🔴چرا اسلام آری، فمینیسم خیر ؟
📌باید توجه کرد گرچه جنبش فمینیسم در مقایسه با اسلام دراحقاق حقوق زنان بسیار ناقص بوده و آسیبهای زیادی به جامعه غربی وارد کرده است اما به علت قدرت برتر رسانهای همواره خود را در جایگاه مدعی قرار داده و به احکام اسلامی هجمه وارد کرده و باعث دلسردی و ایجاد شبهه برای بانوان مسلمان شده است. دراین یادداشت سعی کردهایم به طور تیتروار برتری قوانین اسلام و نواقص فمینیسم را شرح دهیم...
🔻در اسلام اصالت با روح الهی انسان است و جسم متعلق به دنیای مادی است اما فمینیسم اصالت را به جسم داده و به دنبال برابری بوده که این مساله به جسم زنان آسیبهای جدی وارد کرده است.
🔻اسلام برای تعالی استعدادهای معنوی زن، برنامه مشخصی دارد اما فمینیسم به جنبه ملکوتی و الهی زن توجهی ندارد و هیچ تعریفی از حیات طیبه و عوالم ملکوتی برای زنان ندارد.
🔻در اسلام زن تکلیف اقتصادی ندارد، ولی صاحب درآمد خود است و حقوق اقتصادی بسیاری مثل حقشیر، مهریه، اجرت کارخانه دارد اما در فمینیسم مرد شریک دارایی زن میشود و زن موظف به کارو پرداخت مالیات است.
🔻اسلام طرح کلی تعالی برای زن و مرد را باهم اجرا میکند و با حفظ زنانگی و مردانگی در کنار هم به دنبال تربیت انسان صالح و ساخت جامعه صالح است درحالی که جامعه ایدهآل فمینیسم، فقط جامعه برابر است.
🔻احکام اسلامی در تمام زمانها تازه وکاربردی است، ولی ما شاهد تحولات اساسی درموجهای جدید فمینیسم بودهایم که گاها حتی بر علیه موجهای اول فمینیسم قدعلم میکنند و چه بسا بعد از سالها فعالینحوزهی زن، فمینیسم را ناکارآمد و جنبش شکست خورده اعلام کنند.
🔻باید به کارنامه عملی اسلام و فمینیسم توجه کنیم. اسلام مانع زنده به گورکردن دختران شده، تحولات اساسی در حقوق زنان ایجاد کرده و زنانی چون خدیجه، زهرا، زینبکبری سلاماللهعلیهم
تربیت کرد در حالیکه فمینیسم با تنزل بنیان خانواده باعث آسیبهای جدی به جغرافیای تمدنی خود شد.
🔻اسلام باتعریف میدان جهاد زنانه مجزا، جایگاه زن در محور خانواده را حفظ کرده و حقوق سیاسی، اجتماعی اقتصادی زن را تدوین و اجرا کرد، درحالیکه فمینیسم آنقدر کاریکاتورانه روی حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی زن تمرکز کرد که زن جایگاه محوری خود در خانه را نیز از دست داد.
🔻اسلام به تفاوتهای روانی و جسمی زن در تدوین حقوق و تکالیف توجه کرد اما فمینیسم برتری را به مرد داد و تلاش کرد زن را به برتری های مردانه برساند لذا در این مسیر از زنانگی کاسته و برمردانگی زن افزود.
🔻اسلام ظرافتهای زنانه را لحاظ کرده تاجاییکه او را در جایگاه گُل قرار داد و تکالیف سنگین را از او سلب کرد. به عنوان مثال حتی وجوب شرکت در تشییع را از عهده زن برداشت ولی فمینیسم زنان را به اسم برابری به کارهای سخت مثل کارگری در معادن و مشاغل سخت وادار کرد.
🔻در موجهای جدید فمینیسم با شعارهایی مثل بدنمن، انتخابمن و با آزادی سقط، امنیت نسل بشری با بحران مواجه شده است که در اسلام حتی جنین در شکم مادر حق حیات دارد و والدین و حاکمیت موظف به دفاع از حقوق جنین هستند.
🔻 اسلام توانست الگوهای بسیار موفق و جامع مثل حضرت زهرا را تحویل جامعه دهد در حالی زنان مطرح فمینیسم مثل سیمون دوبووار،فالاچی با انواع مشکلات وشکستهامواجه بودهاند.
🔻جایگاه دختری در جنبش فمینیسم بسیار کمرنگ است طوریکه میشود گفت هیچ حقوق ویژهای برای دختران متصور نشدهاند در حالیکه در اسلام دختران دارای حقوق و تکالیف و حمایتهای خاص والدین هستند.
⏪حال شما قضاوت کنید کدام کاملتر و به نفع زنان است، آیا رواست آن قوانینی که نقطه قوت اسلام است، به اسم حقوق زن مورد حمله و تهاجم جنبش فمینیسم قرار بگیرد؟؟
🔴 تفکر کنیم
🔻 چرا ضد انقلاب ، شعار آزادی سر می دهند؟
🔻 ضد ایران و انقلاب متشکل از چند طیف هستند: ۱- جدایی طلبان ؛ تکلیفشان مشخص است و دنبال آزادی عمل در تکه تکه کردن ایران هستند
۲- بی دینان و شیطان پرستان ؛ قطعا اینان در نبرد با الله به دنبال آزادی شیطانی اند
۳- منافقین _ بهایی ها _ یهود صهیون ؛ اینان در یک نبرد دائمی با ایران و انقلاب مردمی مسلمانان بوده اند( در طول قرنها اینان ایران را تکه تکه وتجزیه کرده اند )
۴- افراد فریب خورده ؛ این دسته شامل افرادی است که توسط جریان نفوذ یهود صهیون - بهائیت _ منافق _ غرب پرست ( جریان بالا که به قدرت رسیدند ) ، زندگی و اقتصادشان خراب شده و امروز با تحریک همان جریان نفوذ ، مقصر را کسی می دانند که خودش قربانی است.
