این شمع را به من بدهید تا برایتان نگه دارم!
مرحوم والد ما- مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی- تعریف میکردند که:
۱۰- ۱۵ سال قبل خواب دیدم که استادم آیت الله بروجردی شمعی در دست گرفته بودند در حالی که ناراحت بودند، پرسیدم:
آقا چرا ناراحتید؟ فرمودند: میترسم این شمعی که روشن کردهام، خاموش بشود. عرض کردم:
این شمع را به من بدهید تا برایتان نگهدارم!
و همینطور هم شد. ایشان آثار علمای بزرگ و آیتالله العظمی بروجردی را حفظ کردند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰، حسن صافی گلپایگانی- فرزند معظم له-
https://eitaa.com/sirefarzanegan
چون با کتاب و ادعیه و قرآن مانوس بودند، افسرده نشدند!
مرحوم والد- آیت الله العظمی صافی گلپایگانی- حتی در دوره کرونا بیمار نشدند و ناراحتی پیدا نکردند و مدت مدیدی هم در اواخر، در منزل بودند و بیرون نمیرفتند، ولی افسرده نشدند.
علتش این بود که با کتاب و قرآن و ادعیه مانوس بودند.
تا دم آخر که حالشان خراب شد، در حال مطالعه کتاب بودند و به ما هم سفارش میکردند که مطالعه داشته باشید و وقتی طلبه یا غیر طلبه از کنار ایشان رد میشد و کتابی در دست داشتند، فورا کتاب را میگرفتند تا ببینند محتوای آن چیست.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰، حسن صافی گلپایگانی- فرزند معظم له-
https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر تعلیم خود را انجام دهیم، تعلیم غیر آسان است!
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۰ و در دیدار با روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه به تجلیل از علمای این دیار پرداختند و خاطرهای از مرحوم آیت الله سید مرتضی نجومی کرمانشاهی به این مضمون نقل کردند:
همچنین یاد کنیم از مرحوم آقای نجومی (رضوان اللَّه علیه)؛ عالم، فاضل، درسخوانده، زحمتکشیده، در عین حال یک قله هنری و حقیقتاً یک هنرمند. بعد از انقلاب، قبل از دوره ریاست جمهوری، من یکی از سفرهائی که به کرمانشاه آمدم، منزل ایشان رفتم و کارهای هنریاش را از نزدیک دیدم.
بعد هم پس از رحلت امام، ایشان یکی از کارهایشان را برای من فرستاده بودند. من از ایشان درخواست کردم که این حدیث شریف را:
«من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» برای من بنویسند، تا جلوی چشم من باشد و فراموش نکنیم وظیفه تعلیم خودمان را.
ایشان با یک خط بسیار زیبائی نوشتند، من هم تابلو کردم و توی اتاق، جلوی چشم من است.
اگر این تعلیم خود انجام گرفت، تعلیم غیر، آسان خواهد شد؛ مشکل کار ما این است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال کشکول ناب حوزوی در ایتا.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
برخیز که امام سجاد ع به عیادت شما آمدهاند!
آیت الله سید محسن خرازی میفرمودند:
شخصی را میشناسم که سرطان بدخیمی داشت، او را عمل کرده و قسمتی از روده بزرگ او را همراه غدّه، ای که در آن بود، برداشتند.
به همین منظور شش بار او را شیمی درمانی کردند، ضعف و ناتوانی زیادی بر او غلبه کرده بود.
شبی در عالم خواب دید که به او میگویند: امام سجاد علیه السلام به عیادت شما آمدهاند.
از خواب بیدار شده و پس از آن خواب، حال او روز به روز بهتر شد. هم اکنون که سال ۱۳۸۳ ه ش است و نوزده سال از عمل جرّاحی او میگذرد، اثری از سرطان در او وجود ندارد!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
روزنههایی از عالم غیب، ص ۹۷، سید محسن خرازی، نشر مسجد جمکران.
توضیح آنکه روزی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها از آیت الله خرازی پرسیده شد:
آیا آن شخص بیمار خودتان بودید؟ فرموده بودند: بله!
https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر ایشان مشکل دارند، میتوانند دیدار را لغو کنند!
مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی همیشه روی زمین مینشستند و هر کسی هم که با ایشان دیدار داشت، روی زمین مینشست.
یکمرتبه یکی از بالاترین مسئولانِ سیاسی کشور، قصد دیدار با ایشان را داشتند. ابتدا تیم تشریفاتِ وی مراجعه، و مقدمات کار را بررسی کردند و بعد از حضور، اظهار داشتند:
این شخصیت روی زمین نمینشیند! و قصد آوردن صندلی به دفتر داشتند. بنده به علت حساسیت موضوع، به محضر معظم له رفته و مسئله را با ایشان مطرح کردم. آقا فرمودند:
ایشان مگر مشکل پا، یا نشستن دارند؟ گفتم: خیر! آقا فرمودند: پس برنامه ما به همان روال قبل میباشد، در صورتی که به این امر مایل نیستند، میتوانند دیدار را لغو کنند!
وقتی بنده خدمت مسئول تشریفات آن شخصیت رفتم و مطلب را گفتم، ایشان بسیار ناراحت و کلافه شد و مطلب را با بقیه در میان گذاشت و آنها با سختی موضوع را قبول کردند و آن دیدار نیز، بازتاب بسیار زیادی داشت.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
آیت علم و عمل- یادنامه آیت الله العظمی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، گفتگو با علی فولادی- سرتیم حفاظت حضرت آقا- نشر فقیه اهل بیت.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
ایشان خودِ حضرت آقا هستند؟!
