eitaa logo
کانال ســـرבار בلها
1.2هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
10.5هزار ویدیو
86 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نمایید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂آرام و عمیق. گفت: مامان، اون پرچم بزرگ یازینب رو که خریدی واسه مراسم روضه ماه صفر بیار با خودم ببرم. می‌خوام بزنم جایی که قشنگ توی دید دشمن باشه. بذار داعشی‌ها با دیدن اسم خانم، دل‌شون بلرزه. پرچم را آوردم. گذاشت توی وسایلش. غافل از این که جنازه امیرم را پیچیده توی همین پرچم برایم می‌آورند.🍂 7⃣
🍃تلفن همراهش که زنگ خورد، چند کلمه صحبت کرد. یک‌دفعه رنگ و رویش تغییر کرد. انگار غم عالم نشست توی صورتش😞. خداحافظی کوتاهی کرد. گوشی‌اش را پرت کرد گوشه اتاق و بلند شد و چند دور طول و عرض اتاق را قدم زد. حالش به هم ریخته بود.  گفتم: چی شده امیر؟با سختی، وسط بغض و هق‌هقش گفت: هیچی مامان، رفتنم کنسل شده. همه دارن می‌رن. نمی‌ذارن من برم!  سریع لباس پوشید و رفت بیرون. چند ساعت بعد برگشت، حالش کمی بهتر شده بود ولی از چشم‌های پف کرده و سرخش معلوم بود حسابی گریه کرده. گفتم:کجا بودی امیرجان؟ گفت: مسجد. رفتم کلی با آقا حرف زدم. گفتم: آقا! چی شده که عمه شما دست رد به سینه من زده؟ من چي کار کردم آخه؟! بگید چه اشتباهی از من سرزده؟ اگر نگید چه اشتباهی کرده‌ام، شکایت عمه‌تان را به شما می‌کنم؟ گفتم: صبور باش مامان! خدا بزرگه.دو سه روز گذشت. امیر کمی آرام شده بود ولی بدجور توی خودش فرو رفته بود. ساکت بود و فقط فکر می‌کرد. تلفن همراهش زنگ خورد. تقریبا هفت، هفت و نیم شب بود. چند کلمه‌ای حرف زد. برعکس دفعه قبل، گره‌های پیشانی‌اش باز شد و لب‌هایش به خنده نشست. تلفن را که قطع کرد، با آن قدِ بلند تقریبا دو متری‌اش 😄مثل بچه‌ها بالا و پایین می‌پرید و بلند‌بلند می‌خندید. گفت: کارم درست شد مامان! گفتن وسایلت رو جمع کن و بیا قرارگاه.🍃 6⃣
🍂آرام و عمیق. گفت: مامان، اون پرچم بزرگ یازینب رو که خریدی واسه مراسم روضه ماه صفر بیار با خودم ببرم. می‌خوام بزنم جایی که قشنگ توی دید دشمن باشه. بذار داعشی‌ها با دیدن اسم خانم، دل‌شون بلرزه. پرچم را آوردم. گذاشت توی وسایلش. غافل از این که جنازه امیرم را پیچیده توی همین پرچم برایم می‌آورند.🍂 7⃣
🌷من مادر امیر بودم، اما امیر همدم همراه و استاد من بود. توی هر کاری که فکرش را بکنید، من از امیر کمک می‌گرفتم. تصمیم گرفته بود ماشین بخرد. می‌گفت: مامان، دیگه نمی‌ذارم تو خونه تنها بمونی. هر شب می‌برمت بیرون، می‌برمت مهمونی، می‌برمت هر جایی که دوست داشته باشی. شب که می‌شد، هیچ‌جا نمی‌رفت. به هیچ دوستی قول نمی‌داد و با هیچ کس قرار نمی‌گذاشت. می‌گفت مادرم تنهاست. مریض می‌شدم، تا صبح بالای سرم می‌نشست. حتی یک‌بار سفر مشهدش را به‌خاطر بیماری من لغو کرد. هرچه گفتم: برو. من می‌رم خونه حمید، می‌رم خونه اکرم، قبول نکرد. می‌گفت: کجا برم مامان؟ شما خونه خودمون راحت‌تری. اگه لازم باشه، خودم شب تا صبح بالای سرت می‌شینم. خوبی‌های امیر نگفتنی است. تنها دعایم برایش این بود که خدا از امیر راضی باشد. آخر هم دعایم مستجاب شد. خدا از پسرم راضی شد.🌷 8⃣
... (ببین شهید داره بهت کد میده،اگه میخوای شهید شی یکی از کارایی که باید بکنی همینه. نوکر پدر و مادرت باش...) 9⃣ @smmdjk
گفتم شاید بیشتر در مورد شهید بخوای بدونی .
🌹شادی ارواح طیبه شهدا و اینکه عاقبت ما ختم به شهادت بشه صلوات🌹 @smmdjk
... 🔸 دو ماه از ازدواج غاده و مصطفی می‌گذشت که دوستِ غاده مسئله را پیش کشید: « غاده! در ازدواجِ تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. 🔸 تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، این کوتاه است... مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟ 🔸غاده با تعجّب دوستش را نگاه کرد، حتی دلخور شد و بحث کرد که مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می‌کنی 🔸 دوستش فکر می‌کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی؛ شروع کرد به خندیدن. 🔸مصطفی پرسید: چرا می‌خندی؟ و غاده چشم هایش از خنده به اشک نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو کچلی؟ من نمی‌دانستم!» و آن وقت مصطفی هم شروع کردن به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد. 🔸 از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: شما چه کار کردید که غاده شما را ندید؟ 🌷 ┏━━━🍃💞━━━┓ @Nok_Ze ┗━━━💞🍃━━━┛
📸 انتشار نخستین بار تصویری از ماسک‌زدن رهبر انقلاب در جلسات کاری اللهم اجعلنی فئ درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید چشم بد از روی ماهت دور باشد رهبرم سستی وبیحالی و حال نزار دور باشد از وجودت ای گل خوشرنگ بهار سلامتی آقا جاننننننننننننم صلوات 🌹🍃🌺🌸 @smmdjk
بین الحرمین یعنی چی؟..✨🌹 ب:باز ی:یک ن:ندای عظیم ا:از ل:لبیک یا ح:حسین ع ر:رسید ولی م:مهدی (عج) ی:یار ن:ندارد .. |🥀|•• . . 💔 @smmdjk
🌱 فقـط امام حـسین «علیه السلام» روبچـسب هرچـی میـخوای ازش بخـواه یکـی یکـدونست و ازخـداهرچـی بخواد بهـش میده •|شهید‌روح‌الله‌قربانی| @smmdjk
🌸سلام 🕊روزخوش ووعاقبت شما بخیر 🌸امیدوارم 🕊چراغ زندگیتون 💝مدام حول محور 🌸 شادی و آرامش 🕊در حرکت باشه 💝و این ماه تیر براتون 🌸برکت خوشبختی 🕊موفقيت و نگاه خدا رو 💝به همراه داشته باشه 🌸🍃 @smmdjk