🔰آیا روشن کردن شمع برای مردگان، خرافی و ساختگی است؟
✍️پاسخ:
در باره روشن کردن شمع باید گفت: این کار شاید از روشن کردن چراغ در حرم و مرقد پیشوایان دینی نشأت گرفته است، زیرا در روایات دستور داده شد چنین عمل شود.
🍀بحار الانوار روایت کرده که پس از شهادت امام باقر(ع) ، امام صادق(ع) دستور داد در منزلی که او ساکن بود،چراغ روشن کنند. پس از امام صادق(ع) نیز امام کاظم(ع) به این روش ادامه داد.
🔷صاحب کتاب مکیال المکارم میگوید: این حدیث بر بزرگداشت جایگاه و منازل امامان دلالت دارد و ممکن است به وسیله این حدیث بر استحباب روشن کردن چراغ در هر مکانی استدلال شود که بزرگداشت آن مصداقی برای تعظیم شعائر الهی به حساب میآید، گرچه در آن مکانها کسی از نور چراغ استفاده نکند اما همین مقدار که احترام برای کسی تلقی شود که مکان منتسب به او است، کفایت میکند، اما اگر از آن چراغ کسانی استفاده بنمایند،بهتر است و اجر و ثواب بیشتری دارد.(1)
👈شایسته است این گونه امور با فرهنگسازی به گونهای جهت داده شود که از آن استفادة بهینه صورت گیرد و از حالت خرافی و بیهدف بودن آن جلوگیری شود، چون متأسفانه گاهی از سوی ناآگاهان چنین عملی سر میزند .
💡باید به تناسب هر عصری از چراغ مناسب استفاده شود، تا بهرة معنوی بیشتری برده شود. در این صورت به میزان استفاده معنوی افراد از پرتو معنویت صاحب قبر، ثواب برای او نیز خواهد بود. روشن کردن شمع برای درگذشتگان، در همین راستا ارزیابی شده است و بیشتر جنبة نمادین دارد.
1. میرزا محمدتقی الاصفانی میکال المکارم، نشر دار العلمیه
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🌼🍃یک افطار از
🌼🍃ماه نور
🌼🍃ماه دلدادگی
🌼🍃ماه عبادت
🌼🍃را پشت سر گذاشتید
🌼🍃ان شاالله عباداتون
🌼🍃قبول حق باشه
🌼🍃وسایه پرمهرخدا در
🌼🍃زندگیتون جاری باشه.🌼🍃
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
✍بعضی آدم ها هستندکه دایما شاکرند. ذکر لبشان "خدایا شکرت" هست. اصلا انگار غم و غصه ندارند.
وقتی به زندگیشان نگاه می کنی خیلی مشکلات هست اما آرامش محض اند. هیچوقت از مشکلاتشان حرف نمی زنند. فقط لبخند و امید. آدم کنارشان قوت قلب می گیرد. بعضی هام نه درست برعکس...همیشه شکایت دارند دائم از وضعشان ناراضی اند. هر جا می نشینند از گرفتاریهایشان حرف می زننداز بدشانسی هایشان.آدم پیش آنها یاد غمهایش میفتد. خداوند شاکراست و بنده های شاکر رنگ خدا هستند.رنگ آرامش،زشتیها را میپوشانند.بدی ها را نادیده می گیرند. سختی ها را رد می کنند.
💥و باور دارند که آخرش آسانی است. چون خداوند فرموده:"حتما آخرش آسانی است".آدمای شاکر خدا را واقعا باور دارند. بیاییدما هم به رنگ خدا باشیم
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
چقدر صبح ☀️
دوست داشتنی است
در بهار و بارش باران
و نسیمی خنک،
نفس عمیق میکشم
و روزم را آغاز میکنم،
و به شکرانه هر آنچہ
خدایم داده شادمانم
خدایا شکرت برای شروع دوباره
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
❖
داستان کوتاه بسیار زیبا🌼🍃
پدر و پسری مشغول قدم زدن در کوه بودند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد ،به زمین افتاد و ناخودآگاه فریاد کشید: آی!
صدایی از دوردست آمد : آی !
پسرک با کنجکاوی فریاد زد: که هستی ؟
پاسخ شنید: که هستی ؟
پسرک خشمگین شد و فریاد زد : ترسو !
باز پاسخ شنید : ترسو !
پسرک با تعجب از پدرش پرسید: چه خبر است ؟
پدر لبخندی زد و گفت: پسرم ، توجه کن . بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی.
صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی.
پسرک باز بیشتر تعجب کرد ، پدر توضیح داد: مردم می گویند که این انعکاس کوه است ، ولی در حقیقت ، این انعکاس زندگی است . هر چیزی که بگویی یا انجام دهی ، زندگی آن را عینأ به تو برمی گرداند.
اگر عشق را بخواهی ، عشق بیشتری در قلبت به وجود می آید و اگر به دنبال موفقیت باشی ، حتما به دست خواهی آورد.
هر چیزی را که بخواهی زندگی ، همان را به تو خواهد داد.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وعده قرآن درباره سرنوشت نبرد جبهه حق با #اسرائیل چیست؟
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🌸🍃
📗 #داستان_کوتاه_واقعی
#بسیار جذاب و خواندنی 👌
♻️ آیت الله شبیری زنجانی: مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت. از جمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم و راست می گفت چون تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی در مجمع ما آمد. دوستم سید موسی صدر - بعدها : امام موسی صدر- گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن. مرتاض گفت درون آن سینی بنشین. ما با خود فکر کردیم سید موسی حالا وردی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد ما سید موسی صدر را سرزنش کردیم که این چه کاری بود کردی؟ چرا آبروی ماها را بردی. سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم.
