سیاست بدون خط خوردگی
#رقبای_آمریکا_در_آفریقا
✔️بخش پایانی:
همانطور در بخش های قبلی تاکید شد،مثلث ایران_ چین و روسیه در حال شکل گیری است و مخصوصا در قاره آفریقا، روسیه و چین در حال توسعه نفوذ خود از حیث نظامی و اقتصادی است. روسیه در حال روسی سازی ارتش های کشورهای آفریقایی و وابسته کردن آنها به مسکو است. همچنین چین گرچه قصد توسعه بعد نظامی در آفریقا را دارد، اما این ابعاد و تاثیرات بیشتر به صورت بالقوه و برای آینده در نظر گرفته می شود. اما آنچه بیشتر آمریکا خود را در رقابت با آن می بیند، تحرکات اقتصادی چین است. بنابراین سفر خانم هریس به آفریقا رویکردی دوگانه با اهداف نظامی و اقتصادی با نگاه به خنثی کردن اقدامات روسیه و چین است. در این راستا، آمریکا مسیر دشواری پیش رو دارد. چرا که چین و روسیه در آفریقا سابقه استعماری ندارند و این مسئله برگ برندهای برای آنها است؛ اما غرب و آمریکا مداخلات زیادی در این قاره داشته اند. در واقع آمریکا باید بتواند، افکار عمومی آفریقایی ها را به سوی خود جلب کند که اقدام بسیار دشواری است. بنابر سنتی ۳۳ ساله، وزیران خارجه چین اولین سفر خارجی خود را در آغاز سال نو به مقصد آفریقا انجام می دهند. این مساله، نشان میدهد چین تا چه میزان بر روی آفریقا سرمایه گذاری کرده و جایگاه مهمی برای آن قائل است. بنابراین در شرایط فعلی آمریکا توان رقابت با چین در آفریقا را ندارد، اما اگر بتواند برنامه بلند مدتی که در قالب تحریمها و یا جنگ تراشهها دارد، پيش ببرد، میتواند شوک و ضربهای به موقعیت چین در آفریقا و همچنین به اقتصاد این کشور بزند. چراکه در رقابتی سالم اقتصاد غرب و اقتصاد ایالات متحده، نمیتواند به لحاظ حجم تولیدات و قیمت آنها چندان جذابیتی برای آفریقایی ها داشته باشد.
✍کاظمی
@siasiland
سیاست بدون خط خوردگی
#ماجرای_ترکیه_درس_یاعبرت
درباره انتخابات ترکیه، باید سر فرصت نوشت. اکنون به رفتار مغشوش غربگرایان و مدعیان اصلاحات در ایران می پردازیم که هر اتفاقی را بهانه عقده گشایی قرار می دهند.
آنها دو دهه قبل که شعار "جدایی دین و سیاست" را کوک کردند و هنوز خود را قائل به اسلام جا می زدند، گفتند نظام سیاسی در کشور اسلامی را باید از ترکیه و اسلامگراهای سکولار آموخت، که هم دین و سیاست را از هم جدا کرده اند و هم به پیشرفت فکر می کنند.
بعدها که کودتا اتفاق افتاد و اردوغان به سرکوب متهمان پرداخت، بعضی از همان اصلاح طلبان، روی خود را سمت دیگری گرفتند و برخی که وقیح تر بودند، گفتند این هم اسلامگرایان و سرکوبگری شان(!)
حالا که انتخابات ترکیه، دو قطبی و هیجانی شده و ضمنا به خاطر جریمه رای ندادن-۸۸ درصد در انتخابات شرکت کرده اند، غربگرایان ایرانی می گویند درس دموکراسی را باید از ترکیه آموخت!
اردوغان، ۲۷ میلیون و ۸۸ هزار رای (۴۹.۵ درصد) و قلیچدار اوغلو ۲۴ میلیون و ۵۶۸ هزار رای (۴۴.۸۹ درصد آرا) را به خود اختصاص داده اند.
با وجود این که فاصله رای دو رقیب، ۲/۵ میلیون نفر بیشتر نبوده، طرفداران قلیچدار اوغلو مدعی تقلب و مرتکب آشوب نشدند.
اما مدعیان اصلاح طلبی در ایران، با وجود فاصله بیش از ۱۱ میلیونی رای موسوی و احمدی نژاد (۱۳ میلیون رای در برابر ۲۴/۵ میلیون رای) در انتخابات ۱۳۸۸، کشور را طبق نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل به آشوب کشاندند و سرمایه مشارکت ۸۵ درصدی را به آتش کشیدند.
پس از کودتای ژوئیه ۲۰۱۶ در ترکیه، دولت اردوغان ۷۷ هزار نفر را بازداشت کرد. ۱۳ هزار و ۵۰۰ نفر محاکمه شدند. ۱۳۰ فرماندار و استاندار، ۲۷۴۵ قاضی و دادستان (توأم با ضبط دارایی و املاک)، ۱۷۵۵ رئیس و معاون رئیسدانشگاه، ۳۶ هزار معلم و ۹۰۰۰ کارمند وزارت داخله اخراج شدند. بیش از ۱۰۰ هزار نفر کارشان را از دست دادند.
دولت اردوغان، ۴۵ روزنامه، ۱۵ مجله، ۲۳ فرستنده رادیو، ۱۶ فرستنده تلویزیون و ۲۹ بنگاه نشریاتی را تعطیل کرد. گذرنامه ۵۰ هزار نفر باطل اعلام شد.
دولت اردوغان به غرب و آمریکا اعتماد کرد و در جنگ افروزی های آنها در منطقه همراه شد، اما این کار نه موجب شد تا ترکیه را در اتحادیه اروپا عضو کنند، نه رونق اقتصادی به بار آورد، و نه غرب را از کودتا علیه اردوغان باز داشت.
اردوغان ۱۱ مرداد ۹۵ گفت: «با وجود دشمنی میان من و بشار اسد، او کودتا را محکوم کرده، در حالی که همپیمانان ما، آمریکا و اروپا، در زمانی که ما نیازمند کمکشان بودیم، از پشت به ما خنجر زدند».
برآیند اعتماد چند دهه ای به نسخه های غرب، چیزی جز سقوط اقتصاد ترکیه، بدهی ۴۶۵ میلیارد دلاری و ثبت رکورد تورم ۱۰۸ درصدی در سال گذشته نبوده است. پول ترکیه در یک سال، ۴۰ درصد ارزش خود را از دست داد.
ترکیه پس از اوکراین، دومین کشور در مرزهای شرقی اروپاست که در بیگاری دادن به ناتو و آمریکا، تا سر حد انتحار پیش رفت، اما خسارت های هنگفت نصیبش شد.
✍ عزیزاله علیزاده
@siasiland
🔴چگونگی نگاه به مسائل کشور
❇️مسائل کشور۲دسته اند:
🔺دستاوردها،پیشرفتها
🔺نقاط ضعف ها و مشکلات
نگاه به اینها با ۲نگاه متفاوت امکان پذیر است
✅نگاه انقلابی:به این معنا که به دستاوردها ،پیشرفت هاونقاط قوت نگاه کنیم و با بررسی،تحقیق ومطالعه، دلایل آنها را شناسایی کنیم با تکیه بردلایل به این نقطه برسیم که با همان دلایل و همان همت و اراده می توان ضعف هاو مشکلات را برطرف نموده و به فرصت برای کشور تبدیل نمود
✅نگاه ارتجاعی: به این معنا که به ضعفها و مشکلات نگاه کنیم آنها را بزرگ جلوه دهیم،بگوییم فایده ای ندارد،توان حل آن وجود ندارد،نظام ناکارآمد است ،نمیشود کاری از پیش برد،مرتب و نق زده شود، همه را متهم کنیم ،به اصول ومبانی انقلاب و نظام بی توجهی شود،پیشرفتها انکارگردد
☸نباید بخاطر ضعفها و مشکلات، دستاوردها و پیشرفت های عظیم،اقتدارکشور انکار شود
☸درکدام نظام سیاسی،نقطه ضعف وجود ندارد(فراگیری بیماری ها، فقروتبعیض،بی عدالتی ها،بیکاری،تورم و...)درحالیکه تحریم نیستند فشارهای سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،امنیتی و... نداشتند
☸ایران اسلامی علیرغم همه تحریم ها وفشارهادرابعادمختلف درطول ۴دهه گذشته امروز در بعضی از امور به نقطه بازدارندگی رسیده است برای قوی شدن باید درعرصه های دیگر هم تلاش کردواین نیازمند تحول همه جانبه واتحاد وهمکاری همگانی است.
