eitaa logo
سفره های آسمانی
384 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
10هزار ویدیو
23 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه اقشارازهرسنی وصنفی داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث ،اخبار، پیامهای: مشاوره وحقوقی کلیپ های کوتاه،رمان وپندهای آموزنده https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
مشاهده در ایتا
دانلود
شما باید راه های صحیح بحث کردن با همسرتان را یاد بگیرید. زوجین باید یاد بگیرند که راجع به مسائل و مشکلاتی که دارند، به شیوه ای درست با هم گفتگو کنند. ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
حضرت رسول(ص)می فرمایند: خداوند،فرشته ای داردکه موقع هر نمازی صدا می زند: ای انسان ها! برخیزید و آتشهایی را که با دست خودتان روشن کرده اید را با نماز خاموش کنید. جایگاه نماز نسبت به دین مانند جایگاه سر نسبت به بدن است. (دینی که در آن نماز نباشد مثل بدنی است که سر نداشته باشد) 📙(نهج الفصاحه:حدیث٣١٠٣و٣١١٨ ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
کردن سعی کنین قهر کردن رو از زندگیتون حذف کنین چون 💯با قهر کردن فاصله ها بیشتر میشه. ⭕️وقتی ناراحت می شین یکم سر سنگین تر باشین، کمتر بخندین ولی قهر و لجبازی نکنین. ⭕️اینجوری اولا راه آشتی و نازکشی رو برای شوهرتون بازتر میذارین و دوما مشکل سریع تر حل میشه. ⭕️البته به شرطی که برای سرسنگینی و اخم تون ارزش قائل باشن و این سرسنگینی تو چهره تون مشخص بشه. معمولا خانم هایی که همیشه شاد هستن این سرسنگینی زودتر تو چهره شون معلوم میشه. ‌‌‌ ‌ ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
هرگز نباید مسائل و اختلاف‌های خود را بدون اطلاع و توافق همسرمان با خانواده‌های خود در میان بگذاریم ، زیرا : 👈بعد از مدتی با همسرمان آشتی می‌کنیم اما خانواده‌ها همچنان تصور می‌کنند زندگی ما پر از بدبختی و مشکلات است و ممکن است دچار ناراحتی و دلتنگی شوند. و براساس اطلاعات معمولا ناقص، شروع به دادن راه کارها و راه‌حل‌های اشتباه ‌کنند. ضمن اینکه ممکن است نظرشون نسبت به همسر ما عوض شود👊 ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
💔 طلاق عاطفی ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﺗﺎ ﺗﻮﻫﯿﻦ 🔹ﻃﻼ‌ﻕ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻣﻌﻤﻮﻻ‌ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻭ ﮔﻠﻪ‌ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺯﻭﺝ‌ﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ 2ﻃﺮﻑ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﻫﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺁﻏﺎﺯﯾﻦ ﺷﺮﻭﻉ ﻃﻼ‌ﻕ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺍﺳﺖ. 🔹 ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﻧﺰﺍﻉ ﺯﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﺭﺥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺗﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ‌ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﺴﺒﯽ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ؛ ﺧﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ‌ﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ. 🔹 ﺧﺸﻢ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ، ﭘﺮﺗﺎﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ‌ ﺑﺎ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﺮ. 🔹 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ‌ﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﺮ 2 ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﻤﯽ‌ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﮑﻢ ﯾﮏ ﻫﻢ‌ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
