...
🔸علامه مجلسی به نقل شیخ یوسف بحرانی(ره) محدث و محقق عالی مقام مرحوم «شيخ يوسف بحرانی، در کتاب «لؤلؤة البحرين» می نویسد: «در خصوص ترویج دین و احیای شریعت سید المرسلین و تألیف و تصنیف و امر و نهی . ریشه کن کردن متجاوزین و مخالفين و هواپرستان و بدعت گذاران بخصوص فرقه صوفیه، هیچ کس نه قبل و نه بعد از وی به پایه او (علامه مجلسی) نرسیده اند. او امام جمعه و جماعت بود و هم او بوده که احادیث اهلبیت را در شهر های ایران منتشر ساخت.
.
🔸تا آنجا که می نویسد: مملکت شاه سلطان حسین صفوی به واسطه کثرت ضعف و قِلت تدبیر شاه به وجود شریف او محروس بود، و چون او به رحمت ایزدی پیوست اطراف مملکت در هم شکست، و ظلم و تعدی همه جا را فرا گرفت به طوری که در همان سال که او(علامه مجلسی) وفات یافت (۱۱۱۰) شهر قندهار از دست شاه بیرون رفت و پیوسته خرابی بر کشور مستولی گردید تا آن که تمام مملکت را از دست داد.
.
🔸آیت الله العظمی امام خمینی میفرماید: در باب امور سیاسی- آن مقداری که من عرض کردم که تاریخ نمیدانم و اگر دیده باشم یادم نمانده است دیگر حالا- اما خوب این تاریخ صد ساله، صد و چند ساله اخیر در دست است. ما یک خرده جلوترش میرویم میبینیم که یک طایفه از علما، اینها گذشت کردهاند از یک مقاماتی و متصل شدهاند به یک سلاطینی.
.
🔸با اینکه میدیدند که مردم مخالفند لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق اینها متصل شدهاند به یک سلاطینی، و این سلاطین را وادار کردهاند- خواهی نخواهی- برای ترویج مذهب، مذهب دیانت، مذهب تشیع. اینها آخوند درباری نبودند. این اشتباهی است که بعض نویسندگان ما میکنند. سلاطینْ اطرافیانِ آقایان بودند. الآن هم حجره شاه سلطان حسین در چهارباغ اصفهان، در مدرسه چهارباغ اصفهان، الآن هم حجرهاش هست. اینها او را کشاندنش تو [ی] حجره نه اینکه او اینها را کشیده است دنبال خودش.
.
🔸اینها اغراض سیاسی داشتند،اغراض دینی داشتند. نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلًا مجلسی- رضوان الله علیه- محقق ثانی- رضوان الله علیه- نمیدانم شیخ بهائی- رضوان الله علیه- با اینها روابط داشتند و میرفتند سراغ اینها همراهی شان میکردند، خیال کنند که اینها مانده بودند برای جاه و- عرض میکنم- عزت، و احتیاج داشتند به اینکه شاه سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند! این حرفها نبوده در کار. آنها گذشت کردند؛ یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کردهاند برای اینکه این مذهب را به وسیله آنها،به دست آنها [ترویج کنند].
.
.
🔸در یک محیطی که اجازه میگرفتند که شش ماه دیگر اجازه بدهید ما حضرت امیر را سبّ بکنیم، وقتی جلوگیری از سبّ حضرت امیر میخواستند بکنند- در یکی از بلاد ایران شنیدم اجازه خواستند که خوب شش ماه دیگر صبر کنید ما سبّش بکنیم- بعد اینها در یک همچو محیطی که سبّ حضرت امیر این طوریها بوده و رایج بوده و از مذهب تشیع هیچ خبری نبود و هیچ اسمی نبوده، اینها رفتهاند مجاهده کردهاند؛ خودشان را پیش مردم ... مردم آن عصر شاید اشکال به آنها داشتند از باب نفهمی، چنانچه حالا هم اگر کسی اشکال کند نمیداند قضیه را، نه [اینکه] غرض دارد، نمیداند قضیه را. زمان ائمه هم بودند. علی بن یقطین هم از وزرا بود. در زمان ائمه هم بودند. خود حضرت امیر را چرا نمیگوییم؟ بگوییم حضرت امیر هم هست؟ حضرت امیر بیست و چند سال به واسطه مصالح عالیه اسلام در نماز اینها رفت- عرض بکنم که- تبعیت از اینها کرد، برای اینکه یک مصلحتی بود که فوق این مسائل بود. سایر ائمه- علیهم السلام- هم گاهی مسالمت میکردند. یک وقتی نمیشد، آن وقت چه میکردند. مصالح اسلام فوق این مسائلی است که ما خیال میکنیم. فوق این مطالبی است که ما خیال میکنیم. این دسته از علمایی که جانفشانی کردند و خودشان را جوری کردند که حالا شما به آنها اشکال میکنید از باب اینکه اطلاع بر واقعه ندارید؛ نه سوء قصد دارید، نه سوء نیت دارید، اطلاع از واقعیات ندارید. من هم اگر چنانچه میتوانستم یک سلطان جائری را به راه بیاورم میرفتم درباری میشدم. شما هم تکلیفتان این بود که اگر بتوانید یک سلطان جائری را آدمش کنید بروید درباری بشوید. این درباری شدن نیست. این آدمسازی است. نه این است که اینها درباری شدند، اینها میخواهند آدم بسازند. من گله دارم. سخنان آیت الله العظمی امام خمینی(ره) در نجف اشرف ۱۳۵۶
.
کانال سیره علما @sireolama
....کلیسای کوبشیین
🔸یکی از اندیشمندان مسیحی به نام جرج جرداق معتقد است: اگر علمای اسلام ، دین اسلام را همانند امام موسی صدر عرضه می کردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمی ماند.
.
🔸امام موسی صدر، در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) برای خواندن خطبۀ موعظۀ آغاز روزه، در کلیسای کبوشیین بیروت حضور یافت. در این مراسم، که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت جستند، در بالاترین سطوح سیاسی و دینی فرقههای مسیحی، و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل به عمل آمد.
.
🔸شارل حلو، رئیسجمهور اسبق لبنان، در این باره میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نهتنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.»
.
🔸قسمتی از سخنان امام موسی صدر در کلیسای کوبشیین:
خدایا، تو را سپاس میگوییم. پروردگارا، ای خدای ابراهیم و اسماعیل، خدای موسی و عیسی و محمد، خدای مستضعفان و همۀ آفریدگان.
.
🔸سپاس خدایی راست که ترسیدگان را امان دهد، شایستگان را نجات دهد، مستضعفان را برتری دهد، مستکبران را فرونشانَد، شاهانی را نابود سازد، و دیگرانی را بر جایگاه آنان نشانَد. و سپاس خدایی را که درهمکوبنده جبّاران، نابودکننده ستمگران، دریابنده گریزندگان، انتقامگیرنده از سرکشان و فریادرس دادخواهان است.
.
🔸خدایا، تو را شکر میگزاریم که ما را به عنایتت موفق داشتی و به هدایتت گردآوردی و با مهربانیات دلهای ما را یکی کردی.
.
🔸ما، هم اینک، در پیشگاه تو و در خانهای از خانههای تو، در ایامِ روزه، به خاطر تو، گِرد آمدهایم. دلهای ما به سوی تو پر میکشد و خردهای ما نور و هدایت را از تو میگیرد. تو ما را فراخواندهای تا در کنار یکدیگر در خدمت به خلق گام برداریم و بر کلمۀ سواء برای خوشبختی بندگانت اتفاق کنیم. به سوی درگاهت روی آوردهایم و در محراب تو نماز گزاردهایم.
.
🔸برای انسان گرد آمدهایم، انسانی که ادیان برای او آمدهاند، ادیانی که یکی بودهاند و هرکدام ظهور دیگری را بشارت میداده است و یکدیگر را تصدیق میکردهاند. خداوند، بهواسطۀ این ادیان، مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون کشید و آنان را از اختلافاتِ ویرانگر نجات داد و پیمودن راه صلح و مسالمت آموخت.
.
🔸ادیان یکی بودند، زیرا در خدمتِ هدفی واحد بودند:دعوت به سوی خدا و خدمتِ انسان. و این دو نمودهای حقیقتی یگانهاند. و آن گاه که ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز کرد...
کانال سیره علما @sireolama
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸رهبر انقلاب خطاب به وزیر کار در خصوص واردات کالاهای مشابه : من اگر جای شما بودم یقه خودم را در هیات دولت پاره میکردم!
@sireolama
18.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸آیت الله علوی بروجردی حفظه الله تعالی
@sireolama
...عکسی از شاه با همسرش
🔸آیت الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی(ره) میفرمودند: یادم هست: کسی از شیراز نامه ای برای آیت الله بروجردی فرستاده بود و در آن نامه نوشته بود: شما که در نامه هایتان برای دولت یا دربار، چنین و چنان می نویسید، آیا اطلاع دارید که شاه چگونه است.
.
