صفحہ ۱۵۶ استاد پرهیزگار .MP3
943.2K
💠 هدیه نور برای ظهور 💠
🌹 #ترتیل_صفحه156🌹
🎤باصدای استاد #پرهیزگار
🆔 @sofrebanovanbeheshti
#قیمه_کربلایی 👇
(چالش نخوددر غذا)که تو بعضی شهرها به قیمه نجفی معروفه ودر شهر ما در ماه محرم به عنوان نذری درست میکنند
گوشت یک کیلو
نخود هشتصد گرم
پیاز فراوون به صورت خلالی دارچین ٫هل نمک زرد چوبه ٫
رب گوجه
ودنبه:
نخود وگوشت ودنبه رو میگذاریم تو زود پز خوب بپزند بعد نخود رو با گوشت کوب کاملا میکوبیم اگه خوب پخته باشه راحت کوبیده میشه گوشت رو هم ریش ریش میکنیم ودنبه رو هم خوردش میکنیم وبا هم مخلوطشان میکنیم مقداری دارچین وهل آسیاب شده بهش اضافه میکنیم من چشمی می ریزیم نمک هم اضافه می کنیم خوب مخلوط میکنیم بعد در قابلمه ای پیاز فراوون خلالی شده را تفت میدیم وقتی طلایی شد زرد چوبه اضافه کرده ورب گوجه رو هم اضافه می کنیم وقتی رنگ رب گوجه باز شد کوبیده گوشت ونخود که با هم مخلوط کردیم اضافه میکنیم وخوب با رب گوجه تفت میدیم وبعد از آب گوشت ونخود که تو زود پز پخته بودرو اضافه میکنیم وهم می زنیم همین که به جوش اومد دیگه شروع به قل زدن میکنه وبه اطراف می پاشه باید مرتب هم بزنیم باید خیلی مواظب باشید به دست وصورتتون نپاشه هر وقت دیگه هم نزدید حتما در قابلمه روش بگذارین ولی بهتره زیاد هم بزنید واز یک طرف هم بزنید که کشش از بین نره این غذا اصلا آب نداره وبا نان ویا با برنج صرف میشه ولی من خانوادم بیشتر با نان دوست دارند بعضی ازافراد نخود چرخ میکنند ولی اون کشی که باید داشته باشه رو نداره ان شاءالله نذری درست کنید واربعین کربلا نصیبتون بشه
@sofrebanovanbeheshti
#آشپزی_مادرانه
زن خوب، زن با گذشت است!
یه کمی بی خیالی رو چاشنی کنید تو زندگی، ،ضرر نمیکنید😁😁😁
در سال های اخیر یکی از مهم ترین تمرین های من در زندگی تمرین بی خیال بودن است.
وقتی توی لیست خرید نوشته ام سیر و همسرم به جای یک بوته سیر با یک کیلو سیر برمی گردد، زن غرغروی درونم میخواهد سر خودش را بکوبد به دیوار که آخر بعد چندسال زندگی هنوز نمی داند سیر را بوته ای می خرند نه کیلویی!
یکبار من اندازه ننوشتم؛ اما قبل از اینکه دهانش به غرغر باز شود زن بی خیال درونم لبخند می زند و می گوید: بی خیال! بیا فکر کنیم حالا این همه سیر رو چیکارش کنیم؟ و نتیجه اش می شود یک شیشه پودر سیر خانگی خوش عطر. غر نمی زنم، الکی اوقات تلخی نمیکنم ولی از دفعه بعد سعی میکنم یادم نرود که اندازه هرچیز را بنویسم حتی اگر خیلی واضح باشد.
وقتی از مهمانی برگشته ایم و تا پایمان به کوچه میرسد زن غرغرویی که تمام مدت مهمانی خودش را به خاطر فلان رفتار یا حرف شوهرش خورده می آید دهان باز کند و شکایت کند و تذکر دهد؛ زن بی خیال درونم سریع دستش را میگیرد که ولش کن! حالا که گذشت! کی یادش می مونه؟ ماهو نگاه کن که چه قشنگه امشب...
وقتی از حرف مادرشوهرم ناراحت شده ام و زن غرغروی درونم آماده است که به محض برگشتن شوهرش سر دردودل را باز کند، زن بی خیال درونم جلو می آید که بی خیال! چرا اوقات خودمونو تلخ کنیم؟ الکی شبت خراب میشه. کی این حرفا تاثیری داشته؟ حالا که گذشت. یه چایی خوشرنگ واسه شوهرت بریز بشینیم با هم فیلم ببینیم...
وقتی غذای مهمانیم خراب شده، کادوی دوستم را فراموش کردم، امتحانم را خراب کردم، یکی از ظرف های قشنگم را شکسته ام، دیروز دوساعت تمام آشپزخانه را شستم و حالا چاهش زده بالا؛ توی تمام این موقعیت ها تا زن غرغرو شروع می کند به آه و ناله، زن بی خیال سر و کله اش پیدا می شود. اول یک چشمک زیرکانه می زند و بعد توی گوشم زمزمه می کند زن خوب زن بی خیال است! الکی اوقات خودت و شوهرت رو تلخ نکن. هیچی ارزششو نداره. همه اینا میگذره..
خیلی فکر کردم که به جای این تیتر جمله دیگری بگذارم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که اینقدر مطلق و بدون شرط حرف نزنم اما نشد. تیتر بالا جمله ای است که من در هفته بارها سر اتفاقات مختلف با خودم تکرار میکنم و آنقدر توی ذهنم جا افتاده که نتوانم با جمله معقول تری عوضش کنم. الان که چندین سال از زندگی مشترکم گذشته دیگر نه ذوق و شوق چشم بسته آن اوایل را دارم و نه گیجی و درماندگی سالهای بعدش را، انگار بعد همه آن فراز و نشیب ها به پختگی و سکونی رسیده ام که نگاهم را نسبت به خیلی چیزها عوض کرده، مثل تعریف زن خوب!
حالا یکی از مهم ترین توصیه هایم به دوستان تازه متاهل و یکی از شاخصه های مهم زن محبوب در نگاهم همین باگذشت بودن و کمی بی خیال بودن است. همین بی خیال بودن عحیب و غریب و سوال برانگیز.
با گذشت بودن و یه کمی بی خیال بودن یعنی زندگی را باید ساده گرفت. از سر تلخی ها و خوشی ها و آسان و سختش راحت گذشت. نباید هی گیر کرد و گیر داد. بزرگ کردن مسائل پیش پا افتاده - وقتی بیشتر مسائل پیرامون ما پیش پا افتاده اند- یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که ضررش پیش تر و بیشتر از هرکسی به خودمان میرسد. آدم هایی که زندگی را ساده میگیرند هم خودشان روزهای شادتری را سپری می کنند هم اطرافیانشان از بودن با آنها حس خوشبختی بیشتری دارند. دیر یا زود به این نتیجه میرسیم که نمی شود همه چیز/همه کس ایده آل ما باشد. نمی شود اختلاف نظر نباشد، اشتباه نباشد، و آدم هایی که به این نتیجه می رسند آدم های خوشبخت تری هستند. آدم هایی که ساده می گیرند و ساده می گذرند. هیچ چیز را بزرگ نمی کنند. بلدند زود فراموش کنند و ذهنشان را از یک موضوع اعصاب خردکن خیلی سریع معطوف چیز دیگری می کنند.
مردها عاشق این زن ها هستند!
زن هایی که غر نمی زنند.
زن هایی که بیشتر اوقات راضی اند. برق خوشحالی توی چشم هایشان می درخشد. روزی پنج بار لب برنمی چینند و رو بر نمی گردانند.
بی بهانه شادند. سرخوشند.
زن هایی که به سختی می توان آنها را عصبانی یا ناراحت کرد.
این زن ها پناهگاه همسرشان هستند. همان هایی که وقتی مرد به چهره شان نگاه می کند غم عالم از دلش می رود.
شما چنین زن هایی سراغ دارید؟ چقدر نسلشان نایاب شده ...
زن های امروز انگار دنبال بهانه برای خودخوری می گردند. از همه چیز ناراضی اند ...
🆔 @sofrebanovanbeheshti