eitaa logo
سیره علما
3.4هزار دنبال‌کننده
754 عکس
291 ویدیو
26 فایل
(ببخشید تبادل نداریم)ارتباط با ما @salehps سایت www.kelasdari.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
...استاد اخلاقی که قربانی شهرت شد 🔺به گزارش مردم سالاری آنلاین، در دهه ۶۰ که هنوز خبری از شبکه های مختلف تلویزیونی نبود، (حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی)این روحانی توانسته بود در یک برنامه مذهبی که به بررسی مشکلات خانوادگی می پرداخت،  با چهره و بیان دلنشین خویش، محبوبیت بسیاری کسب کند. . 🔶این محبوبیت به اندازه ای بود که وی توانست  در سال ۱۳۷۱ و در انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی ، به عنوان نفر اول وارد مجلس شد. . 🔶اگر چه در دهه ۷۰ افزایش شبکه ها و برنامه های تلویزیونی ، باعث شد «حسینی اخلاق در خانواده » دیگر به اندازه قبل دیده نشود اما همچنان حضور وی در تلویزیون برقرار بود و وی با تکیه بر محبوبیت و سابقه خویش توانست بار دیگر در سال ۱۳۷۵ به عنوان نماینده منتخب تهران انتخاب شود ؛ اما چند سال بعد ، شهرت، روی زشت خود را به او نشان داد و شایعه ای آنقدر انتشار عجیبی یافت که نه تنها ، وی دیگر در انتخابات مجلس وارد نشد بلکه صدا و سیما هم برنامه اخلاق در خانواده را قطع کرد تا به این ترتیب بر این شایعه ، بیش از پیش دامن بزند. . 🔶سالها بعد یکی از مدیران تلویزیون توضیح داد که انتشار شایعه به اندازه ای قدرتمند بود که مسئولان تلویزیون چاره ای جز این کار نداشتند ! . 🔶در واقع صداو سیمایی که باعث شده بود وی به آن درجه از شهرت و محبوبیت برسد ، با سوء تدبیر مدیرانش باعث شد که این استاد اخلاق از صحنه سیاست و رسانه حذف شود. . 🔶و به «مسجد فائق» در خیابان ایران بازگردد که از روزهای پیش از پیروزی انقلاب پیش نماز آنجا بود. خیابان ایران ، محله ای که حسینی در آنجا سکونت داشت ، شاید تنها جایی بود که مردمانش هنوز او را دوست داشتند و به شایعه دل نداده بودند . . 🔶در این سالها ، صدا و سیما یکبار دیگر در مرداد ماه ۱۳۹۱ او را به عنوان کارشناس به برنامه « تا نیایش» در شبکه پنجم دعوت کرد اما باز هم معلوم نشد چرا این حضور چندان دوام پیدا نکرد ! . 🔶اول تیرماه ۱۳۹۷ ساکنین خیابان ایران پیکر پیش نمازی که بیش از پنجاه سال در مسجد فائق نماز خواند بود بر دوش خود تشییع کردند. . 🔶خاطره سیما و لحن دلنشین او سالها برای مردم باقی خواهد ماند و آنچه باید در سرایی دیگر رسیدگی شود داستان شایعه ای است که معلوم نیست چطور ساخته و پرداخته شد و بسیاری ندانسته بر گسترش آن کمک کردند. کانال سیره علما @sireolama
🔶تصویر آیت الله العظمی سید علی خامنه ای حفظه الله تعالی در کنار پدرشان آیت الله سید جواد خامنه ای رضوان الله تعالی علیه @sireolama
...آماده کردن شوهر برای زندان چهارم 🔶حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رژیم پهلوی مجموعاً شش بار دستگیر و زندانی شدند. آنچه می‌خوانید، شرحی از وقایع پیش از زندان چهارم است: ‌. 🔶روزهای آخر شهریور ۱۳۴۹ بود. طبق معمول به خانه پدر رفت، تا ضمن مباحثه درباره مسائل فقهی، او را نیز از تنهایی به در آورد. نشسته بودند که زنگ در به صدا درآمد. بانو خدیجه (مادر مکرمه آیت‌الله خامنه‌ای) رفت در را باز کرد. . 🔶لحظاتی بعد، نگران برگشت و گفت که دو ساواکی سراغت را می‌گیرند. پرسید: چه جواب دادید؟ مادر گفت: جواب دادم که اینجا نیست. گفت: چرا دروغ گفتی مادر؟ بانو خدیجه هم پاسخ داد که این ساواکی‌ها مثل سگ هار هستند؛ باید شرشان را کم کرد. و شروع کرد به نفرین آنها. ‌. 🔶حاج سیدجواد که از شنیدن موضوع برآشفته بود و ابراز ناراحتی می‌کرد، از پسرش پرسید که باز چه کرده‌‌ای که قرار است بگیرند و زندان ببرند؟ سعی کرد هر دو را آرام کند. گفت که احتمالاً ‌اشتباه آمده‌اند. از ذهنش گذشت که به زودی سراغ خانه‌اش خواهند رفت و لازم است پیش از رسیدن آنها، در خانه و نزد همسرش باشد. ‌. 🔶خود را به خانه‌اش رساند. اوضاع آنجا طبیعی بود. موضوع را با همسرش در میان گذاشت. خانم خجسته، خودسالار و پردل، همچون تنگناهای گذشته پر روحیه و استوار نشان داد. کمکش کرد آماده شود؛ لباس‌هایش را عوض کند، ناخنش را بگیرد، ریش و سبیلش را کوتاه کند؛ همه کارهایی که قبل از زندان رفتن ضروری می‌نمود. . 🔶ناهارش را خورد، نماز ظهر و عصر را خواند و آماده نشست تا زنگ در به صدا درآید و او در راه روی مأموران شهربانی که برای بردنش آمده‌اند بگشاید. خانم خجسته از این معطلی بدخیم خسته شد و خوابش برد. آقای خامنه‌‌ای هم سری به کتابخانه‌اش زد تا برخی از آنها را که امکان بردنش به زندان باشد، همراه خود کند. ‌. 🔶ناگهان به ذهنش رسید خوب است مدتی پنهان شود و در جای امنی ترجمه کتابش را به پایان رساند؛ بعد از آن هر چه پیش آید خوش آید. چندین بار به قرآن تفأل زد. همه آیه‌ها او را به اختفاء تشویق کردند. . 🔶همسر را بیدار کرد. از تصمیم تازه‌اش گفت. خانم خجسته بسیار شادمان شد و پرسید: کجا می‌روی؟ گفت: ‌نمی‌دانم؛ ‌فقط می‌خواهم ترجمه کتاب(صلح امام حسن سلام الله علیه) را به پایان برسانم. بوسه‌ای از چهره خفته پسرانش گرفت. خداحافظی کرد و از خانه بیرون آمد. کانال سیره علما @sireolama
....فلان منزل 🔶مرحوم شیخ حسین نجف از علمای بسیار با تقوا و پرهیزکار و از اصحاب خاص سید بحرالعلوم بود. . 🔶سید بحرالعلوم آرزو می‌کرد که شیخ حسین نجف بر جنازه او نماز بخواند. . 🔶آقای آخوند ملا علی همدانی نقل می‌کرد: در رساله‌ای که شیخ محمد طه نجف، نوه دختری شیخ حسین نجف، در سرگذشت شیخ حسین نوشته، نقل شده است: . 🔶زمانی شیخ حسین نجف از سفر حج به نجف باز گشته بود. سید بحرالعلوم به دیدن او می‌رود و سه بار می‌گوید: «هنیئا لک». . 🔶سپس می‌فرماید: بار اول گفتم «هنیئا لک» به جهت تشرف شما به مکه مکرمه، بار دوم گفتم «هنیئا لک» به جهت تشرف به مدینه منوره و بار سوم گفتم «هنیئا لک» به جهت زیارت حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه)! . 🔶به یاد داری که در فلان منزل، شخصی با تو هم غذا شد؟ آن شخص حضرت بود. . جرعه‌ای از دریا جلد ۲ صفحه ۳۲۹ . 🔶تصویری از کوچه های نجف نفر وسط تصویر هم از علماست . کانال سیره علما @sireolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آیت الله مجتهدی رضوان الله تعالی علیه: ...به ضد انقلاب ها بگین @sireolama
🔶بازدید استاد شیخ حسین انصاریان از خانه «ای بی» بیماران پروانه ای @sireolama
🔶تصویری از سفر شیخ حسین انصاریان حفظه الله تعالی قبل از انقلاب به همدان @sireolama
....وارد دفتر کاباره شدیم 🔶شیخ حسین انصاریان: برای دهۀ دوم ماه شعبان، به همدان دعوت شده بودم.میزبانم آقای حاج ابراهیم مقدسیان ، یکی از تجار متدین و بزرگوار همدان بود که در تهران زندگی می کرد. سال ۵۲-۱۳۵۳بود.چند روزی از منبرم می گذشت. روزی چند جوان مذهبی پیش ما آمدند و ضمن تقدیر و تشکر از منبرها و آثار خوب آن در شهر، عنوان کردند که لب رودخانه،در خیابان بوعلی،کاباره ای است که رونق زیادی پیدا کرده و جوانان بسیاری را به خود جذب نموده است. . 🔶این مسئله برای شهر مذهبی همدان لکه ننگ است، ای کاش می شد فکری برای آنجا کرد. گفتم: «چشم. ببینم چه کار می توانم بکنم...»بعد از لحظاتی افکاری به ذهنم خطور کرد. به آقای مقدسیان گفتم: «حاج آقا چقدر پول همراه داری؟»دست در جیبش برد و پولها را بیرون آورد و شمرد و گفت: «ده هزار تومان.»از او خواسم لباسش را بپوشد و با من برای عیادت از مریض همراه شود. . 🔶حاج ابراهیم لباس هایش را پوشید و کراوات هم زد و به راه افتادیم.گفت:«با ماشین برویم؟» گفتم: «نه، جایی است که نباید ماشین شما آنجا باشد.» تاکسی گرفتیم و سوار شدیم. آهسته در گوش راننده، که مرد مُسنی بود، گفتم: «ما را روبه روی کابارۀ خیابان بوعلی پیاده کن.» او که فهمیده بود نمی خواهم دوستم متوجه شود،در آینه اشاره ای کرد که آیا می دانید آنجا کجاست؟ گفتم:«بله، کاملا.» ساکت شد شاید گمان کرد من ساواکی هستم و این لباس را پوشیده ام تا کاری ناشایست انجام دهم و روحانیت را لکه دار کنم. به هر حال دیگر چیزی نگفت و ما را به کاباره رسانید. . 🔶دست آقای مقدسیان را گرفتم و از پله های پایین رفتیم. صاحب کاباره تا چشمش به ما افتاد دوید دم در و گفت:«حاج آقا اشتباه آمده اید.»گفتم:«نه، خیلی هم درست آمده ایم و شما نمی توانی جلوی ما را بگیری.» هاج و واج مانده بود.بی اختیار گفت،بفرمایید. وارد شدیم. سالنی بزرگ بود با میز و صندلی های بسیار و مشتریان فراوانی که همه مشغول عیش و نوش بودند. با ورود ما به سالن، آنها هیجان زده شده، با تکیه کلامهای مخصوص خودشان از ما استقبال کردند:«قربون تو حاج آقا، به سلامتی حاج آقا، حاج آقا جون برات بریزم ...» گفتم: «باشه خدمتتان می رسم.» . 🔶وارد دفتر کاباره شدیم.آن مرد موهای سر و صورتش تقریبا سفید شده بود.سئوال کردم:«چه مذهبی دارید؟»گفته مسلمان و شیعه ام .»(این سئوال لازم بود، چرا که اگر یهودی یا مسیحی یا ... بود، ما حرفی برای گفتن نداشتیم.) گفتم:«امروز آمده ام خدمت شما مطلبی را بگویم و بروم و چون مسلمان و شیعه هستی می دانم قبول می کنی.» . 🔶گفت: «بفرما.» گفتم: «روایتی قدسی است که ائمه (سلام الله علیهم) از قول خداوند نقل کرده و فرموده اند که بعد از سن 40 سالگی ، اولین موی سفیدی که بر سر و صورت بنده ام پیدا می شود، دیگر من از او حیاء می کنم و اکنون بیشتر موی سر و صورت تو سفید شده است. . 🔶این چه شغلی است که پیش گرفته ای؟ چرا این طور جوانان و مردم را به فساد و گناه کشانده ای؟ روز قیامت جواب خداوند را چگونه خواهی داد...؟». . 🔶با شنیدن این سخنان که با سوز و گداز من توأم بود، شروع کرد به لرزیدن. گفت: «چه کنم؟» گفتم: «شغلت را عوض کن.» گفت: «چه کار کنم؟» گفتم: «اینجا را چلوکبابی کن.» گفت: «سرمایه ندارم.» گفتم: «ما میدهیم.» گفت: «همین تازگی مشروب زیادی خریده ام، آنها را چه کنم؟» گفتم: «قیمت آنها چند است؟» صورت آن را درآورد و گفت: «هفت هزار تومان.» گفتم همۀ آنها را خریدم.» حاج ابراهیم که از شدت شوق و ذوق داشت سکته می کرد، فوراً هفت هزار تومان شمرد و به او داد. از او خواستیم تا مشتریان را از سالن بیرون کند. خود ما نیز جلو آمدیم و خواهش کردیم بقیۀ مشروبها را نخورند و از سالن خارج شوند. . 🔶در کاباره را از پشت بستیم و هرچه شیشۀ مشروب بود باز کردیم و در چاه فاضلاب ریختیم. سئوال کردم: «آیا حاضری امشب پای منبر ما بیایی؟» گفت: «آری.» به خانه آمدیم و به جوانها پیغام دادیم. همه آمدند و شادی کردند و اشک شوق ریختند. از آنها خواستم پارچه ای بنویسند و آن را وسط خیابان بوعلی و در مقابل آن مرکز بزنند که مشروب فروشی و کاباره بسته شده و به زودی به چلوکبابی اسلامی تبدیل خواهد شد و نیز تابلوی نئون سفارش دهند و به سر در چلوکبابی نصب و روشن کنند. . 🔶سپس دنبال حاج قربی قصاب فرستادیم که در کاروان حج نیز فعالیت داشت. قضیه را برایش تعریف کردیم. با خوشحالی گفت: « هیچ مشکلی نیست. همین الان برای صد نفر دیگ و قابلمه و بشقاب و قاشق و چنگال تهیه می کنیم و به طور رایگان به چلوکبابی می فرستیم. خودم نیز دو وعده گوشت مجانی می دهم. همۀ این کارها در همان روز انجام شد.» @sireolama 🔶شب در حال سخنرانی بودم که صاحب چلوکبابی وارد شد . پس از اتمام بحثهای خود گفتم که اکنون ایام نیمۀ شعبان است و من برای شما مردم و ناموس شما و شهر شما بشارتی دارم و ماوقع را شرح دادم.
🔶آنگاه از صاحب کاباره خواستم تا پشت میکروفون قرار بگیرد و با مردم چند کلامی حرف بزند. او ابتدا چند دقیقه ای گریه کرد. سپس از مردم عذر خواهی کرد و گفت: « من خیلی اشتباه کرده ام و شما مردم مسلمان باید مرا ببخشید. امیدوارم خداوند نیز از سر تقصیراتم درگذرد.» . 🔶او تابلوی چلوکبابی را هم به مجلس آورده بود تا به مردم نشان دهد. در آن مجلس علمای بزرگوار زیادی حضور داشتند، از جمله : آیت الله العظمی آخوند ملاعلی ، حاج محمد حسین بهاری ، شیخ هادی تألمی ، آقای هنجرانی ، سید موسی خوانساری ، سید مصطفی هاشمی ، آقای عندلیب زاده ، آقای حسینی پناه ، آقایان فاضل حسنی و ...» این مجموعه  که از چهره های محترم و مردمی شهر و بعضا از علمای برجسته همدان بودند، همه پای منبر من بودند. از مردم و روحانیون خواستم که بعد از مجلس همراهی کنند و در مراسم آب کشیدن کاباره و افتتاح چلوکبابی حضور یابند. . 🔶جمعیت حرکت کرد. روحانیون در جلو و مردم پشت سر، به درکاباره رسیدم. سر شیلنگ آب را به پیرترین علما دادیم و کار تطهیر و نظافت آنجا را آغاز کردیم. در آخر از مردم خواستیم که به چلوکبابی رفت و آمد داشته باشند تا کار و کاسبی آن بنده خدا رونق پیدا کند. فردا صبح نیز او را به منزل آخوند ملا علی بردیم. وی به نیابت از امام زمان (عج) تمام اموال او را پاک و حلال اعلام کرد و گفت: «امروز پول 50 دست چلوکباب را من می دهم.» . 🔶بدین ترتیب صاحب چلوکباب دشت اول کسب جدیدش را از دست عالمی وارسته گرفت. مردم نیز به قدری استقبال کردند که گاهی غذا کم می آمد. هم اکنون پس از گذشت  27-28 سال از  ماجرا، چلوکبابی کماکان دایر است و آن بنده خدا به رحمت الهی رفته است. کانال سیره علما @sireolama