🔰 مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی بردیم. ما نگران بودیم که آبرویمان نرود و به استادمان گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق العاده می کند و برخی نمونه هایش را هم ما دیده ایم. علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا انسان را روی هوا بلند می کند. هیچ تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب نشان دهد. مرتاض گفت: به ایشان بگویید می خواهد تا ایشان را بلند کنم؟ وقتی به علامه گفتیم ایشان فرمود انجام دهد. من همینطور که مشغول نوشتن بودم به نوشتنم ادامه می دهم و او کار خودش را بکند ...
🔰 مرتاض مقداری دم و دستگاهش را در آورد و اورادی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علامه هم کماکان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود و مشغول نوشتن . مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پایین انداخته و مشغول نوشتن شد.
مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری می خواند که ما نمی فهمیدیم و اداها و اطواری هم در می آورد. مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد.
🔰 مرتاض که آثار ناراحتی در چهره اش موج می زد و عصبی هم شده بود که نتوانسته بود علامه را از زمین بلند کند باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علامه در مرحله سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. مرتاض پا شد و وسایل خود را جمع کرد و با سراسیمه گی و التهاب بیرون رفت . برخی از ماها پی اش رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟
🔰 با عصبانیت گفت من تمام نیرو و توان خود را بکار گرفتم تا روح وی را تسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ونهایتا ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد و کارهایم نقش بر آب . به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض روح شوم. مثل اینکه کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود خفه شوم. دفعه ی دوم سعی بیشتری کردم ولی ایشان با یک نگاه کوتاه دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم نهایت درجه ی تلاشم را و هر چه بلد بودم به کار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار هم جوری نگاه کرد که احساس خفگی و اینکه کسی گلوی مرا می فشرد از دو دفعه ی قبل بیشتر شد و این بود که فهمیدم این روح را نمی توان تسخیر کرد و خیلی عظمت دارد ...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مباحث مهدویت در کتب اهل #سنت بیشتر از کتب شیعیان است
#استاد_طبسی
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
❤امام صادق عليه السلام:
🔹پدرم مرا به سه چيز #ادب آموخت و از سه چيز #نهی فرمود.
🔹سه نكته #ادب اين بود كه فرمود:
👈فرزندم! هركس با دوست بد بنشيند سالم نمى ماند
👈و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان مى شود
👈و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود مورد بدگمانى قرار مى گيرد (زير سؤال مى رود)
🔹و آن سه چيز كه مرا از آن #نهى فرمود:
👈دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد
️ 👈و با كسى كه از مصيبت ديگران شاد مى شود
👈و دوستی با سخن چين.
📚 تحف العقول ص376
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
⁉️چرا نسبت به دین، اینقدر #تمسخر و استهزاء انجام میگیرد؟
⁉️ چرا دین اینقدر نیاز به #تبلیغ و تبیین دارد؟
⁉️ چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و #استهزاء انجام میگیرد؟
⁉️ چرا بعضیها حرفهای دینی را مسخره میکنند و گاهی دینداران را #نادان یا غیرعاقل تلقی میکنند؟
👈پاسخ این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک #موجود_عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمیبیند. لذا وقتی دین میخواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، بهسادگی درک نمیشود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد.
👈دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد #سطحینگر و عقلهای اندک و کوچک، دستورات دین را نمیفهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضیها روزه را مضر میدانستند!
👈دین مقولۀ بسیار هوشمندانهای است لذا آدمهای باهوش دینداری میکنند. یکروزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دینداری کند میگویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بیدین باشد میگویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور میشود، جز آدم نادان! (...إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰)
👈دین چون حرفهای عمیق میزند، گاهی تنها میماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها میماند و حرفش را نمیفهمند و حتی او را مسخره میکنند!
👤استاد #پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۰
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🌸امام حسین (ع) فرمودهاند:
حضرت مهـدی (عج) دارای غیبتی است که گروهی در آن مرحله #مرتد میشوند.
گروهی ثابت قدم میمانند و اظهار خشنودی میکنند.
افراد مرتد به آنها میگویند: این وعده کی خواهد بود، اگر شما راست گو هستید؟
(منظور از وعده ظهور حضرت مهدی (عج)است)
ولی کسی که در زمان غیبت در مقابل اذیت و آزار و تکذیب آنها #صبور باشد، مجاهدی است که با شمشیر در کنار رسول خدا (ص) جهاد کرده است.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
⁉️چرا نسبت به دین، اینقدر #تمسخر و استهزاء انجام میگیرد؟
⁉️ چرا دین اینقدر نیاز به #تبلیغ و تبیین دارد؟
⁉️ چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و #استهزاء انجام میگیرد؟
⁉️ چرا بعضیها حرفهای دینی را مسخره میکنند و گاهی دینداران را #نادان یا غیرعاقل تلقی میکنند؟
👈پاسخ این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک #موجود_عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمیبیند. لذا وقتی دین میخواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، بهسادگی درک نمیشود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد.
👈دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد #سطحینگر و عقلهای اندک و کوچک، دستورات دین را نمیفهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضیها روزه را مضر میدانستند!
👈دین مقولۀ بسیار هوشمندانهای است لذا آدمهای باهوش دینداری میکنند. یکروزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دینداری کند میگویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بیدین باشد میگویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور میشود، جز آدم نادان! (...إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰)
👈دین چون حرفهای عمیق میزند، گاهی تنها میماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها میماند و حرفش را نمیفهمند و حتی او را مسخره میکنند!
👤استاد #پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۰
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