✍غلامرضایی
@siasiland
🔸اعدام سرشبکه اسکورت و قاچاق زنان و دختران ایرانی
🔹صبح امروز «شهروز سخنوری» معروف به الکس به جرم قاچاق انسان به قصد فحشا، به دار مجازات آویخته شد.
🔹۱۸ آبان ۱۳۹۸ بود که گزارشی به دادسرای جرایم امنیت اخلاقی ارسال و در آن عنوان شد در بررسیهای اطلاعاتی محرز شده که فردی به هویت «سارا جرف دریسزاده» با در اختیار داشتن تعدادی از زنان و دختران در امارات مبادرت به تشکیل یک شبکه فساد کرده است.
🔹با بررسیهای صورتگرفته محرز شد که نامبرده یک شاخه از شبکه بینالمللیِ قاچاقِ زنان و دخترانِ شهروز سخنوری معروف به الکس است که بهعنوان مدیر ارشد این شبکه تحت نظر و هدایت الکس در دوبی فعالیت میکند.
🔹با دستگیری سارا جرف دریسزاده، شبکه گستردهای که زنان و دختران روسپی را از شهرهای مختلف کشور سازماندهی و مبادرت به قاچاق آنها به چندین کشور منطقه میکرد زیر نظر قرار گرفت و ضربه تاثیرگذاری به شبکه وارد شد.
🔹در اقدام صورتگرفته تعدادی از زنان و دختران فعال در این شبکه شناسایی و تحویل مقام قضایی شدند.
———————
@siasiland
سیاست بدون خط خوردگی
روزنامه جروزالمپست این پرسش را مطرح کرده که در صورت خروج یا کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه باید دید قدرتهای بزرگ برای پر کردن این خلاء استراتژیک چه سناریوهایی را در دستور کار قرار خواهند داد- و آیا در این رقابت برای افزایش نقش و حضور و تأثیرگذاری، آیا احتمال درگیری هم قابل تصور است؟
به گزارش روزنامه جروزالمپست؛ کاهش علاقه یا منافع استراتژیک ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه این روزها یکی از موضوعات اصلی محافل و دوایر تحقیقاتی در سراسر جهان است. در این میان نقطه تمرکز بحث در اغلب موارد نه بر احتمال این کاهش، بلکه بیشتر بر پیامدها و آسیبهای این امر بر متحدان ایالات متحده آمریکا در منطقه بنا شده است. شاید به این دلیل که شواهدی روشن مبنی بر خروج آمریکا از خاورمیانه وجود دارد و همچنین شواهدی که بر کاهش علاقه آمریکا به خاورمیانه گواهی میدهند، جدید نیستند.
چه سناریوهای درگیری ممکن است در میان قدرتهای بزرگ برای پر کردن خلاء استراتژیک ایجاد شده به دلیل کاهش نقش آمریکا در منطقه پیش بیاید؟
قدمت و سابقه این رقابت به سالها پیش باز میگردد، زمانی که چین با استفاده از تفاوت و تغییر استراتژیهای دولتهای متوالی ایالات متحده آمریکا تلاش کرد فضای بیشتری را اشغال کند. باید به خاطر داشته باشیم که باراک اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری خود جهتگیری به سمت شرق آسیا را محور استراتژی ایالات متحده قرار داد.