🔸عکسی از شاه با همسرش، که بی حجاب بود، از روزنامه ای جدا کرده بود و فرستاده بود. آیت الله بروجردی، فرمودند:
«صاحب نامه متوجه نبوده که به این اندازه ها اطلاع دارم؛ لكن چه باید کرد که موضوع، فشار اجانب در کار است و من بیش از این، مصلحت نمیدانم که دولت تضعیف شود؛ زیرا شاه از خودش اختیاری ندارد و تحت فشار دولتهای بیگانه است. یک طرف روسها و طرف دیگر غرب و آمریکا و خواسته های خود را تحميل میکنند. اگر شاه، احساس کند که موقعیتش در داخل، تضعیف شده است و جای پایش سست است، برای حفظ خودش، تسلیم بیگانه می شود؛ لذا کوشش ما این است که: خیلی احساس ضعف نکند. اگر گاهی مماشات می شود، به این جهت است. مصالح مملکت و اسلام را به او تذکر میدهیم. اما جوان است و مغرور.»
.
🔸ناراحت بودند که دولت از یک طرف، تحت فشار بیگانگان و تحت تأثیر آنهاست و از طرف دیگر، ما هم قدرتی نداریم. برای مردم رمقی نمانده است، مردم متحد نیستند.
.
🔸می فرمودند:
«قصه ما داستان مشک آب خالی و پرهیز است.(کسی مشک خالی به دست داشت و مردم نمی دانستند خالی است. او هم پیوسته مردم را بر حذر می داشت که خیس نشوید، مواظب باشید.) گاهی تشری به دربار میزنیم. اما می دانیم که مردم آمادگی ندارند و اگر تهدید و فشاری پیش بیاد، شانه خالی خواهند کرد. این گونه نیست که تا پای جان بایستند.» بله، آن زمان، وضع چنین بود.
کانال سیره علما @sireolama
...زیر باران
🔸مرحوم حاج شیخ غلامرضا فقیه یزدی(ره) در طول اقامت خود در یزد رسیدگی به اوضاع محرومان را سرلوحه کار خود قرار داده بودند. آقای سید احمد دعایی در این باره می گوید: «ایشان یک منزل معمولی داشتند که محل مراجعات مردم بود. یک جوی آب هم در آن روان بود. این منزل را علی الظاهر، آقای حاج شیخ سه مرتبه فروختند و وجه آن را به مصرف فقرا و طلاب و امور دینی رساندند و مردم دوباره خریدند و به ایشان باز برگرداندند تا اینکه آخرین بار، مردم آن را به اسم فرزند ایشان نمودند تا حاج شیخ نتوانند آن را بفروشند.
.
🔸در گره گشایی از کار مردم خسته نمی شدند. در وجوهی که به ایشان می رسید، خودشان تصرف نمی کردند؛ حتی پاکتهایی را که برای منبر به ایشان می دادند، خیلی وقتها از جلسه خارج می شدند، به دیگران می دادند. فردی که ایشان پاکت وی را به دیگری داده بودند، گفته بود: «آقا اوّل باز کنید و ببینید چقدر است، بعد هدیه بدهید»؛ اما ایشان گفته بودند: «خدا می داند تو به من چقدر دادی دیگر کارت نباشد.»
.
🔸او حتی در زمان جنگ جهانی دوم به اقلیتهای دینی ساکن یزد که دچار قحطی شده بودند کمک و مساعدت کردند. به همین سبب، آنان در مرگ وی به شدت متأثر بودند.
.
🔸رهبر معظم انقلاب:رسیدگی ایشان به فقرای زردشتی و کلیمی یزد، خیلی نکته مهمّی است. یک روحانیِ باتقوایِ مقدّسی مثل مرحوم حاج شیخ غلامرضا، برود نان و آرد و غذا بگذارد درِ خانه یهودی بخاطر اینکه او فقیر است. امروز در دنیا این چیزها وجود ندارد.
.
🔸نقل شده است: که زمانی در یزد، هفت شبانه روز باران آمد و بسیاری از بناهای خشت و گلی فرو ریخت. مردم به آب انبارها و ساختمانهای آجری پناه بردند. شب هفتم بود که نیمه های شب دیدم حاج شیخ، عمّامه شان را برداشته اند و زیر باران، در وسط حیات ایستاده اند و با صدای بلند تضرع می کنند و می گویند: «ای خدا! همه مردم به دنبال کسب و کار و اطاعت و عبادت اند. در این شهر فقط غلامرضا گنه کار است؛ اگر این باران برای عذاب غلامرضا است تو او را عفو کن.» خدا شاهد است که پس از نیم ساعت، ابرها به حرکت درآمدند و باران ایستاد.
.
🔸مرحوم آقا سید رضا بهاء الدینی در مورد یکی از علمای یزد به نام مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی می گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت اللهی همه کاری انجام می دهد.
.
🔸حاج شیخ غلامرضا می فرمود اگر یک ساعت از عمرم باقی مانده باشد، آن ساعت را به خدمت خلق می گذرانم؛ ولو به استخاره گرفتن باشد.
کانال سیره علما @sireolama