همیشه افرادی که به دفتر مراجعه میکردند و سراغ آقا را میگرفتند، میپرسیدند:
آیا دیدار با ایشان امکان دارد؟ مراجعهکنندهها از شهرستانهای دور و نزدیک میآمدند و وقتی آقا را در حیاط دفتر به آنان نشان میدادیم، باور نمیکردند و چند بار سؤال میکردند:
ایشان خودِ حضرت آیتالله علوی گرگانی هستند؟! میگفتیم: بله! آنان اکثراً گریان میشدند و حالت طبیعی خود را از دست میدادند! افراد بعد از برگشت از محضر ایشان، احساس سبک شدن و برخورداری از روح عرفانی و معنوی زیادی میکردند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت،
گفتگو با علی فولادی- سرتیم حفاظت حضرت آقا-
https://eitaa.com/sirefarzanegan
به احترام همه از جا برمیخاستند!
مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی سالهای سال در روضههایِ روزهای پنجشنبه، در حیاط بیتشان جلوس داشتند.
حتی اگر یک بچه هم وارد میشد، از جا بر میخاستند و به او احترام میکردند. تا قبل از اینکه ضعف بدنی بر ایشان عارض شود، اجازه نمیدادند برایشان صندلی گذاشته شود و همواره روی زمین مینشستند.
من خودم بارها و بارها مشاهده کرده بودم که هنوز پس از احترام به شخص پیشین، ننشسته بودند که مجددا شخص بعدی وارد میشد و ایشان باز برمیخاستند و در بسیاری از موارد، تا طرفِ مقابل نمینشست، ایشان هم نمینشستند و سرپا میایستادند!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت،
گفتگو با محمد حسن انصاری قمی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
تا تصاویر آقا را در گوگل ندید، باور نمیکرد که ایشان آقای علوی گرگانی هستند!
یک بار یکی از طلاب تهران به حقیر گفت برویم قم پیش یکی از مراجع، من هم گفتم آیت الله علوی گرگانی گزینه مناسبی هستند.
رفتیم دفترشان، حضرت آقا روی زمین نشسته بودند.
من رفتم خدمت آقا سلام و علیکی کردم، دیدم آن طلبه نیامد!
برگشتم پیشش گفتم:
چرا نیامدی؟ گفت:
من خودِ آقایِ علوی را میخواهم ببینم، نه رییس دفترشان را، گفتم خب ایشان خودِ آقایِ علوی هستند.
راضی نمیشد تا وقتی که زد توی گوگل و تصاویر حضرت آقا را دید.
این دوست ما میگفت:
مدیر حوزه ما روی زمین پیش طلاب نمینشیند، که یک مرجع تقلید بخواهد این طوری باشد؟!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال تاریخ حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از محمد باقر پوسانی، ۱۴۰۱/۱۱/۸
https://eitaa.com/sirefarzanegan
جشن نيمۀ شعبان را با قرض برگزار میکردیم!
خاندان مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه اهتمام زیادی به تعظیم شعائر داشتند. در آن ایام و شرایط سخت و دشوار، هیچگاه روضهخوانیهای دهۀ محرم و فاطمیه و نیز جشنهای موالید اهل بیت علیهم السلام آنها ترک نمیشد.
مرحوم آقا نقل میفرمودند:
ک
والد بزرگوارشان- آیت الله آخوند ملا محمد جواد- رحمة الله علیه مقیّد بودند نيمۀ شعبان را چراغانی می کردند و چند روز جشن مفصلّی میگرفتند. البته میفرمودند:
همان جشني که میگرفتيم افرادی بودند که از آنها قرض میکرديم، مثلاً دو تومان يا سه تومان مخارج جشن را قرض میکرديم و به تدريج میداديم.
نقل میکردند در مراسمهای جشن که حتی یک روز یهودیها نیز به احترام آقای والدشان شرکت میکردند، پنج، شش روز جلوس بود و از اطراف و روستاهای ديگر به گلپایگان میآمدند و این مراسمها در نهایت قناعت با سه چهار تا استکان، پذيرایی چای فراهم میشد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
محضرِ آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی، محسن اکبری شاهرودی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
به احترام همه از جا برمیخاستند!
مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی سالهای سال در روضههایِ روزهای پنجشنبه، در حیاط بیتشان جلوس داشتند.
حتی اگر یک بچه هم وارد میشد، از جا بر میخاستند و به او احترام میکردند. تا قبل از اینکه ضعف بدنی بر ایشان عارض شود، اجازه نمیدادند برایشان صندلی گذاشته شود و همواره روی زمین مینشستند.
من خودم بارها و بارها مشاهده کرده بودم که هنوز پس از احترام به شخص پیشین، ننشسته بودند که مجددا شخص بعدی وارد میشد و ایشان باز برمیخاستند و در بسیاری از موارد، تا طرفِ مقابل نمینشست، ایشان هم نمینشستند و سرپا میایستادند!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت،
گفتگو با محمد حسن انصاری قمی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
به قم برگردید! شما وظیفه ندارید این قدر بمانید!
آیت الله العظمی علوی گرگانی میفرمودند:
سالهای گذشته یک تابستان، برای زیارت و انجام بعضی امور، به مشهد رفته بودم. پس از چند شب توقف در آن جا، در تردید بودم که برگردم یا بمانم، حضرت رضا(ع) در خواب به بنده فرمودند:
شما به قم برگردید! چرا تردید دارید؟ شما وظیفه ندارید این قدر بمانید!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت
https://eitaa.com/sirefarzanegan