📢 فراخوان | شهادت سپهبد سلیمانی؛
💯 پاسخ خود را به پیام رهبر انقلاب بنویسید
🔹 شما می توانید پیام خود را به رهبر انقلاب درباره شهادت این شهید والامقام به صورت متن و فیلم از طریق پیوند زیر ارسال کنید👇
http://farsi.khamenei.ir/shahid-soleymani
کتاب دختر پیامبر
"وقایع زندگی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر(ص)"
کتاب #دختر_پیامبر (ص) از آخرین آثار منتشره از حجت الاسلام و المسلمین #محمد_علی_جاودان است که دربردارنده تحقیقاتی نوین پیرامون تاریخ زندگانی و شهادت آن بانوی نمونه اسلام میباشد.
کتاب به زبان ساده نوشته شده و خواننده را با خود به دل تاریخ میبرد و حوادث زندگی کوتاه اما درسآموز صدیقه طاهره(س) را مرور میکند.
@sn_shop
در بخش اول این کتاب، بحثی مفید پیرامون زندگی اجتماعی #اعراب و برخی فرهنگهای حاکم بر جامعه عربی در دوران #جاهلیت و صدر اسلام صورت گرفته و با نتیجه گیری از آن بحث، به تبیین زوایای پنهان جریان #سقیفه و حوادث پس از رحلت #پیامبر (ص) پرداخته شده است.
از جمله مباحث مطرح شده در بخش اول این کتاب، چندین شکل از مبارزاتی که #حضرت_فاطمه_زهرا (س) با انحرافات پس از رحلت پیامبر(ص) داشته اند، از جمله حوادث هجوم به بیت آن حضرت، غصب #فدک و... مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
محقق این اثر، در بخش دوم، تحقیقی جامع پیرامون محل مزار پاک حضرت ارائه کرده و با بررسی روایات مختلف در این باب، کوشیده تا غبار دیرینهای که سالها بر چهره این جریان نشسته است را بزداید.
📚
این کتاب که توسط موسسه #ایمان_ماندگار به چاپ رسیده، راهنمای خوبی برای آشنایی اجمالی با عوامل #شهادت #حضرت_زهرا (س) بر اساس منابع تاریخی است.
.........
144 صفحه| 10500 تومان
خرید اینترنتی از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/213664?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
📖 کتاب عقیق
"زندگی نامه داستانی شهید حسین خرازی؛ فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع)"
کتاب عقیق، زندگی نامه داستانی سرداری است که با یک دست لشکری را فرمان می داد. این کتاب به بیان زندگی و خاطرات شهید همیشه در یاد، حاج حسین خرازی فرمانده دلاور لشکر امام حسین (ع) اصفهان می پردازد.
در این کتاب خاطرات همرزمان و سخنرانی های شهید خرازی تدوین و مراحل ورود وی به جنگ و شکل گیری لشکر 14 امام حسین (ع) و موفقیت هایش بازگو شده است.
272صفحه|26000 تومان
قیمت با تخفیف: 24000 تومان
خرید اینترنتی از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/214160?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
📖 کتاب عقیق
"زندگی نامه داستانی شهید حسین خرازی؛ فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع)"
🔹پدیدآورنده: #نصرت_الله_محمودزاده
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: 272 صفحه
🔹قیمت پشت جلد: ۲۶۰۰۰تومان / قیمت با تخفیف: ۲۴۰۰۰
.
📚برشی از کتاب
تیپ امام حسین در میان دود و آتش وارد خط شد و از همان محور به سمت #خرمشهر حرکت کرد.
حسین برای رسیدن به شهر سر از پا نمیشناخت. این را هم میدانست که درصورت مقاومت #عراقیها در محور #شلمچه، #خرمشهر آزاد نخواهد شد.
از آغاز عملیات، مردم درانتظار آزادی خرمشهر بودند. پس از نبرد سنگین #تیپ_محمد_رسول_الله، رادیو ایران محاصره خرمشهر را اعلام کرد.
نگرانی تمام وجود حسین را فرا گرفته بود. موحد که کنار دستش بود، این نگرانی را حس میکرد، اما کاری از دستش ساخته نبود.