🔻 بله انقلاب اسلامی قربانی جریان نفوذی شد که خودش امروز اپوزوسیون شده، جریان نفوذی که با رای آوردن در گذشته به دولت سازی و ورود به مجلس ، خائنانه علیه ایران و اسلام عمل کرد .
✅ باید گروه چهارم را نجات داد از نیرنگ آن سه گروه و بر آن ۳ گروه خائن شدیدا تاخت و آنان را از ایران راند .
لطفا نشر حداکثری
هدایت شده از یاسر
⭕️تحلیلی بر یک سفر
🔹«کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی سفر ششروزهاش را به روسیه خاتمه داد؛ سفری که به نگرانیها درباره احتمال همکاری مستقیم نظامی میان این دو کشور افزود.
🔸اندیشکده شورای روابط خارجی درباره تأثیر گسترش روابط پیونگیانگ با مسکو بر پویایی در شبهجزیره کره و شمال شرق آسیا، تصریح کرد: «تجدید روابط نظامی کره شمالی و روسیه خرید دوطرفه کالاهای نظامی، ازجمله فناوریهایی را که ارتش کره شمالی مدتها آرزوی آن را داشت، اما به دلیل تبعیت چین و روسیه از تحریمهای بینالمللی برای دههها تشنه آن بود، بازمیگرداند که شامل مواردی همچون هواپیماهای ارتقایافته و سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته است.»
🔹«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه به همگرایی طرفین اشاره کرده و گفته است: «بعد از تصویب قطعنامه اخیر (در سال 2017) ما با جدیت گفتیم که هرگز اجازه تحریمهای بیشتر علیه کره شمالی را نمیدهیم. شرکای چینی ما نیز همین موضع را اتخاذ کردند.»
🔸1ـ اهمیت اتحادها در دوران گذار: در روزهایی که از آن به «دوران گذار در عرصه بینالملل» یاد میشود، بسیاری از کشورها به دنبال رسیدن به جایگاه و نقشیابی جدیدی در عرصه بینالملل هستند. در این راستا، گروهها و سازمانهای بینالمللی نظیر بریکس و شانگهای شکل گرفت. در حال حاضر، گروه بریکس حدود 30 درصد از اقتصاد دنیا را مدیریت میکند. با توجه به میزان تقاضای موجود، انتظار میرود در آینده با پذیرش اعضای جدید جایگاه جهانی این گروه ارتقا یابد. این مسئله به معنای افول قدرت آمریکا در برابر قدرتیابی دیگر کشورها در عرصه بینالملل است.
🔹2ـ اهمیت دوجانبهگرایی: در شرایط کنونی که هژمونی و قدرت در عرصه روابط بینالملل در حال تغییر است، سفر کیم به روسیه از جهاتی معنادار است؛ زیرا آمریکا و بعضاً متحدان آمریکا در منطقه شرق آسیا در حال تقویت خود هستند. تقویت همکاریهای کره شمالی و روسیه بهویژه در حوزه فنی و نظامی نوعی نگرانی برای آنهاست که اگر در حوزههای دیگر برای فشار بر روسیه یارگیری میکنند، روسیه نیز در این منطقه اقدامی مشابه انجام میدهد. بهعبارتدیگر، در شرایطی که روسیه و غرب درگیر جنگ اوکراین هستند، اتحاد دوجانبه میان دو کشور، احتمال تقابل روسیه با قدرت بیشتر را افزایش میدهد.
🔸3ـ اهمیت اتحاد چین، روسیه و کره: سیاستهای خصمانه آمریکا علیه سه کشور سبب نزدیکی هرچه بیشتر آنها به یکدیگر شده است. احتمال پیوستن کره شمالی به رزمایشهای نظامی منظم چین و روسیه، افزایش روابط سیاسی میان این کشورها و تلاش در جهت ارتقای جایگاه کره در عرصه روابط بینالملل از سوی روسیه و چین مشهود است. لاوروف در این باره اظهار داشت: «ما با دوستان چینی خود برای تهیه یک پیشنویس قطعنامه درباره حل مسائل انسانی و ازسرگیری روند سیاسی بهعنوان بخشی از مأموریتهای تقویت امنیت در شمال شرق آسیا تلاش کردیم.»
🔹4ـ سردرگمی غرب: غربیها در سالهای اخیر درگیر قمار در اوکراین شدند. این مسئله سبب شد تا دست آنها خوانده و مشخص شود که تا چه اندازه دستانشان خالی است. در این شطرنج روسها در برابر 50 کشور غربی و متحدان آمریکا ایستادگی کردند. امروزه اگر جنگ ادامه پیدا کند «غرب دچار مشکلات بیشتر میشود» و اگر به سمت مذاکره برود «باز هم غرب شکست خواهد خورد».
🔸نکته مهم و عجیب در آن است که 50 کشور روی هم ریختهاند و هر چه داشتهاند، به اوکراین سرازیر کردهاند؛ ولی از کمک کشوری با مساحت 120 هزار کیلومترمربع که چندین دهه است در تحریمهای شدید اقتصادی است به روسیه نگران هستند! این نشان از آن دارد که غرب تا چه اندازه سردرگم شده است و میترسد کشور تحریمی، مانند کره شمالی به روسیه کمک نظامی کند.
🖊فرهاد کوچکزاده
هدایت شده از یاسر
⭕️قهر و اتهامزنی ممنوع!
🔹آنچه دشمنان این ملت برای سالگرد فتنه سال 1401 تدارک دیده بودند، بیاعتبارتر از آنی بود که بتواند اخلالی در روند زندگی مردم ایجاد کند و هوشمندی دستگاههای انتظامیـ امنیتی از یک سو و هوشیاری و آگاهی جامعه نسبت به ماهیت فاسد سردمداران این حرکت کافی بود تا بازار آنها کساد شده و به فراخوانهای آنها بیاعتنایی شود.