یکی از مهمترین و قابل توجهترین تبعات این سیاست؛ توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با جمهوری اسلامی ایران بود که بر اساس ایده کاهش تنش با ایران و ایجاد فضایی که در پی آن نقش حمایتگرایانه آمریکا در خاورمیانه کاهش یابد، اتخاذ شده بود. این سیاست که در زمان پرزیدنت دونالد ترامپ ادامه یافت، در زمان ریاست جمهوری جو بایدن نیز ادامه پیدا کرده است..
استراتژی ایالات متحده آمریکا در آغاز بر مهار کشور چین- از طریق افزایش همکاری و مشارکت بین واشنگتن و متحدانش در شرق آسیا به ویژه کشورهای عضو اتحاد آسهآن- متمرکز شده بود. ولی چین در این فاصله به رشد اقتصادی، تجاری و نظامی خود ادامه داده است. در این میان بحرانهای ایجاد شده ناشی از همهگیری کووید-۱۹ و خروج ناگهانی ایالات متحده آمریکا از افغانستان، بحثهای جهانی در مورد قدرت و سرعت رشد استراتژیک چین را افزایش داده است.
ایالات متحده البته همچنان با تکیه بر ابزارهای قدیمی از قبیل مشارکت دفاعی و نظامی با کشورهای آسیایی و تحریمهای اعمالشده علیه شرکتهای چینی تلاش کرده در مسیر پیشروی چینیها به سوی تسلط بر اقتصاد جهانی مانع ایجاد کند. با این حال ثابت شده که فروش تسلیحات به تنهایی برای حفظ همکاری و اتحاد بین ایالات متحده و شرکای استراتژیکش- نه تنها در آسیا بلکه حتی در دیگر مناطق جهان- کافی نیست.
از سوی دیگر، چین یک سیاست توسعه اقتصادی جامع را دنبال کرده است. به ویژه طرح یک کمربند و یک جاده پکن را قادر ساخته تا شبکهای قدرتمند از اتحادهای استراتژیک مبتنی بر اقتصاد، تجارت و منافع مشترک ایجاد کند. در این راستا نمایش واضح این موضوع که منافع و اهداف ایالات متحده آمریکا در حال تغییر است، باعث شده اعتماد متحدان آمریکا به رابطه امنیتیمشارکتی با این کشور از بین برود.
اسناد و شواهدی واضح این نکته را تایید میکنند که نفوذ و اعتبار ایالات متحده به دلیل شکستها و ناکامیهای این کشور در موضوعات مهمی از قبیل مسائل هستهای جمهوری اسلامی ایران و فقدان استراتژی روشن در قبال کشورها و مناطقی چون لیبی و سوریه که برای منافع استراتژیک آمریکا اهمیت حیاتی دارند، کاهش یافته است.
همچنین یک سری شکافهای استراتژیک هم وجود دارد که در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ روابط واشنگتن با شرکای خود در اروپا را تقریباً به طور کامل ویران کرد. سوال اصلی و مهم این روزهای خاورمیانه احتمال خروج آمریکا از منطقه یا خروج منطقه از اهداف و محاسبات منفعتطلبانه ایالات متحده- یا حتی زمانبندی آن- نیست. در واقع شواهد زیادی در مورد کاهش علاقه واشنگتن به خاورمیانه وجود دارد. در این چارچوب میتوان به مواضع ایالات متحده در برابر تهدیدهای مکرر ایران برای متحدان واشنگتن در منطقه خلیج فارس و همچنین عقبنشینیهای پی در پی این کشور از افغانستان و عراق و نیز تلاشهای مقامات ایالات متحده برای کاهش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه به طور کلی اشاره کرد.
اکنون ولی این سوال وجود دارد که تغییر مواضع ایالات متحده چه تاثیراتی بر دیگر کشورهای منطقه به ویژه متحدان واشنگتن خواهد داشت؟ در این ارتباطدر رقابتهای قدرتهای بزرگ برای پرکردن خلاء استراتژیک ناشی از فقدان یا حداقل کاهش نقش آمریکا در منطقه آیا سناریوهایی چون احتمال جنگ و درگیری نیز قابل تصور است؟ برای حفظ نقش، نفوذ و اعتبار جهانی آمریکا، این کشور باید یک میزان
سیاست بدون خط خوردگی
حداقلی از حضور و نفوذ در خاورمیانه را حفظ کند. در حقیقت این که کشورهای منطقه با این دوراهی روبرو شوند که بین اتحاد با آمریکا یا چین یکی را انتخاب کنند، به نفع واشنگتن نخواهد بود. پکن سیاست جذب اقتصادی را دنبال میکند. همزمان واشنگتن تقریباً به طور انحصاری بر فروش تسلیحات و همکاریهای امنیتی و دفاعی تکیه کرده است.
———————
برای اطلاع از اخبار [خیلی] منتخب روز با ما همراه باشید! 👇🏻
🌐 @SIASILAND
دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه گفت: روسیه در مورد اوکراین و حتی شرایط برقرای صلح پس از جنگ را تنها می تواند با واشنگتن مذاکره کند.
دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه گفت: روسیه در مورد اوکراین و حتی شرایط برقرای صلح پس از جنگ را فقط می تواند واشنگتن مذاکره کند، اما از آنجایی که صحبت در مورد آن خیلی زود است، اکنون نیازی به مذاکره نیست.
مدودف در کانال تلگرامی خود به اظهارات اورسولا فون در لاین رئیس کمیسیون اروپا مبنی بر لزوم رد مذاکرات صلح با شرایط مساوی بین روسیه و اوکراین پرداخت و اظهار داشت: "سخت است با یک متخصص زنان که تظاهر به رهبری اتحادیه اروپا می کند مخالفت کنم. این خانم گفت که مذاکرات بین روسیه و اوکراین در شرایط مساوی باید انجام شود. البته که اینطور است. چگونه می توان با یک کشور نازی که در حالت نیمه جان تحت کنترل خارجی قرار دارد، مذاکرات مساوی انجام داد؟"
وی تاکید کرد که گفتگو فقط می تواند بین روسیه و ایالات متحده باشد.
مدودف در اینباره افزود: "فقط می توان با اربابان آنان صحبت کرد. یا بهتر است بگوییم، فقط با واشنگتن. هیچ شریک گفتگوی دیگری وجود ندارد. فقط هم در مورد شرایط برقراری نظم جهانی پس از جنگ می توان گفتگو کرد. اگرچه صحبت در این مورد خیلی زود است. بنابراین هیچ مذاکره ای در حال حاضر نیاز نیست.
