📖خاطرات شهیدان اربابی، روایت اصلی کتاب اورکت
🌷#شهیدان_اربابی_بیدگلی، سه برادر از یاران سرلشکر شهید حاج احمد کاظمی بودند. احوالات و سرگذشت، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری، شرح وقایع زندگانی، بررسی نقش ایشان در جنگ، مدیریت و فرماندهی، شهودات و کرامات و شرح شهادت، از جمله مضامین خاطرات خانواده و آشنایان ایشان است که در این کتاب گرد آمده است.
📗اورکت رمانگونهای است نشسته بر بستر خاطرات از زبان بیش از ۲۵۰ نفر… که در طول دو سال و نیم و با سفر به بیش از ۲۰ شهر به پهنای پنج استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، قزوین، زنجان و تهران ضبط و ثبت شده است.
✍نویسنده، خاطرات و نقلقولهای افراد مختلف را از شهیدان اربابی با قلمی شیوا و تاثیرگذار در روایتی هنرمندانه بیان کرده است. بدین صورت که با استماع خاطرات و نقلقولهای افراد مرتبط با شهیدان، و سپس پرداخت هنری آنها بر بستر روایتی پرکشش و جذاب، رمانگونهای خواندنی آفریده است. که این رمانگونه البته خیالی نیست و از متن واقعیت حکایت دارد.
📗کتاب در 18 فصل تنظیم شده است که هر فصل، گوشهای از سرگذشت شهیدان را بازگو میکند. قصه از شهرستان و خانه پدری آغاز میشود، با فعالیتهای انقلابی، شروع جنگ، اعزام به جبهه و رسیدن به مدارج بالای نظامی ادامه مییابد و با شرح شهادت و وقایع پس از شهادت (مثل عکسالعمل سردار شهید کاظمی به شهادت ایشان، تشییع جنازهی باشکوه شهیدان و یا دیدار خانوادهی شهیدان با مقام معظم رهبری) به انجام میرسد. البته کتاب دربردارندهی بخشهای جالب دیگری هم هست که مخاطب آنها را در خلال مطالعهی کتاب درخواهد یافت.
🆔@sn_shop
👌ویژگیهای شاخص کتاب اورکت
📌فصلهایی که به بازگویی #اتفاقات_دلهرهآور عملیاتهای جنگ و روش و منش فرماندهی شهیدان اختصاص یافته است، از جذابیت خاصی برخوردار است. تصمیمگیریها و دستورات در لحظات حساس و تعیینکننده، و رشادتها و جانفشانیها در کشاکش صحنههای خونبار و نفسگیر نبرد، از بخشهای هیجانانگیز و درسآموز کتاب است. در خلال همین فصول هم هست که شمهای از وسعت روح و کرامات عارفانهی این پاکباختگان نیز به تحریر درآمده است.
📌#تصاویری از شهدا و خانواده و دوستانشان در موقعیتهای مختلف و نیز اسناد و مدارک و دستنوشتههایشان در متن کتاب گنجانده شدهاند. عکسهای شهیدان با اعضای خانواده، دوستان و آشنایان، همرزمان و فرماندهان در مکانهای گوناگون به همراه شرح آنها و متناسب با روایت کلی، در جایجای کتاب خود را نشان میدهند. همینطور تصاویری از اسناد و مدارک، نامهها و دستنوشتهها و وصیتنامههای ایشان نیز در متن کتاب درج شده است.
📌این کتاب #ضمیمهی جالب دیگری نیز دارد؛ بیش از 160 قطعه فیلم واقعیت افزوده مرتبط با متن کتاب تهیه شده است که مخاطب میتواند به وسیلهی گوشی همراه با اسکن بارکدهایی که در پایان هر فصل تعبیه شدهاند، آنها را بر بستر اینترنت تماشا کند. در واقع، کتاب «#اورکت» اولین کتاب در حوزهی دفاع مقدس است که از ویژگی واقعیت افزوده بهره برده است. این فیلمها شامل مصاحبههایی است که با مرتبطین شهیدان اربابی صورت گرفته و برای نوشتن کتاب از آنها استفاده شده است.
🆔@sn_shop
✂️در بخشی از این کتاب میخوانیم:
محسن رفیقدوست؛ وزیر وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در این مورد گفته است:
«… وقتی که طی عملیات خیبر جزایر مجنون فتح شد و بعد با فشارهای سنگین دشمن نگهداشتن آن هم مشکل شد، دریافتیم که پشتیبانی از نیروهای مستقر در جزیره با اتکاء به ترابری قایقها، سخت است. چون دشمن در آن طرف، پایش روی زمین و ما در این طرف، پایمان روی آب بود. بنابراین؛ طراحی پُل خیبر انجام گرفت. طرح این پلهای شناور، توسط بچّه های ستاد پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد سازندگی به آقای هاشمی رفسنجانی داده شده بود تا در هیأت دولت مطرح شود. بعد از آنکه طرح در هیأت دولت به تصویب رسید، وزارت سپاه مسؤولیت اجرای آن را تقبّل کرد.
ما آن طرح اولیه را در معاونت صنایع وزارت سپاه تغییر دادیم. یعنی طرح را سبک و سنگین و ابعادش را عوض کردیم.
این پل در قطعات شش متری به هم وصل میشد. هر چه قدر هم که از این قطعات وصل میشدند، باز هم روی آب شناور بود و میشد از روی آن عبور کرد. نکتهی مهمی که در ارتباط با این پل لازم است در تاریخ ثبت شود، آن است که این پل، به رغم آنکه به «پل جهاد» معروف است، اما هیچ ارتباطی با جهاد ندارد. البته همانطور که عرض کردم، ایدهی اولیه آن، از طرف برادران جهاد سازندگی داده شد، ولی طراحی، ساخت و حمل آن را، معاونت صنایع وزارت سپاه و نصب آن را هم، معاونت مهندسی وزارت سپاه انجام دادند.
یکی از خاطرات من از نصب پل خیبر این است که ما هر چه در آبهای هور جلوتر میرفتیم، نیزارها هم انبوهتر میشدند. هر کاری میکردیم تا این نیزارها را با دست بِبُریم، موفق نمیشدیم. همان موقع؛ اطلاع پیدا کردیم که یک ماشین نیکوب آلمانی؛ متعلق به عراقیها در جزیره جنوبی مجنون افتاده، که نیاز به تعمیر دارد.
اندازه این دستگاه نیکوب، از بولدوزر هم بزرگتر بود. ما فوراً آن را به کارخانه ماشین سازی اراک انتقال دادیم، تا از روی آن بسازند.
آنها هم خیلی ضربتی برای کپی سازی آن ماشین اقدام کردند و خود ماشین را هم به موقع به ما برگرداندند.
با هر مصیبتی که بود، با چنگ و دندان توانستیم راه را باز کنیم و نیها را از سرِ راه برداریم.
پنج، شش کیلومتر از پل را نصب کرده بودیم، که یک روز حاج همّت؛ فرمانده لشکر ۲۷ به نزد من آمد و گفت:
«حاج محسن؛ شما هر یک ساعتی که زودتر این پُل را نصب کنید، ما یک شهید کمتر میدهیم و بهتر پشتیبانی میشویم.»
همّت به محض اطمینان یافتن از استمرار روند نصب پل شناور، بار دیگر به خط مقدم نبرد در جزیره جنوبی مجنون بازگشت. فرمانده بسیجی لشکر ۲۷ اندک نیروهای باقیماندهاش را پشت خاکریزی جمع کرد و در زیر بارش شدید آتش گلولههای دشمن، با جملاتی که از اعماق دل و جان او نشأت میگرفت، برای واپسین بار با آنان اتمام حجّت کرد. او گفت:
«… امام عزیزمان فرمودند: جزایر باید حفظ شود.
ما باید به دستورات امام، که همان دستور ولایت است، عمل کنیم. برای این کار دو راه بیشتر نداریم؛ یا اینکه پرچم سرخ را به دست میگیریم و همگی میرویم و تا آخرین لحظه و تا آخرین قطره خونمان در مقابل دشمن مقاومت میکنیم و میایستیم، یا اینکه پرچم سفید به دست میگیریم و ذلّت و خواری و ننگ ابدی را، برای اسلام و مسلمین به ارمغان میآوریم.»
سخنان شورآفرین فرمانده لشکر ۲۷، چنان بر دلهای بسیجیان نشست، که آنان با روحیهای مضاعف و در مظلومیتی مطلق، با او همراه شدند، تا خط دفاعی خود در جزیره را حفظ نمایند. همزمان؛ فرمانده لشکر ۲۷، کماکان تلاش میکرد تا با درخواست اعزام نیروهای کمکی از دوکوهه و حتّی قرض گرفتن نفرات از یگانهای دیگر، کمبود نیروی انسانی خط دفاعی یگان متلاشی شده خود را جبران نماید.
🆔@sn_shop
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️این سکانس از سریال عاشورا را باید مسئولین هر روز ببینند تا بدانند برای رسیدن به میز مسئولیتشان از چه مسیری گذشته اند...
#هفته_دفاع_مقدس
@sn_shop