🔸امروز ذهن جامعه بیشتر درگیر تعطیلات آخر شهریور، حضور رونالدو در ایران و آغاز مدارس است تا سالگرد گرفتن برای فتنهای که مبتنی بر دروغ شکل گرفت! اکنون آنچه پیش روی این سرزمین قرار دارد، دو انتخاباتی است که در اسفندماه 1402 قرار است برگزار شود و میتواند سرنوشت کشور را برای سالهای پیش رو رقم بزند و اراده ملت و جهت آن را مشخص کند. انتخاباتی سرنوشتساز که با رأی و انتخاب ملت رقم خواهد خورد.
🔹در این میان، برخی جریانهای سیاسی که خود میدانند خریداری در جامعه ندارند، به ظاهر ترجیح دادهاند که وارد عرصه انتخابات نشوند. درباره دلایل استقبال نکردن برخی از چهرههای شناخته شده این اردوگاه باید عواملی چون فقدان برنامه مشخص برای حل مشکلات کشور، شکست سیاستهای مورد علاقه اصلاحطلبان، نابسامانی اردوگاهی، اختلافات درونی، تضعیف پایگاه اجتماعی، ناامیدی حاکم بر اذهان اصلاحطلبان، کهولت سن و بازنشستگی سیاسی و... را برشمرد؛ اما در طول هفتههای اخیر این جریان تلاش دارد تا با خلق کلیدواژه «خالصسازی» به سیاست فرافکنی روی آورده و پیشاپیش از یک سو جریان رقیب و از دیگر سو دستگاه نظارتی را به حذف و مهندسی انتخابات متهم کند! این در حالی است که این ادعا زمانی معنا خواهد یافت که آنها در انتخابات حضور مؤثری داشته و نهضت نامنویسی به راه انداخته باشند، اما پس از بررسی صلاحیتها، بخش عمدهای از نامزدهایشان بدون دلایل قانعکنندهای ردّصلاحیت شده باشند.
🔸قضاوت عجولانه و پیشایش درباره رفتار شورای نگهبان، رویکردی منفعلانه و غیرمنصفانه است که طیف رادیکال این جریان اتخاذ کرده است تا ناتوانی رقابتی خود را به نحوی جبران کند و حتی مقدمهای برای اتخاذ سیاست تحریم انتخابات باشد؛ سیاستی که جریان اپوزیسیون و ضدانقلاب آن را دنبال میکند!
🔹انتظار آن است که کهنهکارها و عقلای اصلاحطلبان و آنهایی که اهل تجربه آموختن از گذشته هستند، تلاش کنند تا ترکتازی افراطیون را مهار کرده و کنترل این اردوگاه را در اختیار بگیرند و با ساماندهی گزینههایی که در مرحله اول در انتخابات نامنویسی کردهاند، وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند و تلاش کنند با امیدآفرینی و ارائه برنامه و تبلیغات صحیح و منصفانه به پیروزی در انتخابات بیندیشند.
🖊مهدی سعیدی
هدایت شده از یاسر
⭕️آمریکایی که دیگر آمریکا نیست
🔹هر چند جنگها ناخوشایند و خانمانسوز هستند؛ ولی گاه مسیری برای عبرت و افزایش آگاهی میشوند. جنگ جهانی دوم با وجود اینکه از لحاظ انسانی فجایع بسیاری را رقم زد؛ اما سنگ محک بسیار خوبی برای فهم میزان قدرت کشورهای اروپایی نسبت به یکدیگر و میزان تفوق آنها برای به دستگیری سکانداری نظمبخشی به نظام بینالملل بود؛ اما در نهایت ایالات متحده، کشوری که دور از جغرافیای درگیری و محصور در آبهای وسیع بود، توانست از این فرصت طلایی برای هژمونسازی خود استفاده کند.
🔸ایالات متحده پس از آن بود که توانست سیستم اقتصادی لیبرالی را در دنیا بگستراند، دلار را به ارز رایج و اصلی مبادلات تجاری تبدیل کند، ناتو را رهبری کرده و در همه نزاعهای داخلی و منطقهای به وسیله آن حضور پیدا کند، و در نهایت به دلیل اهداف امپریالیستی خود در امورات داخلی کشورها و ملتهای دیگر دخالت نابجا کرده و سبب از بین رفتن استقلال حاکمیتی آنها شود؛ ولی هم اکنون ایالات متحده دیگر آن ایالات متحده هژمون ابر قدرت نیست؛ چرا که هم اکنون نشانههای افول و اضمحلال آمریکا بیش از پیش نمایان شده است.
🔹به بیان دیگر، طبق اقتباسی از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، آمریکا دیگر هیمنه و توانایی انجام چنین اعمال استکباری را ندارد.
🔸پیش از انقلاب اسلامی، ایالات متحده با فرستادن شخصی همچون مورگان شوستر، کل نظام اقتصادی و مالی ایران را در دست گرفته و به تغییرات باب میل ایالات متحده در آن دست میزد یا با هماهنگی انگلیس و فرستادن یکی از افسران اطلاعاتی خود به همراه یک چمدان پول دست به کودتای ساختگی 28 مرداد در ایران و بازگرداندن شاه به جای دولت قانونی و مردمی مصدق میزد؛ یا در بخش نظامی با فرستادن مستشاران نظامی به ایران، عملاً کل ارتش و تجهیزات نظامی ایران را همان گونه که خود میخواست، سامان بخشیده و باعث وابستگی فزاینده ایران به خود میشد.
اما وقوع انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا مهر پایانی بر همه این دخالتها و دستیازیدنها بود.
