...آن مسجد چه مشکلی دارد
🔶«زمانی که فردی برای ساختن مسجد در روستاها نزد پدرم (آیة الله سید اسد الله نبوی) میآمد و اعلام آمادگی برای وقف زمین خود میکرد، ایشان به آن فرد، وعده چند روز بعد میداد.
.
🔶در خلال این چند روز، مالک اصل زمین را مییافت (در قضیه اصلاحات ارضی پهلوی، بسیاری از این مالکیتها مغشوش شد و به بعضی افراد که واقعاً و شرعاً مالک نبودند، سند مالکیت دادند).
.
🔶آنگاه به مالک میگفت: دولت پهلوی این زمین را که از شما گرفته، برنمیگرداند، از طرف دیگر، فردی که تصور مالکیت دارد، میخواهد زمین شما را وقف مسجد کند. تمام زمین به شما برنمیگردد ، ولی آن بخش را من از شما میخرم و با شما مصالحه میکنم تا مردم در زمین پاک و حلال نماز بخوانند.
.
🔶بعد از آن صیغۀ وقف زمین را برای مسجد میخواند و کمک مالی به آنها میکرد، درحالی که قدرت مالی برای پرداخت تمام هزینه مسجد را داشت. اما میگفت: اگر تمام هزینه بنای مسجد را بپردازم، در آن صورت، باید فقط خودم و خانوادهام در آن مسجد نماز بخوانیم. لذا بگذارید که تمام مردم در بنای آن سهیم شوند تا مسجد روستا را از آن خود بدانند.
.
🔶گاهی اوقات، مدتی پس از شروع به ساختن آن مسجد، فردی دیگر از همان روستا میآمد و علاقه خود را به وقف زمین دیگر در همان نزدیکی اعلام میداشت. در اینجا بود که مرحوم آیة الله نبوی میپرسید: مگر آن مسجد چه مشکلی دارد یا چه نیازی به مسجد جدید است؟ این سؤال، ناظر به رقابتهای قبیلهای و گروهی بود. به هر حال، اجازه نمیداد که مسجدسازی، به این گونه رقابتها دامن بزند».
کانال سیره علما @sireolama
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶امام خمینی:شما دیدید که آن بیل و کلنگی که قبر ایشان را (آیت الله طالقانی) کنده بودند و با او خاک را بیرون آورده بودند ومردم با آن بیل و کلنگ چه میکردند،عشق بازی میکردند،میبوسیدند...
@sireolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶آیت الله مجتهدی: حضرت رقیه سلام الله علیها بهانه میکرد...
@sireolama
...ماجرا از این قرار بود
🔶آیت الله حقشناس كه به شخصیت كم نظیری چون آیت الله میرزا ابراهیم امام زاده زیدی دل بسته بود، تعریف می كرد.
.
🔶مرحوم امامزاده زیدی علیرغم شخصیت والا و كمنظیری كه داشت در اثر جوسازیهای جمعی«خشك مقدّس نادان»، در مقطعی خاصّ مورد بیمهریِ عمومی قرار گرفته بود. او كه روزگاری انبوه جمعیّت در جماعتاش شركت میكرد، در این زمان، مأمومینش از تعداد انگشتان یك دست فراتر نمیرفت.
.
🔶آیت الله حقشناس بارها با افسوس و تأسف از این رخداد یاد میكرد و به همین بهانه اندر مذّمت تحجّر و خشكه مقدّسی و آسیبهایی كه این گروه، ناخواسته بر پیكر آئین و اخلاق وارد میسازند سخنها میگفت و خاطرهها نقل میكرد .
.
🔶به گفته استاد حقشناس ماجرا از این قرار بود كه جمعی از باصطلاح متدینان خشكسَر و خودسَر! با تجسّس در زندگی خصوصی مرحوم آیت الله امام زاده زیدی بر پاره ای رفتارهای عاطفی و محبّت آمیز او با خانواده اش آگاهی مییابند و به زعم خود چنین رفتاری را مناسب شأن یك فقیه و عارف نمیدانستند.
.
🔶و از این رو ایشان را به خروج از «زیّ روحانیّت» و «قداست شكنی» متهم و در نتیجه خارج از عدالت معرفی كردند و به همین دلیل دیگر در جماعت ایشان حاضر نمیشدند.»
.
🔶آیت الله حقشناس كه خود به شدّت از رفتارهای جاهلانة برخی مقدس مآبان بریّ بود پس از ذكر این خاطره میفرمود: «داداش جون! جهالت را میبینی؟ آنان خود به دلیل تجسّس در زندگی دیگران، دچار حرام شده بودند آنگاه یك عارف و مجتهد كم نظیر را به دلیل كار شرعی و عادلانهای كه انجام داده مورد اهانت قرار میدادهاند.» حال آنكه او اگر چنین عمل نمی كرد از اعتدال و عدالت خارج بود.
کانال سیره علما @sireolama