———————
برای اطلاع از اخبار [خیلی] منتخب روز با ما همراه باشید! 👇🏻
🌐 @SIASILAND
سیاست بدون خط خوردگی
والاستریت ژورنال نوشت: در صورتی که نامزدی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا از دستور کار- خودش و دموکراتها- خارج شود و از حضور در رایگیری کنارهگیری کند؛ این حزب میتواند روی پیروزی میشل اوباما همسر رئیسجمهور اسبق ایالات متحده نیز حساب باز کند. به عقیده نویسنده این نشریه؛ اگر چه در صورت کنارهگیری جو بایدن میتوان روی ماشین قدرتمند سیاسی هیلاری کلینتون نیز حساب باز کرد، اما در این میان یک بانوی اول دیگر نیز وجود دارد که میتوان از او به عنوان قویترین نامزد احتمالی دموکراتها نام برد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از والاستریت ژورنال؛ داگلاس شوئن مشاور ارشد کارزار انتخاباتی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۶ و مشاور کارزار هیلاری کلینتون در سال ۲۰۰۰ برای انتخابات سنا نوشته که عملکرد حیرتانگیز دونالد ترامپ در برنامه «تالار شهر» شبکه خبری «سی.ان.ان» در کنار نتایج نظرسنجیهای اخیر این واقعیت را به برخی از دموکراتها نشان داده که همچنان میتوان به احتمال ریاستجمهوری دوباره دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۴ فکر کرد. در جدیدترین نظرسنجی در این زمینه که به طور مشترک توسط روزنامه واشنگتنپست و شبکه خبری ای.بی.سی به انجام رسیده؛ مشخص شده که جو بایدن رئیسجمهور حال حاضر ایالات متحده امریکا این روزها از یک محبوبیت ۳۶ درصدی بهرهمند است و این یعنی که این مقام مستقر در رقابت برای حفظ کرسی ریاست جمهوری خود حدود ۶ امنیاز از دونالد ترامپ عقب افتاده است. این وضعیت که دموکراتها را به فکر پیدا کردن گزینههایی برای جایگزینی بایدن انداخته؛ در عین حال این پرسش را نیز مطرح کرده که اگر به هر دلیل جو بایدن نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشود، چه فرد دیگری را میتوان به عنوان نامزد دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۴ مد نظر قرار داد؟
مطمئنا جو بایدن مادام که از نظر وضعیت جسمانی و موقعیت سیاسی توانایی کار کردن داشته باشد، نامزد اصلی دموکراتها باقی خواهد ماند. ولی با این حال در صورتی که روند پسرفت و افول او در نظرسنجیها همچنان ادامه داشته باشد، یا این که از نظر وضعیت جسمانی و مسایل مربوط به سلامتی شاهد بدتر شدن قابلتوجه حالش شویم، آن وقت است که میتوان به این امکان فکر کرد که بزرگان دموکرات کنگره او را به کنارهگیری از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری تشویق کنند. در این میان متاسفانه این احتمال شامل اقلیت کم شماری نمیشود و به عبارت بهتر در شرایط حال حاضر آمریکا اکثریت قابل توجهی از جمعیت دموکراتهای کشور- از جمله بسیاری از رایدهندگان حزب- به این فکر افتادهاند که جو بایدن دیگر نباید نامزد انتخابات شود. این باور را نتیجه نظرسنجی مشترک ای.بی.سی و واشنگتنپست نیز تائید میکند- که در جریان آن در حدود دو سوم یا به طور کاملاً دقیق ۶۳ درصد از مردم بزرگسال آمریکا اظهار داشتند که بایدن فاقد توانایی ذهنی لازم و ۶۲ درصد هم گفتند که معتقدند او فاقد سلامت جسمانی لازم برای خدمت موثر به کشور در جایگاه ریاست جمهوری است.
ای.بی.سی و واشنگتنپست پیشتر در یک نظرسنجی دیگر هم نشان داده بودند که حتی در میان آن گروه از رای دهندگان دموکرات نیز که در مورد آمادگی روحی و جسمی جو بایدن تردیدی ندارند، بیش از نیمی یعنی به طور دقیق بیش از ۵۸ درصد خواهان این هستند که حزب دموکرات نامزدی به غیر از جو بایدن را به عنوان کاندیدای نهایی حزب در سال ۲۰۲۴ میلادی معرفی کند.
احساسات موجود در مورد لزوم عبور از بایدن به احتمال زیاد در ماههای آینده با بدتر شدن وضعیت اقتصادی آمریکا و احتمال بروز رکود اقتصادی در این کشور تشدید خواهد شد. این موضوع را عملکردهای شخصی بایدن مثلاً آشکارتر شدن رسواییهای حقوقی پسرش هانتر بایدن بدتر خواهد کرد و پرزیدنت بایدن را به طور بالقوه ناتوانتر به رقابت انتخاباتی خواهد رساند.
اما به عنوان جانشینهای بایدن؛ اگر پرزیدنت بایدن نتواند دوره ریاست جمهوری را به پایان برساند، کامالا هریس معاون رئیسجمهور جانشین طبیعی او خواهد بود. با این وجود، در صورت مخالفت حزب با نامزدی دوباره بایدن برای انتخاب مجدد، باید به این موضوع دقت کرد که محبوبیت کامالا هریس حتی از خود بایدن هم کمتر است. این موضوع را نتیجه نظرسنجی جدید والاستریت ژورنال هم تائید میکند- که طبق آن فقط ۳۵ درصد از رایدهندگان دموکرات نظر مساعدی درباره او دارند، و این در حالی است که این میزان در مورد محبوبیت بایدن ۴۱ درصد است. نکته این که گذشته از میزان محبوبیت هریس- که در نوامبر ۲۰۲۱ به پایینتر میزان در مقایسه با سایر معاونان ریاست جمهوری در تاریخ امریکا رسیده بود- این واقعیت را کتمان نمیتوان کرد که دونالد ترامپ در صورت رقابت رودررو با کامالا هریس قادر خواهد بود او را در یک مسابقه انتخاباتی عمومی زیر پا له کند. نظرسنجی هاروارد در این زمینه حکایت از این میکند که در حال حاضر ترامپ با محبوبیت ۴۹
سیاست بدون خط خوردگی
درصدی در مقابل محبوبیت ۳۹ درصدی هریس، بیشتر از ۱۰ امتیاز از او پیشی گرفته است!
با چنین اوصافی؛ چه کسی میتواند به عنوان نامزد دموکراتها شانس پیروزی در میدان انتخابات را داشته باشد؟
پیت بوتیجج نامزد دوره گذشته و وزیر حمل و نقل دولت بایدن یکی از گزینههای دموکراتهاست. اما او هم به عنوان وزیر مدیریت موفقی نداشته است. در این میان کارشناسان بر این باورند که تنها دموکراتهایی که شانس معقولی برای پیروزی دارند، کسانی هستند که پتانسیل جمعآوری کمکهای فوری را دارند و در سطح ملی نیز نامهایی شناختهشده محسوب میشوند.
یکی از این افراد هیلاری کلینتون است که در صورتی که بخواهد کاندید شود، میتواند یکی از بهترین گزینههای دموکراتها باشد. ماشین سیاسی او قدرتمند و ترسناک است و از این نظر تنها تعداد کمی از دموکراتها قادر به رقابت با کارزار او به خصوص در زمینه جمعآوری کمکهای مالی دارند.با این حال هیلاری کلینتون در ۷۵ سالگی چندان هم جوانتر از بایدن نیست. او همچنین از نظر محبوبیت هم وضعیت چندان امیدوارکنندهای ندارد و بدتر این که این محبوبیت بعد از ناکامی در انتخابات ریاستجمهوری در مقابل دونالد ترامپ کمتر هم شده است. این یعنی اگر بایدن در سال ۲۰۲۴ از رقابتها کنارهگیری کند، کلینتون بعد از کامالا هریس گزینه سوم رایدهندگان دموکرات خواهد بود.
با چنین شرایطی به نظر میشل اوباما تنها دموکراتی است که در سطح ملی برای مردم آمریکا جذابیت دارد. گالوپ در این زمینه نوشته که میشل اوباما زمانی که کاخ سفید را ترک کرد، در سطح ملی ۶۸ درصد محبوبیت و اقبال عمومی داشت و بعد از آن هم از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ یکی از تحسینشدهترین زنان آمریکا محسوب شده است. این یعنی او به خاطر این محبوبیت و البته برخورداری از شبکه گسترده حامیان سیاسی باراک اوباما قویترین نامزد در صورت اعلام نامزدی خواهد بود. با این که میشل اوباما تاکنون تمایلی به مناصب دولتی نشان نداده، اگر بایدن نامزد نشود و از آن سو هم ترامپ به بازگشت به کاخ سفید نزدیک باشد، احتمال دارد دموکراتها او را برای ورود به عرصه متقاعد کنند.
@siasiland