eitaa logo
ناگفته‌های‌یه‌دهه‌هشتادی:)
486 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
377 ویدیو
0 فایل
در پایان آن چه که درباره خودم میتوانم بگویم این است: در دلم...فریاد بود در نگاهم اشک درگلویم بغض «اما بلند تر از همه میخندیدم»🖤😄 کپی؟ حلالت! میخوای همسایه شیم؟ @perspoolisie شروع مون؟ ۱۴٠۳/۶/۱٠
مشاهده در ایتا
دانلود
ببخشید آقای ماه🌚!؛ ولی حرم شش گوشه ی اربابم از شما بینهایت خوشگلتره
هدایت شده از هشتادیای گنگ🕶️
اختلاف قدی رفیقای صمیمی:
دیشب تو هیئت گنج پیدا کردیم... ریختیم سرش خیلی اتفاقی فهمیدیم یه خانم مادر شهید هستن ازشون خواستم دعام کنن بعد رفتم بچه ها رو آوردم اونام حاج خانم رو دوره کردن هی میگفتن حاج خانم این دعا رو کنید حاج خانم اون دعا رو کنید.
حاج خانم هی میگفتن من کاری ای نیستم آخرش گفتم شما به حرمت خونی که دادید در راه خدا دعاتون مستجابه حاج خانم اشک تو چشماش جمع شد و گفت خیلیا قدر نمیدونن
و منی که امروز مامانم با رد وای فای پیدا کردم😂 حرم بودیم من داشتم نماز میخوندم مامانم بیرون بود بعد نماز دیدم وای فای دارم ولی کمه گفتم خب داره میاد ولی هنوز بیرونه یهو دیدم کم شد گفتم نکنه من ندیدمش رد شده و داره میره زیارت منو پیدا نکرده رفتم جلو تر دیدم پر شد انتن وای فای همونجا وایسادم چشم گردوندم و یکم اینور اونور شدم دیدم بعله جلومه😂👻 هوش اصن اووففففف
یه ذکرمون نشه با تسبیح مینیاتوری؟😄 حس بلاگر بودن بهم دست داد😐
هدایت شده از مـحیا؛
‏یه نشدن هایی هست که اولش ناراحت میشی ولی بعدا میفهمی چه شانسی اوردی که نشد
بله،معلم ریاضیم وقتی دارن پای تخته مسئله حل میکنم....
فراموشی یه نعمته البته برا من فقط موقع امتحانات فعال میشه!
‌ دِلَم‌ تَنگ‌ شُده برا قَدیمایِ خودَم°