شعرخوببههمهدیهدهیم
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#غزل
🔹بوی گل🔹
چون باد در حرارت دشت و دمن دوید
چون بوی گل بلند شد و در چمن دوید
وارونه است شیوۀ صحرای ابتلا
رو به شکارگاه، غزال ختن دوید
میخواست ایستاده نسوزد شبیه شمع
خورشیدوار با همۀ سوختن دوید
مردان، زره به قامت مردانه بستهاند
این نوجنونِ کیست که با پیرهن دوید؟
با اشتیاق رفت به آغوش قتلگاه
غربتکشیده بود و به سوی وطن دوید
تیغ برهنه منتظر دستبوسیاش
با سر به پایبوس تن بیکفن دوید
آغشته شد به خون خدا خون پاک او
وانگاه در رگان عقیق یمن دوید
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟
زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید
📝 #هادی_جانفدا
✅ @ShereHeyat
#رباعی
#جهاد_تبیین
آن شوق تمام را چرا سوزاندند؟
تصویر خیام را چرا سوزاندند؟
این نخل ستایشگر سیصد ساله،
این پیرغلام را چرا سوزاندند؟
#عباس_همتی
پ. ن:
حریق عمدی نخل با قدمت ۳۰۰ ساله در محله کوشک (اردستان)
و اهانت به اعتقادات مردم،
موجب جریحهدارشدن دل عزاداران حسینی گردید.
#بیت_الغزل(٧)
#مرثیهی_تصویر_محور
شعرخوببههمهدیهدهیم
نیزهها هلهله کردند به روی بدنت
تا به بالا نرود ناله و فریاد حسین
نعلها روی تنت نقش ضریحی زدهاند
تا شود سینهی تو پنجرهفولاد حسین
#محسن_حنیفی
#بیت_الغزل(٨)
#مرثیهی_تصویر_محور
شعرخوببههمهدیهدهیم
در بین این غبار به سوی تو آمدم
از روی ردّ خون به صحرا چکیدهات
خون گریه میکنند چرا نعل اسبها؟
سخت است روضهي تن در خون تپیدهات
#سيد_محمد_جواد_شرافت
شعرخوببههمهدیهدهیم
#حضرت_قاسم_علیه_السّلام
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد! زرهش پیرهن است...
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینیشدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است!
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهی دریا شدن است...
📝 #ایوب_پرندآور
او رفت که بیتاب کند لشکر را
از شرم عطش آب کند لشکر را؟
او در پی تشنۀ حقیقت میگشت
میرفت که سیراب کند لشکر را
📝 #سیدمهدی_حسینی
✅ @ShereHeyat
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#رباعی
🔹سفینة النجات🔹
ای تیر مرا به آرزویم برسان!
یعنی به برادر و عمویم برسان
حالا که پدر، تشنۀ لبیک من است
بیتاب، خودت را به گلویم برسان
لبیک به اوست آرزویم؛ لبیک!
میگویم با خون گلویم لبیک
تفسیر عظیم «یتلظّی عطشا»ست
لب باز نمودم که بگویم: «لبیک»
من نیز یکی از آن همه مردانت
قابل شده این جان، که شود قربانت؟
حالا که بلا دور سرت میگردد
بگذار علی شود بلاگردانت
باید که به روی دست، قرآن ببرم
شش آیه از آن سورۀ انسان ببرم
تا قرآن باز، روی نیزه نرود
باید که تو را نیز به میدان ببرم
ششماهۀ خود را که به میدان آورد
گفتند حسین، تیغ برّان آورد
سوگند به قرآن! که پی معجزه است...
این بار به جای تیغ، قرآن آورد!
غوغای عطش بود و فراتی میخواست
از خضر نجات، آب حیاتی میخواست
طوفان بلا ساحل امنی میجُست
این قوم، سفینة النجاتی میخواست
طفل است؟ نه! این کمال خود را دارد
در یاری تو، مجال خود را دارد
این نیست تلظی و رجزخواندن اوست!
این شیر، زبان حال خود را دارد
این گریه، نه! زخم بر تن احساس است!
طفل است و تلظی... رجزش هم خاص است!