🍃پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: ابلیس تخت خویش را بر آب قرار می دهد، سپس سربازانش را گسیل می دارد. 💥 نزدیک ترین آنان از لحاظ رتبه و منزلت به ابلیس کسی است که فتنه بیشتری را پدید آورد، ✳️ یکی یکی می آیند و می گویند: چنین و چنان کرده ام. (ابلیس) می گوید: کاری نکرده ای. 🔸سپس دیگری می آید و می گوید: او را رها نساختم تا وقتی میان وی و زنش جدایی انداختم. (ابلیس) او را نزد خود می خواند و می گوید: آری، تو! و او را (باخوشحالی) در آغوش می گیرد. » 💢بنابراین هر زن و شوهری باید بدانند که شیاطین اجنه و انسان درکمین آنان بوده و هرکدام از زوجین را تحت نظر دارند و در اندیشه ی ایجاد دشمنی و کینه در میان آنان هستند و اختلافات ساده ی آن ها را پیچیده و بزرگ می کنند تا آن ها را بیشتر و دشوارتر از آنچه در اصل بوده اند بنمایانند. تا جاییکه این اختلافات ممکن است به جدایی زن و شوهر نیز بیانجامد ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
خوشحالی شدید شیطان از دعوای زن و شوهر! از پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم نقل شده است: زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره می‌کند، در همان لحظه در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است!! 📛از نظر ابلیس بلند مرتبه ترین، نزدیک ترین و رفیق ترین با شیطان کسی است که میان زن و شوهر تفرقه و اختلاف بیافکند. ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
مرگ و تصادف .mp3
772.3K
چشم زخم امیرالمومنین علیه السلام ؛ بیشتر افرادی که از دنیا رفتند بخاطر چشم زخم از دنیا رفتند😳 متاسفانه تصادفات و مریضی ها خیلی زیاد شده 😔 یکی از راههای حفظ از بلیات که در روایات تاکید شده همراه داشتن حرز امام جواد علیه السلام هست 🎤حجة الاسلام دانشمند ┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅ ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
چرا بهتره سن زن از شوهر کمتر باشه؟ 👇دلایل مهمی که نشان می‌دهد سن زن از شوهرش بهتر است بیشتر نباشد: 🍃زن، زودتر به بلوغ عقلی و فکری می‌رسد؛ در نتیجه، پختگی روانی لازم را زودتر پیدا می‌کند. 🍃زن، زودتر به بلوغ جسمی می‌رسد؛ بنابراین به نیازهای جنسی او باید زودتر پاسخ داده شود. 🍃زن به علت زایمان، زودتر طراوت جسمی خود را از دست می‌دهد. در نتیجه اختلاف سن باعث توازن فیزیکی و موازنه در شکستگی صورت و اندام‌ها می‌شود. 🍃نیازهای جنسی در زنان، زودتر فروکش می‌کند؛ به‌عبارت‌دیگر، زنان پس از 50 سالگی نیاز زیادی به روابط جنسی ندارند. 🍃زن، زودتر وارد مرحلۀ بلوغ اجتماعی شده و آماده برای ازدواج می‌شود. تفاوت سنی در ازدواج بین 4 تا 7 سال بهترین مدتی است که می‌‌توان پیشنهاد کرد. این فاصله موجب می‌شود که زن و شوهر ازنظر عقلی،‌ تجربی، فیزیکی، و حتی هیجانات جوانی، جنسی و بالاخره در بیشتر رفتارهای اجتماعی و اخلاقی نزدیک و هماهنگ باشند. ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
دخترم دائم جیغ می زنه تسلیم گریه زیاد کودک نشوید. اگر کودک برای اینکه کاری را که می خواهد انجام دهید، شروع به گریه بی دلیل کرد، اصلاً تسلیم نشوید، حتی اگر صدای دادوفریاد او به آسمان رسید. تسلیم شدن در برابر گریه کودک می تواند این رفتار را به یک عادت بد تبدیل کند. با این کار به کودک خود می آموزید که از اشک ریختن برای به کرسی نشاندن حرف خود استفاده کند، پس هرگز تسلیم نشوید. ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این‌طوری تا آخر عمرت مجرد می‌مونی❗️ مشاوره ازدواج ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
شیطان شناسی رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت صد سوم 🎬: چند ماهی از راه اندازی پرورش ماهی داخل باغ میگذشت، سعید بر خلاف بقیه روزها که وزوزی در گوشش مدام او را از زندگی نا امید می کرد، با حالی خوش از باغ خارج شد. ماهی ها انگار جانی دوباره گرفته بودند و طبق تجویز یکی از اهل فن باید مقداری مواد خاص داخل حوضچه ها میریخت تا رشد ماهی ها سریع تر شود، ماهی هایی بسیار زیبا و‌کمیاب که اگر خوب رشد میکردند هرکدامش با پول خوبی به فروش میرفت و سود هنگفتی نصیب او و روح الله میشد سعید به سمت ماشینش رفت و همانطور که سوار ماشین میشد گوشی اش را بیرون اورد و شماره ای را گرفت: الو سلام مهندس خوبی؟! آره ماهی ها واقعا خوب شدن، الان دارم میرم سمت تهران، اگر امکان داره آدرس همون مغازه را...آره آره..می خوام اخرین توصیه تون هم گوش کنم تا تلاشهام بهتر به ثمر برسن سعید پایش را روی گاز گذاشت، ذهنش نسبت به کارش آرام بود اما هر وقت به شراره فکر می کرد کل سیستم بدنش بهم میریخت، از آخرین درگیری اش با شراره ماه ها می گذشت، درست زمانی که روح الله پول را به حساب سعید ریخت تا پرورش ماهی را راه بیندازد، شراره می خواست تا سعید پول را که رقم کمی هم نبود به او دهد تا شراره کاری را که در نظر داشت راه بیاندازد، اما سعید دیگر گول نمی خورد چون تازه فهمیده بود که ورشکستگیش توی بنگاه معاملاتی اتومبیل یک سرش به جمشید می رسید و پولی هم که برای خرید خانه از روح الله قرض کرده بود دو دستی به جمشید تقدیم کرده بود تا او که ادعا می کرد دو تا خانه مفت به چنگش افتاده را بخرد و سود هنگفتی کنند که بازهم جمشید پول را بالا کشیده بود و مدعی شده بود که صاحب خانه ها پول را خورده و غیب شده، طبق تجربه، سعید نمی توانست دوباره این ریسک را کند و سرمایه ای را که از دیگری قرض کرده تحت اختیار شراره قرار دهد، شراره هم که انگار دنبال بهانه می گشت، با یک دعوای ساختگی سعید را ترک کرده بود و الان ماه ها بود که سعید از شراره خبر نداشت. سعید ذهنش خیلی درگیر بود و چند بار ماشین از مسیر اصلی منحرف شد اما توانست کنترلش کند، بالاخره به تهران رسید. به سمت ادرسی که دوستش داده بود حرکت کرد، سعید آهنگ ملایمی گذاشته بود به چهار راه رسید و همان لحظه چراغ قرمز شد، دخترکی با دسته ای پاکت به شیشه ماشین زد و گفت: آقا یه فال بخرین، تو رو خدا یک فال بخرین سعید شیشه را پایین کشید و می خواست حرفی بزند که ناگهان با دیدن داخل پیاده رو خشکش زد، باورش نمیشد...این...این.. چراغ سبز شد و سعید به سرعت ماشین را کناری کشید، کنار خیابان جایی برای پارک نبود، سعید با دستپاچگی پارک دوبل کرد و همانطور که چشمش روی زن و مرد روبه رو بود از ماشین پیاده شد. هر چه که جلوتر می رفت، بیشتر مطمئن میشد که این زنی که کمی جلوتر دستش در دست مردی دیگر است و با هم عاشقانه راه می روند کسی جز شراره، زن عقدی اش نیست. سعید قدم هایش را بلندتر کرد تا به این زنک بدکاره و حیله گر برسد که متوجه شد آن دو به سمت ماشینی در حرکتند و انگار قصد داشتند سوار ماشین شوند، وقت تنگ بود، سعید باید به سرعت خودش را به ماشینش می رساند تا شراره نگریخته بود،باید تعقیبشان می کرد تا سر بزنگاه زنگ بزند به پلیس و از طریق پلیس شراره را رسوا کند. اما تا به خود آمد، در یک چشم بهم زدن آنها سوار ماشین شدند و با سرعت از سعید دور شدند، نه تاکسی برای سعید ایستاد و نه وقت رسیدن به ماشینش بود. با رفتن شراره، تازه سعید به فکرش رسید کاش از او عکس گرفته بود، اما کار از کار گذشته بود. سعید فاتحه شراره را خواند و با مشت روی پایش کوبید و زیر لب گفت: فردا باید برم دادگاه و اسم این لکه ننگ را از زندگی و شناسنامه ام پاک کنم.. ادامه دارد.. 📝به قلم: ط_حسینی براساس واقعیت ✅کانال مارا ازطریق لینک زیر دنبال وبه دوستان خود معرفی کنید🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac