🔆 #پندانه
🔴 «حکایت مرد زاهد و ریاکاری»
🔸مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد.
🔹بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی بهجا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست.
🔸پسر او که همراهش بود، با تعجب پرسید: مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟
🔹پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم.
🔸پسر با شنیدن شرح ریاکاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید!
💠 #مذهبی
سیـ〽️ــگنال انــ🇮🇷ـقلاب را دریافت کنید:
| پیامرسان ایتا |⚜
https://eitaa.com/signal_enghelab
| پیامرسان بله |⚜
https://ble.ir/signal_enghelab
🔆 #پندانه
🔴 لعنت بر شیطان
🔹به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.
🔹پرسیدم: «چرا میخندی؟»
🔸پاسخ داد:«از حماقت تو خندهام، میگیرد.»
🔹پرسیدم: «مگر چه کردهام؟»
🔸گفت: «مرا لعنت میکنی در حالیکه هیچ بدی در حق تو نکردهام.»
🔹با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین میخورم؟!»
🔸جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکردهای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین میزند.»
🔹پرسیدم: «پس تو چه کارهای؟»
🔸پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز!!!»
💠 #مذهبی
سیـ〽️ــگنال انــ🇮🇷ـقلاب را دریافت کنید:
| پیامرسان ایتا |⚜
https://eitaa.com/signal_enghelab
| پیامرسان بله |⚜
https://ble.ir/signal_enghelab