با تیر سهشعبه گفت دشمن، این طفل
هم قاسم، هم اکبر، هم عباس است
میدید غریبی پدر را و... گریست
مادر را و سوز جگر را و... گریست
جز تیر، کسی حرف دلش را نشنید
بر حنجر او گذاشت سر را و گریست
هستی شما حرام شد ای مردم
آلوده به ننگ و نام شد ای مردم
«کیف یتلظی عطشا» یعنی که
حجت به شما تمام شد ای مردم!
شد گندم ری طعم هواخواهیشان
دیدی که چه بود اوج خداخواهیشان!
دیدی که چگونه اصغرم را کشتند
با نیت قربةً الی اللهیشان!
📝 #سیدمهدی_حسینی
🌐 shereheyat.ir/node/4147
✅ @ShereHeyat
شعرخوببههمهدیهدهیم
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسّلام
تنها اگر ماندم ندارم غم، علی دارم
حتی اگر باشد سپاهم کم، علی دارم
شکر خدا که قلب اهل خیمه آرام است
وقتی که هم عباس دارم هم علی دارم
شکر خدا که پرچمم در دست عباس است
از دست او افتاد اگر پرچم، علی دارم
آری عصای دست دارم، قامتم روزی
از داغ عباسم اگر شد خم علی دارم
با خویش میگفتم اگر روزی نباشم هم
زنها نمیمانند بیمحرم، علی دارم
دور و برم کمکم شد از اصحاب هم خالی
اما دلم خوش بود میگفتم علی دارم
میخواستم عالم پر از نام علی باشد
حالا به روی خاک یک عالم علی دارم
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
@ShereHeyat
#بیت_الغزل(٩)
زیباتر از علی، کسی از اهلبیت وحی
جان در ره امام زمانش نمیدهد...
#محمدجواد_غفورزاده
#بیت_الغزل(١٠)
از میان تمام اهل جهان، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد
عشق میداند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری
#سیدمحمدجواد_شرافت
#بیت_الغزل(١١)
#حضرت_عباس_علیه_السّلام
وعدهای دادهای و راهی دریا شدهای
خوش بهحال لب اصغر که تو سقا شدهای!
#اکبر_لطیفیان
#بیت_الغزل(١٢)
#حضرت_عباس_علیه_السّلام
ترجيع درد را، ز گريزى كه از تو داشت
سر میزند هنوز به سنگ ندامت، آب...
زينب، حسين را به گل سرخ خون شناخت
بر تربت تو بود نشان و علامت: آب!
#خسرو_احتشامی
@ShereHeyat
شعرخوببههمهدیهدهیم
#شعر_تصویر_محور
#حضرت_عباس_علیه_السّلام
بین غم آسمان و حسرت صحرا
ماه دمیدهست و رود، غرق تماشا
جنگلی از نیزه را شکافته تا رود
بیرقی از خون رسانده تا به ثریا
حال خوشی دست داده است به هر موج
شانه به مویش کشیده پنجۀ سقا
آنچه که از دست ماه در کف شط ریخت
بارش باران نریختهست به هرجا
آن سخنی را که مشک گفت به امواج
حضرت طوفان نگفته است به دریا!
بیشتر از هر کسی شبیه علی بود
سوخته دشمن از این شباهت زیبا
قلب کمان تیر میکشید ز یک سوی
سوی دگر تیغ، آستین زده بالا
نیزه و سنگ و عمود بود و حرامی
پیکر عباس بود و یکتنه غوغا...
ماه گر از روی زین به خاک بیفتد
میشکند پشت آفتاب، خدایا
گفت: که بنشین درون چشم من ای تیر
چشم بپوش از گلوی مشک من اما
ذرهای از داغ خویش داد به خورشید
جرعهای از خون خود سپرد به دنیا
وه چه مراعات بینظیری از او ماند:
دست و علم، مشک و تیر، پیکر و صحرا...
#مرتضی_حیدری_آلکثیر
شعرخوببههمهدیهدهیم
#شعر_تصویر_محور
#حضرت_عباس_علیه_السّلام
ای بزرگ خاندان آبها
آشنای مهربان آبها
در مقام شامخ سقاییات
بند میآید زبان آبها...
بر ضریح دست تو پیچیدهاند
التماس گیسوان آبها
میرسید از دور بر اهل حرم
جملۀ «سقّا بمانِ» آبها...
بعد لبهای تبسمریز تو
گریه افتاده به جان آبها
از وداع تو حکایت میکند
دستهای پرتکانِ آبها...
#اکبر_لطیفیان
#بیت_الغزل(١٣)
#بیت_مضمون_محور
#امام_سجاد_علیهالسّلام
علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟
خدا او را به بزم عشقبازی شعلهور میخواست
علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر
علی از شعله سوزانتر، علی بودن هنر میخواست
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/2958
✅ @ShereHeyat
شعرخوببههمهدیهدهیم
#امام_سجاد_علیهالسلام
#غزل_تصویر_محور
مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت
سجده میکرد به پیشانی او مهر نماز
نزد او سجده برای خودش آدابی داشت
موجها پشت سر او همه صف میبستند
سر سجاده که دریا، دل بیتابی داشت
اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش
آری او نیز برای خودش اصحابی داشت
اشک در محضر او ذکر مصیبت میکرد
تا که میدید کسی ظرف پر از آبی داشت
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/5696
✅ @ShereHeyat
#معرفی_جلسات_اینجانب
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
#نقد_تخصصی_شعر_ولایی
باحضور
شاعرانولاییتهرانوقم
جلسه۲۲۰
سه شنبه
۱۰مرداد۱۴۰۲
ساعت ۱۷
تهران،
خیابان وحدت اسلامی
کوچه خندان
حسينيه سادات
#ویژه_برادران
🔸حلقهشعرولاییفرات
#معرفی_جلسات_اینجانب
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
#نقد_تخصصی_شعر_ولایی
جلسه ۲۲۱ حلقهی ادبی فرات
آخرین جلسه قبل از اربعین حسینی
با حضور شاعران ولاییسرا
زمان:
دوشنبه
۲۳مرداد۱۴۰۲
ساعت ۱۷
مکان:
تهران،
خیابان وحدت اسلامی
کوچه خندان
حسينيه سادات
#ویژه_برادران
از عطر دلانگیر خدا پُر شد باغ
از لالهی تازهاش بگیرید سراغ
یکبار دگر شهید،... یعنی باز است
یک باب بهشت از درِ شاهچراغ
#حامد_اهور
#شیعه_تسلیت
✍️ روایتنویسی جای خودش را باید پیدا کند
چقدر روایت!
چقدر عالی! چقدر خوب و صمیمی! چقدر زوایای مختلف و متفاوت!
دم همه بچه های حسینیه هنر کشور گرم!
ببینید بچه های حسینیه هنر شیراز با سرعت خوب، چه تعداد روایتهای متنوع و نابی از حادثه دیشب تولید و منتشر کردن:
@hafezeh_shz
کاش برای همه حوادث ریز و درشت همین قدر راوی فعال داشتیم...
روایتها را ببینید و منتشر کنید.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@de_rang
💠 کارگاه شعر آئینی
🗣️باحضور: سیدمهدی حسینی رکنآبادی
📌با موضوع: تخیل، تصویر و ایماژ در شعر آئینی
🗓️ زمان: چهارشنبه ۲۵ مردادماه. ساعت ۱۷
🏛️ مکان: خیابان استانداری، گذر سعدی، عمارت تاریخی سعدی
🔰شبکه اطلاع رسانی حوزه هنری اصفهان
ℹ️Instagram.com/artesfahan.ir
🌐www.artesfahan.ir
🔘eitaa.com/art_esfahan
✨ ble.ir/artesfahan
حوزه هنری قلب تپنده فرهنگ و هنر نصف جهان
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
#شعر_پایداری
#غزل
🔹شهید باش🔹
یک عمر زنده باش ولیکن شهید باش
هر دم پی حماسه و عزمی جدید باش
حتی اگر تمام جهان غرق تیرگیست
چون ماه در سراسر شب روسفید باش..
یک لحظه از امید دلت را تهی مکن
اما ز هرچه غیر خدا ناامید باش
چون سرو، سرفراز میان ستمگران
در خلوت و نماز ولی مثل بید باش..
بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم
بر قامت نفاق چو توفان، شدید باش..
