eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
9.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مهم‌ترین مشکل خانواده‌ در ایران 👈🏻 تا این مسئله حل نشود؛ توصیه‌های اخلاقی هم اثر نخواهد کرد ... #تصویری #خانواده @besoye_zohor
🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸 👌🏼یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ــــگر 🔆امیر المومنین(ع) می فرمایند:👇🏼 و صاحب این امر طرد شده و آواره ست !! 👌🏼خوبه که آدم در خلوتهای خودش بنشیند و فکر کند، که چرا امام زمان ما باید طرد شده و آواره باشد😔 چرا؟! ⁉️چرا باید دوتا از صفت های امام زمان(عج) ″طرید و شرید″ باشند .!! یعنی در خانه های ما جایی برای امام زمان(عج) نیست ! 😔 یعنی ما باید شبانه روز به هر چیزی فکر بکنیم! جزء خود آقا! این معرفت است ! این خوش انصافی است!؟😔 🎁رفیقت یک کادو به تو می دهد، تا آخر عمر شرمنده اش هستی ! امام زمانت که روزی صد بار برای تو دعا می کند چرا به او کادو نمی دهی !؟ چرا برایش کار نمی کنی!😔 ⁉️چرا نباید در برابر امام زمانمان حالت مسئول بودن پیدا بکنیم !؟ طرد شد ه است ، آوارست !!😭 ⁉️پس کی می خواهیم ایشان را به سمت خانه هایمان بیاوریم؟ کی می خواهیم حرکت کنیم تا ایشان به سمت ما بیاید! آقا بارها و بارها می خواهد به سمت ما بیاید! ما خودمان را از ایشان دور می کنیم !! تا کی؟! وقتش نیست که برگردیم..!❓❓❓❓❓ 👈🏼«أَﻟَﻢْ ﯾَﺄْنِ ﻟِﻠﱠﺬﯾﻦَ آﻣَﻨُﻮا أَنْ ﺗَﺨْﺸَﻊَ ﻗُﻠُﻮﺑُﻬُﻢْ لِذِکْرِ اللّٰه.ِ.» آیا وقتش نرسیده که قلب های مؤمنین برای ذکر خدا و یاد خدا خاشع بشود! ⁉️کی وقتش می شود!؟ کی قرار است به سمت امام زمان (عج) برویم ! کی قرار است برای امام زمان(عج) ترک گناه بکنیم! کی قرار است که به خاطر امام زمان(عج) کینه هایی که بین خودمان است را دور بیندازیم..!؟ ⁉️کی قرار است برای خوشحالی صاحب الزمان(عج) قهرهایمان را تبدیل به آشتی کنیم..!؟ 😔 ⁉️کی قرار است برای ظهور و خوشحالی امام زمان (عج) حرکت کنیم و زمینه سازی کنیم..!؟ کی..! ؟طرد شده و آوارست !! کی می خواهیم دست بکار بشویم ..!؟ ماهی را هر وقت از آب بگیری تازست ! از همین امروز شروع کنیم برای امام زمانمان کار کنیم ..! 🎤استاد احسان عبادی 🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸
✨﷽✨ 🔵‍ رفع چشم زخم در روایات 🔵‍ ✅ در روايات را ه هاي خنثي كردن اثر چشم زخم هم بيان شده است كه برخي از آنها اشاره مي شود : ❶ ياد كردن خداوند؛ از امام صادق علیه السلام روايت شده است: «هر كس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شود، خدا را ياد كند؛ زيرا وقتى خداوند را به ياد آورد ضررى به برادر مؤمنش نمے‏رسد» ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❷ گفتن «تبارك اللّه‏ احسن الخالقين» امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى كه چيزى از برادرش او را متعجب ساخت اين جمله را بگويد، زيرا چشم‏زخم حق است»، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❸ گفتن «آمنتُ باللّه‏ و صلى اللّه‏ على محمد و آله» پس از آن اثر چشم‏ زخم خنثى مے‏گردد. ❹ قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشم‏خوردن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ج۹۲ ❺ نوشتن سوره‏هاى «حمد»، «اخلاق»، «ناس»، «فلق» و «آية‏الكرسى» در ورقه‏اى و به همراه داشتن آن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❻ قرائت سه مرتبه ذكر «ماشاءاللّه‏ لاحول ولا قوة الا باللّه‏ العلى العظيم» به هنگام ترس از چشم خوردن يا چشم زدن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❼ حرز امام جواد و يا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روايت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدى‏ها و هر چه كه انسان از آن مى‏ترسد مفيد است، ⇦بحار، ج۵۰، ص۹۸ ❽ درخصوص انگشتر عقيق هم رواياتى وارد شده كه انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مے‏كند، ⇦وسائل الشيعه، ج ۵، ص۹۰-۸۹ ‌
✨﷽✨ ‍ ✍پیامبر اکرم (ص) فرمودند : هرکس دوست دارد تا سوار بر کشتی نجات شده و به ریسمان محکم تمسک جوید و به ریسمان متین خداوند چنگ زند ، پس باید ولایت علی علیه السلام را پذیرفته و به هادیان از اولادش اقتدا کند. 📚شواهد التنزیل ج۱ ص۱۳۰ ابن عباس نقل می کند که ما نزد پیامبر "صلی الله علیه و آله" بودیم که مردی اعرابی وارد شد و به ایشان عرض کرد : ای رسول خدا! از شما شنیدم که می فرمایی : 《وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه》ریسمان خدا که باید به آن چنگ زنیم چیست؟ پیامبر اکرم (ص) در این هنگام دستش را بر دست علی "علیه السلام" زد و فرمودند : به این مرد تمسک جویید که او ریسمان محکم خداست. 📚ِینابیع الموده ص۱۱۹ باب۳۹ اَلْحَمدُلِلّه اَلذی جَعَلَنا مِنَ اَلْمُتِمَسِکینَ بِوِلایَهِ مُولانا اَمیرُاَلْموُمِنین عَلی اِبْنِ اَبیطالِب عَلَیهِ اَلْسَلام وَ اَلْاَئِمَهِ اَلْمَعْصوُمینَ عَلَیْهِمُ اَلْسلام شکر خداوندی را که ما را از چنگ زنندگان به ولایت مولانا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام قرار داد. ‌@besoye_zohor
✍شهید چمران خـدایــا... مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان مےکنم بــبـخـــش! ❖اللهم اغفرلی کل ذنبٍ اذنبته❖ خدايا! بيامرز همه گناهانى را كه مرتكب شدم. 💠: @besoye_zohor
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃💠 دلتون برای تنگ شده بود؟ 😍😍😍 اینم 👇👇 🔴به من می گویند چرااز آیت الله العظمی خامنه ای تعریف میکنید؟! زمان ظهور حضرت نزدیک شده. ‼️سخنان آیت الله کربلایی سید احمد نجفی 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @besoye_zohor
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همه تفاوت بین زن و مرد و دختر و پسر وجود داره.. پس چرا خانمها دوست دارن به خودشون ظلم کنن!؟ @besoye_zohor
💌 نشانه‌اخلاص، تبلیغ محبوب @besoye_zohor
✍رسول خدا(ص) فرمود: «کسی در راه حاجت مؤمن تلاش کند، گویا نُه هزار سال خدا را عبادت کرده است؛ در حالی که روزها را روزه و شبها را در حال قیام (نماز) بوده است» 📚بحارالانوار،ج۷۱،ص۳۰۲،ح۴۰ 👌این ثواب عجیب یعنی تا میتوانی دستگیر مردم باش نه مچ گیر 💠: @brsoye_zohor
✅با امام زمانت سخن بگو ✍شخصی به امام هادی علیه السلام از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید : مولای من ؛ من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که حاجات و مشکلاتی دارم چه کنم ؟ حضرت در جواب او نوشتند : «إِنْ كَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَيْک» هر گاه به ما نیاز داشتی ، لبت را حرکت بده و سخنت را بگو ما از شما دور نيستيم... 📚بحارالانوار ج۵۳ ، ص۳۰۶ ⏰ @besoye_zohor
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #142 رمان سجاده صبر🍃 سهیل که نگران قلبش بود، فورا فاطمه رو توی ماشین گذاشت و ماشین رو روشن کرد
قسمت #‭143‬ رمان سجاده صبر 🌷🍀 به سمت ماشین میرفت که دستی قدرتمند بازوشو گرفت. انقدر قدرت اون دست زیاد بود که تقالش بی نتیجه مونده بود، برگشت به سمت سهیل که داشت با جدیت نگاش میکرد و گفت: ولم کن اما سهیل با خشونت کشیدتش و به سمت صخره همیشگی حرکت کرد، تالش فاطمه بی نتیجه بود، نمی تونست از دستش فرار کنه، برای همین بی میل به سمتش کشیده میشد. به صخره که رسیدند سهیل فاطمه رو به سمت شهر چرخوند و خودش هم پشتش و به همون سمت ایستاد و محکم کتفهای فاطمه رو نگه داشت، اونقدر دستش قوی بود که فاطمه هیچ اراده ای نداشت، جفتشون به سمت شهر بودند و نگاهشون به اون همه رنگ و دغدغه و زندگی، بعدم خیلی محکم گفت: خوب نگاه کن فاطمه. چی میبینی؟ فاطمه چیزی نگفت، سهیل داد زد: سکوت بسه، جواب بده، چی میبینی؟ فاطمه که از داد سهیل ترسیده بود، با صدایی که از ته چاه می اومد گفت: هیچی فشار دست سهیل هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد و فاطمه از درد به خودش میپیچید، گفت: دستام داره میشکنه سهیل - اگه میخوای نشکنه جواب بده، از سکوتت خسته شدم، حرف بزن، فقط حرف بزن، چی میبینی؟ -... آخ ... سهیل ... شهر رو میبینم -اما من دارم توی این شهر زندگی رو میبینم، تو نمیبینی؟ ... فاطمه به جون ریحانه قسم اگر بخوای اینجام سکوت کنی جفت دستاتو خودم میشکنم... پس حرف بزن ... فاطمه که از درد گریش گرفته بود، گفت: چی میگی سهیل؟ ... -وقتی حرف نمیزنی یعنی داری خودتو میکشی، وقتی درد و دل نمیکنی یعنی خطر، یعنی داری همش رو میریزی روی اون قلب بیمارت ... وقتی حرف نمیزنی دیوونم میکنی، حرف بزن ... اینجا و این شهر همش داره به من زندگی رو نشون میده، زندگی ای که با علی یا بی علی داره راه خودش رو میره ... اینا همون حرفهاییه که خودت هم با ورش داری ... پس چته فاطمه؟ فاطمه زار زد: دیگه خسته شدم سهیل، خسته شدم ... دیگه خسته شدم ... صدای گریش بلند شد ... سهیل محکم گفت: -از چی؟ از من؟ از زندگی؟ یا از خدایی که اینقدر بدبخت آفریدتت؟ -از هیچ کدوم... سهیل فریاد زد:پس از چی؟