eitaa logo
سرباز نبرد نرم
3.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
382 ویدیو
48 فایل
#مضامین #یادت_باشد #تجربه #دلنوشته #تحلیل #مطلب #شطح #نیایش #ستایش #شهدا #انقلاب_اسلامی #چیستان_معمولی #چیستان_فلسفی نویسنده ✍ @darentezareaanlahzeh سخنی مهم با مخاطبین👇 https://eitaa.com/snn313/10191
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوع کمک اساسی به شیعیان لبنان در آینده‌ی مقاومت نقش محوری دارد و بدون شک یکی از امتحانات اصلی الهی است که تجدید پذیر هم نیست. @snn313
از داغ یحیی جاده را تار می‌بینم از فراق سنوار آسمان را سیاه می‌بینم بر لبم آمده این سرود اباالفضل باوفا علمدار لشکرم مه هاشمی نسب امیر دلاورم @snn313
فریب نخورید، این پیام مقدمه یک کلاهبرداری ست. حتی اگر با اسم رسمی بود ایتا یا هر نامی @snn313
نتیجه‌ی احساس دائمیِ ذلتْ در مقابل خداوند، بزرگترین لذت قابل تصور را به ارمغان می‌آورد. @snn313
در دلم برای سنوار مجلس ختمی گرفتم و برای بخش قرائت قرآنش، آیه‌ی زیر را تلاوت کردم. در این آیه به سرنوشت محتوم ما در این کارزار مظلومانه و غریب، اما مقتدر اشاره شده است. إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوي‏ وَ الرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْميعادِ وَ لکِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً کانَ مَفْعُولاً لِيَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيي‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَميعٌ عَليمٌ (انفال ۴۲) چه خوب که شما هم سری به این آیه‌بزنید، ببینید چقدر قشنگ با رسم شکل، این روزهای ما را. ما برای رهایی و رهاندن از گمراهی، هرگز یادمان نمی‌رود روشِ توضیح دادن با رسم شکل را به رسم دوران راهنمایی. @snn313
هوای عشق شرجی یی است رو به خنکا، نه می‌توانی نخواهی‌اش نه چندان آسان است. گاهی مثل نفس‌کشیدن است با سینه‌ی زخمی، گاهی مثل یک بارانِ تگرگ، زیباست، اما کشنده. گاهی مثل ایام عقد می‌ماند که به قصد مشهد، با نامزدت مجبوری بنشینی روی صندلی جلوی یک پیکان، برِ دست پدرجان و سهم تو سمت کنسول وسط است، کنار دنده. آسان نیست ولی این ناآسانی را نمی‌خواهی نباشد؛ از آن بدتر هفت نفر در کوپه‌ی شش‌تخته. اینها سختی‌های دوست داشتنی زندگی هستند. این تمثیلی بود برای بندگی در شرایط سخت. @snn313
مثل الف لاغر بود از منظر ملوک بی غیرت الف بچه‌ای بیش نبود یک وجب از شکم کفتارها برابری میکرد با وزن سنوارها و یک لحظه غیرت یحیی شرف داشت به عمر بی ناموس‌ها @snn313
گاهی به بهانه‌ی دایی گاهی به بهانه‌ی خاله گاهی فوت می‌کند زنعموی همسایه یا به بهانه‌ی خرید ماله و گاهی هم کاملا بی بهانه مثل اکثر وقتها میزنی زیر همه‌ی حرفها پاره می‌شود، یک قرار صد ساله بعد هم می‌گویی عه، تو چرا فهمیدی! بدهکار شدم، طلبکار شدی آخر تا کی وقت ملاقات تمام بفرمایید بیرون دکتر آمدـ @snn313
رسانه‌ها گفتند وقتی که پهپاد حزب الله به لانه‌ی سگ هار خورد؛ او در خانه نبود؛ خندیدم؛ خب، این مگر گفتن داشت!؟ معلوم است که او در سوراخ موش بوده‌است؛ اشتباه به عرض رسانده‌اند حتما؛ آنکه زنده می‌میرد سنوار است. که مثل مجسمه‌ی سردار روم باستان، در وسط میدان است و در انبوهی از غبار و دود، می‌شود قهرمان داستان. و خدا می‌داند که او زنده می‌میرد. چه با مسماست اسم یحیی، برای مردی از نسل زهیر که پیوست به سلطان کربلا حسین. شهید شد وسط ظهر عاشورا، در نسخه‌ی دیگر کربلا، غزه. @snn313
زندگی خاله بازی نیست؛ دایی بازی هم نیست؛ ولی هست. @snn313
شاید تصمیم گرفتم فراموشت کنم تا هیچ وقت از یادت نروم. @snn313
نگاهم به چشمان بسته‌ی مجروحین جنایت پیجرها که می‌افتد چشمهایم خجل می‌شوند؛ اینقدر که بچه‌های حزب‌الله عاشق حضرت عباس هستند از ناحیه‌ی سر و چشم و دست مجروح شدند. 😭😭😭 @snn313