....یکی از همسایه ها 🔶فرزند آیت الله العظمی بهجت رحمه الله تعالی: یکی از همسایه ها برایم تعریف کرد که: «یک روز آقا در منزل ما آمده و بعد از احوالپرسی، پرسیدند که شما گرفتار مشکلات هستید؟ . 🔶من هم تایید کردم و از گرفتاری هایم گفتم. ایشان گفتند: چرا به پدرتان که از دنیا رفته سر نمی زنید؟ . 🔶جواب دادم محل مأموریتم از محل دفن پدرم فاصله گرفته و برای سر زدن به پدر، باید از محل کارم مرخصی بگیرم و کارم زیاد است. . 🔶آقا فرمودند که شما به مزار پدرت برو و به ایشان سر بزن، ان شاءالله مشکلاتت حل می شود. همسایه تعریف می کرد که من این توصیه آقا را انجام دادم و بعد از مدتی مشکلات و گرفتاری های زندگی ام حل شد. . 🔶تصویر آیت الله العظمی محمد تقی بهجت رضوان الله تعالی علیه کانال سیره علما @sireolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶مدیحه سرایی محمد محسن، نتیجه ی مرحوم آیت الله آسید مهدی طباطبایی رحمه الله تعالی در وصف فضائل مولی امیرالمومنین علیه السلام در روز سیزدهم رجب سال گذشته. @sireolama
🔶تصویر آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی رضوان الله تعالی علیه @sireolama
...هنگام تحویل سال 🔶فرزند مرحوم حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی: حاج آقا هنگام تحویل سال جدید شمسی، آداب خاصی را انجام می دادند. . 🔶حاج آقا همیشه قبل از تحویل سال، مقید بودند که ۳۶۵ مرتبه دعای «یامقلب القلوب» را به طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعا، تا لحظه تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع میکردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند. . 🔶ایشان بعد از لحظه تحویل سال هم، مقید بودند که اولین چیزی که میل می کنند، تربت امام حسین علیه السلام باشد. . هنگام تحویل سال نیز این دعا را قرائت می کردند. . 🔶أللّهُمَّ صلِّ عَلی مُحمَّدٍ و آلِ مُحَمِّد. أللّهُمَّ إنّا نَسألُکَ وَ نَدعُوکَ بِمُحمَّدٍ وَ عَلیٍّ وَ فاطِمةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ صَلَواتُکَ عَلَیهِم وَ الائمّة المَعصُومِینَ مِن ذُریَّةِ الحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ وَ بِاسمِکَ العَظیمِ الأَعظَمِ الأَعَزِّ الأَجَّلِّ الأَکرَمِ یَا اللهُ... أللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمِّد. . 🔶أللَّهُمَّ اجعَلنَا مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الدُّنیَا وَ الآخِرَةِ وَ تَوفَّنا عَلَی مِلَّتِهِم وَ ارزُقنَا شَفَاعَتَهُم وَ زِد فِی قُلوبِنَا مَحَبَّتَهُم وَ لَا تُفَرِّق بَینَنا وَ بَینَهُم أللّهُمَّ العَن أعدائَهُم. أللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی. أللَّهُمَّ اقضِ حَوائِجَ المُؤمِنینَ وَ اشفِ مَرضَی المُسلِمینَ وَ أَدِّ دُیُونَهُم وَ سَلِّمِ المُسَافِرینَ مِنهُم وَ اغفِر لِمَوتَاهُم. . 🔶أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ وَ اجعَلنَا مِن بَینِهِم سَالِمِین وَ احفَظ حُمَاةَ الدّینِ وَ أَیِّدِ المُرَوِّجِینَ وَ اجعَلنَا مِنهُم. أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. . 🔶أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ. کانال سیره علما @sireolama
...پیام علامه طباطبایی به مردم و مسئولان نظام 🔺آیت الله حسینی طهرانی: مرحوم علامه فقید استاد طباطبایی رفع الله فی الجنان مقامه در مصاحبه‌ای که از طرف صدا و سیما پس از شهادت رفیق ارجمند و برادر گرامیمان شهید شیخ مرتضی مطهری غفرالله له با او نمودند و در آن مصاحبه بر مرحوم شهید بسیار گریسته بود. . 🔶چون در پایان مصاحبه از استاد خواستند پیامی برای مردم بدهد فرموده بود: " پیام من این است که به اسم اسلام در حکومت اسلام کاری را انجام ندهید که در برابر خارجیان موجب ننگ اسلام باشد" رساله نکاحیه ، ص۱۹۴ کانال سیره علما @sireolama
...قلب ناصر 🌹کس ز اسرار وجودت خبری داشت؟نداشت یا که اوصاف کمالت بشری داشت؟نداشت . 🌹آگه از گوهر ذاتت مَلَکی بود؟ نبود یا که چو شمس وجودت فَلَکی داشت؟ نداشت . 🌹چهره بر درگه غیر تو فلک سود؟ نسود هنری غیر ولایت تو کسی داشت؟ نداشت . 🌹مثل انور جمالت نظری دید؟ ندید یا که چون زهد و صفایت احدی داشت؟ نداشت . 🌹مادر دهر به مثل تو کسی زاد؟ نزاد پدر پیر جهان چون پسری داشت؟ نداشت . 🌹چشم بر غیر سخای تو عرب دوخت؟ ندوخت یا که چون جود و وفایت عجمی داشت؟ نداشت . 🌹قلب ناصر تهی از مهر علی گشت؟نگشت یا که او راهبری غیر علی داشت؟نداشت . 🔶اشعار منسوب به آیت الله العظمی شیخ ناصر مکارم شیرازی حفظه الله تعالی @sireolama
🔶تصویر آیت الله شیخ علی اکبر برهان رضوان الله تعالی علیه موسس هیئت نوباوگان دبستان برهانیه @sireolama
...کنار قبر حوا 🔶شیخ حسین انصاریان: مرحوم آقای برهان از وضع آن روز تهران خیلی نگران بود ، وجود سینماها و کارباره ها و مراکز فساد، بخصوص در محله لاله زار و خیابان شاه آباد، روح او را رنج می داد. . 🔶به طوریکه همیشه روی منبرمی گفت : «من از سرانجام این وضع تهران می ترسم که مبادا خداوند غضبناک شده و عذابی سخت برآن نازل کند . »  من کاملا به یاد دارم چند سالی که در خدمت ایشان بودم ؛هر سال در لیالی قدر‍‍،در دعاها با التماس از خدا می خواست که خدایا مرگ مرا در تهران قرار نده. . 🔶آری ، حاج آقا این قدر از تهران به خاطر مفاسد زیادی که در آن بود وحشت داشت که حتی می ترسید اگر در اینجا دفن شود، روزی به عذاب الهی گرفتار گردد. . 🔶و این دعا و درخواستش با سوز دل اشعاری که در سرداب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سامرا پس از مشاهده جمال عدل مطلق بداهتا سروده است نیز دیده میشود. . هوای روی تو کرده مرا نی زکویت کی روم دست تهی کی . تو آن شاهی که شاهانند گدایت عطایت میرسد بر من پیاپی . ولی یک غم مرا آزرده کرده که عقلم می زند هر دم مرا هی . از آن ترسم که ای شاه زمانه که گردد مدفن من عاقبت ری . 🔶حاج آقا برهان در اواخر عمر مبارکش(۱۳۴۰شمسی) پس از ابتلا به بیماری و بهبود ، راهی سفر حج گردید. وی در مکه تمامی اعمال و مناسک حج را گردید. وی در مکه تمامی اعمال و مناسک حج را به خوبی به پایان رساند و پس از آن همانجا(نیمه ذی الحجه) از دنیا رفت. . 🔶ابتدا فکر می کنند شاید سکته کرده باشد ، (چون آن روزها در مکه امکانات نبوده ) به همین دلیل او را به جده می رسانند ، اما دکترها می گویند وفات یافته است. مرحوم حاج آقا شیخ حسین لنکرانی ، که در محل ما پیش نماز بود می گفت : « من خودم ایشان را غسل داده ، کفن کردم . سپس بر او نماز خواندیم و کنار قبر حوا، مادر انسان ها، به خاک سپردیم. » . . 🔶هیأت نوباوگان دبستان برهانیه و هیأت برهانیه مسجد لرزاده، از اولین هیئات مذهبی تهران بودند که به همت آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) راه اندازی شد. . 🔶هنوز هستند کسانی که به یاد دارند که آیت الله برهان (ره)، خود لباسی سرتاسر سیاه پوشیده و در حالی که بر لباس خود گِل مالیده بود، پیشاپیش دسته ها حرکت می کرد و با اشک و ناله هایش، شکوهی خاص به این دسته ها می بخشید. . 🔶حجت الاسلام حاج شیخ علی برهان فرزند آیت الله برهان می گوید: آن زمان رسم نبود که شب ولادت امامان معصوم(سلام الله علیهم) جشن بگیرند؛ اما این کار در مسجد لرزاده پایه گذاری و کم‌کم همه جا اجرا شد. . 🔶مثلاً شب شهادت امام‌جعفرصادق(سلام الله علیهما) و حضرت موسی‌بن‌جعفر‌(سلام الله علیهما)، مسجد را سیاه‌پوش و عزاداری و سینه‌زنی می‌کردند. واقعاً هم برای همه تازگی داشت و افراد بسیاری در آن شرکت می نمودند. . 🔶ایشان تشویق میکرد که مساجد دیگر هم همین برنامه‌ها را اجرا کنند. نوجوان بودم، یادم می آید که خیلی‌ها تعجب کرده بودند که در شب سیزده رجب، ولادت حضرت علی(سلام الله علیه)، چراغانی کردند و جشن گرفته بودند. جمعیت هم فراوان بود. شب بعد، یعنی شب چهارده رجب، خبری نبود؛ اما ناگهان می دیدند که مسجد سیاه‌پوش شده؛ می‌پرسیدند: «چه خبراست؟» آقا می فرمودند: «شب وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) است». . 🔶اصلاً کسی تصور نمی‌کرد و نمیدانست که نیمۀ رجب، شب وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) است. این جشن‌های مذهبی و عزاداری برای ائمه(سلام الله علیهم) از مسجد لرزاده باب شد. روز نیمۀ رجب، جمعیتی را با اتوبوس از تهران جمع می‌کرد و به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) می‌برد؛ میدان شهر ری پیاده می‌شدند؛ دستۀ عزاداری حرکت میکرد؛ نوحه میخواندند و میرفتند. . 🔶نوحه خوان و مداح آنان هم، مداح رسمی مسجد لرزاده و هیئت برهانیه، یعنی مرحوم حاج حسن ناظم بود که از نوجوانی، عاشق مرحوم برهان شده و از تربیت شدگان ایشان بود. . 🔶مرحوم آیت الله شیخ عبد المنتظر مقدسیان از شاگردان ایشان می فرماید: ایشان هفتم ماه صفر را در مسجد لرزاده، مجلسی مهم به یاد حضرت امام‌حسن(سلام الله علیه) برپا میکرد و هیئت مسجد لرزاده را برای بردن به زاویۀ مقدسۀ حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) حرکت میداد. آن هم با آن ترتیب خاص که از میدان حضرت عبدالعظیم، جمعیت پیاده و دسته تشکیل میشد و جناب حاج حسن ناظم شروع به نوحه‌خواندن [می‌کرد و] با حالی سرشار از حزن و اندوه حرکت میکردند به طرف حرم مطهّر و در آنجا به سینه‌زدن و عزاداری‌کردن مشغول میشدند تا نزدیک ظهر و ظهر در مدرسۀ برهانیه نماز و اطعام [برگزار می‌شد و] بعدازظهر می آمدند به تهران و باز شب در مسجد، شام غریبان به پا میکردند. کانال سیره علما @sireolama