🔹البته این شکستهای آمریکایی به صورت دومینووار در سایر مناطق نیز قابل مشاهده است؛ شکست در افغانستان، تلاشهای نافرجام مبارزه با تروریسم در عراق، عدم تفوق سیاسی در برکناری دولت قانونی بشار اسد در سوریه، موفق نشدن در برقراری صلح و سازش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی و هم اکنون موفقیت تقریباً صفر درصدی در حمایت از اوکراین در برابر روسیه و انزوای روزافزون ارز دلار در تجارت جهانی و... باعث شده است که شاهد انتقال قدرت بسیار نرم از سمت ایالات متحده به سمت قدرتهای منطقهای و با اندیشه و آرمان شرقی باشیم.
🔸جدای از آن، مطالعه کوتاهی درباره جامعه آمریکایی نشان میدهد، در ایالات متحده آمریکا شاهد وقوع یک دوره هلنیسم و فاصله افتادن میان واقعیتها و آرمان و آرزوها نیز هستیم. جامعه آمریکایی هم اکنون با مفاهیم و ارزشهای بنیادین خود همانند لیبرالیسم، آزادی، سرمایهداری، رفاه عمومی، امنیت مطلوب و... غریبه شده و وارد یک باتلاق هویتی از وجهه پوشالی هژمونی و در عین حال ناکارآمدی و گسست فزاینده از ارزشهای خود و شعارهای خود شده و شکست همهجانبه در سیاست داخلی و خارجی را تجربه میکند.
🖊رامین نصیری
هدایت شده از یاسر
⭕️شکست پروژه بیثباتسازی
🔹لااقل حدود یک ماه است که بوقهای رسانهای ضد انقلاب و اپوزیسیون با همراهی و پشتیبانی فوقالعاده شبکه عظیم خبریـ تحلیلی امپریالیسم و صهیونیسم جهانی گوش فلک را کر کردهاند که در اولین سالگرد اغتشاشات دروغپایه پاییز 1401 به بهانه فوت مهسا امینی قرار است جمعیت میلیونی ناراضی از نظام جمهوری اسلامی کار این نظام را یکسره کنند و زمین و زمینه آماده شود تا گردانندگان این رسانهها و براندازان گنجشکمغز بیایند بر کرسی حکمرانی ایران جلوس کنند؛ اما دریغ از یک تجمعی که حتی به تعداد انگشتان دو دست در ایران بزرگ به وقوع پیوسته باشد!
🔸اکنون وقت آن است که قبل از همه همین اراذل و اوباش ضدمنافع ملت ایران از خود بپرسند؛ چرا موفق نشدیم؟ چرا مردم به قول خودشان ناراضی از دولت و نظام نیامدند کف خیابان برای تسویه حساب و گرفتن آنچه آنها در ورای اسم رمز آشوب و اغتشاش «زن، زندگی، آزادی» دنبال میکردند؟ بررسی علل، عوامل و زمینهها مهم است؛ چون این جماعت وقیح پرروتر از آن هستند که با این زنجیره شکستها ناامید شوند و از پول مفتی که از دشمنان اخاذی میکنند، بگذرند!
هرچه بیشتر از عمر انقلاب میگذرد، بیشتر بر نادانی و حماقت دشمنانش پی میبریم. مهمترین عامل شکست براندازان سخیف نشناختن مردم و نظام اسلامی است. شکلگیری نظام اسلامی مبتنی بر خواست مردم ایران بوده و طبیعی است که مردم با چند کج کارکردی از آن دل نمیبرند. خفاشان شبپره قادر به درک روشنایی پیوند مردم و حاکمیت از یک سو و اتحاد و انسجام بین آحاد مردم بر سر منافع ملی و اصول اسلامی نیستند.
🔹حماقت دیگرشان این بود که روی چیزی برای مقابله با نظام دست گذاشتند که خط قرمز مردم ایران است و آن، تجزیه ایران یکپارچه است. جالب است که بسیاری از دشمنان قدیمی، اما عاقل جمهوری اسلامی هم بر سر ایرانستان شدن ایران ایستادند و به براندازی مجازی جمهوری اسلامی همراه با تجزیه ایران لایک ندادند. برخلاف فقدان رهبری واحد و مقبول در طرف براندازها، در این سمت رهبری آگاه و هوشمند سکان مدیریت جامعه را در دست دارند که به اعتراف راهبردشناسان آمریکا، میتوانند با یک سخنرانی بافتههای شش ماهه آمریکاییهای قویتر از اپوزیسیون را بر باد دهند. دشمن با نشانهروی اعتبار و امید جامعه ایرانی میخواست سرابی مجازی مقابل دیدگان مردم قرار دهد، اما مردم بصیر همچون همیشه واقعیت صحنه را دیدند و با فراست و ذکاوت این حقیقت را دریافتند که از وطنفروش خیرخواهی نشاید و خود باید برای آبادانی ایران کمر همت ببندند.
🖊فتحالله پریشان
هدایت شده از یاسر
⭕️امکان سنجی دالان هندوعربی
🔹همزمان با نشست اخیر گروه ۲۰ در شهر دهلی، هند با توجه به ریاست دورهای بر گروه ۲۰ قصد دارد توانایی جغرافیایی خود را به عرصه موازنه با رقیب همسایه یعنی چین بکشاند. ریشه این مسئله را علاوه بر رقابت های تاریخی هند و چین از دهه ۱۹۶۰ تاکنون باید در دیدار چند ماه قبل مودی از واشنگتن دید جایی که بایدن برای موازنه با چین قرار شد فناوریهای پهپادی و هوش مصنوعی را در اختیار هند قرار دهد. مهم ترین بخش سفر مودی به آمریکا قرارداد در حوزه ریزتراشه هاست که حتی از خرید هواپیماهای ایرباس به وسیله مودی اهمیت بسیار بیشتری دارد.
🔸حال با توجه به برگزاری نشست گروه۲۰ در هند صحبت از یک دالان تجاری امنیتی از هند به امارات، عربستان، اردن، اسرائیل و یونان نیز شد. با توجه به این که جورجیا ملونی نخست وزیر ایتالیا از خروج این کشور از حوزه جاده ابریشم خبر داد ،به نظر میرسد که بخش دیگر این دالان به ایتالیا باز شود. پیشتر ایتالیا با لابی واتیکان از مهم ترین متحدان چین در اروپا محسوب می شد.باید مدنظر داشت که یکی از پایه های تشکیل دالان هندوعربی در همسویی قبرس، اسرائیل و یونان در سال های اخیر است؛ همسویی که با هدف صادرات انرژی به اروپا انجام می شود.
🔹ابرطرح صادرات انرژی از مدیترانه به اروپا که به نام «اینتر کانکتور اوراسیا» مطرح است. حتی دیدار پشت پرده «نجلا منقوش» وزیر خارجه سابق لیبی با الی کوهن در ایتالیا نیز ذیل همین دالان ارزیابی می شود. از دیگر مصادیقی که می تواند این دالان تجاری امنیتی را توجیه کند سرمایه گذاری هندیها از طریق شرکت آدانی در بندر حیفاست؛ سرمایهگذاری که مکمل حضور امارات در باشگاه انرژی مدیترانه است. ولی باید تحلیل کرد که این دالان هندوعربی تا چه میزان امکان تحقق دارد و تا چه میزان هند توانایی میانجی گری طرف های معارض با این کانال را داراست. آن چه که پیداست این دالان دچار یک بی هویتی تاریخی است مسیر تاریخی هند به اروپا در عصر باستان از طریق عمان و یمن به سرزمین حجاز و سپس به سرزمین روم شرقی بوده است.درگذر از این که مسیر تجاری از صحرای ربع الخالی برخلاف جاده ابریشم دارای هیچ سابقه تاریخی نیست. ولی مهم تر این جاست که در این راهروی تجاری-امنیتی تعارضات فراوانی وجود دارد که امکان تحقق آن را بسیار کاهش میدهد. قرار گرفتن عربستان در راهروی هندوعربی به معنی افزایش جایگاه بندر جبلعلی امارات است در حالی که امارات و سعودی اختلاف عدیده تاریخی دارند که آخرین نمود آن در اوپک پلاس سر باز کرد،زیرا عربستان در طول تاریخ، امارات را مزاحمی برای رسیدن خود به تنگه هرمز می دیده است؛ توسعه طلبی های عربستان در 50 سال اخیر در واحه البریمی و خورالعدید نمود این اختلافات جغرافیایی است.
🔸از سوی دیگر نزاع تاریخی اردن و عربستان نیز که برآیند میل تاریخی عربستان برای کنترل بر اردن به عنوان نقطه گرانیگاه تحولات عراق، سوریه و فلسطین است از همین روست. از سوی دیگر رقابت تاریخی اعراب و اسرائیل چیزی نیست که صرفا با یک توافق تجاری امنیتی قابل حل باشد و ریشه های تاریخی گسترده ای دارد. در نهایت انتهای این دالان به منطقه پرتنش مدیترانه میرسد، جایی که تنش لبنان-اسرائیل و ترکیه-یونان در معادلات صادرات انرژی از میادین گازی اسرائیل به اروپا ایجاد چالش خواهد کرد.در واقع نه تنها چنین دالانی برخلاف جاده ابریشم سابقه تاریخی ندارد، بلکه همسویی اقتصادی-امنیتی شرکای فوق به دلیل اختلافات تاریخی و جغرافیایی و تفاوت دیدگاه در فهم منافع ملی تحقق آن را بسیار غیرمحتمل کرده است.
🖊سید نیما موسوی
هدایت شده از یاسر
⭕️دلیل رویکرد متناقض «تعامل و مداخله» آمریکا در قبال ایران چیست؟
🔹مرور تحولات یکسال گذشته نشان میدهد که غرب در تقابل با ملت ایران به نقطهای رسیده که برای حفظ آبرو و پرستیژ هم که شده، چارهای جز هیاهو و پروپاگاندا در ظاهر و پذیرش روندهای مطلوب ایران در پروندههای مختلف ندارد.
🔸غربیها در شهریور سال گذشته در حالی با وجود نهایی شدن مذاکرات رفع تحریمها، به بهانه برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره، روند گفتگوها را متوقف کردند که در واقع مترصد نتایج پروژه آشوب و براندازی در ایران بودند.
✔️آنها از اجرای این پروژه و همچنین طرح ادعاهای دروغ در خصوص مشارکت ایران در جنگ اوکراین به نفع روسیه، دستِکم دو نتیجه را انتظار داشتند تا از پی آن دست پایین خود در مذاکرات را به دست بالا تبدیل کنند:
1️⃣؛ شکاف و دوقطبی داخلی که منجر به کاهش سرمایه اجتماعی نظام و تضعیف حاکمیت شود.
2️⃣ انزوای ایران در جامعه بینالمللی که منجر به پذیرش اجباری زیادهخواهیهای غرب شود.
✔️اتاق فکرهای غربی-صهیونیستی از چند ماه پیش تصمیم گرفتند دستِکم سه موضوع را به ابزاری برای تشدید فشارهای جدید به ایران تبدیل کنند:
🔹اول؛ سالگرد اغتشاشات سوژه مناسبی بود تا غربیها به بازتولید آشوب و ناامنی بپردازند. حجم گسترده تجهیز و تسلیح عناصر تروریستی در داخل با هدف کشتهسازی، تولیدات پرحجم رسانهای با هدف تحریک افکار عمومی و موضعگیریهای مداخلهجویانه مقامات اروپایی-آمریکایی، نمونههایی از این دست هستند.
🔸دوم؛ نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی سوژه دیگری بود که به زعم غربیها فرصت مغتنمی در این راستا به شمار میآمد. آنها که بهدلیل قدرت بازدارندگی و پاسخدهی ایران از یک سو و شکست پروژه انزوا از سوی دیگر قادر به صدور قطعنامه ضدایرانی نبودند، با صدور سه بیانیه جداگانه، کوشیدند ضمن حفظ پرستیژ خود، ایران را نزد افکار عمومی جهانی عنصری نامطلوب جلوه دهند.
🔹سوم؛ پایان سال هشتم برجام و رفع خودکار تحریمهای موشکی و هستهای در ۱۸ اکتبر سالجاری، موضوع دیگری بود که به ویژه اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی در تلاشی از سر استیصال خواستند از آن علیه ایران بهرهبرداری تبلیغاتی کنند.
◽️از پس این تحولات، دستِکم میتوان درباره دو گزاره به قطعیت رسید:
🔸نخست اینکه؛ در ماهیت بحرانزیست و خوی مداخلهگر نظام سلطه، هیچ تغییری حاصل نشده و هر جا و هر زمانی که منفعتش ایجاب کند و بتواند، از انواع ابزارهای خود برای خلق بحران و تشدید فشار بر دیگران استفاده میکند.
🔹دوم اینکه؛ غرب هر جا و هر زمان که برایش صرف نکند یا از خلق بحران و فشار چیزی عایدش نشود، ناگزیر به مذاکره رو میآورد و اگر باز هم زورش نرسید ناگزیر به خواست طرف مقابل تن میدهد. این گزاره، شاهدی روشن بر همان منطقی است که رهبر حکیم انقلاب بر اساس آن فرمودند؛ اگر به قله برسیم، دشمنی دشمنان با ما پایان خواهد یافت.
هدایت شده از یاسر
⭕️پروژه فریب زلنسکی
🔹اگرچه طی ماههای گذشته مناقشاتی میان وزارت دفاع اوکراین و زلنسکی بر سر مدیریت میدان نبرد رخداده بود، اما عزم کی یف و مقامات نظامی اوکراین بر آشکارسازی این منازعات استوار نبود. ضمن آنکه رسانههای غربی با تمرکز بر اختلافاتی که میان گروه واگنر و کاخ کرملین رخداده بود، مانع از افشاگری شکافها و منازعات عمیق صورت گفته میان ارتش و دولت اوکراین میشد.
🔸اما اتفاقاتی که اخیرا در وزارت دفاع اوکراین رخداده، بیانگر عمق منازعه ایست که در کی یف شکلگرفته و حتی میتواند در آینده ( دوران پساجنگ) نیز بازتنظیم مناسبات نظامیان و سیاستمداران در اوکراین را با مشکل مواجه سازد.اخیرا ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین وزیر دفاع این کشور را برکنار کرد. او گفته این وزارتخانه به «رویکردهای جدید» نیاز دارد. مواردی از فساد ازجمله اتهاماتی که درباره مدیریت آلکسی رسینکوف مطرح است.ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، اولسکی رسینکوف، وزیر دفاع این کشور را برکنار کرد.اما به نظر میرسد عوامل دیگری نیز در تحقق این روند دخیل بودهاند! بیانیه مبهم رئیسجمهور اوکراین در خصوص برکناری شخص وزیر دفاع، بهوضوح نشان میدهد کی یف درصدد پنهانکاری یک «حقیقت تعیینکننده»است! زلنسکی در پیام ویدئویی یکشنبه شب خود (سوم سپتامبر) دلایل برکناری وزیر دفاع را اینگونه عنوان کرد: «من معتقدم که این وزارت خانه به رویکردهای جدید و قالبهای مختلف تعامل، هم با ارتش و هم با کل جامعه نیاز دارد.»اما این حقیقت پشت پرده چیست؟به نظرمی رسد وزیر دفاع اوکراین و معاونانش ،که آنها نیز جملگی از سوی زلنسکی برکنار شدهاند، ارسال اطلاعات دروغین و کاملا انحرافی در خصوص شرایط میدانی نبرد بوده است.یکی از این دروغها، مربوط به شرایط میدانی نبرد باخموت و دیگری، مربوط به ضد حمله اخیر اوکراین علیه نیروهای روسی بوده است. طبق آنچه منابع آگاه و مستند میگویند، اطلاعات نادرستی که بر اساس ادعای تصرف برخی نقاط دونتسک به زلنسکی از سوی وزارت دفاع داده میشد، وی را در برخی محاسبات میدانی و سیاسی خود بهاشتباه افکنده و همین مسئله، هزینههای هنگفت و جبرانناپذیری را متوجه کی یف ساخته است.
🔹رسینکوف، وزیر دفاع برکنار شده اوکراین، در طی ۵۵۰ روز جنگ اوکراین با روسیه این وزارتخانه را هدایت کرده بود.زلنسکی از مجلس اوکراین خواست تا رستم عمراوف را جایگزین رسینکوف کند. عمراوف در حال حاضر سرپرست مهمترین صندوق دارایی دولتی اوکراین است.رسینکوف در نوامبر ۲۰۲۱ به وزارت دفاع منصوب شد. او موفق شد میلیاردها دلار کمکهای نظامی و غیرنظامی غرب به اوکراین را تأمین کند. بااینحال اتهام فساد علیه وزارتخانه او مطرح است اما او این اتهامات را «تهمت ناروا» عنوان کرده است.گفته میشود که در قراردادی که او با یک شرکت ترکیهای منعقد کرده بهای نهایی یونیفورمهای خریدشده سه برابر قیمت واقعی آنها قیدشده است. پیشتر نیز اتهاماتی مبنی بر فساد و جعل قیمتها در تهیه مواد غذایی برای جبهههای جنگ مطرح بوده است.اما بر همگان مسجل است که پشت پرده اصلی این برکناری، صرفا این پرونده اتهامی نبوده است!
🖊حنیف غفاری
هدایت شده از یاسر
⭕️دیپلماسی در سرزمین شیطان
◽️سفر رؤسایجمهور به سازمان ملل از حیث کارکرد میتواند دو جنبه مهم داشته باشد:
🔹جنبه اول از حیث دیپلماسی و ارتباطات بینالمللی با دیگر کشورهاست. در دولت سیزدهم تلاش شده است، دیپلماسی از نگاه مطلق غربگرایی در دولت قبل خارج شده و دیپلماسی اقتصادی به صورت متوازن با همه کشورها، به ویژه همسایگان اجرایی شود. در این سفر تیم دیپلماتیک ایران تلاش کرده و خواهد کرد که با برخی رؤسایجمهور، رهبران و مقامات عالی کشورها به گفتوگو بنشیند که قطعاً تداوم آن در افزایش سطح مراودات بینالمللی کشورها تأثیر خواهد گذاشت.
🔸اما شاید مهمترین عرصه حضور رئیسجمهور در سازمان ملل از نوع دیپلماسی عمومی باشد. ما سالهاست که در حصر رسانهای طرف مقابل قرار گرفتهایم و آنها توانستهاند بهواسطه تفوق و برتری تکنیکی در حوزه رسانه، تصویری غلط از ایران و جمهوری اسلامی بسازند. در این سفر یکی از اقدامات خوبی که میتواند صورت بگیرد، گزارش صحیح از وضعیت موجود است.
🔹یکی از حوزههایی که در سفرهای حجتالاسلام رئیسی شایسته قدردانی است، تأکید بر معرفی سردار شهید سلیمانی به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم داعشی است. این موضوع از دو جنبه اهمیت دارد:
✔️جنبه اول این است که مانع آن میشود که چهره کشوری، مانند ایران که خود در خط مقدم مبارزه با تروریستها بوده است، تحریف شود.
✔️جنبه دوم معرفی شهید سلیمانی به عنوان یک قهرمان جهانی در مبارزه با تروریسم است. این نکتهای است که باید به آن اذعان کنیم، شهید سلیمانی آنگونه که بوده است، برای جهانیان معرفی نشده است. حتی با وجود ارادت اکثریت ایرانیان به این شهید بزرگوار، در داخل هم کمیت آگاهی جامعه نسبت به ایشان لنگ میزند و برخی از ساحتهای زندگی او روایت نشده است.
🔸اما عرصه مهمتر در سفر رئیسجمهور بازگویی واقعیتهای غرب و حمله به پاشنه آشیل آنهاست. اینکه رئیسجمهور از رسانه غربی پیرامون حقوق زندانیان میپرسد، یا درباره تعداد کشتهشدگان به دست پلیس آمریکا در سال گذشته آمار میدهد یا از موضوع مقابله با زنان مسلمان در فرانسه و لغو آزادیهای دینی آنها گلایه میکند، تنها نمونههایی است که میتواند دوگانههای غرب را در رسانههای غربی به رخ آنها بکشد. در مقابله با جنگ ترکیبی، یکی از راهکارهای مؤثر حمله به پاشنه آشیل طرف مقابل است و این در سفر اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفت.
هدایت شده از یاسر
⭕️آینده قیمت دلار، امیدها و نگرانیها
🔹رصد شش ماه اخیر قیمت دلار نشان میدهد، در این مدت قیمت ارز، زیر کانال 50 هزار تومان ثبات نسبی داشته و از این قیمتها فاصله نگرفته است. در این مجال آینده دلار و فراز و فرود آن را بررسی خواهیم کرد.
🔸قیمت ارز در ایران پیش از اینکه انعکاسدهنده تعامل نیروهای اقتصادی باشد یا حداقل عوامل اقتصادی، وزن و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند، متأسفانه غالباً به درآمدهای نفتی و مشتقات آن وابسته است.
🔹با وجود این، رویکرد دولت سیزدهم در ایجاد توازن در سیاست خارجه و استفاده از همه ظرفیتهای موجود در عرصه روابط بینالملل در کنار کاهش تولید نفت از سوی روسیه و عربستان منجر به گسترش تجارت نفتی کشور شده است که بازخورد آن را میتوان در افزایش درآمدهای کشور مشاهده کرد. این مهم سبب شده است تا دست بازارگردان، یعنی بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز و تأمین تقاضای وارداتی بازتر باشد. درصدی از تلاطمهای ارزی در کشور نتیجه انتظارات سیاسی است که از کانال افزایش انتظارات تورمی موجب ایجاد تقاضای اضافه و فشار تقاضای ارز میشود.
🔸انتظارت سیاسی نیز بیشتر محصول تحولات پیرامون مذاکرات هستهای و گفتوگوهای سیاسی ایران و کشورهای غربی است. در این زمینه، اقدام دولت در مدیریت این فضا و ممانعت از تأثیر گرفتن اقتصاد کشور از تحولات سیاست خارجی، به ویژه جلوگیری از متأثر شدن محیط داخلی کشور از عملکرد و بیانیههای کشورهای غربی قابل توجه بوده است.
🔹نکته مهم، دورنمای مثبتی است که تحولات مربوط به تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا بر مذاکرات بین ایران و غرب و حتی کشورهای منطقهای سایه انداخته است و میتواند کانونهای امید برای ثبات انتظارات سیاسی را روشن نگه دارد. اخبار مثبتی که از ادامهدار بودن آزادسازی داراییهای ایران در کشورهای دیگر مخابره میشود و تغییر آن داراییها به ارز مورد علاقه ایران در بانکهای مورد نظر نیز حائز اهمیت است و موجب شده است تا بازار ارز در داخل کشور با ثبات باشد.
🔸کنترل ترازنامه بانکها و نظارت دقیق بر عملکرد آنها همراه با ممانعت از خلق پول نامولد، که در دستور کار بانک مرکزی است و در راستای کنترل نقدینگی در کشور برنامهریزی میشود، از جمله عوامل دیگری است که چشمانداز مثبتی را از کنترل انتظارات و در نتیجه ثبات قیمت دلار به نمایش میگذارد.
🔹نکته بعدی اجرای کامل پیمانسپاری ارزی و قوانین مربوطه است تا موجبات نظارت کامل بانک مرکزی بر جریان ارز در کشور فراهم شود. در این زمینه هرچند نگرانیهای جدی وجود دارد و هنوز مرجعیت کامل و لازم به بانک مرکزی تعلق نگرفته است؛ اما لایحه تقویت اختیارات بانک مرکزی که در چارچوب کنترل صرافیها، تراستیها و شرکتهای صادر کننده تصویب شد، توانست بخشی از موانع نظارت بانک مرکزی بر زنجیره ارزی در اقتصاد کشور را برطرف کند.
🔸آرامش فضای داخلی کشور و تداوم آن، که حاصل زحمات نهادهای امنیتی است، بسیار اهمیت دارد.
🔹با وجود نکات مثبتی که در بالا اشاره شد و میتواند دورنمای مثبتی از ثبات قیمت ارز در ماههای آینده را به نمایش بگذارد، مسائل نگرانکنندهای همچون نوع نظام ارزی کشور (دلاریزه بودن اقتصاد) و ساختار بودجه و دخل و خرج دولت نیز وجود دارد و عموماً در فصل بودجهبندی تأثیر آن را بر قیمت ارز مشاهده میکنیم که قوای مقننه و مجریه باید پس از اصلاح قوانین مربوطه، در زمینه آنها برنامهریزی و اقدامات لازم را عملیاتی کنند.
🖊علی محمدی
هدایت شده از یاسر
⭕️چشمانداز مبهم آتشبس قرهباغ
🔹در بحبوحه بحرانهای پیچیده در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، شعله های جنگ سوم قره باغ نیز زبانه کشیده بود که البته کمتر از36ساعت، رهبران قرهباغ توافقنامه آتشبس و خلعسلاح را پذیرفتند. درباره ریشههای این بحران و عوامل تاریخی آن زیاد گفته شده و نیازی به تکرار مکررات نیست، اما پرسش کانونی این روزها دورنمای آتش بس کنونی است و این که به کجا ختم میشود و چه برآیندی خواهد داشت.
واقعیت این است که سرنوشت این دور جدید از تحرکات نظامی باکو ارتباطی مستقیم با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز دارد. علیاف در جریان این اقدام از حمایت مستقیم رژیم صهیونیستی، انگلیس و ترکیه برخوردار است و چنانچه در تحمیل این شرایط ضدانسانی به ۱۲۰ هزار نفر شهروند آرتساخ موفق شود و این منطقه را از ارامنه بهطور کلی خالی کند، منطقه دیگری در نزدیکی نوار مرزی ایران و باکو به منطقه نفوذ نیروهای تکفیری، وهابی و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی وابسته به رژیم صهیونیستی مبدل میشود و تهدید و اشغال استان سیونیک در جنوب ارمنستان که هم مرز با ایران است برای علی اف ساده تر می شود.
🔸لذا دولت باکو راحت تر می تواند برای اشغال این منطقه، از بین بردن مرز ایران با ارمنستان، تکمیل دالان تورانی ناتو و حذف ایران از مسیرهای مهم کریدوری انتقال کالا و انرژی و در نهایت باز کردن پای ناتو و تجزیه طلبان و صهیونیست ها به قفقاز و آسیای میانه برنامه ریزی کند. اکنون نیز اگر برخلاف آتش بس دیروز، یگان های مسلح آرتساخ از قره باغ کوهستانی خارج نشوند، احتمالا باکو این تنش ها را بهانه کرده و به خاک ارمنستان یورش می برد که البته راه برای دور زدن خطقرمز اعلامی ایران هموار خواهد شد. درمقابل اگر انفعال پاشینیان استمرار داشته باشد، نیروهای آذربایجان با آزادسازی کامل قرهباغ، دستاورد سیاسی مهمی خواهند داشت. البته در این سناریو، روسیه و برخی کشورهای غربی به دلیل لابی ارامنه همراهی کمتری داشته اما با توجه به جنگ اوکراین و واگرایی پاشینیان از مسکو و نزدیکی آن به آمریکا، روسها در این عرصه چندان جدی نیستند. هرچند عامل دیگری که باعث میشود روسیه بسیار دست به عصا عمل کند، حضور پررنگ متغیر اسرائیلی در معادلات قره باغ است که در کنار آذربایجان قرار دارد. تجربه نشان داده است که هر جا این متغیر حضور داشته باشد، مسکو بسیار محتاطانه رفتار میکند. ایران نیز که به دلایل متعدد داخلی و خارجی از جمله حساسیتهای قومی نسبت به قضیه قره باغ مخالف جدی وقوع جنگی گسترده در این منطقه است، در کنار روسیه خواهان ثبات وصلح دایم است، با وجود این، ترکیه و آذربایجان با درک ملاحظات و تنگناهای روسیه و ایران بر ادامه این تحرکات نظامی در سطح مشخصی، چه با هدف تغییر جدی معادله، چه کسب دستاوردهای میدانی قابل توجه برای حضور با دست پر در هر گونه مذاکرات آینده پافشاری میکنند.
🔹حال باید دید تحولات روزهای آینده به چه سمت و سویی خواهد رفت؛ آیا نیروهای آذربایجان به آتش بس نیم بندی که با وساطت روسها و برخی کشورهای غربی برقرار شد پایبند بوده و لشکر نظامی خود را به مناطقی مانند تاوس، گغارکونیک وسیونیک گسیل نمیکنند یا این آتشبس نیز مانند آتش بس 2020 هیچ کارکرد بلندمدتی نداشته و مجدد آتش اختلافات شعلهور خواهد شد؟
🖊دکترحامد رحیمپور