eitaa logo
سیره علما
3.4هزار دنبال‌کننده
847 عکس
461 ویدیو
37 فایل
(ببخشید تبادل نداریم)ارتباط با ما @salehps2 سایت www.kelasdari.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حجت الاسلام و المسلمین سید حاجی رئیس الساداتی ( رحمه الله علیه) 🔹پدر رئیس جمهور محبوب و مردمی شهید مظلوم آیت الله سید ابراهیم رئیسی (رضوان الله علیه). 🔹عالم متقی سلاله السادات حجت الاسلام و المسلمین سید حاجی رئیس الساداتی (رحمه الله علیه) از سادات معتبر و ذوی الاحترام و اصالتا اهل زابل سیستان بود. 🔹آن عالم بزرگوار در سال ۱۳۴۵ شمسی دارفانی را وداع گفته و در حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه و الثناء) بست طبرسی در جوار مزار مرحوم آیت الله فقیه سبزواری (قدس سره) به خاک سپرده شد. 🆔👇 @olama110
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعترافات تکان دهنده ی کلینتون در مورد ایران 😳😳😳😳😳
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مطهری‌ها مناسب جایگاه ریاست‌جمهوری‌اند (امام خامنه‌ای) . @memari_islami معماری اسلامی
3.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸امام خمینی رضوان الله تعالی علیه @sireolama
4.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸نماز امام خمینی رضوان الله تعالی علیه دربیمارستان @sireolama
امام خمینی(ره): مظلومیت بهشتی، دردآورتر از شهادتش رهبر انقلاب: دلم برای رئیسی سوخت . .
🔺حوزه مدیون نظام اسلامی است! ◽️ آیت الله جوادی آملی: 🔹 ما جزو اولین دوره طلابی بودیم که با ممنوعیت لباس روحانیت توسط رضاخان ملعون رو به رو شدیم. در آن سال ها جز قم و مشهد، سایر شهرستان ها چندان طلبه ای نداشتند به ویژه حدود سالهای 1316 تا 1322 کسی طلبه نمی شد. 🔸 الآن طلبه شدن آسان است؛ چون کسی که وارد حوزه می شود، می تواند از طلاب پایه بالاتر کمک درسی بگیرد، درحالی که ما دروس مقدماتی را باید از شاگردان مرحوم آخوند و آقا ضیاء یاد می گرفتیم و طلبه ای غیر از اینها نبود، حتی بزرگان روحانیت نمی توانستند در آن زمان معمم باشند یا منبر بروند. ⚡️فقط دو تن از شاگردان مرحوم آخوند اجازه داشتند عمامه بگذارند و آنها گاهی از خیابان رد می شدند که مردم بدانند اسلامی هست. وضعیتی که حوزه فعلی دارد مدیون نظام و شهدا است. 🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر 🆔@soada313
🔺غیرت دینی! 🔹آیت الله شیخ در دوران ستمشاهى، وقتى باخبر شد که در کتاب هاى درسى (تعلیمات دینى) عربستان سعودى، مطالبى خلاف واقع در مدح یزید بن معاویه براى دانش آموزان نوشته شده از شدّت تعصب دینى، آزرده خاطر شد به طورى که شبها نمى توانست بخوابد. 🔸وی همواره در تکاپو و چاره اندیشى بود تا این که علامه سید مرتضى عسکرى را به حضور طلبید و او مقاله اى در رد آن مطالب تحریف آمیز از کتابهاى اهل سنت تهیه و براى وزارت فرهنگ عربستان ارسال کرد. 🌀 این اقدام، مؤثر واقع شد و آن مطالب از برنامه درسى تعلیمات دینى عربستان حذف گردید. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🌿حیف عمر که صرف امور بیهوده بشه 🔹️فیلسوف بزرگ جناب جهانگیرخان قشقایی با چند نفر از شاگردانش وارد قیصریه شدند. در آنجا در یکی از اتاق ها سر و صدای ساز و آواز به گوششان خورد . یکی از شاگردان ایشان گفت: حضرت آقا ببینید!!؟ اجازه بدهید من الان می روم واینها را به هم می زنم. خان فرمود: قدری تأمل کنید: این طریق امر به معروف و نهی از منکر نیست. شما الان اگر بروید و این کار را بکنید اینها اتباع ظل السلطانند و بالاخره فردا مؤاخذه می کنند. و اسباب توهین به اهل علم می شوند و ممکن است شما را تحت فشار و ناراحتی قرار بدهند. حالا بیائید همراه من که طریقه امر به معروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم. آنگاه خان با شاگردانش به داخل آن حجره رفته و پرده را عقب زده و فرمود: آقایان سلامٌ علیکم! میهمان می خواهید؟ چند نفر از افراد داخل حجره دست پاچه شدند و رنگ از رخسارشان پرید و نگران شدند. خان فرمود: نه من نیامده ام مزاحم شما بشوم... حالا طلبه ها و شاگردان خان هم همین طور مات و مبهوت ایستاده اند و تماشا می کنند. جهانگیر خان به افراد مذکور گفت: خوب آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را می زدند، بزنید ببینم! آنها هم شروع کردند به نواختن. جهانگیر خان شروع کرد به ایراد گرفتن و اینکه شما این دستگاه را دارید اشتباه می زنید. رو به آن دیگری کرد و فرمود شما بزن ببینم و همین طور یک یک همه افراد داخل حجره آن دستگاه را زدند و خان هم یک یک ایرادشان را گفت. اهل حجره و آقایان طلاب همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و استادی خان در موسیقی شگفت زده شدند. آنگاه جناب خان رو به همه آنها کرد و فرمود: آقایان من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی می نواختم و نسبت به همه انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم. اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کرده ام. آیا حیف این عمر نیست که آدم، خود را صرف این هرزه گی ها و امور لغو و بیهوده نماید و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا این که مجلس طرب و ساز و آواز، مبدل به مجلس توبه شد و همه سخت گریستند. آنگاه افراد داخل حجره، شیشه های شراب را شکستند و اساس ضرب و ساز و آواز را نیز درهم ریختند و مجلس، یک مجلس روحانی گشت. آنگاه جهانگیرخان در حقشان دعا کرد و فرمود: خدای شما را به توبه ای که کردید، بخشید و خدا ان شاء الله شما را موفق و مؤید گرداند. همانگونه که من هم از گذشتة خود توبه کردم و به حمد الله مؤفق گشتم. 📚منبع: نگاهی به احوال و آراء حكیم مدرس اصفهانی، كرباسی زاده(حوزه نیوز) لینک کانال قصص العلماء https://eitaa.com/ghesasolama