eitaa logo
سیره علما و شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
5 فایل
کانالهای دیگرما @agha_tanha_nist @javane_hezbollahi ارتباط باما @Atash_be_ekhtiaar تبادل وتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3123773444C713bafe6dd سیره علما و شهداء در سروش👇 sapp.ir/sire_o_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 🌴✨ هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت. اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. ♥️ 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲ 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از نسل باکری‌ها، او را مدافع وطن آفریدند! 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
و سلام بر او که می گفت : «خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌ تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت» 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
آقازاده نبود اما خیلی ها صدایش می کردند. از بس که به امام علاقه داشت.دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را آقا صدا می زد. اصلا به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود که در آلمان درس ومشق را رها کرد و به سوریه و فلسطین رفت وشیوه مبارزه آموخت ودر ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه رها کرد و شد فدایی امام. 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
عاشقے را چہ نیازی‌ست بہ توجیہ و دلیل ڪہ تو اے عشق، همان پُرسشِ بی زیرایی❣ 🌷 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️بلاهایی که نماز نخوندن سر آدم میاره!! 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
🌹و سلام بر او که می‌گفت: «انسان یک تذکر در هر ۴ ساعت به خودش بدهد بد نیست، بهترین موقع بعد از نماز وقتی سر به سجده میگذارید مروری بر اعمال صبح تا شب خود بیندازید آیا کارمان برای رضای خدا بود؟!» 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
🌹در محضر شهیدان: 🔸این را بدانید که من بر اساس احساس تکلیف آمدم و هیچ اجباری در کار نبود و این مثال را که نمی‌دانم آیا از نظر عقل مادی درست است یا غلط اما دلم و قلبم و ندای درونم می‌گوید درست است و آن اینکه صدای یاری خواستن حضرت زینب(س) و بی‌بی رقیه(س) به گوش می‌رسد... پشتیبان ولایت فقیه باشید و گوش به فرمان، احترام به ترک محرمات و انجام واجبات، مطالعه و عمل به سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام در برخورد با مردم، همیشه خود را بدهکار انقلاب بدانید و فرزندان خود را برای سربازی آقا امام زمان تربیت و آماده کنید، عزت و افتخار و شرافت خود را با هیچ چیز معامله نکنید و سعی کنید با خدای یکتا معامله کنید زیرا او هم خریدار و فروشنده سخاوتمندی است. کمک به محرومان فراموش نشود و هیچ کس را از درب خانه دست خالی رد نکنید حتی اگر شده به چند دانه قند، در صورت نداشتن چیزی در خیابان از فقیر عذرخواهی کنید. 🌷قسمتی از وصیتنامه شهید مدافع حرم محمدرضا شیبانی مجد 🌷شادی روحش صلوات... 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
🌹روشی برای پاک کردن گناه آیت الله سید علی قاضی : خوشحال کردن انسان محزون چه با بذل مال ، چه با سخن نیکو ، چه با کنار او نشستن ، گناهان را پاک می کند. 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
💠شهید جلال افشار 🔸«صدای آهنگ مبتذلی که راننده اتوبوس گذاشته بود، جلال را آزار می‌داد. با متانت و به آرامی از راننده خواست تا یا نوار را خاموش کند یا صدایش را کمتر کند. راننده با حالت تمسخر گفت: «اگر ناراحتی پیاده شو! » زمستان بود و هوای سرد و بیابان تاریک و خطر حیوانات درنده، اما جلال قصد کرده بود تا وجدان راننده را بیدار کند. 🔹 دوباره رفت نزد راننده و گفت: «اگر صدای نوار را کم نکنی، پیاده می‌شوم. » راننده بی درنگ پا روی پدال ترمز گذاشت و ایستاد. 🔺جلال هم دل به دریای رحمت خدا زد و پیاده شد. اتوبوس هم رفت، اما هنوز دقایقی نگذشته بود که شجاعت و اخلاص جلال، کار خودش را کرد و راننده ایستاد تا جلال را سوار کند. این بار با خوش رویی جلال را تحویل گرفت و نوار را خاموش کرد». 📚پنجاه سال عبادت 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
🍀اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته ها مراجعه می‌کردند. 🌱رفتم به کمیته ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود. چند اتاق کنار هم بود. در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود. 🌴وارد اتاق ابراهیم شدم. برخلاف دیگر اتاقها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت!! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود. پرسیدم اینجا چرا فرق داره؟ 🌿گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور میشم. برا همین صندلی خودم را آوردم اینطرف تا به مردم نزدیکتر باشم. 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۲ 🆔👇👇👇 @sire_o_sh https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2