⭕️ قسمتی از وصیت نامه #شهید همّت: "روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند، زيرا نه آن را مي شناختند و نه برايش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد."
🔹شما مردانِ مرد رفتید که این تفکّر بر ایران حاکم نباشد ولی متاسفانه روشنفکرانِ غربپرست با وجود بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب، هنوز هم بر مردم حکومت میکنند😏
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
ای امام ؛ به فرمانت
آنقـدر در سنگر میمانم ؛
تا بر پیکرم گل مقاومت بروید ...
#دستنوشته_شهید
#سردار_صادق_مزدستان
#فرمانده_تیپ۲مکانیره
#لشڪر۲۵_ڪربلا
#سالروز_شهادت
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
📝 #فرازی_از_وصیتنامه_شهید
برای #شهادت و برای رفتن تلاش نکنید
برای #رضای_خدا ڪار ڪنید بگویید :
خداوندا نه برای بهشت و نه برای شهادت ،
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی
فـقط از مـا راضی باشی
برای مـا کافـی است .
#شهید_علی_چیت_سازیان
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
⭕️سکانس یک:
حسین خاکی و خسته از خط برگشته بود و میخواست بره قرارگاه. از یک رانندهی تانکر آب خواست که شلنگ رو روی سرش بگیره تا شسته بشه. حسین با یک دست سرش رو میشست که راننده برای شوخی آب رو گرفت تو یقه حسین و خیسش کرد!
وقتی حسین رفت راننده هنوز نمیدونست چه کسی رو خیس کرده!
⭕️سکانس دو:
- الو سلام.
- سلام علیکم، بفرمایید!
- من علی سُلگی هستم از روستای کهریز، نزدیکی نهاوند، سال ۶۵ با جهاد اعزام شده بودم فاو. خاطرهای نوشته بودید از شهید خرازی که من در روزنامه خوندم.
- بله، هجده سال از اون زمان گذشته.
من آن رانندهی تانکر آب هستم، تماس گرفتم که بگم: جز لبخند چیزی نگفت! من منتظر واکنش بودم، ولی او فقط خندید..
#شهید_حسین_خرازی
#درس_اخلاق
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
در ایام فتنه ۸۸ ...
یکبار که رفته بود بیرون
آجر به صورتش زده بودند!
بعد از مدتها با اینکه زمان نسبتا زیادی
گذشته بود باز هم وقتی هادی میخندید
جای زخم ایام اغتشاشات روی صورتش گود
میشد. هادی در آن ایام برای دفاع از مواضع
انقلابی نظام، با یکی از دوستانش به میان
اغتشاشگران رفته بود و گفته بود باید برویم
و جلوی اینها را بگیریم. اما یک آجر سنگین
به صورتش زده بودند و سه ساعت بیهوش
بوده است. ما نمیدانستیم این اتفاق برایش
افتاده است. تا یک مدت یک طرف صورتِ
هادی کج شده بود به مرور و با گذشت زمان
وضعیتش بهتر شد.
وقتی هادی نجف بود من برگهای از بیمارستان
در وسایل هادی پیدا کردم که در آن وضعیتِ
هادی قید شده بود وقتی آن ورقه را خواندیم
تازه فهمیدیم دقیقاً چه بر سر هادی آمده بود
او بهقدری درون ریز و تودار بود که به هیچ
کداممان حرفی نزده بود.
هادی در وصیتنامهاش آورده است :
«راهپیمایی ۹دی یادتان نرود. پیرو خطِ
ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر
باشید به آن چیزی که میخواهید
میرسید همانطور که من رسیدم»
✍ به نقل از خواهر شهید
#جانباز_فتنه۸۸
#شهید_مدافع_حرم
#محمدهادی_ذوالفقاری
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
در ایام فتنه ۸۸ ...
شب و روز آرام و قرار نداشت!
تمام اخبار و وقایع فتنه را رصد میکرد
و در معرکه دفاع سخت از انقلاباسلامی
در ایامفتنه، چندینبار جانخود را به خطر
انداخت. صاحب موضع بود و در بحثهـا
به خوبی استدلال می کرد، می گفت :
«این انقلاب تنها نقطه امید مستضعفین عالم
است و هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیّت
انقلاباسلامی باشد، میتواند جبههمستضعفین
و علاقمندان انقلاب اسلامی در جهان را سست
کند و نگرانی عمیقی از این بابت داشت.»
✍ به نقل از برادر شهید
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
⭕️چند تا از بچهها کنار آب جمع شده بودند. یکیشون برای تفریح، تیراندازی میکرد توی آب.
آقا مهدی سر رسید و گفت: "این تیرها بیت الماله. حرومش نکنین."
جواب داد: "به شما چه؟" و با دست هلش داد.
🔸آقا مهدی که رفت، صادقی اومد و پرسید "چی شده؟"
بعد گفت: "میدونی کیو هل دادی اخوی؟"
🔹دویده بود دنبالش برای غذر خواهی که آقا مهدی جواب داده بود: "مهم نیست. من فقط امر به معروف کردم؛ گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته."
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
وقتی پدرشون توی سوریه شهید شد
حاج قاسم براشون عروسک و اسباب بازی میخرید تا جای خالی باباشون احساس نشه
بچها
امروز پدرتون شهید شد😭😭😭
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گریه و بی تابی حاج قاسم سلیمانی در فراق شهید احمد کاظمی
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
◼️انا لله و انا الیه راجعون
🔷 #سردار_سلیمانی فرمانده #سپاه_قدس و ابو مهدی مهندس به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
چو شیرمردان بمیرند جامه ها باید درید
کی نشینیم تا دگر شیری چنین آید پدید
🆔👇👇👇
@sire_o_sh