...شما هم مواظب باشید 🔶کرّاده ی شرقی در بغداد محله ی خوب شیعیان بغداد بود. . 🔶تُجار نَصاری کم کم داشتند خانه های شیعیان را می خریدند. . 🔶علامه سید مرتضی عسکری(ره) فرمودند: من دلال های خانه را جمع کردم و گفتم در فلسطین ، اسرائیلی ها خانه ها را به تدریج از مسلمانان خریدند و آنها را بیرون کردند، شما هم مواظب باشید که در اینجا این اتفاق رخ ندهد. . 🔶آن مقدار پولی را که تُجار نَصاری به شما ( به عنوان حق دلالی) می دهند، من به شما می دهم. اما شما به این تُجار خانه نفروشید. . 🔶آنها گفتند: ما دیگر به نَصرانی ها خانه نمی فروشیم و دیگر به نَصرانی ها خانه فروخته نشد. . 🔶مرزدار مکتب اهل بیت؛ ص۱۴۱ @sireolama @Allameaskari
🔶تصویر جوانی آیت الله العظمی شهید سید محمد باقر صدر رضوان الله تعالی علیه @sireolama
....بعد از چاپ کتاب 🔶آیت الله سید علی اکبر حائری می گفت: استادمون شهید سید محمدباقر صدر آنقدر متواضع و خالص بود، که وقتی کتاب فلسفتنا آماده ی چاپ شد. . 🔶رفت و کتاب رو به برخی از علمای هم عصر خودش تقدیم کرد که به اسم خودشون به چاپ برسونن. . 🔶ولی وقتی فهمید تصیمم گرفتن که تغییراتی رو در کتاب اعمال کنن و اصطلاحاتی رو در اون عوض کنن؛ به همین سبب که مخالف تغییرات کتاب بود، منصرف شد و ناچارا به اسم خود ایشون چاپ شد. . 🔶بعد از چاپ کتاب و شهرت یافتن در سطح علمی و فرهنگی حوزه ها و دانشگاه ها؛ شهید صدر می گریست و می فرمود من نمیدونستم که این کتاب همچین شهرتی رو برای من ایجاد میکنه. . 🔶آیا اگه میدونستم این شهرت نصیب من و کتابم میشه بازهم حاضر بودم که این کتاب رو تقدیم علما کنم و از من اسمی برده نشه؟ . 🔶یا حب ذات و نفس و شهرت بر من مسلط می شد و از همان ابتدا می خواستم که به اسم خودم چاپ بشه... کانال سیره علما @sireolama
🔺حضور امام جمعه خرمشهر در امداد رسانی به سیل زدگان @sireolama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حضور امام جمعه خرمشهر و آبادان در امداد رسانی به سیل زدگان @sireolama
🔺حجت الاسلام قمی نماینده مقام معظم رهبری و رئیس سازمان تبلیغات از مناطق سیل زده گنبدکاووس @sireolama
🔺تصویری زیبا از کمک رسانی طلاب خراسان شمالی به سیل زدگان @sireolama
🔺تصویری از کمک رسانی طلاب به سیل زدگان گلستان @sireolama
🔺تصویری از کمک رسانی طلاب به سیل زدگان گلستان @sireolama
🔺تصویری از کمک رسانی طلاب به سیل زدگان گلستان برای بچه ها برنامه اجرا می کنند. @sireolama
🔺تصویری از کمک رسانی طلاب به سیل زدگان گلستان برای بچه ها برنامه اجرا می کنند. @sireolama
🔺تصویری از کمک رسانی طلاب به سیل زدگان گلستان @sireolama
🔺کمک رسانی طلاب مازندرانی به مردم سیل‌زده در استان مازندران @sireolama