eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
9.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴منو دریاب /َ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ 🎥وقتی تو خیابون‌های تهران مردم امام رضا (ع) رو زیارت میکنن!👆 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽آیا #خانم ها می‌توانند جزو یاران حضرت #مهدی عجل اللہ باشند؟ 📣 #استاد_محمدی 💥ببینید و انتشار دهید بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه ◀️ #قسمت_شصت_و_یکم ✍🏻توی کوچه می پیچد و می گوید: _خلاصه این مدت که نبودی خیلی چیزا عوض
📙 ◀️ ✍🏻نمی دانم چند دقیقه شده که در آغوشش گم شده ام.به صدای قلب ضعیفش گوش می دهم و جان دوباره می گیرم. اینجا امن ترین جای دنیاست سرم را می بوسد و برای هزارمین بار می پرسد: _خوبی بابا؟ +پیش شما که باشم خوبم _چطور انقدر بی خبر؟ +به لاله گفته بودم _هیچ وقت فکر نمی کردم که دخترم از خونه و زندگیش... نمی گذارم حرفش را تمام کند،از او فاصله می گیرم و نگاهش می کنم +بابا جون،من به اندازه ی روزای عمرم خطا کردم،از همه بدترشم همین دور شدن از شما بود. چشمش چرخی روی صورتم می زند،به دست های بدون لاکم نگاه می کند و بعد روسری بلندی که سرم کرده ام _چی شده که انقدر عوض شدی پناه؟ سکوت می کنم و ادامه می دهد: +انگار دارم خواب می بینم،خواب می بینم که برگشتی!خواب می بینم که شبیه هیچ وقت نیستی،که از خطاهات حرف می زنی و غم دور شدنت خودتی بابا؟ _خودشه دایی جون،من قبل از شما اینا رو پرسیدمو به نتایج مثبتی رسیدم.فکر کنم باید براش جشن پروانگی بگیریم پدر دست دور شانه ام می اندازد و به لاله می گوید: +جشن چی؟علیک سلام _وای ببخشید سلام...پروانگی!همینجوری به فکرم رسید.آخه نگاش کنید چه ناز شده... +تو که از اومدنش باخبر بودی چرا نگفتی دایی؟ _سفارش کرده بود نگم +ما نامحرمیم یا ترسیدی پشیمون بشی؟ _هیچ کدوم بابا...فکر کن بی دلیل بوده +والا!آخه این پناه کی و کدوم کارش دلیل داشته دایی؟چه توقعاتی دارید شما... به شوخی های لاله لبخند می زنم اما می بینم که پر بیراه هم نگفته.انگار تا می توانستم به همه چیز پیله کرده بودم و جز تنهایی نصیبی نداشتم ولی حالا مثل کرم ابریشمی که پیله های تنیده بر جانش را پاره می کند به شوق پرواز، پروانه شدم! شاید هم قرار بود که باشم... پر از تردیدم و پر از حس های جدید، هنوز تا پروانه شدن فاصله هاست با شامی که افسانه قبل از رفتنش درست کرده بود بزممان کامل می شود.ظرف ها را جمع می کنیم که پوریا می گوید: +ایول بالاخره فردا یه قرمه سبزی می زنیم _چی شده تو که اهلش نبودی؟ +از بس که مامان درست می کرد.ولی از وقتی تو رفتی گفت دلم نمیاد بوی قرمه بپیچه و پناه نباشه که بهونه ی زود آماده شدنش رو بگیره،اصلا از گلوی هیچ کدوممون پایین نمیره.خلاصه که خیلی وقته نخوردیم.تازه دوبارم که رفتیم خونه عمه بهمون کباب و چلومرغ داد _چشمتو بگیره پوریا،بده کباب؟ +نه دخترعمه ولی قرمه سبزی یه اصل و اصول دیگه ای داره... تعجب کرده ام و خجالت می کشم که به چشم های پدر نگاه کنم.بشقاب خالی ام را بر می دارم و به آشپزخانه پناه می برم یکی از عکس هایی که پارسال توی باغ گرفته بودم را روی یخچال چسبانده اند چه لب های قرمزی و چه چشم های خمار از سنگینی آرایشی! _اینم افسانه زده!اما خبرم نداشته که تو قراره بیای +لاله مگه میشه زن بابا باشیو دلتنگ بشی؟ _بی انصاف اون بزرگت کرده غرورم هنوز هم شعله می کشد و می خواهم انکار کنم شانه بالا می اندازم و می گویم: +کمم اذیتم نکرده _تو چی؟کم آتیش سوزوندی براش؟ +من بچه بودم _الانم بچه ای که نبودنش برات خبر خوشه؟ +حرف تو دهنم نذار!اینو تو گفتی نه من _خیلی خب،یه وقتایی سر و کله زدن با تو آدمو دیوونه می کنه منم حوصلشو ندارم،اون سماور رو روشن کن یه چای با این شیرینی های تر بزنیم. پیچ سماور را می چرخانم که از توی سالن داد می زند: +ببین آب داشته باشه نسوزه و فکر می کنم من چقدر توی این خانه دست به سیاه و سفید نزدم و فقط دستور دادم!چقدر بهانه گرفتم و پر توقعی کردم من حتی درست و حسابی جای ظرف ها و ادویه جات و حبوبات و را بلد نبودم!افسانه گاهی وقت ها که مریض می شدم حتی مشق هایم را هم می نوشت... از یادآوری گذشته، روز به روز خجول تر می شوم.اگر دست خودم بود پاک کنی بر می داشتم و خیلی از جاهای زندگیم را پاک می کردم! دیر وقت شده و هنوز افسانه نیامده خسته ی راه بودن را بهانه کرده ام و روی تخت اتاقم خوابیده ام لاله روی زمین جا پهن کرده و طوری خوابیده که انگار او مسافرت بوده... از پنجره به تیربرق توی کوچه نگاه می کنم.چه شب هایی که با این تیر چوبی تا صبح درددل نکردم و اشک نریختم. صدای باز شدن در می آید و می فهمم که افسانه برگشته چشمم را می بندم چون نمی دانم باید چه واکنشی داشته باشم حرف های لاله و پوریا توی گوشم هست و وجدانم هم خیلی بد موقع بیدار شده صدای پچ پچ ریزی می شنوم و بعد در اتاق با ناله ای باز می شود. "الهی شکر" زیرلبش را حس می کنم. نزدیک می شود و من دلهره می گیرم.کنار تخت می نشیند؛بوی عطرش را فراموش نکرده بودم! نفس عمیقی می کشد و بعد دستی لابه لای موهایم چرخ می خورد. 📝نویسنده: الهام تیموری ⏪ .... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ای کاش حرم بودم ومهمان توبودم ◾️مهمان تووسفره احسان توبودم ◾️یک پنجره فولاددلم تنگ توآقاست ◾️ای کاش که زوارخراسان تو بودم😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 این طرف اعمال کج، آن طرف ورد و دعا این طرف غیبت، دروغ آن طرف #مهدی_بیا!!! ما ز نسل کوفه ایم بی تعهد، بی وفا 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
4_5987612133532108039.mp3
3.78M
🎧🎧 👆 آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🔹 🔹
🍃🌸 ✨پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر گاه خواستى دعا كنى، پيش از آن، نمازى بخوان يا صدقه اى بده يا كار خيرى بكن يا ذكرى بگو 📚مستدرك الوسائل، ج ۵، ص ۱۹۹ بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشای راز پنهان از شهادت پیامبر از استاد رائفی پور 🚨اگر میخواهید راز واقعی شهادت پیامبر را بدانید کلیپ بالا را مشاهده کنید. با تشکر بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
🔴چرا امام حسن ع با معاویه صلح کرد؟ ⬅️فلسفه ی صلح امام حسن علیه السلام با معاویه #قسمت اول 📝 سدی
🔴فلسفه ی صلح امام حسن علیه السلام با معاویه ⬅️چرا امام حسن ع با معاویه صلح کرد؟ دوم 📝عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ سَدِیرِ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَقِیصَا قَالَ: لَمَّا صَالَحَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع مُعَاوِیَةَ بْنَ أَبِی سُفْیَانَ دَخَلَ عَلَیْهِ النَّاسُ فَلَامَهُ بَعْضُهُمْ عَلَی بَیْعَتِهِ فَقَالَ الْحَسَنُ ع وَیْحَکُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِی عَمِلْتُ خَیْرٌ لِشِیعَتِی مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنِّی إِمَامُکُمْ وَ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَدُ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَیَّ قَالُوا بَلَی قَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ کَانَ ذَلِکَ سَخَطاً لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ ع إِذْ خَفِیَ عَلَیْهِ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ وَ کَانَ ذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ حِکْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِی یُصَلِّی خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ ع فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُخْفِی وِلَادَتَهُ وَ یُغَیِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَاکَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِی الْحُسَیْنِ ابْنُ سَیِّدَةِ الْإِمَاءِ یُطِیلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِی غَیْبَتِهِ ثُمَّ یُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِی صُورَةِ شَابٍّ ابْنِ دُونِ الْأَرْبَعِینَ سَنَةً ذَلِکَ لِیُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ. 📌 از ابوسعید روایت می‌کند که گفت: هنگامی که حسن بن علی بن ابیطالب با معاویة بن ابوسفیان صلح کرد مردم بحضور آنحضرت مشرف شدند و بعضی از ایشان آن بزرگوار را به جهت این بیعتی که کرده بود و نمودند. ⬅️ امام حسن علیه السلام می‌فرمود: بر شما! شما نمی دانید که من چه عملی انجام داده ام، به خدا قسم این عملی که من انجام دادم از آنچه که آفتاب بر آن طلوع و غروب می‌کند بهتر خواهد بود. آیا نمی دانید من طبق فرموده ی پیامبر صلی الله علیه و آله امام الاطاعة شما و یکی از دو بزرگ جوانان اهل بهشت می‌باشم!؟ گفتند: چرا. فرمود: آیا نمی دانید موقعی آن کشتی را سوراخ نمود و آن دیوار را تعمیر کرد و آن کودک را کشت حضرت موسی برای این اعمال بر او خشم نمود و این خشم به جهت این بود که حضرت موسی از و ی کارهای خضر بی اطلاع بود، ولی این رفتارهای خضر نزد حضرت پروردگار نیکو و پسندیده بود. آیا نمی دانید هیچ یک از ما خاندان نیست مگر اینکه بیعتی از سرکش و زمانه ی وی بر گردنش خواهد بود غیر از صلی الله علیه و آله که حضرت عیسی بن مریم پشت سر او نماز خواهد خواند. زیرا خدای توانا ولادت حضرت قائم را مخفی و خود آن بزرگوار را غائب خواهد نمود تا وقتی خروج کند کسی برگردن آن حضرت بیعتی نداشته باشد. این قائم از نهمین فرزندان برادرم امام حسین و پسر بهترین کنیزان خواهد بود. وقتی غائب شود خدا عمر او را طولانی می‌نماید. سپس وی را به قدرت کامله ی خود به صورت که کمتر از چهل سال داشته باشد ظاهر می‌کند. خدا این عمل را بدین لحاظ انجام می‌دهد که دانسته شود او بر هر چیزی دارد. 📙احتجاج ص۱۴۸ ادامه دارد بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیفی زیبا از امام رضا (علیه السّلام) در سریال ولایت عشق... شهادت مظلومانۀحضرت شمس الشّموس، انیس النفوس، سلطان أرض طوس، امام علی بن موسی الرّضا(ع) برپیروان قرآن وعترت وولایت، تسلیت وتعزیت باد. بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
🔴فلسفه ی صلح امام حسن علیه السلام با معاویه ⬅️چرا امام حسن ع با معاویه صلح کرد؟ #قسمت دوم 📝عَنْ ح
⚫️چرا امام حسن ع با معاویه صلح کرد؟ ⬅️فلسفه ی صلح امام حسن علیه السلام با معاویه سوم 📝 از زید بن وهب روایت می‌کند که گفت: هنگامی که در مدائن به امام حسن نیزه زده شد من در حالی که آن حضرت از فشار درد می‌نالید بحضورش مشرف شدم و گفتم: یابن رسول الله! تو چه صلاح می‌دانی، زیرا مردم متحیر و سرگردانند!؟ فرمود: به خدا قسم که معاویه برای من از این مردم بهتر است. این مردم گمان می‌کنند شیعیان منند، ولی در صدد کشتن من بر می‌آیند، اثاث و لباس سفرم را به غارت می‌برند، اموال مرا تصاحب می‌نمایند به خدا قسم اگر من از معاویه تعهدی بگیرم که خون خود را حفظ کنم و اهل و عیالم را در امان بدارم بهتر از این است که آنان مرا بقتل برسانند و اهل بیتم از بین بروند. به خدا قسم اگر من با معاویه نبرد نمایم اینان مرا می‌گیرند و مرا به معاویه می‌کنند. ⬅️به خدا قسم اگر من با معاویه صلح و سازش نمایم و محترم باشم بهتر از این است که من کشته یا اسیر گردم، با این که منتی بر من نهاده شود و تا آخر دهر برای بنی هاشم عیب و عار باشد و معاویه دائما بر زنده و مرده ی ما منت بگذارد. 📝راوی می‌گوید: من به آن حضرت گفتم: یابن رسول الله! آیا شیعیان خود را نظیر گوسفندانی بدون شبان واگذار می‌نمائی!؟ فرمود: چکنم: من از موضوعی که به وسیله ی افراد مورد وثوق وی به من رسیده آگاه می‌باشم. یک روز امیرالمؤمنین علیه السلام در حالی که خوشحال بودم به من فرمود: ای حسن! آیا خوشحالی؟ چه حالی خواهی داشت در آن موقعی که پدر خود را کشته بنگری؟ چه حالی خواهی داشت در آن هنگامی که متصدی امر شوند و امیر آنان شخصی است که گلوی او و روده هایش گشاده می‌باشند، وی می‌خورد ولی سیر نمی شود در حالی می‌میرد که در آسمان یاوری و در زمین پوزش پذیری نخواهد داشت. او بر شرق و غرب مستولی خواهد شد، بندگان در مقابل وی می‌شوند و او طولانی خواهد شد، وی و گمراهی هائی به یادگار می‌گذارد، حق و سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را پایمال می‌نماید. 📌 مال خدا را به دوستداران خویشتن تقسیم می‌کند، و افرادی را که سزاوار آنند از آن ممنوع می‌نماید. در زمان سلطنت معاویه ذلیل و تقویت خواهد شد. معاویه مال خود را به یاران خویشتن می‌دهد، بندگان خدا را و زرخرید قرار خواهد داد. در زمان سلطنت وی حق از بین می‌رود و باطل ظاهر می‌شود، مردمان نیکوکار مورد قرار می‌گیرند، هر کس با او درباره ی حق دشمنی کند کشته خواهد شد، هر کسی که راجع به تقویت باطل با وی دوستی نماید جائزه خواهد گرفت. 📝 بدین منوال خواهد بود تا این که خدا مردی را در که روزگاری است سخت مبعوث می‌نماید و او را به وسیله ی ی خود تأیید می‌کند انصار و یاران وی را نگاهداری می‌نماید، او را به وسیله ی آیات و معجزات خود می‌دهد وی را بر زمین ظاهر و مسلط می‌کند تا این که مردم خواه ناخواه مطیع و منقاد او شوند، او زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد پر از و و نور و برهان خواهد کرد، عرض و طول شهرها برایش مطیع شوند، حتی کافری نیست مگر این که ایمان می‌آورد و تبه کاری نیست مگر این که نیکوکار خواهد شد، درندگان در زمان سلطنت او صلح و سازش می‌نمایند، زمین خود را می‌رویاند آسمان خود را فرو می‌ریزد، گنج‌ها برای او ظاهر خواهند شد، مدت چهل سال مالک شرق و غرب خواهد شد، به حال کسی که روزگار او را درک کند و سخن وی را بشنود. 📙 احتجاج ص۱۴۸ 🔘ادامه دارد بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