eitaa logo
|⛅️ شمـالِ‌ایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
681 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
6 فایل
صمیمۍ، باصداقت، ساده هستم✨ جماعت ! من شمالےزادھ هستم🌸! ‌ ‌‌گوشۍ دستمہ! الو؟📞.. - https://abzarek.ir/service-p/msg/970539 ‌ ‌حیف نیست از بوۍ بارون بگذرۍ؟🌧(: بمون هم‌وطن❤!
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂نَشوئِم؟ 🌱 نَرَم؟ 🍂نَشومه! 🌱نِمیرم! 🍂شومه! 🌱 میرم! 🍂نَتومه! 🌱 نمی‌تونم 🍂نَشوئِم؟ 🌱 نَرَم؟ 🍂نَدومه! 🌱 نمی‌دونم! 🍂بورِم یا نا؟ 🌱 برم یا نه؟ 🍂تِه گِنی بورِم یا نا؟ 🌱 تو میگی برم یا نه 🍂خامه بورِم! 🌱 میخوام برم! 🍂نا الان نَشومه! 🌱 نه الان نمیرم! 🍂وِل هاکِن صبح شومه! 🌱 ول کن صبح میرم! (تصمیم گیری یه مازندرانی در رفتن به حمام)
عصرتون بخیر اهالی شمال ایتا😎
یه ایده خلاقانه برای تشویق بچه‌ها به خوردن 😍👌
❌لطفا نشر حداکثری 🔴مستند فرزند روح الله شهید مظلوم. روایت تکان دهنده از شهادت مظلومانه شهید روح الله عجمیان امشب ساعت 19.30 شبکه 1 سیما @shahidhadadian74
Hamed Homayoun - Shayee.mp3
9.54M
🍃🌷🍃 به یاد شهدای امنیت به‌ویژه شهید آرمان علی‌ وردی🥀 و شهید سید روح‌الله عجمیان🥀 🎙 🎧 بگو رفتنِت فقط یه شایعه‌ است نفسِ زَمینو بند آوُرد؎...
🎥 عمامه‌ی نجات ✍ تخریب‌چی
. طرف داشت غیبت می کرد، بهش گفت: شونه هاتو دیدی؟💔 گفت: نه، مگه چی شده؟⁉️ گفت: یه کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توئه!⚠️
📚 📖 🖊 داستانهای پند آموز 🔴جنگ زرگری⛔ در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکان‌های زرگری می‌شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می‌کرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می‌کرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر می‌کرد تا وارد معرکه شود. زرگر دوم که به بهانه‌ای خود را نزدیک می‌کرد به مشتری می‌گفت: که همان جواهر را در مغازه‌اش دارد و با بهای کمتری آن را می‌فروشد. بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود. در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز می‌کرد و به او دشنام می‌داد که: داری مشتری مرا از چنگم در می‌آوری و از این گونه ادعاها. زرگر دوم هم به او تهمت می‌زد که: «می‌خواهی چیزی را که این قدر می‌ارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری.» خلاصه چنان قشقرقی به راه می‌افتاد و جنگی درمی‌گرفت که مشتری ساده‌لوح که این صحنه را حقیقی تلقی می‌کرد بی‌اعتنا به سر و صدای زرگر اول، به مغازه زرگر دوم می‌ رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانه‌ای از او می‌خرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر می‌کرد و دو زرگر، سود به دست آمده را میان خود تقسیم می‌کردند. این جنگ که یکی از حیله‌های برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمده است. معروف به جنگ زرگری
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَهً کَثِیرَهً تَامَّهً زَاکِیَهً مُتَوَاصِلَهً مُتَوَاتِرَهً مُتَرَادِفَهً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ. ❤️سلام آقا ❤️
صبح 🌅 از تۅ شرۅع مے‌شۅد... وقتے پلڪ مے‌گشایے 🙂 و چشماڹ تۅ 👁👁... طلـــــوع میکنند. سلام، صبح‌تون بخیر اهالی شمال ایتا😎
💕اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.💕