در ماتم حسین علی گریه کن ولی
در فکر محو این همه شمر و یزید باش
📝 #افشین_علا
🌐 shereheyat.ir/node/4831
✅ @ShereHeyat
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔹شبیه مادر...🔹
با سر رسیدهای! بگو از پیکری كه نیست
از مصحف ورقورق و پرپری كه نیست
سر مینهم به سردی این خاکها... کجاست
دستان مهربان و نوازشگری که نیست؟
باید برای شستن گلزخمهای تو
باشد زلال زمزمی و کوثری که نیست
قاری تشنه! تشت طلا و تنور نه!
شایسته بود شأن تو را منبری که نیست
آزاد شد شریعه همان عصر واقعه
یادش بهخیر ساقی آبآوری که نیست
تشخیص چشمهای تو در این شب کبود
میخواست روشنایی چشم تری که نیست
دستی کشید عمه به این پلکها و گفت:
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/1596
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از الی الحبیب
🔰مگه اونا واسه شمر و یزید میخونن!
🔸آقای بهمن عظیمی از نوحه سرایان اهلبیت علیهمالسلام در پستی که در صفحه خودشان منتشر کردند، نکته مهمی را در موضوع تعامل شاعر با مداح اشاره کردهاند که از مسائل این روزهای ستایشگران می باشد.
🔹خطاب به کربلایی نریمان پناهی:
قریب به 15 سال نوکریکردن در کنار شما باعث شده نگاهم به مقولهی نوکری بالکل عوض بشه!
🔺دوستان جان!
اگر دوست داشتید چند دقیقهای وقت بگذارید و مطلب زیر را بخوانید:
▫️رفقایی که بنده رو از نزدیک میشناسند می دونند که من معمولا اشعار و نوحههایی رو که مینویسم را بلافاصله در کانالم منتشر میکنم.
🔺از اونجایی که اکثر این کارها رو آقا نریمان میخونن، یادمه یه سالی دم دمای محرم یکی از رفقای قابل اعتمادم بهم گفت:
🔸دیشب فلان مداح توو فلان جا در جمع چند تا مداح و شاعر گفته که نریمان سبکهاش رو از رو من میخونه!!!
❓حالا موضوع چی بوده؟
موضوع این بوده که فلان مداح ظاهرا اشعار و سبکها رو از داخل کانال برمیداشته و زودتر میخونده و معمولا فردای همون شبی که ایشون کار رو میخونده آقا نریمان هم کار رو میخونده (چون در ایام محرم مراسم هیأت آقا نریمان به روز هست و مثل دیگر هیئات شب نیست) این بوده که بعضی از اطرافیان اون بنده خدا باورشون شده که بله، دقیقاً کارهایی که ایشون شب میخونه بلافاصله فرداش آقا نریمان همون کار رو میخونه!!
🔺من وقتی این ماجرا رو شنیدم پیش خودم گفتم شاید من دارم کار اشتباهی انجام میدم که کارها رو زودتر منتشر میکنم و این کارم باعث شده کسی بتونه همچین ادعایی بکنه، لذا همون روز وقتی رفتم هیأت خدمت ایشون، بهشون عرض کردم که آقا! میخواستم یه مطلبی رو بگم خدمتتون:
✳️راستشو بخواهید من اشعار و سبکهایی که توو این ایام مینویسم رو قبل از اینکه شما بخونید توو کانالام منتشر میکنم و این باعث شده که یه بنده خدایی بگه که نریمان پناهی کارهاش رو از رو من میخونه!
⚠️به محض اینکه من این حرف رو به ایشون زدم یه دفعه دیدم حالت چهره شون کاملا برآشفته و عصبانی شد!
❇️پیش خودم گفتم آخ آخ، الانه که بگه تو بیخود میکنی فلان و فلان اما به یکباره دیدم که با همون حالت ناراحت و عصبی گفت:
بهمن جان، دیگه این حرف رو نزنیها!
مگه اونا واسه شمر و یزید میخونن!
🔘اصلا از این به بعد شعرها رو ببر بده دویست نفر بخونن بعد بیار بده من!
🔻پی نوشت:
یادمه یک سال قبل از این اتفاق به فلان مداح به ظاهر معروف گفتیم یه واحد برای دهه محرم نوشتیم که ان شاءالله آقا نریمان و جنابعالی بخونید:
ایشونم گفت:
نریمان بخونه من نمیخونم!!!
#نوحه
#آداب
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir