eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
987 دنبال‌کننده
129 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
(٩) زیباتر از علی، کسی از اهل‌بیت وحی جان در ره امام زمانش نمی‌دهد...
(١٠) از میان تمام اهل جهان، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری
(١١) وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای خوش به‌حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای!
(١٢) ترجيع درد را، ز گريزى كه از تو داشت سر می‌‏زند هنوز به سنگ ندامت، آب‏... زينب، حسين را به گل سرخ خون شناخت بر تربت تو بود نشان و علامت: آب! @ShereHeyat
شعر‌خوب‌به‌هم‌هدیه‌دهیم بین غم آسمان و حسرت صحرا ماه دمیده‌ست و رود، غرق تماشا جنگلی از نیزه را شکافته تا رود بیرقی از خون رسانده تا به ثریا حال خوشی دست داده است به هر موج شانه به مویش کشیده پنجۀ سقا آنچه که از دست ماه در کف شط ریخت بارش باران نریخته‌ست به هرجا آن سخنی را که مشک گفت به امواج حضرت طوفان نگفته است به دریا! بیشتر از هر کسی شبیه علی بود سوخته دشمن از این شباهت زیبا قلب کمان تیر می‌کشید ز یک سوی سوی دگر تیغ، آستین زده بالا نیزه و سنگ و عمود بود و حرامی پیکر عباس بود و یک‌تنه غوغا... ماه گر از روی زین به خاک بیفتد می‌شکند پشت آفتاب، خدایا گفت: که بنشین درون چشم من ای تیر چشم بپوش از گلوی مشک من اما ذره‌ای از داغ خویش داد به خورشید جرعه‌ای از خون خود سپرد به دنیا وه چه مراعات بی‌نظیری از او ماند: دست و علم، مشک و تیر، پیکر و صحرا...
شعر‌خوب‌به‌هم‌هدیه‌دهیم ای بزرگ خاندان آب‌ها آشنای مهربان آب‌ها در مقام شامخ سقایی‌ات بند می‌آید زبان آب‌ها... بر ضریح دست تو پیچیده‌اند التماس گیسوان آب‌ها می‌رسید از دور بر اهل حرم جملۀ «سقّا بمانِ» آب‌ها... بعد لب‌های تبسم‌ریز تو گریه افتاده به جان آب‌ها از وداع تو حکایت می‌کند دست‌های پرتکانِ آب‌ها...
(١٣) علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟ خدا او را به بزم عشق‌بازی شعله‌ور می‌خواست علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان‌تر، علی بودن هنر می‌خواست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2958@ShereHeyat
شعرخوب‌به‌هم‌هدیه‌دهیم می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت سجده می‌کرد به پیشانی او مهر نماز نزد او سجده برای خودش آدابی داشت موج‌ها پشت سر او همه صف می‌بستند سر سجاده که دریا، دل بی‌تابی داشت اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش آری او نیز برای خودش اصحابی داشت اشک در محضر او ذکر مصیبت می‌کرد تا که می‌دید کسی ظرف پر از آبی داشت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5696@ShereHeyat
باحضور شاعران‌ولایی‌تهران‌و‌قم جلسه۲۲۰ سه شنبه ۱۰مرداد۱۴۰۲ ساعت ۱۷ تهران، خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسينيه سادات 🔸حلقه‌شعر‌ولایی‌فرات
جلسه ۲۲۱ حلقه‌ی ادبی فرات آخرین جلسه قبل از اربعین حسینی با حضور شاعران‌ ولایی‌سرا زمان: دوشنبه ۲۳مرداد۱۴۰۲ ساعت ۱۷ مکان: تهران، خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسينيه سادات
از عطر دل‌انگیر خدا پُر شد باغ از لاله‌ی تازه‌اش بگیرید سراغ یک‌بار دگر شهید،... یعنی باز است یک باب بهشت از درِ شاهچراغ
✍️ روایت‌نویسی جای خودش را باید پیدا کند چقدر روایت! چقدر عالی! چقدر خوب و صمیمی! چقدر زوایای مختلف و متفاوت! دم همه بچه های حسینیه هنر کشور گرم! ببینید بچه های حسینیه هنر شیراز با سرعت خوب، چه تعداد روایتهای متنوع و نابی از حادثه دیشب تولید و منتشر کردن: @hafezeh_shz کاش برای همه حوادث ریز و درشت همین قدر راوی فعال داشتیم... روایتها را ببینید و منتشر کنید. @HOWZAVIAN @de_rang