✨🌷✨🌷
🌷✨🌷
✨🌷
🌷
بسمربالحسین'؏✨
- 『ملجــاء'🌿』-
(فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!)
"#قسمت_سی_و_چندم ؛ او روی آبرو حساس است! (: "📜
- «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
آخرین دانهی تسبیح بود که آن هم با صلوات شمردم. اما هنوز چیزی شبیه بغض راه گلویم را بسته بود. مدام از خودم میپرسیدم: «اگر نشه، با چه رویی برگردم؟ به فرمانده چی بگم؟ بگم سربازتون نتونست برای دفاع از حرم عمهجانتون کاری کنه؟ اگه... اگه دل آقام بشکنه...»
تسبیح توی دستم میلرزید. دو دستم را روی صورتم گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم. باید کاری میکردم.
از جا بلند شدم. ایمان، که نگاهش درست مثل نگاه من پر بود از اضطراب، جلو آمد و اسمم را صدا زد: «سعید...؟»
دستش را توی دستم فشردم و گفتم: «میام...»
از خانه کوچک حاج مقداد بیرون آمدم و چند قدمی دور شدم. همان شب اول که توی کانال در محاصره بودیم، نشانی کربلا را از ستاره ها گرفتیم. آن ها هم مرام به خرج دادند، دریغ نکردند و سمت اربابمان را نشانمان دادند.
رو کردم سمت کربلا. دست روی سینه گذاشتم و سلام دادم به امام حسین (ع). از آقا اجازه گرفتم تا دست به دامان علمدارشان شوم. آخر، آبرویم وسط بود. تا نامشان را صدا زدم، بغضم شکست. زانوانم شل شد و گوشهای به التماس، نشستم: «علمدار! ترس از ابرومو پیش شما نیارم، پیش کی ببرم؟ شما به دادم نرسین، کی میخواد به دادم برسه؟ آقاجان؛ تا امام زمان (عج) غایبن، ما ها رو برای دفاع از حرم عمهجانشون میفرستن به میدان! باید جونمون رو بذاریم وسط تا نذاریم این حرومی ها یه قدم هم جلو بیان! آقای من؛ من الان سرباز این میدانم! فرماندهم دارن نگام میکنن! منتظرن دست پر برگردم! یاحضرت عباس (ع)، آبرومو سپردم به خودتون!»
هنوز جملهم تموم نشده بود که صدرا از خانه دوید بیرون و گفت: «سعید! میثمه! به خدا این ادبیات میثمه!»
نفسم بند آمد و چشمان خیسم گرد شد. سریع از جا بلند شدم و طرفش دویدم. داخل خانه که شدم، نفسم گرفت و به سرفه افتادم. با نفس های عمیق مهارش کردم و سمت میز گوشه اتاق رفتم. صدرا صندلی را برایم عقب کشید. شانهاش را گرفتم و نشاندمش روی صندلی. اشتیاقم برای دیدن حتی نشانی از میثم کنترل نشدنی بود. چه رسد به پیامش! گفتم: «نشونم بده!»
صفحهای را باز کرد و گفت: «اینه! میتونی بخونیش؟»
چشمم که به کلمات افتاد، دست و پایم شل شد و اشک در چشمانم حلقه زد. قدرت ایستادن روی پاهایم را نداشتم. دستم را محکم به میز گرفتم و با صدای آرومی گفتم: «آره... میـ... میثمه!»
برگشتم سمت ایمان و با بغض گفتم: «ایمان! میثمه! بهخدا این پیام میثمه! خودشه! داداشمه!»
هیجان سرفه هایم را شدت داد و دیگر نتوانستم نگهشان دارند. ایمان هم که بغض کرده بود. نزدیکم شد و لیوان آبی دستم داد. صدرا از جا بلند شد و مجبورم کرد بنشینم. دست روی شانهام گذاشت و گفت: «ممکنه هر لحظه ارتباطمون قطع بشه... هر کار لازمه انجام بده!»
اشک هایم را پاک کردم و چشم به کلماتی دادم که میثم انتخابشان کرده بود: «صدای ارباب به گوش میرسد! گویا که مهمان دارند. این صدا، صدای خوشامد است:
زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی ..
تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی!
ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی!
و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی!
این نوای آشنا، برایِ شما، در آسمان و زمین پیچیده؟»
ایمان نگاهی به تنها جملاتی که میتوانست بخواند انداخت و گفت: «این شعر، همون شعری نیست که تو کربلا میخوند؟ همونکه میگفت از زبان امام حسینه (ع) برای زائراشون؟»
با لبخند سری تکان دادم و گفتم: «خودشه! و زینب (س) هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید: کاش در جنگ حاضر میشدید که مرا به اسیری نبرند! و مرا غارت نکنند و با تازیانههای خیانت نزنند!»
دلم میخواست راحت با برادری که شش ماه ازش بیخبر بودم حرف بزنم! راحت بگویم چه در این دل وامانده گذشته و چه میگذرد! دلم میخواست راحت بگویم دلتنگشم! اما کم پیش میآید دنیا با دلخواستههای آدم راه بیاید! مجبور بودم رمزی جوابش را بدهم. به خاطرات بروم و همان بیتی را برایش بنویسم که در کربلا خواندم: «از باد تعجب میکنم که کلاممان را در گوش دشت نخوانده... بلندتر میگویم! خود بشنو و بشناس، اگر همانم که میدانی:
بِعَزْماتِي الأَصيلة، و قَبْضَاتِي الثَّقيلة، أنا أفْدِی العَقيلة!»
پیام را که فرستادم، صدرا پرسید: «چی جواب دادی؟»
💌 - این عاشقانه ، ادامه دارد ... ✍🏻
ــــــــــــــــــــــــــــــ ــ
هدیه به آقای جوانان حضرت علےاکبر (؏)💕
بـھ قلــم : نوڪرالحســن (مرضیـه_قــٰاف)🌱
- بـا احتـرام #ڪپۍممنـوع⚠️'!
✨تکیـهیشمـالایتـا'🏴!
𓄳 https://eitaa.com/shomale_eitaa
|⛅️ شمـالِایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 بسمربالحسین'؏✨ - 『ملجــاء'🌿』- (فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!) "#قسمت_سی_و_چندم ؛ او ر
همه چے از اون روز شروع شد ..
که رفیق شدیم تو روضه هات !❤️(:
+ https://abzarek.ir/service-p/msg/784905
🏴بهنام خداے حسیــــن (ع)
و
🏴 سلام برهمہی نوڪرهاے
اباعبدالله در تڪیہ شمـــال ایتـــــا🥀
🏴ســـــلامِ هر سحࢪم بھ سوے ضـــــریح شمـــــاست ؛
🏴شࢪوع صبـــــح من هســــتے، روال از ایــــن بهتـــــر؟!
💕اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.💕
‹🕌🕊›
#سلام_ارباب
هر کجا که هستی
🍃رو به حرم مطهر امام حسین (ع) سه باربگو
صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#امام_حسین
🌺----------------
بریـم شمـال؟. 🖤 🌨👇🏻
eitaa.com/shomale_eitaa
「🕊🌸」
سلامامامزمانم✋🏻
🔅 السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخائِفُ...
🌱سلام بر تو ای مولای معصوم من، که بدون هیچ جرم و خطایی، از شّر دشمنان آواره بیابان ها شده ای!
سلام بر تو و بر غربت و تنهایی ات!
#اللهمعجللولیکالفرج
#السلامعلیکیااباصالحالمهدیعج
#امام_زمان
🌺-----------------------------------------
بریـم شمـال؟. 🖤 🌨👇🏻
eitaa.com/shomale_eitaa
#وقت_سلام
💔لــبهــای پـر تـرک و این دستان مستجاب
💔بغــض گلـو، گل می کند هر شب برای تو
💔قرنـی است مهتاب از تنم بیرون نشسته بود
💔دیشـب شکسته شد قرُق، پیش خدای تو
❤️دســـتم نـــمیرســـید آقـــا دل را گره زدم
❤️تنهــا بـه شـعر سـادهاي از ردپـای تو
💕 سلام آقا 💕
4_6051051867100679465.mp3
24.72M
•
.
یکی از عزاداران حسینی شمال ایتا😔🏴
برای آروم شدن دل امام زمان (عج) این روزا یه دعای عهد و ۱ صلوات سهم برو بچ عزیز شمال ایتا💔
.
🦋✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد
✨وَآلِ مُحَمَّد
🦋✨وَعَجِّل فَرَجَهُم
🙏عهد مےبندم ؛
روزی لازمتون بشم !❤️(:
از صف ِ سیصد و سیزدھ تا
بهتون سلام مےکنم !✋🏻✨
#امام_زمان
#محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرتِ اباعبداللّٰه!
دلم گرفته؛
به وسعت سرزمینِ پهناوَرَت
"کربلا"
حسین علیهالسلام فرمود:
«ما چراغهای خداییم،
نورافشان در میان مردمان..»
- کتاب' آه
#امام_حسین
#حاج_حسین_یکتا :
بچہ ها ؛
داغ گناه ڪردنتون رو بہ دل شیطان بذارید ...
ی جور ڪہ جاش بمونہ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمود 1407 اولین نقطه ای ست که چشم زائرانی که با پای پیاده از نجف به سمت کربلا امده اند به بارگاه قمر بنی هاشم می افتد...
🌼🌼التماس دعا
یا_ابا_عبدالله_الحسین
اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#امام_حسین #کربلا #اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⛅️ شمـالِایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
شبتون بخیر اهالی تڪیه شمال ایتا😎
🌸🍃امشب هم یه داستان کوتاه آموزنده آماده کردم امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیره.
*ابلیس هم عاشورا گریه کرد* ❗️
🔹 *پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:*
*♨️ عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.*
🤔 *گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان❓*
🔹 *گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.*
🔸 *گفتند:چطور❓ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند❓ و مگر نشدند❓*
🔹 *گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود*
👈 *هرکس به نحوی خود را در دستگاه حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.*
📚منبع:
داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷
🙏 *السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام یا باب رحمه الله الواسعه*
#امام_حسین #کربلا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🏴بهنام خداے حسیــــن (ع)
و
🏴 سلام برهمہی نوڪرهاے
اباعبدالله در تڪیہ شمـــال ایتـــــا🥀
🏴ســـــلامِ هر سحࢪم بھ سوے ضـــــریح شمـــــاست ؛
🏴شࢪوع صبـــــح من هســــتے، روال از ایــــن بهتـــــر؟!
💕اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.💕
‹🕌🕊›
#سلام_ارباب
#حسین_جانم❤️
✨باز هم این دل دیوانہ تو را مےخواهد
⚜️دل بشڪستہ ز دسٺ تو عطا مےخواهد
✨خستہام از همہ دنیا و گرفتارانش
⚜️ڪرمے ڪن ڪه دلم ڪربوبلا مےخواهد
اللهم_الرزقنا_#کربلا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌺----------------
بریـم شمـال؟. 🖤 🌨👇🏻
eitaa.com/shomale_eitaa
「🕊🌸」
#سلامامامزمانم✋🏻
•بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی•
ای نعمت خاصّ خدا سلام ؛
به قَلبَت سلام ؛ به چَشمَت سلام ؛
به رنج و به بغض و به صبرت سلام...
#آقاجان
❤️السلامعلیکیااباصالحالمهدیعج
#امام_زمان
🌺-----------------------------------------
بریـم شمـال؟. 🖤 🌨👇🏻
eitaa.com/shomale_eitaa
#وقت_سلام
🕊🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ، صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
❤️ سلام آقا ❤️