شهید عبدالله باقری
تولد: 29 فروردین 1361
ازدواج: 19 خرداد 1382
شهادت: 30 مهر 1394
محل شهادت: سوریه، حلب
@shohadayiha313
🖤 زندگی نامه شهید عبدالله باقری🖤
🏴عبدالله ازدوران راهنمایی تابستان ها می رفت سرکار، از کبابی و پارچه فروشی گرفته تا فروش آکواریوم. بگی نگی دستش رفت توی جیب خودش. یک روز از سرکار که برگشت حسابی سرحال بود. یک چیزی هم قایم کرده بود زیر کاپشنش. یک راست رفت توی اتاقمان و گفت تا صدایتان نکردم نیایید. توی دلم خوشحال بودم که می خواهد غافلگیرمان کند. چند دقیقه ای که گذشت با چشم بسته رفتیم توی اتاق. چشم هایمان را که باز کردیم یک آتاری دیدیم که توی خواب هم نمی دیدیمش. حقوقش را جمع کرده بود و خریده بود برایمان🏴
#زندگی_نامه
@shohadayiha313
🏴ازخوشحالی آن قدر بالا و پایین پریدیم که نزدیک بود سرمان بخورد به سقف. صدای ذوق و شوقمان مادر را کشاند توی اتاق. تلویزیون سیاه سفید ننه را گذاشتیم یک گوشه.
آتاری هم زیرش. فردایش همه پسرهای فامیل را جمع کردیم. برنامه نوشتیمو لیگ برگزار کردیم. زدیم توی سروکله هم و کلی بازی کردیم.
از همان اول ماه رمضان خداخدا می کردیم زودتر شب قدر برسد. از غروب می رفتیم مسجد تا سحر. 🏴
#زندگی_نامه
@shohadayiha313
🏴آن قدر آتش می سوزانیدم، خادم مسجد دور حوض حیاط با جارو می افتاد دنبالمان. همه شیطنت ها زیرسر عبدالله بود. می شد سردسته بچه ها و دستور می داد. تا وقتی کوچک بودیم مادر دستمان را می گرفت و می برد. بزرگتر که شدیم خودمان می رفتیم، پنج تایی. بسیج را دست گرفته بودیم. کلاس های رزمی می گذاشتیم برای بچه ها. عبدالله که رفت سپاه هر چیز یاد می گرفت می آمد توی بسیج به بچها یاد می داد. خیلی اصرارش کردند که فرمانده بسیج منطقه بشود. 🏴
#زندگی_نامه
@shohadayiha313