مهربان مثل مادر.mp3
13.57M
🏴 #تلنگری_فاطمیه
☜ فاطمه سلاماللهعلیها با آخرین جملهاش در لحظه وفات یک نقشه راه را برای ما ترسیم میکند
💥 نقشه ای که بر اساس آن همین الان هم میشود فهمید در مسیر عاقبت بخیری هستیم یا نه!
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
@Ostad_Shojae
📚 کتاب به بلندای ماه به کوتاهی آه
(زندگی خاتون کبیریا حضرت زهراعلیهاالسلام)
📗 این اثر تحقیقی - تألیفی بخشهایی از #زندگی_حضرت_زهرا(س) پرداخته است. یکی از نکات قابل توجه درباره این کتاب، نحوه #تألیف آن است.
📖 متن اصلی به روش #زندگی_نامه نوشته شده و نویسنده #مباحثی_تاریخی را با چند پینگاشت با قلمی پژوهشی به همراه ۹ #داستان_واره آورده است.
🔹 داستانوارهها در توضیح مطالب اصلی کتاب و برای #درک بهتر مخاطب نوشته شدهاند. دکتر #گرمارودی در انتهای کتاب #شعر هایی نیز از اساتید بزرگی که درباره حضرت زهرا(س) سروده اند آورده است.
👌مهمترین #هدف از نگارش این کتاب، آشنایی جوانان با #سیره_حضرت_فاطمه(س)، آن هم در شرایطی است که مخاطبان امروز در میان انواع و اقسام وسایل #ارتباط جمعی احاطه شدهاند. رسانههایی که هر یک با اهداف از پیش تعیین شدهای به شکلدهی #افکار_عمومی مشغول هستند.
✍ نویسنده: سیدعلی موسوی گرمارودی
📖 تعداد صفحات: ۱۸۴صفحه
▪️ناشر: قدیانی
💰 قیمت: ۲۷۰۰۰تومان
...........................................
🛍 خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/5469295?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@sn_shop
فروشگاه کتاب جان
📚 کتاب به بلندای ماه به کوتاهی آه (زندگی خاتون کبیریا حضرت زهراعلیهاالسلام) 📗 این اثر تحقیقی - تأل
✂️در بخشی از کتاب به کوتاهی آه به بلندای ماه می خوانیم:
زندگی در مدینه با انبوه کارهای اجتماعی پیامبر و غزوه ها(یعنی جنگ هایی که پیامبر خود در آن حضور داشتند ) و سریه ها (یعنی جنگ هایی که به امر پیامبر انجام می گرفت اما پیامبر خود در آن حضور نداشتند) مسئله کتابت وحی،رتق و فتق امور مهاجران و اسکان آنان،سامان دادن ارتباط های انصار و مهاجران و... و دهها مشکل و مسئله ی دیگر که مدیریت والای پیامبر در اغلب آنها با حضور و یا اطلاع فاطمه جوان انجام می گرفت و نیز درک و دریافت فاطمه از شکیبایی و متانت و نرمش و رامش پیامبر،بر تجربه های او می افزود و در او هم پختگی بوجود می آورد.هرگاه پیامبر به خانه می آمد فاطمه نخستین کسی بود که فاطمه سراغش را می گرفت و چون از خانه می رفت،فاطمه ،آخرین کسی بود که پیامبر او را بدرود می گفت.
@sn_shop
📚کتاب حیدر
📗در کتاب «حیدر» با روایتی خطی، یک دست و درهم تنیده از 9 سال زندگی #مولی_الموحدین_علی_علیه_السلام با #حضرت_صدیقه_طاهره سلام الله علیها مواجهیم
«#حیدر» داستانی زیبا با روایتی تازه از زندگی ابرقهرمانی پاک و عدالت گستر است. #آزاده_اسکندری نویسندۀ توانای این کتاب توانسته است با نگاهی #محققانه زندگی امام علی(ع) را با شیوه ای دگرگونه به تصویر بکشد و آن را در قالب «حیدر» به مخاطب منتقل نماید.
👌هرچند #حفظ_حقیقت ماجرا باعث شده است تا اسلوب داستانی در کتاب کمرنگ به نظر برسد، اما #سه_ویژگی_مهم بکار رفته در آن باعث شده ارتباط خوب و دلنشینی بین مخاطب و کتاب ایجاد شود:
📌#حفظ_امانت محتوای تاریخی یکی از این ویژگی هاست که نویسنده کوشیده است آن را در سایه زحمات پژوهشگرانه خود به نتیجه ی مطلوبی برساند.
📌دیگری #چیدمان_داستان است که بر اساس سیر تاریخی و نه براساس پراکندگی موضوعی و زمانی، شکل گرفته است؛ با این ویژگی مخاطب سر درگم نشده و برعکس روایات تاریخی میتواند تصویری منسجم از زندگی قهرمان این نوشته را در ذهن خود ثبت و نگهداری کند.
📌 #روایت_داستان از زبان #امیرالمؤمنین(ع) از دیگر نوآوری کتاب «حیدر» است که احساس صمیميت و همزاد پنداری خوبی را به خواننده القاء می کند.
..................................
✍نویسنده: آزاده اسکندری
📖تعداد صفحات: ۳۸۰صفحه
▪️ناشر: کتابستان معرفت
💰قیمت: ۱۴۵.۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۱۴۰.۰۰۰تومان
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/1020361?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@sn_shop
فروشگاه کتاب جان
📚کتاب حیدر 📗در کتاب «حیدر» با روایتی خطی، یک دست و درهم تنیده از 9 سال زندگی #مولی_الموحدین_علی_
✂️برشی از کتاب حیدر:
«…من در مقایسه با آنها وضعیت مالی خوبی نداشتم. از روزی که به مدینه آمده بودیم در مزرعه مردی یهودی کار میکردم تا دستم جلوی انصار دراز نباشد. روزها با تنها شترم برای نخلستانها آب میبردم، دستهایم تاول میزد و پینه میبست؛ اما میارزید.
زیر لباسهای ارزانقیمتم که اغلب پشمی، پوستی یا از لیف خرما بودند، زیرپوش زبر چهاردرهمی تن میکردم و در آن گرما بیل میزدم. تنها آرزویم در تمام عمر این بود که بتوانم نفسم را رام کنم.
از لابهلای نخلها، زیر نور خورشید، آبها آرام و رام حرکت میکردند. کفشهایم از لیف خرما بود، درمیآوردم تا خراب نشوند. از پابرهنه راهرفتن توی آن آبوگِل لذت میبردم و زیرِلب قرآن میخواندم. گاهی هم خورشید مصاحبم میشد.»
@sn_shop