نمونه ابیات دیگر:
جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید
دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز
عماد خراسانی
و
رفتی از چشمم و دل، محو تماشاست هنوز
عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز
ابوالحسن ورزی
و
غزلهای خوب و دلچسب دیگر با همین ردیف خاص که میتوانید آن را در جنگ ها و مجموعه ها _مثلا سفینه غزل_رصد کنید؛ از جامی و امیر خسرو دهلوی و صائب و سلمان ساوجی و عاشق اصفهانی و هلالی جغتایی تا شاعران معاصر مثل رهی معیری و امیری فیروز کوهی.
پایان بندی شعر با ردیف قیدی "هنوز" با رعایت "اسلوب زبان" و "شیوه بلاغی" کار ساده ای نیست.
کافی است شاعر، کمی از "نحو زبان مردم" خارج شود تا شعر او دچار تکلف و تصنع گردد یا حتی دچار خطای دستوری شود:
جان برخی تو کرده و شرمنده ایم ازآنک
نزلی محقرست و بود بی بها هنوز
ظاهرا مصراع دوم باید اینگونه آغاز شود:
(هنوز هم) نزلی محقرست و...
زاهد کجا رسد به مشام تو بوی عشق؟
تا آید از نماز تو بوی ریا هنوز(حشو)
ظاهرا شکل درست آن چنین است:
می آید از نماز تو بوی ریا هنوز.
پیشنهاد می کنم دوستان شاعر حتما در کاربرد این نوع ردیف طبع آزمایی کنند تا میزان قوت طبع و توان فنی خود را بسنجند و نیز به میزان حساسیت معنایی این ردیف و دشواری کاربرد آن بیشتر از همیشه پی ببرند
شعر زیر از نمونه آثاری است که با ردیف"هنوز" سروده شده است؛ البته با یک زیرکی خاص تا "زبان" شعر و "زمان بندی" آن دچار مشکل نشود.
این شعر از کانال حسینیه انتخاب شده است:
#مناجات_با_خدا ، #دهه_آخر_رمضان
#علی_اکبر_لطیفیان
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز
دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز
@hosenih
عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز
کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز
گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز
گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز
(مصراع اول از نظر وزنی مخدوش است.
ظاهرا در ارائه شعر شاعر، امانت داری نشده یا شاعر در هنگام سرایش، غفلت ورزیده است)
وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز
یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز
هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی
دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز
@hosenih
تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز
هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب وبلا مانده هنوز
توضیح ضروری؛
طبق یادداشتی که آقای لطیفیان برای من ارسال کرده اند لازم به ذکر است:
ابیات 1 ، 2، 4 و آخر این غزل سروده ایشان است.
#سوال:
به نظر شما زیرکی شاعر در کدام بخش شعر نهفته است؟ آن را جست وجو کنید....
#معرفی_جلسات_اینجانب
جلسه هفتگی مشکات
( نقد تخصصی مداحی)
زمان:
جمعه7تیرماه 98
ساعت 10ونیم صبح
مکان:
قم. میدان پلیس
دل آذر 9
پلاک 25
در سمت چپ
#رباعی
در سوگ شهادت امام صادق(ع)
منصور دوانیقی(لع) برای فرماندار مکه ومدینه حسن بن زید پیام داد:
خانه جعفر بن محمد( امام صادق علیه السلام) را بسوزان...
او این دستوررا اجرا کرد و خانه امام صادق( علیه السلام) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد.
امام صادق(علیه السلام) آمد و میان آتش گام برمی داشت و می فرمود:
اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ
« منم فرزند اسماعیل که فرزندانش مانند رگ و ریشه دراطراف زمین پراکنده اند.
منم فرزند ابراهیم خلیل خدا ( که آتش نمرود براو سرد وسلامت شد )»
*
با سینهای افروخته و دل، غمناک
میگفت میان آتش، آن گوهر پاک
خاموش نمیشويم چون آتش عشق
نابود نمیشویم چون ریشه به خاک
*
اینان که به سینه، کینه اندوختهاند
آتش به در خانهام افروختهاند
آتش زدن بیت بنیالزهرا را
رسمی است که از سقیفه آموختهاند
دی81
#مدح_و_مرثیه_قابل_دفاع؛ یا...؟
چند نکته در باره مراثی ویژه امام صادق(ع)
مقدمه:
یکی از نکات مهم در مدح و مراثی اهل بیت این است که مخاطب بعد از خواندن شعر چه حسی پیدا می کند؟
چه واکنشی نشان می دهد؟
آیا ابهام پیدا می کند؟
به شناخت و معرفت می رسد؟
از نوع مراثی و نحوه بیان تعجب می کند؟
از مراثی فاش، دچار چندش خاطر یا چالش فکری می شود؟
اشک شوق او جاری می شود؟
در رثای امام می گرید؟
نحوه بیان او را موهنانه و بی ادبانه می پندارد؟
از نحوه بیان سراینده عصبانی می شود و خونش به جوش می آید؟
از بی معرفتی او گله مند می شود؟
و...
مراثی بسیاری از مرثیه سرایان، امروزه به قدری فراز و فرود محتوایی و فنی دارد که هر یک از فرض های بالا را در خواندن اشعارشان می توان در نظر گرفت!
***
در باره مدح و مرثیه پیرامون امام صادق(ع) نیز چنین قضاوتهایی وجود دارد .
در ذیل به نکاتی مهم در این باره اشاره می شود:
نکته یکم:
وقتی شعری در رثای اهل بیت انتخاب می کنیم و می خوانیم، انتظار داریم از این ویژگی ها برخوردار باشد:
1. مدح و رثا را توامان داشته باشد یعنی صرفا مرثیه نباشد.
2. برای گریستن و گریاندن مخاطب بر مصائب اهل بیت لازم است این مراتب در شعر رعایت شود:
ابتدا مدح و ستایش
و سپس ارائه مراثی؛
یعنی:
معرفی اهل بیت جهت شناخت اولیه مخاطب
معرفت افزایی نسبت به اهل بیت
بیان مراثی ایشان به شکل کنایی و هنری.
بدون شناخت و معرفت نسبت به ایشان، مرثیه عمق و تاثیر لازم را نخواهد داشت.
3. ارائه مدح و به ویژه مرثیه نیز با شرایطی است؛ از جمله شروط طرح مرثیه با زبان هنری و کنایی است؛ یعنی:
صحت مطالب تاریخی؛
نحوه بیان مناسب و جذاب؛
رعایت شئون تاریخی و فکری مکتب نورانی اهل بیت؛
نکته دوم:
در باره حضرت صادق علیه السلام مطالب تاریخی بسیاری وجود دارد که طرح آن، بیان گر غنای فکری و عقیدتی شاعر و نهایتا روشن گری و معرفت افزایی در مخاطب خواهد شد.
به برخی موارد اشاره می شود:
* بنیانهای فکری شیعی در زمان ایشان و پدرشان پایه ریزی شد؛
* ایشان با 7طاغوت زمان خود درگیر بوده اند؛
* احادیث و دستورات بسیاری در نفی طاغوت زمان به صراحت از ناحیه ایشان بیان شده است؛
* از قیامهای بسیاری دفاع کرده اند از جمله قیام عبدالله محض، زید، شهید فخ؛
* بصیرت بخشی در برابر فریب دشمن و طرد دشمنان از جمله ابومسلم خراسانی؛
* امتحان مدعیان ولایت و معرفی هارون مکی به عنوان شیعه واقعی؛
و....
که هریک می تواند دست مایه شاعران در طرح مضامین روشنگرانه باشد.
حال سوال مهم این است که:
کدامیک از موارد مذکور
_که جزو اولیات و بدیهیات زندگی امام صادق(ع) است_
در اشعار شاعران ولایی سرا
که برای هیئت می سرایند
مطرح شده است؟
یا چقدر مطرح می شود؟
حلقه مفقوده کجاست؟
چرا مدح حضرت صادق(ع) در آثار امروز چندان جلوه فنی و محتوایی ندارد؟
آیا غفلت شاعران از جنبه های معرفتی زندگانی ائمه اطهار، در حکم شانه خالی کردن از وظیفه نیست؟
براستی یکی از مصادیق احیای امر امام _که توصیه و سفارش شده_توجه به همین مضامین و نکات نیست؟