كنيزاني بودند كه حضرت آن‌ها را خريده بود. از امام سجاد(ع) 11 پسر و 4 دختر به جاي مانده است. 3 تبارشناسي امام سجاد(ع) خاندان امام زين‏العابدين(ع) خود در مناسبت‏هاي مختلف به معرّفي خاندان و تبار خويش پرداخته‏ است؛ از جمله در كاخ يزيدبن معاويه در معرّفي خود مي‏فرمايد: «... من فرزند مكه و منايم؛ من زاده زمزم و صفايم. من فرزند كسي هستم كه خداوند متعال او را در شب‏ معراج از مسجدالحرام به مسجدالاقصي سير داد. من فرزند محمد مصطفايم؛ من فرزند علي مرتضايم؛ من فرزند فاطمه زهرايم كه سرور زنان عالم است؛ من فرزند از بينبَرنده شرك و نفاق در روي زمينم؛ من فرزند پيشواي مؤمنان و مشعل‏دار مجاهدان و زينت عبادت‏كنندگان خدا و پرورش‏يافته كامل مكتب ربّ‏العالمين هستم. من فرزند كسي هستم كه با مارقان و ناكثان و قاسطان جنگيد و ناصبيان را سركوب كرد و هميشه چشم و گوش به فرمان خدا و رسول او داشت؛ او كه هميشه در دين خدا ثابت قدم بود».4 پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «خداوند متعال از ميان بندگانش دو نژاد را برگزيده است و آن از عرب، قريش و از غيرعرب، ايراني است»5 و خود امام زين‏العابدين(ع) مي‏فرمود: «من فرزند دو برگزيده‏ام»؛6 چون جدش، رسول خدا و مادرش، دختر يزدگرد بود.7 بلبل بوستان علوي امام سجاد(ع) در آشيانه پرمهر و محبتي به دنيا آمد كه خداوند براي توصيف آنان، سوره «هَلْ اَتي» را نازل كرد و با آيه تطهير، ايشان را از هر زشتي و پليدي منزّه ساخت. پدر پدر بزرگوار امام سجاد(ع) حسين‎بن علي است كه ابعاد بي‏نظير شخصيت برجسته‏ ايشان، بر اصحاب معرفت و شيفتگان خاندان نبوّت و امامت پوشيده نيست. حضرت زينالعابدين(ع) در دو سال پاياني دوران حكومت جدّش، حضرت علي(ع) به دنيا آمد. وي ده سال از امامت عمويش حضرت مجتبي(ع) و يازده سال هم از دوران امامت پدر بزرگوارش، را درك كرد كه اين امر سبب شد سه امام راستين به پرورش و تربيت او همت گمارند و دنيايي از فضايل اخلاقي و قداست‏ها بپرورانند و اين موقعيتي بود كه براي كمتر پيشوايي واقع مي‏شد. مادر مادرش بنا به نقل مشهور، شهربانو8 دختر يزدگرد سوم است. نام مادر ايشان را غزاله يا سلامه نيز گفته‏اند.9 تاريخ‏نگاران، اين بانوي بزرگوار را تحسين كرده‏اند؛ از جمله گنجي مي‏گويد: خداوند تبارك و تعالي ائمه مهدييّن را از نسل حسين(ع)، از دختر كسري قرار داده است، نه از ديگر زنانش.10 همچنين مبرّد ميگويد كه او از بهترين زنان عالم بود.11 به‌راستي كه خداوند منّان، اين بانوي بزرگوار لطف و عنايت خاص خود داشت، چرا كه ايشان را مادر بزرگوار امام زين‎العابدين(ع) و جده طيبه ائمه طاهرين قرار داد. او سرور بانوان عصرش بود. در فخر و مقامش همين بس كه مفتخر به همسري سيدالشهدا(ع) و مادري امام زين‏العابدين(ع) شد. او جده پيشوايان معصوم، از نسل امام سجاد(ع) است. او دخت يزدجرد، از نوادگان كسرا و معروف به شاه زنان، به معناي سرور بانوان است. او را اميرمؤمنان، علي(ع) بدين نام ناميده است.12 برخي گفته‏اند: نامش شهربانويه13 بود. نام‌هاي مادر امام سجاد: سلامه، سلافه، غزاله، سلمه، سادرة.14 توجه اميرمؤمنان و انتخاب ايشان به همسري سيدالشهدا، خود به تنهايي گوياي فضيلت آن بانوست و شايستگي‎يافتن بر مادري حجت‏هاي الهي، از ايمان و عقل بالاي آن بانو خبر مي‏دهد. 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
 زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيت‌شناسي، سيره‌شناسي و انديشه‌شناسي امام سجاد(ع)) ادامه۱ در خبري، اميرمؤمنان، علي(ع) خبر داد كه او مادر معصومان بعدي خواهد بود و فرمود: «وَ هِي اُمُّ الأوصِياءِ الذُّرِيَّةِ الطّاهِرَة؛ او مادر جانشينان (پيامبر) از ذريه طاهر است».15 نقل است كه ايشان پيش از اينكه به اسارت درآيد، مسلمان شده بود و سرّ اين تقيه چنين بود كه شهربانو نقل مي‏كند: پيش از آمدن لشكر مسلمان، در عالم رؤيا ديدم: حضرت محمد صلی الله علیه و آله به خانه ما آمد و همراه امام حسين(ع) نشست. سپس از من براي حسين خواستگاري كرد و مرا به همسري ايشان درآورد. ... در شب دوم، حضرت فاطمه زهرا(س) را در خواب ديدم كه نزدم آمد و اسلام را بر من عرضه كرد و من اسلام آوردم. سپس فرمود: مسلمانان بر شما غالب مي‏شوند و تو به‌زودي به فرزندم حسين(ع) مي‏رسي و هيچ‏كس در اسارت آسيبي به تو نمي‏رساند.16 درباره زمان اسارت آن بانو، سه نقل در كتاب‏هاي حديثي و تاريخ ذكر شده است: 1. آن بانو در عهد خليفه دوم به اسارت مسلمانان در‎آمد. 2. در زمان خلافت خليفه سوم در فتح خراسان، مسلمانان دو نفر از دختران يزدجرد را نزد عثمان فرستادند و عثمان يكي را به امام حسين(ع) و ديگري را به امام حسن(ع) بخشيد. 3. در زمان خلافت اميرمؤمنان، علي(ع) حريثبن جابر را به طرف مشرق فرستاد و او دو نفر از دختران يزدجرد را به سوي حضرت فرستاد و امام علي(ع) شهربانو را به همسري امام حسين(ع) و ديگري را به همسري محمدبن ابي‏بكر درآورد.17 در روايت دوم و سوم، برخلاف روايت اول، به اسارت آن بانو به همراه خواهرش تصريح نشده است. علامه محمدباقر مجلسي، درستي روايت اول را ضعيف مي‏داند و مي‏نويسد: اسارت دختران يزدجرد، بعد از كشته شدن يزدجرد بوده است و اين امر، در خلافت عثمان رخ داد. ولادت امام زين‎العابدين(ع)، بي‏شك در زمان خلافت علي(ع) بوده است و از شهربانو، فرزندي جز امام سجاد(ع) متولد نشده است. همچنين اين احتمال ضعيف است كه امام حسين(ع) با شهربانو در زمان عمر ازدواج كند و بعد از بيست سال، فرزندي از او به دنيا آيد و در طول اين مدت، هيچ فرزندي از وي متولد نشود.18 علامه بزرگوار، باقر شريف قرشي نيز دو روايت نخست را رد مي‏كند و روايت سوم را مي‏پذيرد و آن را مشهورتر از دو روايت پيشين مي‏شمارد.19 در مقابل، محدث قمي روايت اول (اسارت در زمان عمر را) مشهورتر و قوي‏تر مي‏داند و مي‏نويسد: قطب راوندي به سند معتبر، از حضرت امام محمد باقر(ع) روايت كرده كه چون دختر يزدجردبن‎شهريار، آخرين پادشاه عجم را براي عمر آوردند و داخل مدينه كردند، همه دختران مدينه به تماشاي او بيرون آمدند و مسجد مدينه از شعاع نورش روشن شد. چون عمر خواست روي او را ببيند، مانع شد و گفت: سياه باد دست هرمز كه تو دست به فرزند او دراز كني.20 عمر گفت: اين گبرزاده مرا دشنام مي‏دهد و خواست او را اذيت كند. حضرت امير(ع) فرمود: «تو سخن او را نفهميدي، پس چگونه دانستي كه دشنام مي‏دهد». پس عمر دستور داد كه در ميان مردم ندا كنند و او را بفروشند. حضرت امير(ع) فرمود: «جايز نيست فروختن دختران پادشاهان، هر چند كافر باشند، ولي به او بگو يكي از مسلمانان را خود اختيار كند و او به همسري او در بيايد و مهرش را از بيت‏المال او حساب كن». عمر پذيرفت و گفت: يكي از اهل مجلس را اختيار كن. آن سعادتمند آمد و دست بر دوش مبارك امام حسين(ع) گذاشت... .21 ماجراي ازدواج مادر امام زين‏العابدين(ع) پس از شكست يزدگرد سوم و فتح ايران، شهربانو طي فتوحات شهرهاي ايران، به دست مسلمانان اسير و به مدينه آورده شد. چون خواستند وي را بفروشند. اميرمؤمنان(ع) آنها را از اين عمل بازداشت و پيشنهاد فرمود كه شهربانو به اختيار خود، شخصي را به همسري خويش انتخاب كند و مهريه او نيز از بيت‏المال پرداخته شود. پس در پرتو حمايت اميرالمؤمنين(ع) آزاد گرديد و به همسري حسينبن علي درآمد. اميرمؤمنان(ع) از اين انتخاب بسيار خوشحال شد و فرزند خود امام حسين(ع) را به نكوداشت و احسان در حق وي بسيار توصيه كرد. علي(ع) درباره او به فرزندش سفارش فرمود: از همسرت شهربانو، خوب محافظت و نگهداري كن و به او نيكي نما؛ زيرا كه در آينده‏اي نزديك براي تو فرزندي خواهد آورد كه بهترين اهل زمين خواهد بود.22 بدين ترتيب وي افتخار يافت تا مادر امام زين‏العابدين(ع) باشد و نُه امام معصوم از نسل او پديد آيد. به دليل فضل و كمال و معرفت وي به خاندان نبوت، علي(ع) او را به حضرت مريم(س) تشبيه كرد و بعضي گفته‏اند «فاطمه(س)» نام نهاد. لقب وي، «سيده‏النساء» يعني سرور زنان بود.23 رعايت شأن مادر با آنكه امام زين‏العابدين(ع) از هر كس نسبت به مادر خود بيشتر احسان و نيكي داشت، ولي اغلب از خوردن غذا با وي امتناع مي‏كرد. 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
 زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيت‌شناسي، سيره‌شناسي و انديشه‌شناسي امام سجاد(ع)) ادامه۲ وقتي علت را جويا شدند و به وي گفتند شما كه بيشتر از هر كس به مادر خود عشق مي‏ورزيد و به وي نيكي مي‏كنيد، چرا از غذاخوردن با او خودداري مي‏كنيد؟ حضرت فرمود: من به خاطر ادب و احترام مادرم با آن بزرگوار غذا نمي‏خورم؛ زيرا بيم آن دارم به لقمه‏اي دست برم كه مادرم زودتر متوجه او شده و قصد خوردن آن را داشته باشد.24 عطر ولادت در يكي از روزهاي سخت و در عين حال بابركت حكومت اميرالمؤمنين عليبن ابيطالب(ع)، در منزل فرزندش، امام حسين(ع) كودكي ديده به جهان گشود كه سال‏ها پيش رسول‏اكرم صلی الله علیه و آله مژده تولّد او را داده و در توصيف او فرموده بود: «خداوند متعال او را سيد عابدان و زينت دوستان خدا خوانده است. گويي هماينك او را مي‏بينم كه در روز قيامت در بين صف‏ها، شاد و سربلند و خرامان در رفت و آمد است».25 امام علي(ع) چون مادر او، شهربانو را به همسري امام حسين(ع) درآورد، به آن حضرت فرمود: «اي حسين، از اين بانوي پرهيزكار بهترين فرزند تو متولّد خواهد شد».26 آنگاه كه در روز پنجم شعبان 36 يا 38‎ق، اين مولود با قدوم مباركش موجبات شادي خاندان امامت را فراهم ساخت، امام حسين(ع) به سبب علاقه فراواني كه به پدر بزرگوارش داشت نام او را «علي» برگزيد. او در خاندان پاك رسالت، قدم به دنيا گذاشت و جهاني از صفا، معنويت و دانش و بينش براي بشر به ارمغان آورد. او آمد تا شيفتگان عبادت و سالكان راه معرفت و خداشناسي را از سرچشمه زلال توحيد و عرفان ناب محمّدي سيراب سازد. زندگي امام سجاد(ع) در يك پيام زين‏العابدين(ع)، قهرمان معنويت است، بهگونه‏اي كه وقتي انسان به او مي‏نگرد، به حقيقت اسلام، نگاه مي‏كند. نمازهايش، پرواز روح به‎سوي خدا بود و با همه وجود در پيشگاه پروردگارش آماده مي‏شد. آن حضرت، پيك محبت بود؛ هر جا غريب و تهي‏دست و بينوايي را مي‏ديد كه ديگران به او توجه ندارد، به او محبت مي‏كرد و به خانه خودش مي‏آورد. روزي گروهي از جُذامي‏ها را ديد كه همه آنها را از خود مي‏راندند. آن حضرت آنها را به خانه فرا خواند و از ايشان پرستاري كرد. خانه امام زين‏العابدين(ع)، پناهگاه مسكينان، يتيمان و بيچارگان بود.27 «وقتي شورشيان، بني‏اميه را از مدينه بيرون كردند، مروان كه خود از دشمنان امام بود، از امام خواهش كرد كه همسر و خانواده او در خانه و پناه آن حضرت باشند و امام نيز با بزرگواري پذيرفت. بدين‏گونه، در روزهايي كه مدينه دست‏خوش قتل و غارت بود، خانه امام، پناهگاه پناهندگان بود و خانواده‏هاي فراواني به آستان آن حضرت پناه آوردند و امام نيز تا پايان درگيري‏هاي خونين از آنان پذيرايي كرد».28 ز رنج آرد به راحت، مردمان را نشاند فتنه دور زمان را همه راحت بُوَد بر خلق، بي‏رنج وجودش خلق را شادي است چون گنج29 مقام والاي امام سجاد(ع) از ديد فرزند امام باقر(ع) مي‏فرمايد: پدرم به ياد هيچ نعمتي از نعمت‏هاي خدا نمي‏افتاد، مگر اينكه براي آن نعمت، سجده مي‏كرد و هيچ آيه‏اي از قرآن را كه سجده داشت، نمي‏خواند، مگر اينكه سجده مي‏كرد و هيچ شري از او دفع نمي‏شد، جز اينكه به شكرانه آن، سجده مي‏كرد و هيچ نماز واجبي را به پايان نمي‏برد، مگر اينكه به پاس آن، سجده مي‏كرد و به پاس هر اصلاحي كه ميان دو كس انجام مي‏داد، سجده مي‏فرمود. آن‏قدر سجده كرد كه نشان آن در جايگاه‏هاي سجده‏اش مشهود بود. به همين دليل، او را «سجاد» ناميدند. چون بر اثر سجده، جايگاه‏هاي سجودش پينه بسته بود، او را «ذوثفنات» مي‏گفتند.30 القاب امام سجاد(ع) حضرت سجاد(ع) به اوصاف و فضايل بسيار شايسته‏اي آراسته بود كه او را از هر جهت، از ديگر مردم ممتاز مي‏ساخت؛ به آن حضرت، لقب‏هاي بسياري نسبت داده شده است كه هريك به بُعدي از كمالات او دلالت دارد. امام عليبن الحسين را به سبب سجده‏هاي طولاني او ـ كه نظير آنها فقط در علي‏بن‏ابيطالب(ع) ديده شده بود ـ سيدالساجدين و نيز سيّدالعابدين لقب داده بودند. درباره لقب سجاد گفته‏اند كه آن امام هُمام آن‏قدر سر به سجده مي‏گذاشت و براي هر نعمتي سجده مي‏كرد كه پيشاني‏اش پينه مي‌بست.31 هم‏چنين هنگامي كه آن حضرت سر به سجده مي‏گذاشت، آن‏قدر به همان حالت مي‏ماند تا اينكه عرق از سر و صورت مبارك ايشان جاري مي‏شد.32 امام سجاد(ع) را چون كوچك‏تر از حضرت علياكبر و بزرگ‏تر از علي‏اصغر(ع) بودند، علي اوسط خوانده‏اند و چون پس از ماجراي جان‏سوز عاشورا همواره به ياد پدر مي‏گريست، نوح آل‏محمّد لقب داده‏اند. 💥جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi