eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
9.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅چند توصیه کوتاه برای زائران اربعین ✍قبل از عزیمت به طریق الحسین علیه السلام از کسانی که احتمالاً ، سهواً یا عمداً باعث آزردگی خاطرشان شده اید عذرخواهی کنید. حتی الامکان مسیر پیاده‌روی را با وضو باشید، وضو یکی از عوامل مؤثر در جلب رحمت خداوند متعال و داشتن حالِ خوشِ معنوی است، خصوصاً که سرزمین کربلا سرزمین مقدسی است. در طول مسیر اسامی شهدای کربلا را همراه خودتان داشته باشید، ابالفضل العباس،علی بن حسین، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، هلال بن نافع و... این عمل اثر وضعی فوق العاده ای در طول مسیر برایتان به ارمغان می آورد. امام زمان ارواحنافداه یقیناً در آن شلوغی های اربعین حاضرند،مانند حضرت عباس علیه السلام مؤدب باشید و چشمانتان را لایق دیدارشان کنید و چنان باشید که حضرت شما را لایق همراهی بدانند و از اینکه شیعه ای چون شما دارند لبخند رضایت بر لبان مبارک شان نقش ببندد. پياده روی اربعین بزرگترین اجتماع آخرالزمانی ظهور و گستره ترین صحنه از ابّهت لشکر حضرت مهدی عج الله تعالي فرجه الشریف است، پس دعای فرج را با توجه کامل دائماً بر لب داشته باشید و به همسفرهایتان یادآوری کنید. ذکرِ تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیار زیبا موضوع: چرا باید نسبت به امام زمان علاقه داشته باشیم؟ این کلیپ رو کسایی تماشا کنند که عاشق امام زمان عج نیستن!
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #‭107‬رمان سجاده صبر نمیزنه؟!! چطور می تونه همچین مردی رو تحمل کنه ... من باید چیکار کنم ... چط
قسمت سجاده صبر🌸 شایدسرش گرم بشه و بتونه از این مشغولیت فکری رها بشه که دستش خورد به یک پاکت که زیر کشوی کمدش قایم شده بود، یادش نمی اومد پاکت چیه، بیرونش آورد و با دیدن اون سی دی های کذایی دوباره خاطره اون روز و اون تصاویر و اون فیلمها براش زنده شد ... قلبش لحظه ای تیر کشید، اون قدر درد تیرش زیاد بود که سی دی ها از دستش افتادند، روی زمین نشست و محکم به سینش چنگ زد، برای اولین بار بود که همچین دردی احساس میکرد... با خودش تکرار میکرد: نه فاطمه ... نذار چیزی از پا درت بیاره ... طاقت بیار... اما هیچ چیز سر جاش نیست ... هیچ چیز درست نیست ... گریش گرفته بود، اشکهاش سرازیر شد و گفت: از هیچ چیز مطمئن نیستم ... نه سهیل ... نه زندگیم ... نه آیندم ... مشغول شکایت کردن بود که صدای زنگ خونه بلند شد، دست از شکایت برداشت و مکثی کرد ... با اینکه بلند شدن براش سخت بود، اشکهاش رو پاک کرد و لبه تخت رو گرفت، یا علی بلندی گفت و از جاش بلند شد. علی که آیفون توی دستش بود گفت: مامان میگه پست چی ام. فاطمه احتمال میداد باز هم احضاریه برای سهیل باشه، چادرش رو پوشید و آروم از پله ها پایین رفت، پست چی، نامه ای رو بهش داد و ازش امضا گرفت و رفت، فاطمه همون جلوی در روی پاکت رو نگاه کرد، از طرف دادگاه نبود، اتفاقا اسم خودش روی پاکت بود، تعجب کرده بود، در رو بست و به سختی از راه پله ها باال اومد و وارد خونه شد. پاکت نامه رو باز کرد که دید دو تا نامه با چند تا مدرک توش بود، یکی از نامه ها بی نام و نشان بود و دیگریش از طرف یک وکیل کارکشته که خودش هم قبال اسمش رو از دیگران زیاد شنیده بود، نمی فهمید اینها چی ان، اول نامه ای که اسم نداشت رو باز کرد و مشغول خوندن شد. توی نامه از طرف یک فرد بی نام و نشان نوشته شده بود که قصد کمک به فاطمه رو داره و از هیچ کاری دریغ نمیکنه، بهش اطمینان داده بود هر طور شده اونو از نجات میده و قصد و نیتش رو هم این طور ذکر کرده بود که خودش دختری داشت که با مردی مثل همسر اون ازدواج کرده بود... نامه دوم از طرف وکیل نامی ای بود که توش نوشته بود که استخدام شده برای کمک به فاطمه و بهش اطمینان داده بود که در کمتر از چند ماه می تونه کاری کنه که از همسرش جدا بشه و مهریه و تمام مزایا رو هم دریافت کنه ... مدارکی هم براش فرستاده بود رونوشتی از قرارداد و پولی که در ازای کمک به فاطمه قبال دریافت کرده بود... فاطمه بعد از خوندن نامه ها شکه شده بود، چی میدید؟ چرا یکی فکر کرده که اون به کمک نیاز داره؟!!... اینها دیگه از طرف کیه؟ چرا همه چیز انقدر گنگه؟! ... جدا شدن از سهیل؟! ... درد قلبش بیشتر شده بود، احساس کرد نمی تونه دست چپش رو تکون بده، به هر سختی ای که بود خودش رو به مبل رسوند و به علی که نگران به مادرش نگاه میکرد اشاره کرد که تلفن رو بهش بده، اما هر لحظه نفس کشیدن براش سخت تر میشد ... قبل از اینکه تلفن به دستش برسه، از هوش رفت ... -سهیل تو نباید بری اونجا، بذار من االن میرم، خواهش میکنم...
✨﷽✨ ✍این روایات را به کسانی که برای زیارت امام حسین -علیه السلام- خرج مےکنند، هدیه دهید ❶ عبدالله بن سنان گفت: به حضرت صادق -علیه السلام- عرض کردم: پدر گرامی شما، حضرت باقر -علیه السلام- می فرمود: "در سفر حجّ به إزای هر درهم که هزینه شود، هزار درهم محسوب می شود." حال پاداش کسی که در راه زیارت پدرتان حسین بن علی -علیه السلام- هزینه کند، چیست؟ حضرت صادق -علیه السلام- فرمود: "در مقابل هر درهمى كه شخصی در زیارت امام حسین -علیه السلام- انفاق كند، هزار و هزار [و همين طور شمردند و ده بار کلمه هزار را تکرار کردند] منظور میگردد؛ و به همين مقدار درجه ‏اش را بالا می‏برند. امّا رضايت و خشنودى حق تعالى از وى و دعای رسول خدا -صلّى اللَّه عليه و آله- و امير المؤمنين و حضرات ائمه -عليهم السّلام- براى او بهتر از آن میباشد." 📚 کامل الزیارات، ص۱۲۸ ❷ امام صادق -علیه السلام- فرمودند: "زيارت حسین بن علی -علیه السلام- سبب جلب رزق براى زائر می‏باشد؛ و آنچه در این راه انفاق کرده است، برای او باقی می ماند؛ و در مقابل هر درهمى كه انفاق كرده، ده هزار درهم لحاظ می شود،الفرج ای او ذخیره می گردد؛ پس هنگامی که محشور شود، به او گفته می شود: به إزای هر درهم (که در راه زیارت خرج کردی)، ده هزار درهم لحاظ شده است، و خداوند به تو نظر فرموده، و آنها را نزد خودش برای تو ذخیره نموده است." 📚 کامل الزّیارات، ص۱۲۸ ❸ مردى محضر حضرت صادق -عليه السّلام- مشرّف شد و به آن جناب عرض كرد: اى پسر رسول خدا! كسى كه در راه زیارت اباعبدالله الحسین -علیه السلام- متحمّل هزينه شده و در نزد قبر مطهّرش انفاقاتى نمايد، چه اجر و ثوابى دارد؟ حضرت فرمود: "در مقابل هر درهمى كه انفاق و خرج كرده است، هزار درهم برايش منظور میشود." 📚 کامل الزیارات، ص۱۲۸ ❹ حضرت صادق -عليه السّلام- فرمود: "كسى كه به زيارت قبر حضرت ابا عبد اللَّه الحسين -عليه السّلام- رود، در مقابل هر يك درهمى كه هزینه كرده است، خداوند متعال (در بهشت) ده هزار شهر به وی اعطا می کند و این مورد در نوشته ای محفوظ و ضبط شده است؛ و به دنبال آن حوائج و نيازمندی هايش را روا می‏فرمايد." 📚 کامل الزیارات، ص۱۲۷ ❺ حضرت باقر -علیه السلام- فرمودند: "هرکس از منزلش نیّت کند که به زیارت قبر امامی برود که اطاعتش از جانب خداوند واجب شده است، و در این راه فقط یک درهم هزینه نماید، خداوند برای وی هفتاد هزار حسنه می نویسد، و هفتاد هزار کار بد را پاک می کند، و اسم وی را در دیوان صدّیقان و شهدا ثبت می کند. حال فرقی نمی کند که در این راه اسراف کرده باشد، یا اسراف نکرده باشد. 📚 بحارالانوار ج۱۰۰ ص۱۲۴ 【 السلام علیڪ یا اباعبدالله ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ما به خاطر شما آمدیم ... ۹۸ اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✍حضرت مهدی عجل الله : اگر شیعیان ما که خدای آنان را بر انجام طاعت خویش موفّق بدارد در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم دل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد. 📚الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
💢 اگر ادعا میکنیم که ↫باید راه و یاد و را تا زمان زنده نگاه داریم •⇜مثل انصارالله •⇜مثل حزب الله لبنان❣ •⇜مثل زینبیون پاکستان •⇜مثل افغانستان🌷 •⇜مثل شیخ نمر درعربستان •⇜مثل شیخ ابراهیم زکزاکی درنیجریه •⇜مثل شهدای دفاع مقدس🌷 •⇜مثل (ع) 🌹🍃🌹 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✅وظیفه منتظران ✍دعوت کردنِ مردم به امام زمان(عج) و شناساندنِ حضرت ؛ هرکس به میزان علم و دانش خود، باید مردم را به سوی امام دعوت نماید و مردم را به ایشان نزدیک نماید و نشر معارف مهدویت از جمله این کارهاست. شخص دعوت کننده باید علاوه بر حکمت علمی، دارای حکمت عملی بوده و بصورت عملی مردم را با حضرت آشنا نماید زیرا تاثیر بیشتری دارد. 🌹امام معصوم میفرماید: همانا عالِمی که به مردم معارف دینشان را یاد میدهد و ایشان را به امامشان دعوت میکند، از هفتاد هزار عابد، برتر است. 📚مکیال المکارم ج۲ ص ۲۴۷ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #108رمان سجاده صبر🌸 شایدسرش گرم بشه و بتونه از این مشغولیت فکری رها بشه که دستش خورد به یک پاک
رمان سجاده صبر قسمت #‭109‬ -بس کن سها. سهیل کیفش رو برداشت و از خونه خارج شد، سوار ماشین سها شدو با تمام سرعت به سمت خونه حرکت کرد، صدای علی که با گریه بهش میگفت مامان مرده داشت دیوونش میکرد، نفهمید چطور به خونه رسید و در رو باز کرد که با دیدن فاطمه که روی مبل از حال رفته فورا شماره اورژانس رو گرفت و آروم فاطمه رو روی مبل خوابوند ... چند بار صداش زد ... فاطمه ... فاطمه بیدار شو ... اما جوابی نشنید ... لباسهاش رو تنش پوشید و داشت شونه هاش رو مالش میداد که همون زمان سها و اورژانس با هم رسیدند، بعد از وصل کردن دستگاه اکسیژن فورا سوار برانکاردش کردند و بردنش سهیل کالفه و نگران می خواست همراهشون بره که سها سرش داد زد: نمی فهمی سهیل، تو نمیفهمی که االن اگه از این خونه پاتو بذاری بیرون میان دستگیرت میکنن؟ ... البته اگه تا االن نفهمیده باشن اومدی خونه ... تو همین جا میمونی، من همراه فاطمه میرم، خوب؟ بعد هم بدون اینکه منتظر بشه که ببینه سهیل چی میگه سوئیچ رو ازش گرفت و در حالی که داشت از خونه بیرون میرفت گفت: حواست به بچه ها باشه.... بعد هم در خونه رو بست و رفت. سهیل که عصبی و کالفه بود علی رو در آغوشش گرفت و مشغول نوازشش شد، حسابی دلش برای علی تنگ شده بودو حاال گرمای وجودش رو دوست داشت، علی که هم دلش برای پدرش تنگ شده بود، هم از بی هوش شدن مادرش به شدت ناراحت شده بود با صدای بلند توی آغوش پدرش مشغول گریه شد ... -آروم باش بابا جون، آروم باش... مامان حالش خوب میشه ... اما خودش هم نمیدونست فاطمه چش شده، خودش هم دلش می خواست گریه کنه، اما جلوی علی نمیشد. برای اینکه جو رو عوض کنه گفت:ریحانه کجاست بابا؟ علی با گریه گفت: خوابیده سهیل توی دلش خدا رو شکر کرد که ریحانه خوابه وگرنه نمیدونست چطور باید هر دو تاشون رو آروم کنه، خودش که بدتر از اون دو تا بود، دو هفته ندیده بودتشون و حاال باید اینجوری برمیگشت ... همچنان که علی رو در آغوشش گرفته بود سعی کرد با حرف زدن آرومش کنه، باالخره اونقدر باهاش حرف زد که علی دست از گریه برداشت و با خوردن یک لیوان آب کم کم چشماش روی هم رفت. ساعت 44 شب بود و سها موبایلش رو جواب نمیداد، سهیل، علی رو هم مثل ریحانه روی تخت خوابوند و توی هال مشغول قدم زدن شد که چشمش به برگه هایی افتاد که پایین مبل افتاده بودند، با کنجکاوی برشون داشت و مشغول خوندنشون شد ... برای چند لحظه احساس کرد نفس کشیدن براش سخت شده ... چی میدید؟ .... یعنی واقعا .... شک و دودلی بدی توی وجودش شکل گرفته بود ... یعنی خود فاطمه از کسی خواسته بود که کمکش کنه یعنی ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨ ✍امام صادق(ع) فرمودند: ✅مـردم دربـاره مـا سـه گـروهـند: ۱}--> گروهی ما را دوست دارند، سخن ما را‌ می ‌گویند و منتظر فرج ما هستند، ولی عمل ما را انجام نمیدهند اینان اهل دوزخند. ۲}--> گروه دوم نیز ما را دوست دارند، سخن ما را‌ می ‌گویند، منتظر فرج ما هم هستند، عمل ما را انجام‌ می ‌دهند، اما برای رسیدن به دنیا و دریدن مردمان. اینان نیز جایگاهشان دوزخ است ۳}--> و گروه سوم ما را دوست دارند، سخن ما را گفته، منتظر فرج ما هستند و عمل‌ می‌کنند برای خدا اینان از ما و ما از آنانیم." 📚تحف‌العقول ص۵۱۳ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
ای ڪاش جهان پَرتُوِ نورت میشد می آمدی و محوِ حضورت میشد این لشگرِ اربعین ارباب حسین ای ڪاش که لشگرِ ظهورت میشد 【 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 】 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨ 💠علت ترس از مرگ چیست ؟ 💠اصلا چرا باید از مرگ بترسیم ؟ ✍عمده‌ترین عوامل ترس و نگرانی غیرطبیعی از مرگ عبارت‌اند از: 🔴ناآگاهی از حقیقت مرگ: حضرت امام هادی علیه‌السلام، به یکی از یاران خویش که در بستر بیماری بود و از ترس مرگ بی‌تابی کرده و می‌گریست، فرمود: «یا عبدالله تخاف من الموت لانک لاتعرفه»؛ «‌ای بنده خدا، تو از مرگ می‌ترسی به دلیل آنکه حقیقت آن را نمی‌شناسی»(۱). اگر انسان، مرگ را نابودی و فنا تفسیر نکرده بلکه انتقال از سرای فانی به سرای باقی بداند، از مرگ هراسی به دل راه نمی‌دهد . 🔴 دل‌بستگی شدید به دنیا: انسانی که شیفته‌ی دنیا و غرق در مادیات شده است؛ برای بهره‌مند شدن هرچه بیشتر از لذایذ دنیوی، به دنبال زندگی ابدی در این دنیاست و همواره از فرارسیدن مرگ خویش در نگرانی و اضطراب به سر می¬برد، زیرا چنین می‌پندارد که مرگ پایان‌بخش تمام لذت‌ها و کامیابی‌های اوست و او را از علایق و دل‌بستگی‌هایش، برای همیشه جدا می‌سازد . حضرت امام علی علیه‌السلام با گذرا خواندن دنیا و جاودان خواندن آخرت، در همه انسان‌ها این انگیزه را ایجاد می‌کند که به دنیای زودگذر دل نبندند . می‌فرمایند: «أیها الناس إنما الدنیا دار مجاز ، و الآخرة دار قرار»؛ «ای مردم، دنیا سرای گذرا و آخرت خانه جاودان است»(۲) 🔴 ترس از حسابرسی اعمال: قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِین»؛ «ولی آن‌ها هرگز تمنای مرگ نمی‏کنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستاده‏اند و خداوند ظالمان را به‌خوبی می‏شناسد».دين مقدس اسلام ، برای خنثی کردن این عامل، همواره بر گشودگی در توبه و بخشندگی و توبه پذیری خداوند تأکید می‌کند . 📚1. معاني الأخبار، النص، ص ۲۹۰ . 📚2. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۳۲۰ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 🔴گناهاني_كه_دعاراردميكنند🔴 🌹🌹 امام سجاد(ع): ✳️گناهانى كه دعا را رد مى كنند، عبارت انداز: ♦️بدى نيّتـــــ ، شامل نیت های غیرالهی و شوم... ♦️بد ذاتـــــى ، یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد، حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد... ♦️نفـــــاق ، یعنی با مردم دوروئی داشته باشد... ♦️یقین نداشتن به اجــابت دعـــا، باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد، گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود... ❣به تأخير انداختن نمازهاى واجبـــ ، 🔶تقرّب نجستن به خدا با نيكى و صدقه... ♦️بدزبانـــى و ناســـزا گفتن، فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند... 📚 ٢٧١ 🌹✨🌹✨ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
⁉️ نکنه من نباشم! ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🌼«اگرشیعیان ما که خداوند به آنها توفیق طاعت وبندگی خویش را بدهد در راه وفای به عهدی که بردوش دارند، همدل می شدند، هرگز برکت ملاقات با ما از آنها به تاخیرنمی افتاد، و سعادت دیدارما بسرعت نصیب آنان می گشت» ✨این راه حلیست که سال‌ها پیش امام زمان ارواحنافداه برای نجات ما شیعیان اززندان غیبت برای ما پیغام فرستاده اند تجمع حسینی بهترین فرصت برای عمل کردن به این فرموده امام زمان ارواحنافداه و رهایی از زندان غیبت است. با ذکر همگانی: 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
‌ ﻭﻗﺘﻲ ﺭﺩﭘﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ .. ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ !! ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ !! ﺣﺘﻲﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻣﺤﺎﻝ !! ﻭﻗﺘﻲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ .. " ﺗﺮﺱ"ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ .. ﻭ ﺟﺎﻳﺶ ﺭﺍ " ﺍﻳﻤﺎﻥ " ﭘﺮ ﻛﺮﺩ ... ﻭﻋﺪﻩ ﻱ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ : ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ .. ﺗﺎ ﻓﺘﺢ ﻛﻨﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ... ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﻛﻨﻲ،ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ... ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻱ ... ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻬﺎ ﺭﺍ ... ﭘﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ ..♥️ 🌹✨🌹✨🌹
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
رمان سجاده صبر قسمت #‭109‬ -بس کن سها. سهیل کیفش رو برداشت و از خونه خارج شد، سوار ماشین سها شدو با
رمان سجاده صبر قسمت خودش میخواست طالق بگیره؟ ... یعنی فاطمه اینجوری و توی این موقعیت میخواست تنهاش بذاره؟! .. اما نمیشد ... اگه اینطور بود چرا توی اون نامه بی نام و نشون این همه اصرار کرده بود که فاطمه دست کمکش رو رد نکنه؟ ... خدایا... کی میخواست کاری کنه که فاطمه از سهیل جدا بشه؟ ... شیدا؟!! ... یعنی شیدا اون وکیل رو استخدام کرده بود؟! ... نه ممکن نبود ... چون اون میدونست فاطمه منو دوست داره و هیچ وقت حاضر به همچین کاری نمیشه ... شاید هم بشه؟! ... اگه بخواد ازم طالق بگیره چی؟ بی تاب از جاش بلند شد و دستش رو روی صورتش گذاشت و مشغول قدم زدن شد: خدایا ... حال خودش رو نمی فهمید، دور خونه میچرخید و به زمین و زمان بد و بیراه میگفت، به خودش به زندگیش به شیدا، به فاطمه، به همه چیز و همه جا ... اما تلفن سها بیشتر خرابش کرد، یک حمله عصبی به فاطمه وارد شده بود که فشار خونش باال رفته بود و چند قدمی با سکته بیشتر فاصله نداشت، گرچه چیزیش نشده بود، اما چند روز باید بیمارستان میموند ... حاال همه چیز دست به دست هم داده بودند تا سهیل احساس کنه به هیچ جای دنیا وصل نیست، هیچ تکیه گاهی نداره، به هیچ جایی نمیتونه رو بندازه، از هیچ کسی نمیتونه کمک بخواد، هیچ قدرتی نیست که بتونه کمکش کنه ... نگاهش به تابلویی افتاد که روی دیوار نصب شده بود، تابلو فرشی که فاطمه بافته بود و روش بزرگ نوشته بود: الهی و ربّی، من لی غیرک؟ )معنیش: ای معبود وخدای من، من به جز شما چه کسی را دارم؟( همون جا خشکش زد، اشکاش سرازیر شده بودند، رو به قبله سجده کرد و تکرار کرد: الهی و ربّی، من لی غیرک؟! الهی و ربی من لی غیرک؟! الهی و ربّی، من لی غیرک؟! یاد حرفهایی افتاد که فاطمه به علی و ریحانه میزد، میگفت: خدا وقتی ما آدمها رو آفرید یک بار قلبمون رو بوسید و جاش یک نقطه نورانی به وجود اومد، وقتایی که احساس میکنید هیچ کس توی این دنیا پشتتون نیست، هیچ کس نمی خواد و نمیتونه کمکتون کنه، وقتی که احساس میکنید غمگینین یا هیچ جایی آرومتون نمیکنه، اون وقته که اون نقطه نورانی برای خدا چشمک میزنه و فرشته ها راه آسمون رو برات باز میکنن، و تو میری و میرسی به آغوش خدا. وقتی نماز میخونین یعنی دارید جای بوسه خدا توی قلبتون رو میبوسید... کافیه که هر روز جای اون بوسه رو ببوسی تا هیچ وقت کمرنگ نشه. تا یه موقع دست خالی نمونین ... و حاال سهیل احساس میکرد خیلی دست خالیه ... فاطمه که از بیمارستان مرخص شد یک راست آوردنش خونه، هرچقدر مادرش اصرار کرد که بره خونه اونها قبول نکرد، در عوض مادرش همراهش اومد خونه تا از دخترش مراقبت کنه. روی تخت که خوابوندنش علی و ریحانه مشتاقانه پریدند بغلش: -الهی مامان فداتون بشه، دو روز بیشتر ازتون دور نبودما، ببین چقدر دلم واسه شما دو تا وروجک تنگ شده بود؟
✨﷽✨ ✅آیا حضرت فاطمه(س) پس از ظهور رجعت می کند؟ ✍حدیثی در منابع روایی وجود دارد که حکایت از رجعت حضرت زهرا (س) بعد از ظهور امام زمان (عج) دارد. داستان رجعت آن حضرت(س) در ضمن روایتی طولانی که در پرسش مفضل از امام صادق (ع) مطرح شده، آمده است. مفضل می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: آقا، آیا پیامبر (ص) و علی (ع) با قائم (عج)خواهند بود؟ فرمودند: آرى، والله پیامبر(ص) و علی (ع) ناگزیر می باید قدم روى زمین بگذارند.... اى مفضل! گویا مى ‏بینم که ما ائمه(ع) آن موقع جلوی پیامبر(ص) جمع شده و به آن حضرت(ص) شکایت مى ‏کنیم که امت بعد از وى چه به روز ما آوردند، و مى ‏گوییم امت، ما را تکذیب کردند؛ بى ‏اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر سخت گریه می کند و می فرماید اى فرزندان من! هر چه به شما رسید بیشتر به جد شما رسید. آن گاه فاطمۀ زهرا (س) مى ‏آید و از ظلم هایی که در حق او همسرش شده و غصب فدک‏، ملک خود توسط آنها، و رفتن به میان مهاجرین و انصار و ایراد خطبه ‏اش در خصوص غصب فدک، شکایت می کند. سپس نقل می کند که چگونه جمعى امیر المؤمنین(ع) را از خانه خود براى بیعت گرفتن در سقیفه بنى ساعده بردند،... 💥بنابر این، طبق این روایت که مفضل از امام صادق (ع)نقل می کند، حضرت فاطمه (س) نیز جزو رجعت کنندگان خواهند بود؛ 📚بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷ 📚مهدى موعود، (ترجمه ج ۵۱، بحار الأنوار)، ص۱۱۶۶ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
‌﷽❣ ❣﷽ 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼 🍂🌼🍂 🌕🌹شرايط ظهور امام زمان (عج)با علايم ظهور داراى تفاوتهايى است كه عبارتند از: وابستگى ظهور به شرايط، يك نوع وابستگى واقعى است، ولى وابستگى به نشانه ها و علايم از جهت كشف و اعلام است، نه به عنوان يك امر واقعى و ارتباط حقيقى. 🌕🌹 علايم ظهور عبارتند از چندين رويداد و حادثه است كه گاهى نيز به ظهور پراكنده پديد آمده و تنها ارتباط واقعى در بين آنهاو ظهور تحقق همه آنها پيش از ظهور مى باشد، اما شرايط ظهور به اعتبار برنامه ريزى طولانى الهى با ظهور ارتباط واقعى داشته و سبب پيدايش آن مى باشند. 💐✨💐✨💐 🌕🌹 نشانه ها لزومى ندارد حتماً در يك زمان با يكديگر واقع شوند بلكه يك نشانه در يك زمان پديد مى آيد و پايان مى پذيرد. البته گاهى هم به طور تصادفى در يك زمان چندين نشانه با هم پديد مى آيند اما شرايط بايد با يكديگر مرتبط باشند و در آخر كار موجب ظهور شوند و بتدريج ايجاد شده و آنچه وجود مى يابد استمرار داشته و از بين نرود. 💐✨💐✨💐 🌕🌹تمامى علامات پيش از ظهور پديد آمده و از بين مى رود ليكن شرايط به طور كامل به وجود نمى آيد، مگر نزديك ظهور و يا هنگام وقوع آن و ممكن نيست كه از بين بروند، علايم ظهور را مى توان شناسايى كرد و مى توانيم بفهميم كدام يك از آنها موجود شده و كداميك هنوز موجود نگشته است اما به شرايط نمى توان كاملا و در يك زمان پيش از ظهور دست يافت ويا آنهارا حاصل كرد زيرا برخى از آن شرايط وجود تعداد كافى از افراد آزموده و با اخلاص در سطح جهان بوده و بررسى درست و شناسايى آن براى اشخاص عادى امكان پذير نيست 🌹✨🌹✨🌹✨ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨ ✅سریع ترین دعایی که مستجاب می شود دعایی است که در حق دیگران باشد! ✍خداوند مهربان چنین دعایی را نه تنها زودتر اجابت میکند، بلکه به دعاکننده هم دو برابر چیزی که در حق دیگران دعا کرده بود عطا میکند* پس اگه زرنگ باشیم با همین نکته میتوانیم خودمان و دیگران را خوشبخت کنیم. راهکار:کافی است بخواهیم همه ی مردم خوشبخت و سعادتمند باشند و هیچ کس درمانده و بیمار و فقیر و ... نباشد. یادمان باشد این اتفاق تنها و تنها با ظهور منجی آسمانی حضرت مهدی علیه السلام میفتد پس دستهایمان را بالا ببریم و برای خوشبختی و امنیت و آسایش همه ی مردم جهان دعا کنیم: خدایا ظهور امام زمان مان را نزدیک کن که گشایش کار همه در فرج ایشان است.الهی آمین. با این دعا بهترین هارا برای بقیه آرزو کردیم. 📚بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۸۷ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
﷽ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻭﺭﺯﻳﺪﻳﻢ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﻴﺎﻣﺮﺯﻯ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺣﻢ ﻧﻜﻨﻰ ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ... . . [سحر هشتم ماه رمضان است و مرا به بزرگی غریب الغربایت تو ببخش...] :8 سوره اعراف/23 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
❤️ یااباعبدالله اگر زمانه مرا (از محضرت) به تاخیر انداخته و مقدرات الهی مرا از نصرت و یاریت بازداشته ، به خدا قسم که صبح و شام برایت اشک میریزم و نوحه می کنم و اگر اشک چشمم خشک شود، به جای آن خون گریه می کنم. 📗بحار ج۲۶۹،۸۸ 🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
رمان سجاده صبر قسمت #110 خودش میخواست طالق بگیره؟ ... یعنی فاطمه اینجوری و توی این موقعیت میخواست تن
قسمت #‭111‬رمان سجاده صبر مادرجون گفت: چون از جونتن، مگه میشه دلتنگشون نشی بعد هم در حالی که از اتاق بیرون میرفت گفت: اما مادر، شوهرت مهمتره ها، آقا سهیل یک کم گرفتست، االن بهش میگم کارش داری تا بیاد باال، باهاش حرف بزن، از این کسلی درش بیار، خوب مادر؟ فاطمه لبخندی زد و گفت: باشه مادر جون. بعد هم شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با علی و ریحانه، که سهیل وارد شد، با چهره گرفته اش سعی داشت بخنده، روی تخت نشست و گفت: چطوری پهلوون؟ فاطمه که سعی میکرد بشینه گفت: خوب سهیل کمکش کرد و پشتش چند تا بالشت گذاشت که مادرجون بچه ها رو صدا زد که برن بستنی بخورن، اون دو تام با شنیدن اسم بستنی با هم مسابقه گذاشتند که کی اول به بستنی ها میرسه، سهیل و فاطمه هم به رفتن بچه ها میخندیدند که فاطمه گفت: تو چطوری؟ -ای! بدک نیستم. -راستی کسی نفهمید اومدی خونه؟ نیومدن اینجا دنبالت؟ -نه، شانس آوردم، فعال که نفهمیدن من خونه ام، اگرم فهمیدن به روی خودشون نیاوردن. بعد هم از جاش بلند شد و رو به روی میز کار نشست، فاطمه که چشمش به سی دی هایی افتاد که روزی که بیهوش شده بود روی زمین افتاده بود، مضطرب شد، یکهو یاد اون نامه افتاد ... وای وقتی از هوش رفته بود توی دستش بود... یعنی سهیل خوندتشون ...شاید دلیل ناراحتی سهیل همین باشه... نکنه فکر کنه خودش درخواست کمک کرده ... اونم از یک آدم ناشناس... دست پاچه گفت: -اون روز که من بیهوش شدم تو یک چند تا نامه پیدا نکردی؟ -چه نامه ای؟ -چند تا نامه بود، یکیش از طرف یک وکیل بود، همون توی هال بود. سهیل بدون اینکه به فاطمه نگاه کنه، مشغول ورق زدن کتابی که از روی میز برداشته بود شد و گفت: چرا دیدم، گذاشتمش توی کشوی میزت. فاطمه چند لحظه ساکت شد و گفت: خوندیش ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 🔴🎥 زمانی که از کوفیان پرسیدند چی شد که زدید زیر قولتون؟ گفتند یارانه مون رو قطع میکردند... ☑️سخنان جالب و مهم 🌹 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ بسیار مهم استاد پناهیان 🔮 کی گفته هر وقت حال داشتی باید بری کربلا؟ ➕ سوالی که بعد از ظهور نوه‌ات از تو خواهد پرسید! ⚫️⚜🔹✨🔴✨🔹⚜⚫️ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