❣🌻❣
🌻❣
❣
✅اولین جمله امام زمان پس از ظهور
✍امام باقر علیه السلام فرمودند:
نخستین جمله ای که مهدی(عج) پس از ظهور خود بر زبان می آورد، این آیه است: بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ سپس می گوید: منم بقیة الله و حجت و خلیفه خدا در میان شما. پس از آن، هیچکس بر او سلام نمیکند، مگر به این عبارت: السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه.
📚کمال الدین، ج۱، باب۳۲، ح۱۶
🍃 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🍃
❣
🌻❣
❣🌻❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 زیارت حضرت ولی عصر(عج)
در روز جمعه
چنددقیقه وقت بذاریم برای...
زیارت امام زمان (عج)❣
#کلیپ_مهدوی
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روضهای برای خانمها ...
🔻جاده نجف-کربلا
#اربعین
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت 99رمان سجاده صبر داره، چرا قبول کردی آخه ... فاطمه ... زندگیم ... شیدا و برتری طلبیش .... همه ا
قسمت 100 رمان سجاده صبر
وای سهیل... خفه شدم ... مگه من عین تو دهنم اندازه گاو باز میشه ... میخوای لقمه بگیری واسه زنت اندازه دهنش
بگیر ...
-دهن شما زیادی بزرگه، اون قدر که آدم هر جا تو زندگیش کم بیاره باید بیاد اینجا شما دهنتو باز کنی و حرف
بزنی... خوب نگفتی؟
فاطمه که به زور داشت لقمه رو قورت میداد گفت: اگه تو اون مونده باشی که کارت زاره، برو یه فکری واسه خودت
بکن
بعد هم خندید و ادامه داد: البته همه آدمها میدونن خط مستقیم کجاست، اما یه سری ها نتونستن نقاله مناسب رو
پیدا کنن تا بتونن با زاویه صفر درجه روی خط مستقیم حرکت کنن...
سهیل گفت: میشه بهم نقاله بدی؟
-میشه 254 هزار تومن
بعد هم خندید، سهیل با دهن پر نگاهی به فاطمه انداخت و گفت: او ... چه خبره، یک نقاله خواستیم ها ...
صدای علی که با چشمهای خواب آلو جلوی در آشپزخونه ایستاده بود اونا رو به خودشون آورد: سالم
سهیل گفت: به به، شیر پسر خودم، صبح عالی متعالی، بیا که مامانت همه املتها رو خورد
فاطمه هم بلند شد و در حالی که علی رو میبوسید به سمت دستشویی هدایتش کرد و گفت: عزیز دلم انقدر املت
نخور، امروز ناهار خونه مامانت دعوتیم غذا نمیخوری ناراحت میشن.
-معده من ظرفیتش زیاده، کجا رفتی؟ داشتیم حرف میزدیم با هم ها... راسته که میگن بچه عزیز تر از شوهره ...
فاطمه در حالی که در دستشویی رو میبست گفت: میخوای تو ام ببرمت دست و روتو بشورم؟
-ما که بدمون نمیاد...
بعد هم داشت میخندید که یکهو یک لیوان آب رو صورتش خالی شد، خندش توی دهنش خشک شده بود، به زور
چشماش رو باز کرد و دید فاطمه با یک لیوان توی دستش رو به روش ایستاده و با چشمهای مشتاق داره نگاهش
میکنه، سهیل گفت: دستت درد نکنه، حسابی احساس تمیزی میکنم
-فقط یک چیزی، آب دم دستم نبود که صورتت رو بشورم، این لیوان چایی شیرین اولین چیزی بود که به دستم
رسید...
💢 آقا امام صادق(ع):
🍃پولی که خرج زیارت حسین(ع) شود، برمیگردد.
🔰آقا امام صادق(ع) در مورد زیارت مزار آقا امام حسین(ع): هر كه او را زيارت كند، خداوند نيازهايش را برآورد و آنچه از امور دنيا كه برایش اهمیت داشته را كفايت فرمايد و همچنین زيارت امام حسین(ع) رزق بنده را زیاد میکند، و آن چه برای زیارت هزينه كند، بر میگردد.
📕تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۵
#وظايف_شخصی_منتظران؛ (1)
✳️ پیوند با خدا
وظایف شخصی منتظران در بنان و بیان آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔰1. هر منتظری باید اهل پیوند با خداوند بزرگ باشد و ضمن درخواست روزی در ابعاد ذیل، برای درونی كردن و استقرار این صفات در خویش تلاش كند:
🔷أ. توفیق طاعت:
منتظر راستین هم اهل اطاعت خدا، پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و امام معصوم(علیهالسلام) است و هم توفیق چنین فرمانبری را همواره از خدای سبحان می خواهد: اللّهمّ ارزقنا توفیق الطاعة.
🔷ب. دوری از معصیت:
گناهان، موانع مسیر حركت به سوی خدا و مهمترین عامل سقوط انسان اند، از همین رو منتظر حقیقی امام عصر(عج) باید ضمن درخواست توفیق الهی در ترك گناهان، سعی بلیغ خویش را در تحقق چنین صفتی به كار گیرد. گفتنی است گناهان، هرچند به كوچك و بزرگ (صغیره و كبیره) قسمت شده اند، هر نافرمانی خدای متعالی گناهی بزرگ است: وبُعد المَعصیة.
🔷ج. نیت خالصانه:
اصلاح انگیزه اعمال (نیت) و خلوص هرچه بیشتر از هر شائبه شرك و ریا در جمیع مراتبش، به گونه ای كه چیزی جز اطاعت امر الهی و انجام دادن آنچه موجب رضای حق است در نیت انسان سهم نداشته باشد، ازوظایف اهل انتظار است: وصدْق النیة.
🔷د. شناخت محرّمات الهی:
ترك معاصی، شدنی نیست مگر با شناخت چیزهایی كه خداوند سبحان با حكمت بالغهاش بر بندگانش حرام كرده است. و چون حرام یعنی آنچه دریدن پرده آن روا نیست خواه آن چیز، حق باشد یا دین و یا قانون و یا... منتظری كه محرمات الهی را نشناسد و حریم آن را پاس ندارد، چه بسا به شكستن حریم آنها گرفتار آید، از اینرو شناختن محرمات الهی ضروری است: وعرفان الحُرمة.
📚کتاب امام مهدی، موجود موعود
✨﷽✨
✅شهید شیخ احمد کافی نقل می کرد که:
✍شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم.
💭لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین. رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم... فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟ آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند...
💥وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال رهگذری..
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
💠شاید عزرائیل عجله داشته باشد !💠
✍مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان و نماز جماعتش در تهران محل انس بندگان خوب خدا بود . ایشان پس از نماز روایتی می خواند و موعظه ای می کرد و یکی دوتا مسئله شرعی می گفت . یک بار وقتی شب از مسجد به منزل بر میگردد و رساله را می بیند ، متوجه می شود که مسئله شرعی را اشتباه به مردم گفته است .
شبانه راه می افتد و یکی یکی در خانه کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن ها را می شناخت ، می زند و می گوید : آقا من مسائله را اشتباه گفتم و درست آن چنین است . یکی از اهالی می گوید : حاج آقا ، حالا چه عجله ای داشتید ؟ خودتان را به زحمت انداختید . فردا شب بعد نماز تصحیح می کردید و درستش را می گفتید .
آقا شیخ مرتضی زاهد می گوید : عزیزم شما عجله ندارید . شاید حضرت عزرائیل (علیه السلام) عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم ! چنین کسانی همیشه آماده اند . قشنگ زندگی می کنند و چون می دانند راهشان طولانی هست و بدون راهنما نمی توانند این راه بی نهایت را بروند ، دائم مضطر به اولای الهی و متوسل به آنها هستند.
📚مهدویت ، برنامه سمت خدا، مسعود عالی
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت 100 رمان سجاده صبر وای سهیل... خفه شدم ... مگه من عین تو دهنم اندازه گاو باز میشه ... میخوای لق
قسمت 101 رمان سجاده صبر 🌸🍃
سهیل که تازه داشت مزه شیرین چایی رو احساس میکرد، با یک حرکت سریع از جاش بلند شد و فاطمه رو گرفت و
گفت: حاال که اینطور شد، توام مجبوری شیرینیش رو بچشی و بعد هم شروع کرد به بوسیدن لبهای فاطمه.
علی که از دستشویی برگشته بود و با تعجب داشت به سهیل و فاطمه نگاه میکرد با اعتراض گفت: مامان!
فاطمه سهیل رو هل داد و شرمنده نگاهی به پسرش انداخت و گفت: بیا عزیزم، بیا صبحانه بخور
سهیل با لبخند مرموزی آروم گفت: خدارو شکر ریحانه نبود واال تا ته ماجرا رو در میآورد...
بعد هم به سمت ظرف شویی رفت و مشغول شستن صورتش شد
فاطمه با این که سعی میکرد جلوی خندش رو بگیره به پهنای صورتش میخندید.
اون روز سهیل به حرفهای فاطمه فکر کرد، حقیقت زندگی، نقاله، سنجش انحراف ... فاطمه درست میگفت، اون توی
زندگیش حقیقتی داشت که حاال با فکر کردن به اون خیلی راحت میتونست توی این دو راهی تصمیم بگیره، و حاال
میمونه ادامه ماجرا، یعنی رو به رو شدن با عواقب تصمیمش!!!
-تصمیم اشتباهی گرفتی
-جدی؟
شیدا در حالی که محکم روی میز می کوبید فریاد زد: آره، جدی.
سهیل که جا خورده بود اخمی کرد و گفت: مگه اینجا طویلست؟
شیدا همچنان با فریاد ادامه داد: تو هنوز منو نشناختی سهیل، من همون قدر که عاشقت بودم می تونم هزاران برابر
ازت متنفر باشم، کاری نکن که نفرتم رو بهت نشون بدم
-تو اون قدر بدبختی که من پشیزی برات ارزش قائل نیستم، چند سال پیش به خاطر هوسم حاضر شدم صیغت کنم
که برای هفت پشتم کافی بود و بس ، حاالم برام مهم نیست چیکار میکنی، برام مهم نیست چه نقشه ای میکشی، و از
همه مهمتر برام اصال مهم نیست چه احساسی نسبت به من داری ...
بعد هم از اتاق اومد بیرون و در حالی که به سمت ماشینش میرفت با خودش تکرار کرد: آشغال عوضی
شیدا که تمام رگهای صورتش ورم کرده بود و عین لبویی که توی آب جوش قل قل می خوره قرمز شده بود، دوباره
محکم روی میز مشتی زد و با خودش گفت: دیگه تموم شد سهیل، دیگه عشق تموم شد، حاال باید جواب تمام
تحقرهایی که کردی رو بدی، بالیی به سرت میارم که نه تنها از من که از زمین و زمان متنفر بشی. به هر قیمتی شده
بدبختت میکنم ..
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
✍احادیثی ارزشمند از امام حسن علیه السلام
1️⃣ امام حسن عليه السلام : بزرگوارى، احسان كردن داوطلبانه است و دَهِش پيش از خواهش
ميزان الحكمه جلد۱۰ صفحه۸۸
2️⃣ امام حسن عليه السلام :با هيچ كس برادرى مكن تا بدانى كجاها رفت و آمد دارد. چون از حالش به خوبى آگاه شدى و معاشرتش را پسنديدى، بر پايه گذشت از لغزشها و كمك و هميارى در سختيها، با او برادرى كن
تحف العقول : ۲۳۳
3️⃣ امام حسن عليه السلام :سفره دوازده رسم دارد كه هر مسلمانى بايد آنها را بداند: چهار تاى آنها لازم ، چهار تا خوب و چهار تا ادب است. آن چهار تا كه لازمند : معرفت، خشنودى، نام خدا بر زبان آوردن و شكرگزارى است. آن چهار كه خوب است: دست شستن پيش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ، خوردن با سه انگشت [ و نه دو انگشت] و ليسيدن انگشتهاست. اما آن چهار كه از باب رعايت ادب است : خوردن از [غذاى ]جلوى خود، كوچك گرفتن لقمه، خوب جويدن غذا و كمتر نگريستن به صورت ديگران
وسائل الشيعة، ج۲۴، ص ۴۳۱ و۴۳۲
4️⃣ امام حسن عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ چون از روى كرم و رحمت خود فرايض را بر شما واجب ساخت نه بدان سبب بود كه به شما نياز داشت، بلكه از سر مهر و رحمت آن خداوند يگانه به شما بود، تا ناپاك را از پاك جدا سازد و آنچه را در سينه هاى شماست، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شماست، ناب و خالص گرداند
ميزان الحكمه جلد۹ صفحه۱۰۲
5️⃣ امام حسن عليه السلام: آنچه را از دنيا طلبيده اى و بدان نرسيده اى، به منزله آن پندار كه هرگز به انديشه ات خطور نكرده است
ميزان الحكمه جلد۳ صفحه۶۸
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
4_5985796148344915453.mp3
4.09M
💢 عوامل هلاکت انسان...
🔊 آیت الله مجتهدی تهرانی
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