💢پرسشهایی از پویشگران دعوت از آیت الله رییسی:
🔹در اصلح بودن #آیتاللهرئیسی هیچ شکی نیست.
و دراین نیز شبههای نیست که قوهیمجریه اهمیت فوق العادهای نسبت به سایر قوا دارد، و اینکه میتواند منشأ بالقوهی خدمات و صدمات اساسی و عظیم مملکتی باشد.
⭕️ اما در عین حال توجه به نکات زیر نیز بسیار حائز اهمیت است:
1⃣آیا عدم تمایل جنابرئیسی نسبت به حضور در انتخابات(که بطور مکرر توسط ایشان اعلام شد)، صرفا مبتنی بر ابراز عدم #علاقه ایشان است؟
یا اینکه مخالفت ایشان مبتنی بر این است که صلاح را در نیامدن میبینند، بطوری که نظرشان برآمده از مصلحت اندیشی ایشان و مشورت با مقام معظم رهبری است...؟
2⃣آیا توصیهها، طومارها و تبدیل آن به مطالبه عمومی وسیع برای دعوت از جنابرئیسی در انتخابات، در راستای #تسهیل_تصمیم_گیری بزرگانِ شاخصی همچون آیتاللهرئیسی میباشد یا اینکه خواهناخواه درجهت #تحمیل_تصمیم_گیری خودمان به دیگران خواهد بود؟
توجه داشته باشیم که معاذالله رفتار ما در نظام اسلامی عملا تبدیل به استراتژی انگلیسیِ #فشار_از_پایین_چانه_زنی_از_بالا
نگردد.
3⃣مسأله مهمتر از #انتخاب_اصلح درنظر مقاممعظمرهبری عبارت است از #مشارکت_حداکثری.
آیا آمدن جنابرئیسی در انتخابات منجر به تقویت مسألهی با اهمیت #مشارکت_حداکثری میگردد یا سبب تضعیف آن میشود؟
چراکه برخی تحلیلها گویای این است که آمدن جناب رییسی منجر به این میشود که اصلاح طلبان مهرهی قابل توجهشان را جلو نفرستند؛ چون اولا آیتاللهرییسی را در همان بدوِ عرصه، حامل۱۶میلیون رأی میبینند، ثانیا نامزدهای شاخصشان نیز دوست ندارند در اثر شکست دربرابر جنابرئیسی تبدیل به مهره سوختهی جناحشان شوند،
در نتیجه؛ عموم اصلاحطلبان که خود را بازنده انتخابات میبینند عمدهی تلاششان را خواهندکرد که از اعتبار ریاست جمهوری جنابرئیسی، با پیوستن(مستقیم_غیرمستقیم) به پویش تحریم انتخابات و کمرونق کردن آن، بکاهند...
البته دلایل دیگری نیز در این تحلیل وجود دارد که بازگو کردنش در مجال فعلی نمیگنجد ...
(البته این مطلب صرفا یک تحلیل و گمانه زنی است ، ممکن است به واقعیت نزدیک باشد و یا دور)
4⃣ آیا اصرار بیش از حد به جنابرئیسی در جهت حضور ایشان، برخواسته از نتیجه گرایی مفرط نمیباشد؟
به حدی که حتی اگر تکلیف(آوردن اصلح شماره۱) ساقط گردد ، همچنان مصرانه دست از حمایت از او نکشیم چراکه نتیجه مطلوب را جز در او نمیبینیم!!!
در حالی که مبنای اسلامی این است که تکلیف گرایی توأم با نتیجه گرایی باشد، بدین معنا که اگر تکلیف در یک موضوع ساقط شد، دیگر نتیجهگرایی معنا نمی دهد، چون باید به تکلیف دوم (انتخاب اصلح شماره۲) پرداخت و سعی در ایحاد نتیجه مطلوب(مقبولیت سازی) در راستای همان تکلیف کرد.
#انتخابات1400
✍#محقق_م_د ۱۲ فروردین ۱۴۰۰
@siasate_tahlil