eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
471 دنبال‌کننده
178 عکس
30 ویدیو
0 فایل
ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم.. عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan مجموعه شعر: _صبح تازه‌دم، انتشارات شهرستان ادب گردآوری: _زیر یک سقف _قسم به عشق، به نام تمام مادرها
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمدحسین مهدویان
شروع ماجرای اوست، پایانی که ما دیدیم در این دنیا نمی‌گنجید، انسانی که ما دیدیم مسیحا بود و انفاسش به دل‌ها زندگی می‌داد نخواهد شد اسیر مرگ‌، آن جانی که ما دیدیم از این سروی که افتاده، هزاران سرو می‌روید حریف او نخواهد شد، زمستانی که ما دیدیم تماشا کن شکوهش را که حتی در دل آتش تلاطم می‌کند موج خروشانی که ما دیدیم بخوان "انا فتحنا" و بخوان از "جاء نصرالله" سراسر آیه فتح است، لبنانی که ما دیدیم بدان ای ریشه صهیون، اگر در سنگ هم باشی به بادت می‌دهد یک روز، طوفانی که ما دیدیم 📱@Mh_Mahdaviyan
«والله عزیز ذوانتقام» خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را چه باک از مرگ تا ما تشنه‌ی دیدار دلداریم که با این تشنه کامی‌ها گرفتیم آب زمزم را ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟ صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را چه شب ها که غذای غزه رگبار مسلسل بود تو حالا نوش جان کن وعده‌ای این مشت محکم را هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن چه ایامی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را..؟ @sobhetazedam
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸دستور قرآن برای بعد از پیروزی: !🔸 ▫️ قرآن می‌گوید: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ...». وقتی نصر و فتح، پشت سر هم آمد و دیدی که مردم فوج فوج در دین خدا وارد می‌شوند، «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا»، تسبیح کن، حمد خدا کن، استغفار کن. ▫️ پیروزی چه تناسبی دارد با استغفار؟ یعنی خدا نکند این امت فکر کنند که بازو و توان آنها بود که پیروزی آورد؛ حول و قوۀ آنها بود، فکر و برنامه‌ریزی آنها بود. نه! باید بگویند: «استغفر الله ربی و اتوب الیه». باید بگویند که همۀ اینها بود: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ». ▫️ امام هم وقتی رزمندگان ما در عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین پیروزی‌هایی بدست آوردند فرمود: «مبادا پیدا کنید که این غرور، مایۀ می‌شود». خداوند به بنی‌اسرائیل می‌گوید: «به اینکه فرزند پیغمبرید و از بین شما پیغمبران زیادی آمده‌اند تفاخر نکنید. و می‌بینید که یهود به خاطر این تفاخر، با اینکه فرزندان انبیاء هستند، خداوند شدند. فرمود: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَب»: «ذلت و مسکنت بر آنها بارید و به غضب خدا مبتلا شدند؛ چون نعمت‌هایی که من به آنها داده بودم را به حساب خوبی خودشان گذاشتند نه به حساب لطف من. ▫️ یاد کنیم نعمت‌های خدا را. قبلاً کجا بودیم و الآن کجا هستیم؟ ما در سابق دوست شماره یک اسرائیل بودیم؛ اما الآن ... @sobhetazedam
البته غرور ملی و عزت نفس ملی، منافاتی با شکر و استغفار نداره☺️
💢محفل شعر سننتصر با محوریت بانوان مقاومت💢 🖇ویژه بانوان 🎤با سخنرانی استاد برجسته سرکارخانم دکتر فخرروحانی 📌با شعرخوانی: سمانه خلف زاده(عرب زبان) فاطمه عفری(عرب زبان) فاطمه عارف نژاد مریم بسحاق معصومه شریف فاطمه شیخ الاسلامی سمیه خردمند عاطفه جوشقانیان 🗓زمان: پنجشنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ مکان:قم المقدسه، مسجد مقدس جمکران، مسجد مرمر بانوان حضور برای عموم بانوان آزاد است. @sobhetazedam
🏞 خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟ 💠 @sazmantablighaat
📣محفل شعر "ندای هبه" 🔹با محوریت بانوان مقاومت 🔻با حضور: سید محمد جواد شرافت سید مهدی شفیعی مرتضی حیدری آل کثیر عاطفه جوشقانیان ۱۵ مهرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ صبح اراک، فرهنگسرای شهر @sobhetazedam
هوالنور شعر وعده‌ صادق چاپ شده در روزنامه وطن امروز https://vatanemrooz.ir/?nid=4144&pid=8&type=0 @sobhetazedam
هوالنور انشاالله دوشنبه تهران @sobhetazedam
تقدیم به داغ‌های بر دل نشسته💔 داغدار کدامتان باشم؟ بر کدامین ستاره گریه کنم؟ ابرم و آسمان به من گفته‌ست، با دلی پاره پاره گریه کنم آه ای اشک‌های پی در پی! فصل لبخند می‌رسد؟ پس کی؟ تا دمی گریه بند می‌آید، باز باید دوباره گریه کنم خون امواج آمده‌ست به جوش، ابرها می‌رسند مشکی پوش بحر تا نهر سیل اندوه است، در کدامین کناره گریه کنم؟ سوگ بغداد، ورزقان، بیروت، شده جغرافیایمان مبهوت داغ تاریخ دیده‌ام، باید، یک سده، یک هزاره گریه کنم آه این پاره‌های جان من است؟ یا تن سرخ قهرمان من است؟ غزلم تکه تکه شد بغداد! خواستی چارپاره گریه کنم؟ ماه من در میان مه گم شد، کوه یک شب کنار ده گم شد می‌روم سر به شانه‌ی تهران، روی شمس العماره گریه کنم سیب لبنانی‌ام شده‌ست انار، زیر هشتاد و چند تن آوار غم خود را چگونه شرح دهم؟ با کدام استعاره گریه کنم؟ خواست دنیا که پر ملال شوم، خواست از حجم غصه لال شوم من پر از حرفم و نمی‌خواهم با زبان اشاره گریه کنم اشک ما ابتدای طوفان است، سیل مدیون لطف باران است وای اگر داغدارتر باشم، وای اگر بی‌شماره گریه کنم ندبه روزی قیام خواهد کرد، کار غم را تمام خواهد کرد باید آن روزاشک شوق شوم، هر اذان، هر مناره گریه کنم فائزه امجدیان @Amjadiyan_Faezeh
هوالنور ۱: پنج شش سال پیش، سرویس طلای عروسی ام را برای مسئله ای، فروختم. سرویسی که با وسواس و ظرافت انتخاب کرده بودم. چندی پیش در یکی از طلافروشی ها، گردنبندی شبیه گردنبند سرویسم پیدا کردم که شرایط مالی خریدش را نداشتم. مدتی گذشت تا توانستم خودم را جمع و جو کنم و چند قطعه طلا بفروشم. به آن مغازه سر زدم. فروش نرفته بود. آن را خریدم. انقدر دوستش داشتم که گفتم این یکی را هرگز نمی‌فروشم. ۲: روزی که آقا فرمودند کمک به لبنان فرض است، به طرز عجیبی، ده میلیون، من حیث لایحتسب دستم رسید و شکرخدا توانستم آن را ، برای کمک به لبنان بریزم. اما با خودم مدام فکر می‌کردم مصداق «فرض» دقیقا چیست و چقدر است؟ جهاد تبیین و شعر، یکی از مهم‌ترین است. اما کمک مالی چقدر وظیفه است؟ آیا از گردنم برداشته شده؟ اصلا چرا حضرت آقا برای جریان حزب الله لبنان عبارت فرض را به‌کار بردند درحالیکه در مدت یکسال طوفان الاقصی به بعد برای فلسطین این عبارت به کار نرفت؟ لابد خیلی خیلی مهم است. پس باید هنوز ببخشم. اما چه؟ از بین چند قطعه کوچک طلا که دارم باید انتخاب کنم. اما کدام؟ یادم می‌آید: انفقوا مما تحبون و ذهنم سمت گردنبند شبه سرویسم می‌رود. هم سنگین‌ترین طلای من است و هم دوست داشتنی‌ترین. با خود کلنجار می‌روم که من کمکم را کرده‌ام و کافی‌ست. حالا یک چیز سبک تر بدهم و.. اما دلم راضی نمی‌شود! امروز در جمع خانواده اعلام کردم که چنین تصمیمی گرفتم. آن‌ها هم با اینکه کمک‌هایی کردند، خداراشکر تصمیم می‌گیرند کمک قابلی کنند. پس اگر آن‌ها تشویق شدند، چرا بقیه نشوند؟ شاید همین متن دیگران را نیز تشویق کند. @sobhetazedam