حسین که از همان فاصله دور ساختمانهای ویران شده شهر را میدید، به موحد گفت: «اگر خرمشهر آزاد نشود، چه جوابی برای مردم چشم انتظار داریم؟ ما در برابر آنها شرمنده میشویم...
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
خرید اینترنتی از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/214160?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
🔰#سردار_حاجی_زاده را عمیقاً دوست داشتم؛ اما پس از مصاحبه امروز، دو چندان!
#امتحان_آبرو، به مراتب سخت تر از امتحان های دیگر است. او مصداق بارز این توصیف قرآن از محبوبان خداست که علاوه بر امتحانِ «گذشتن از جان» در جهاد نظامی، از آبروی خود نیز می گذرند. هم از نعره دشمن خارجی نمی ترسند و هم از ملامت منافقان و احتمالاً دوستان داخلی:
🔸«يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ؛ خداوند آنها را دوست دارد و آنها (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران نيرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش كنندگان هراسى ندارند.اين فضل خدا است كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مىدهد.» (مائده: 54)
#بصائر
@sn_shop
#سفیر_انگلیس باید اخراج بشه
در هجمه رسانهای دشمن، خدا زد پشت کله این روباه که بیاد اینگونه در هنگام هدایت و سازماندهی درگیری ها دستگیر بشه
باید با #اخراج_سفیر_انگلیس ورق در جنگ رسانهای به نفع ایران برگردد.
#نشر_حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیرمرد سیلزدهٔ خوزستانی حاضر نبود خونهش رو رها کنه. حاج قاسم اومد، دست پیرمرد رو بوسید و به عکسی که تو دستش بود قسمش داد ازونجا بره مبادا آسیب ببینه.
کجایی سردار؟ این روزهای سیستانوبلوچستان چقدر جای حضور پرمهرت خالیه...
@sn_shop
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_چهل_یکم
#از_افغانستان_تا_لندنستان
لحظه داشت فیلتر هوا را چک میکرد. با چکش به آن میکوبید تا بازش کند. باید هر طور شده از موتور دور نگهش میداشتم. با لحن گلایهآمیز گفتم :«داداش، تو رو خدا بیخیال. ماشین همینجوری داغون هست. چند هزار درهم خرج همین موتور کردم، داری میزنی از اینم داغونترش میکنی؟ باشه، اصلا بزن لهش کن.»
سرش را آورد بالا. نگاهی به من انداخت و دوباره سرش را به سمت فیلتر چرخاند. چند بار دیگر با چکش کوبید رویش تا ثابت کند اهمیتی به حرفم نداده. بعد در کاپوت را بست. بعد آمد نگاهی به داخل ماشین بیندازد. روی صندلی عقب کتابی بود دربارۀ نظر مسلمانان دربارۀ مکاشفه. چندی وقتی بود داشتم میخواندمش. کتاب را برداشت و پرسید: «این چیه؟»
گفتم: «کتابه!» کتاب را عمدا آنجا نگذاشته بودم، اما خیلی هم ناراحت نشدم، چون هیچ تروریستی ابلهی موقع مسافرت، کتابی دربارۀ نظر اسلام پیرامون مکاشفه با خودش نمیبرد! نگاهی به روی جلد و پشت جلدش انداخت. سرش را تکان میداد، حالت صورتش خیلی جدی بود. مستقیم زل زد توی چشمم و گفت: «برادر، این حرفا رو باور میکنی؟»
با نیشخند گفتم: «شوخیت گرفته؟ مگه خود تو هرچی توی روزنامه میخونی رو باور میکنی؟»
لبخندی زد، کتاب را پرت کرد داخل ماشین درحالیکه به نشانۀ اجازۀ عبور به سمت خروجی اشاره میکرد گفت: «برو بیرون!»
گفتم: «شرمنده، ولی نمیتونم. موتور از کار افتاده. ماشین تکون نمیخوره.»
نگاهی به من انداخت، و نگاهی به ماشین و بعد به وسایلم که روی زمین چیده بودم. گفت «اشکال نداره، وسایلتو بچین توی ماشین، بچهها کمکت میکنند ماشینو هل بدی ببری تا دروازه خروجی.» اشارهاش به نیروهای پلیس بود.
بزرگترین لبخندی که میتوانستم را تحویلش دادم!
همینکه با کمک نیروهای پلیس ماشین را هل دادیم و آوردیم تا بیرون درب اسکله و کنار جاده نگه داشتیم، سریع رفتم سراغ همان مأمور اولی که پیشنهاد رشوه داده بود. گفتم :«برادر ببین، میدونم اون دفعه پولی بهت ندادم ولی الان میتونی یه کمکی بهم بکنی؟ یه نفرو میخوام تا من میرم یدککش گیر بیارم، مواظب ماشینم باشه. صد درهم بهت میدم.»
قبول کرد. پیشپیش نصف پول را دادم. بعد دویدم به سمت پایین خیابان، از اسکله دور شدم تا اینکه رسیدم به یک تعمیرگاه. به صاحبمغازه گفتم یک یدککش میخواهم که ماشینم را بیاورد داخل شهر. قبول کرد. سوار ماشنیش شد، من هم کنارش نشستم و رفتیم پیش آئودی. مأمور گمرک هنوز کنار ماشین ایستاده بود. بقیه پول را تحویلش دادم، او هم کمک کرد آئودی را به یدککش وصل کنیم.
خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_چهل_دوم
#از_افغانستان_تا_لندنستان
در راه طنجه که بودیم همینطور توی دلم میخندیدم. از تمام آن مأمورهای مغربی که کمک کرده بودند این همه مواد منفجره و تفنگ و مهمات و پول قاچاق را در اوج تدابیر امنیتی بیاورم داخل کشور ممنون بودم؛ بدون اینها موفق نمیشدم!
حکیم گفته بود به محض رسیدن به طنجه مستقیما بروم به خانۀ ملیکه، یکی از دخترعموهایمان که رابطۀ چندانی با آنها نداشتیم. از قبل با او هماهنگ کرده بود که من در خانۀ آنها بمانم. یک دستگاه فکس، دو دستگاه بیسیم رادیویی موج کوتاه، و یک کاست ویدئو پیش او بود که قبل از تحویل دادن ماشین باید آنها را هم داخلش میگذاشتم.
[...] روز بعد دوباره به یاسین زنگ زدم. گفت طرف ساعت 8 شب میرسد. خواست محل قرار را مشخص کنم. گفتم همان ساعت میروم و جلوی سینما «لو پاریس» میایستم و پشت سر هم سیگار میکشم. طرف میتوانست با این نشانه (پشت سر هم سیگار کشیدن) مرا پیدا کند.
درست سر ساعت 8 شب جلوی سینما بودم. هنوز به خاطر آن فیلم کمی عصبی بودم. کل شهر هم پرتنش به نظر میرسید. گشتیهای مسلح در خیابانها میچرخیدند. من سالها در مغرب از دست پلیسها فرار کرده بودم. یک سال قبل که از کشور رفتم فکر میکردم همۀ این چیزها دیگر برایم تمام شده است.
حدود یک ساعت جلوی سینما ایستاده بودم و پشت سر هم سیگار میکشیدم. هیچ کس سراغم نیامد. یک پاکت سیگار را تمام کردم! مانده بودم چه کار باید بکنم. قلبم تند تند میزد. کمکم داشتم به احتمالهای وحشتناک فکر میکردم. شاید این طرف برای دستگاه اطلاعات مخفی مغرب کار میکرد و حالا هم برای زیر نظر گرفته بود. شاید هم امین و یاسین فهمیده بودند که به آنها خیانت کردهام و طوری برنامه چیده بودند تا کشته شوم.
خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب #حاج_قاسم، خاطرات سردار دلها، #شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی است که از زبان خود ایشان روایتهایی را بیان کرده است.
راز محبوبیت این شهید عزیز را باید در میان روزهایی که به گفته خودش در کوه و بیابان به دنبال #شهادت میگشت، جستجو کرد.
هرچند به دلیل تلاش #شهید_سلیمانی در انجام تکالیف خود در خلوص و #گمنامی هرچه تمامتر، هیچگاه در زمان حیات دنیوی ایشان امکان بیان ویژگیهای شخصیتی این فرمانده بزرگ برای نویسندگان فراهم نیامد، اما اندک سرمایههای نوشتاری موجود از زندگی وی کتاب حاضر گردآوری شده است.
۱۶۸ صفحه| 18000
قیمت با تخفیف: 16500 تومان
خرید اینترنتی از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/83176?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530