🔴ادعای وبگاههای نظامی: روسیه به ایران جنگنده میدهد
♦️وبگاه آمریکایی ۱۹۴۵: روسیه دست کم ۲۴ فروند جنگنده سوخو-۳۵ را به ایران میفروشد. این جنگندهها ممکن است تا اوایل سال آینده عازم ایران شوند. اسراییل و عربستان به این موضوع توجه خواهند کرد؛ زیرا از تواناییهای سوخو-۳۵ آگاهند.
#ایران_قوی
#ایران_مقتدر
@sobhan99
✅شجاعت سردار دلها از زبان روس ها
🔴ژنرال روس: سردار سلیمانی تنها با ۱۸ نفر از اعضای سپاه قدس خلبان روسی گرفتار در چنگ داعش را نجات داد، کاری که ما در آن شکست خوردیم
♦️یوگنی گولیکوف: سردار سلیمانی تنها با ۱۸ نفر از نظامیان سپاه قدس خلبان روس را از دست داعش نجات داد.
♦️ما بارها تلاش کردیم این خلبان را نجات دهیم ولی با یک کشته در عملیات نجات ناموفق برگشتیم.
♦️پس از این حادثه بود که مردم روسیه ژنرال سلیمانی را شناختند و قدردان او شدند.
#حاج_قاسم
#قهرمان_من
@sobhan99
✅نیت خیلی مهمه
🔴رئیسی نیتش جراحی مملکته، همونطور که روحانی نیتش حراجی مملکت بود!
#دولت_انقلابی
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
@sobhan99
✅کاری بکن خدا را خوش بیاد
🔺شهید #ابراهیم_هادی در یکی از مغازه ها مشغول کار بود.
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم.
بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب
نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که
من انجام میدم برای خودم خوبه،
مطمئن میشم که هیچی نیستم.
جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه
خوب نیست! شما ورزشکاری و...
خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که، اگه #خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
#خدا
#شهیدانه
#شهید_هادی
#قاسمیون
#فاخته431
@sobhan99
🔻 تعابیر تکاندهنده امام در ذم آیتالله منتظری
💢 یکی از خاطرات تلخ روزهای فتنه سال 88 بی بصیرتی خواصی بود که خود روزی ادعای شاگردی مکتب ولایت فقیه را داشتند و حتی مباحث ولایت فقیه را تدریس میکردند.
🔹اما آینده نگری و جامعیت امام بزرگوار صحنه روشنی در برابر تحلیل ما نسبت به برخی خواص قرار داده است.نامه معروف 6 فروردین امام خودگویای این مدعاست.
🔹نهم دی ماه بهانه ای شد تا خاطره ای را که رهبر انقلاب از جلسه خود با امام در خصوص این نامه است منتشر کنیم.
📌🍃رهبر معظم انقلاب:
🔹« دیر هم بود، ساعت حدود نه شب بود. اینکه امام این ساعت ملاقات بدهد، خیلی چیز غیرمتعارفی بود. لکن خب ما رفتیم و به حاج احمد آقا گفتیم که ما آمدهایم با امام ملاقات کنیم.
🔹 ایشان رفت داخل و آمد گفت -گمانم گفت امام میگویند- که نامه را برای آقایان هم بخوانید.
🔹آقای هاشمی نامه را از حاج احمد آقا گرفت و شروع کرد به خواندن برای آنها. هیچ کس دیگر هم از بیت امام آن وقت آنجا نبود.
🔹 بعد حاج احمد آقا آمد و گفت امام میگویند بیایید. رفتیم در همان اتاق امام و امام نشسته بودند و اخم کرده. وارد شدیم و نشستیم.
🔹 اگر منظرهی اتاق امام در نظرتان باشد، فرض کنید اینجا آن مبل بزرگی بود که امام این گوشهاش مینشستند، آقای هاشمی نشست همین پهلوی دست ایشان. معمولاً که میرفتیم، آقای هاشمی همان دم مینشست.
🔹من آمدم این طرف روی زمین نشستم. این هم جای من بود، همیشه که میآمدم، اینجا مینشستم.
🔹 آقای مشکینی و آقای امینی رفتند دورتر یک خردهای با فاصله نشستند. وقتی نشستیم، آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمدهایم که یک فکری بکنیم برای این کار.
🔹 تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: «چه فکری؟» یک تعبیر این جوری. «آقای منتظری «...» و «...» و «فاجر» است.» این سه تعبیر را ایشان کردند.
🔹خب واقعاً برق از چشم همهی ما پرید. این تعبیر؟! امام در حرف زدن خیلی آدم مواظبی بود.
🔹یعنی حقیقتاً آدمی بود که من داستانها دارم از این که چیزی را که میخواست نسبت به کسی مخصوصاً بیان کند، مواظبت میکرد که زیاد و کم نشود. اگر یک وقتی یک چیزی گفته میشد که یک قدری این طرف و آن طرف بود، در اوّلین وقت ممکن اصلاح میکرد، که من یک نمونهاش را برای شما بگویم.
🔹 یک شب منزل حاج احمد آقا بودیم، امام هم بودند. من نام یکی از شخصیّتهای معروف دنیای اسلام را بردم و پرسیدم: نظر شما نسبت به ایشان چیست؟ امام تأمّل مختصری کردند و گفتند: «نمیشناسم.» یک جملهی دیگر هم گفتند که نشانهی بیاعتقادیِ به آن شخصیت بود.
🔹 خوشبختانه آن جمله یادم رفته، یعنی بعد از همان قضیّه هم یادم رفت. گذشت. من فردا یا پس فردایش با امام کاری داشتم، رفتم منزل ایشان. ایشان گفتند: «آن مطلبی که شما پرسیدید، همان نمیشناسم.» یعنی آن جملهی بعدش را پاک کردند. یعنی اینقدر ایشان مواظب بود که یک چیزی نگوید که برخلاف موازین باشد.»
منبع: کتاب روایت رهبری
#نهم_دی
#بصیرت
#سواد_رسانه
#خواص
@sobhan99