فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ زیبای " خونین جگر "
آقا شنیده ام...
در رسای امام حسن مجتبی علیه السلام
خواننده علی فانی
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خدا با ماست
موسی به قوم خودش گفت که : «اِسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا آیه ۱۲۸ سوره اعراف»؛ «فَلَمَّا تَرَٰءَا ٱلْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدْرَکُونَ آیه ۶۱ سوره شعرا» وقتی که [قوم موسی] داشتند میرفتند، از دور، مجموعهی فرعونی هم دیده شدند که دارند میآیند [به سمت اینها]، اصحاب موسی (علیهالسلام) گفتند «إِنَّا لَمُدْرَکُونَ»، ما گیر افتادیم؛ «قَالَ کَلَّآ» حضرت موسی فرمود ابدا، «کَلّآ»؛ «کَلَّآ إِنَّ مَعِىَ رَبِّى سَیَهْدِینِ آیه ۶۲ سوره شعرا» او هدایت میکند، میگوید چهکار کنید، کجا بروید.
من به شما عرض بکنم «إِنَّ مَعِىَ رَبِّى»، بدانید خدا با ما است؛ اگر ما خودمان، انگیزهمان، ایمان و عزم راسخمان را حفظ کنیم، عقلمان را به کار بیندازیم، تدبیر درست بکنیم، ما بر تمام این ترفندهایی که دشمنان از جبهههای مختلف و از جهتهای مختلف به کار میبرند و حملاتی که میکنند -که بعضی خیال میکنند ما محاصره شدیم-، بر همهی اینها فایق خواهیم شد و همه را انشاءالله به خاک خواهیم نشاند.
🎙"امام خامنهای مدظلهالعالی"
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
رمان
ازسیمخاردارنفستعبورکن
قسمت 45
خدایاچطورهمه ی این اتفاقهاراکنارهم می چینی وبه امتحان دعوتم می کنی، من شاگردزرنگی نیستم.سعیده پرسید:
کدوم بیمارستانه؟نمیدونم.
خب از دوستات بپرس.شماره دوستش سعید رو که ندارم.از ساراهم بپرسم، نمیگه واسه چی می خوای. تو فردا فقط آمار بگیر کدوم بیمارستانه، و همراه داره یا نه، بقیه اش با من.می خوای چیکار کنی؟ می خوام ببرمت ملاقاتش دیگه. نه سعیده، من روم نمیشه.
سعیده کلافه گفت: ای بابا، تکلیف من رو روشن کن. مگه نمی خوای بری ببینیش.
وقتی سکوتم رادید، گفت: نترس بابا، مشکلی پیش نمیاد.
وقتی وارد کلاس شدم بچه ها در مورد آرش و تصادفش و بیمارستان حرف می زدند. فهمیدن این که کدام بیمارستان بستری بود اصلاسخت نبود. حتی از بین حرفهایشان فهمیدم کدام بخش واتاق است.
برای سعیده اسم بیمارستان وشماره ی اتاق راپیام دادم.
اوهم پیام داد که ساعت سه دنبالم می آید.
بچه ها حدودا ساعت دو به طرف بیمارستان راه افتادند.
وقتی سارا دوباره پرسید همراهشان میروم یا نه؟
گفتم: نه.
تعجب کردوگفت: فکر می کردم میای. منتظر جوابم نموندو رفت.
سعیده که دنبالم آمدنقشه اش راگفت.
استرس گرفته بودم، پرسیدم:
– به نظرت کارم درسته؟
ــ چطور؟
ــ آخه من که جواب منفی بهش دادم تموم شده. دیگه معنی این ملاقات رفتن چیه؟
سعیده قیافه ی خنده داری به خودش گرفت و گفت:
–معنی و مفهوم آن این است که شما نمی تونی دل بکنی. نگرانش هستی و دلتم براش تنگ شده.
کلافه گفتم:
–وای سعیده با حرفهات استرسم رو بیشتر می کنی. یعنی واقعا همین معانی رو میده؟بیا برگردیم. اصلا نمیرم.
سعیده دستم رو گرفت و گفت:
–اصلا نگران نباش. خب اون هم کلاسیته، یه کم روشنفکرانه فکر کن، داری میری ملاقات هم کلاسیت.
باخودم فکر کردم، اگه مامان بفهمه احتمالاخوشش نمیاد.
سرم را پایین انداختم و گفتم:
–خب این رفتنه برام یه جور ادای دینه، چون اون چند بار من رو رسونده.
اینجوری حساب بی حساب می شیم.
سعیده شانه ایی بالا انداخت.
اینم میشه.
انگار با این فکر وجدانم آسوده تر شد.
نزدیک بیمارستان که رسیدیم سعیده پرسید:
چیزی نمی خری؟
راست میگیا.اصلا یادم نبود.
می خوای از همینجا، اشاره به دکه ی رو به روی بیمارستان کرد، یه سبد گل بگیریم.
با چشم های گردشده گفتم: سبد گل؟
مبهم نگاهم کرد.
اونجوری شاید فکرای خوبی نکنه. آب میوه می گیرم.
اخم هایش نمودپیداکردو گفت: نگو تو رو خدا، یه کاری نکن بیچاره تا ابد بمونه بیمارستان. یه کم رمانتیک باش. یه شاخه گل بخر که زیادم غلیظ نباشه، جز گل به گزینه های دیگه فکر نکن.چاره ای نداشتم، گفتم باشه و خواستم پیاده بشم که گفت:
بشین خودم میرم الان میری خارخاسک می خری.فوری گفتم:
لطفا رنگش قرمز نباشه.
هموجور که پیاده میشدچشم غره ایی رفت و گفت:
می خوای زردبخرم؟
خندیدم و گفتم:
اتفاقا رنگ قشنگیه.حرصی در را بست و رفت.
وقتی برگشت، دوتا رز نباتی رنگ داخل یک تنگ استوانه ایی دردستش بود.
انتهای تنگ را با کنف تزیین کرده بودن و کف آن را سنگ ریزه های رنگی وکمی آب ریخته بودند. گلها راداخل سنگ ریزه ها فیکس شده بود. زیبا بود.با لبخندمقابلم گرفت و گفت:
چطوره؟لبهایم رو بیرون دادم و گفتم:
زیادی قشنگه، بچه ی مردم هوایی میشه، حالا فکر می کنه.
نذاشت ادامه بدهم و گفت: وای راحیل، دیگه زیادی مراعات می کنی، بی خیال.نقشه ی سعیده این بود که قبل از تمام شدن ساعت ملاقات داخل سالن برویم، هر وقت بچه ها رفتند و سر آرش خلوت شد خودمان رابه اتاقش برسانیم.چون سعیده را کسی نمی شناخت می رفت و سر میزد و می گفت هنوز هستند.گوشی ام دم دستم بود که اگه رفتند بهم تک بزند.همین جور که به صفحه ی گوشی ام نگاه می کردم زنگ خورد. سعیده بود. بی اختیارایستادم وراه افتادم.سالن دو تا در داشت. سعیده پیام داد و گفت که آنها از کدام در رفتند. که من حواسم باشد.
دوباره زنگ زدو گفت: یه آقایی همراهشه با بچه ها داره میره بیرون انگار واسه بدرقه، شایدم می خواد چیزی از پایین بخره، زود خودت رو برسون.
تنگ گلها دستم بود. فوری خودم را جلو دراتاقش رساندم. با دیدن سعیده نفس راحتی کشیدم.تریپ مامور دو صفرهفت رابه خودش گرفت و گفت: تخت کنار پنجرس، من اینجا می مونم وقتی همراهش امد، صدات می کنم.
نمی دانم درچهره ام چه دید که گفت:
– دزدی نیومدیا، ملاقات مریضه.
آب دهانم راقورت دادم و با قدم های سست به طرف تختش رفتم. دیوار سمت تختش پنجره ی خیلی بزرگی داشت که یک سبد گل بزرگ روبه رویش قرار داشت"فکر کنم بچه ها دسته جمعی برایش خریده بودند." کنار تختش هم یک کمد کوچیک بود و رویش هم یک تلفن از این قدیمیها.
آرش یک دستش زیر سرش بودو به سقف نگاه می کرد، غرق فکربود. غمگین به نظر می رسید، فکر کنم چند روزی که بیمارستان بود اصلاح نکرده بود، چون ته ریش داشت. چقدرچهره ی مردونه تری پیداکرده بود.
🍁به_قلم_لیلا_فتحی پور🍁
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
رمان
ازسیمخاردارنفستعبورکن
قسمت 46
دلم برایش ضعف رفت و ناخودآگاه لبخندی بر لبم نشست.
چشم هایش از سقف سر خوردند و درعمق چشم هایم افتادند. برای چند ثانیه بی حرکت ماند و مات من شد. سرش بانداژ بود. با کمک دستهایش تقریبا نشست، ولی چشم هایش قفل چشم هایم شده بودند. اولین کسی که باهزارزحمت این قفل رابازکردمن بودم. سلام دادم و گلهارا روی کمد کنارتختش گذاشتم. مریض تخت کناری اش خواب بود و آن دوتخت دیگر هم خالی بودند. آنقدر ذوق زده شده بود که ترجیح دادم یک قدم عقب تر برم و بعدسلام بدهم و حالش را بپرسم. بالاخره خودش را جمع و جور کردو جواب سلامم را دادو تشکر کرد.
نگاهش را به گلها انداخت و گفت:
–چرا زحمت کشیدید، شما خودتون گلستونید، همین امدنتون برام یه دنیا می ارزید.
همانطور که سرم پایین بود گفتم:
–قابلی نداره.
دستهایش را به هم گره زدو نگاهشان کرد.
– وقتی همراه بچه ها نبودید، غم عالم ریخت توی دلم، با خودم فکر کردم یعنی من حتی در حد یه احوالپرسی چند دقیقه ایی هم براتون ارزش نداشتم؟ خیلی حالم گرفته شد، خیلی از حرف های بچه ها رو اصلا نمی شنیدم.
نگاهم راروی صورتش چرخاندم و گفتم:
–وظیفه خودم دونستم که حالتون رو بپرسم.
لبخندی زدو گفت:
–وظیفه چیه شما لطف کردید، واقعا ممنونم که امدید.
تصادف که کردم، آرزو کردم اگه قراره بمیرم قبلش شمارو یه بار دیگه ببینم. بی محلی اون روزتون این بلا روسرم آورد.
از حرفهایش قلبم ضربان گرفت .نگاه سنگینش این ضربان را به تپش تبدیل کرد. اصلا دلم نمی خواست بینمون سکوت جولان دهد. چون حالم بدتر میشد، نگاهش کردم و گوش سکوت راپیچاندم.
–با بچه ها نیومدم چون هم معذب بودم، هم به نظرم کار درستی نبود. با دختر خالم امدم، الانم دم در وایساده که اگه همراهتون امد خبرم کنه،
بعد آهی کشیدم و گفتم:
–دیگه نباید کسی ما رو با هم ببینه، به نفع هر دومونه. از این که حالتون بهتره، خدارو شکر می کنم. یه کم بیشتر مواظب ...
حرفم را بریدو گفت:
–چرا اینقدردر مورد من سخت می گیرید؟کاش منم با دختر خالتون تصادف می کردم و شما پرستارم می شدید.
از حرفش سرخ شدم، ولی به روی خودم نیاوردم. و گفتم:
– با اجازتون من برم.
نگاهش رابه چشمهایم کوک کرد،
این چشم هاحرفها برای گفتن داشت. نمی دانم ازسنگینی حرفهای دوگوی سیاهش بودیاشرم، که احساس کردم یخ شده ام زیرآفتاب داغ وهرلحظه بیشترآب می شوم وچیزی از من باقی نمی ماند. به زمین چشم دوختم و عزم رفتن کردم. با شنیدن صدایش ایستادم.
– کاش خودت می آمدی نه با آرزوی من.
این بارنگاهش غم داشت، نه غم رفتن، غم برای همیشه نبودن. حال منم بهتر از او نبود.چشم هایم پر شد، برای سرریز نشدنش زیر لب گفتم:
–خدا حافظ و دور شدم.
کنار سعیده که رسیدم گفت:
–وایسا منم برم یه احوالی بپرسم ازش زود میام.
ــ نه سعیده نیازی نیست.
اخم هایش را در هم کشیدو گفت:
–زشته بابا.
ــ پس من میرم پیش ماشین توام زود بیا.
تازه متوجه ی حال بدم شد.با غمی که در چشم هایش دوید گفت:
– راحیل با خودت اینجوری نکن.
کنار ماشین ایستادم، بلافاصله سعیده امد.
پرسیدم:
–چی شد پس؟
–حالش خیلی گرفته بود.
همین که پشت فرمان جای گرفت گفت:
–راحیل دلم براش کباب شد.
با نگرانی پرسیدم:
– چرا؟
ــ به تختش که نزدیک شدم دیدم گل تو رو گرفته دستش و زل زده بهش و اشک رو گونه هاشه.
دیگه جلوتر نرفتم و از همون جا برگشتم.
با گفتن این حرف اشکش از گونه اش سر خورد و روی دستش افتاد.
بعد سرش راروی فرمون گذاشت و هق زد.
🍁به_قلم_لیلا_فتحی_پور🍁
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
🤍 ای خدای مهربان
🌸در این شب زیبا
🤍 عطا کن بر تک تک عزیزانم
🌸 سلامتی و عافیت..
🤍 عشق و محبت و دلخوشی..
🌸 آسایش و آرامش و
🤍 عاقبت به خیری...
🌸به امید طلوعی دیگر
🤍شبتون بخیر
🌸در پنـاه خدای مهربون
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
🌹به نام آن خــداوندی که نــور است
🍃رحیم است وکریم است وغفوراست
🌹خدای صبـح و این شـور و طـراوت
🍃که از لطفش دل ما ،در سُرور است
🌹الهی به امید تو ❤️
سلام_صبححتون_بخیر_
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
❣️سلام_امام_زمانم_❣️
سلام اے همه #هَستیَم_، تمام دلم
سلام اے ڪه به #نامت_،سرشته آب و گلم
سلام #حضرت_دلبر_، بیا و رحمے ڪن
به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم..
امام خوب #زمانم_ هر ڪجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
💌💚 اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 💛🎈
#سلامایمولایعالم_
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین🖐
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ سلاااااااام بر حسین....🌷
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم سلام به معصومین( ع)
سلام صبح بخیر
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
#حدیث_نور_
✨امام علی (علیهالسلام) فرمودند:
تقواى خدا، كليد پاكى و درستى و اندوختهاى براى معاد و باعث آزادى از هر بندگى و رهايى از هر نابودى است. به وسيله تقواست كه جوينده به مطلوبش مىرسد و گريزانِ (از عذاب و كيفر الهى) رهايى مىيابد و به خواستها رسيده مىشود.✨
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
#مواجهه_با_حوادث_بدشگون_
✨ پیامبر صلی الله علیه وآله فال بد زدن را
خوش نداشت و مىفرمود هر كس
چيز ناخوشايندى ديد كه به نظرش
بدشگون مىآيد این دعا را بخواند✨
📚 مکارم الاخلاق
#خواص_سوره_
#هم_و_غم_
رفع دلتنگی در ۱۷ روز
برای رفع دلتنگے و غم
۱۷ روز ۱ بار صبح و ۱ بار شب
سوره انشراح را بخواند
📚 مجمع البیان ۵۰۷/۱۰
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
قدرت در عین ساده زیستی
نهج_البلاغه
▫️فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَکْلُ الطَّيِّبَاتِ، کَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَکْتَرِشُ مِنْ أَعْلاَفِهَا، وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا
🟤من آفريده نشدهام که غذاهاى پاکيزه (و رنگارنگ) مرا به خود مشغول دارد، همچون حيوان پروارى که تمام همّش علف اوست و يا چون حيوان رها شده (در بيابان و مرتع) که کارش جستجو کردن علف و پر کردن شکم از آن است و از سرنوشتى که در انتظار اوست بیخبر است.
✍🏼به راستى گروهى در اين جهان همانند چهارپايانند،
⭕️جمعى مرفه و ثروتمند بیخبر و بیدرد همچون حيوانات پرواريند که غذاى فراوان در اطراف آنها ريخته شده است
و
⭕️گروهى کم درآمد امّا کاملاً دنياطلب همچون حيواناتى که در چراگاه در جستجوى علف هستند و به يقين هر دو مذمومند
هرچند يکى از ديگرى نکوهيدهتر است
و
عجب اينکه هيچ يک از اين دو گروه حيوانات از سرنوشت خود آگاهى ندارند که فردا يا ذبح میشوند و از گوشتشان استفاده میشود يا براى بارکشى از آنها بهره میگيرند.
📘نامه_۴۵
🌿🌺🌿🌺🌿
هر دل که شکست ره به جایی دارد
هر اهل دلی قبله نمایی دارد
با آنکه بُود قبلة ما کعبه ولی
ایوان نجف عَجب صفایی دارد
السلام علیک یا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
امام رضا علیهالسلام می فرمایند:
مَن تَبَسَّمَ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً؛ ومَن کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً لم یعَذِّبهُ
هر کس به روى برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند، برایش یک ثواب مى نویسد و کسى که خدا برایش ثوابى بنویسد، عذابش نمى کند
📚مصادقة الإخوان: ص۱۵۷ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۵۰
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
داستانک : رفاقت گرگ و شتر
🔺مجتبی اصلاً تو حال خودش نبود.
با حرکت دستم جلو صورتش بهش گفتم: کجایی بابا؟ خیلی تو فکری؟
پس کلهاش را خاراند گفت: هنوز تو کف این "وفاق ملی" ام.
- مگه چیز بدیه؟
- والا چه عرض کنم... رو کاغذ که چیز خوبیه؛ ولی تو عمل که میای، میبینی تا اینجای کار انگار همهش به نفع فتنهگران و مجرمان و خودفروختگان و فحاشان و رقاصان و اینا داره تموم میشه.
✅مجتبی که تا حالا ساکت بود گفت: اینو گوش کنین:
میگن یه گرگ و شتری به خاطر بالا بودن اجارهها، مشترکاً یه خونه رو اجاره کرده بودن. هر روز صبح بچههاشون رو توی خونه میذاشتن و خودشون میرفتن دنبال تهیهی غذا. یه روز که گرگ زودتر و دست خالی برگشته بود، یکی از بچهشترها رو خورد. وقتی سر و کلهی شتر از دور پیدا شد، گرگ زود جلو دوید و در حالی که سعی میکرد توی صداش نگرانی پیدا باشه، گفت: رفیق یکی از بچههامون نیست.
🔺شتر با هول و ولا گفت: از بچههای من یا بچه های تو؟
گرگ قیافهی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت: باز که ازون حرفا زدی! ما که بنامون بر "وفاق ملی" بود. من و تو نداره؛ یکی از بچههای "ما".
🔺شتر که هیچ وقت این قدر قانع نشده بود؛ دیگر چیزی نگفت و زندگی همچنان به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد؛ فقط بدیاش این بود که هر چند وقت یک بار یکی از بچهشترها گم میشد؛ ولی شتر اصلا ناراحت نمیشد؛ چون عوضش" وفاق ملی"شان سر جاش بود‼️
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
میفرمودند: میان اعمال ما و آنچه در جهان ابدیت هست، رابطه ی واقعی برقرار است که سعادت و شقاوت زندگی آینده ی ما به آن مربوط است، زیرا هر عملی که از ما صادر شود در درون ما واقعیتی به وجود میآورد که سرنوشت ما در گرو آن است.
_علامه طباطبائی«رحمة الله علیه»_
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
مادر شيطانها (صدقه)
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
سيد نعمت الله جزايري در كتابش نقل مي كند : كه در يك سال قحطي شد ، در همان وقت واعظي در مسجد بالاي منبر مي گفت : كسي كه بخواهد صدقه بدهد ، هفتاد شيطان ، به دستش مي چسبند و نمي گذارند كه صدقه بدهد .
مو مني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت : صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد ، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم ، مي روم آنرا به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي كنم .
با اين نيت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت . وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او ، كه در اين سال قحطي رعايت زن و بچه خود را نمي كني ؟ شايد قحطي طولاني شد ، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و . . . خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مو من دست خالي به مسجد برگشت .
از او پرسيدند چه شد ؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند .
مرد مو من گفت : من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم(1)
پيامبر فرمود يا علي آيا مي داني كه صدقه از ميان دستهاي مو من خارج نمي شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي كنند، تا صدقه ندهد. وسايل الشيعه 6/257
1- ابليس نامه ص 60- انوار نعمانيه 3/96
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅امام خمینی: میخواستند من را گول بزنند
🔸 قرآن و نهجالبلاغه میخواندن!
▫️یاد قصه ای افتادم که یک یهودی مسلمان شده بود...
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
نظام مقتدر است.mp3
3.83M
🔴بشنوید؛ آقای پزشکیان، قدراین موقعیت را بدانید و سعی کنید عاقبت بخیر شوید...
♦️این نظام مقتدر، استعفای بازرگان، عزل بنی صدر و منتظری ها را به راحتی تجربه کرده است.
♦️این نظام مقتدر، گردنه دولت های امثال هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی را گذرانده است.
♦️هرکس مثل شهید رجایی و باهنر، سلیمانی و رئیسی درخدمت نظام وانقلاب بود، عاقبت بخیر شد و خدا هم به آن عزت داد و مردم نیز قدردان بوده اند و هرکس به انحراف کشیده شد، سیلی خورد...
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
«خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن»
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
💐💞💞💐💞💐💞
سلام و عرض خیر مقدم خدمت کاربران عزیزی که تازه به جمع ما پیوستند ، از حضور شما بسیار خرسندیم 💐💞💐💞💐💞
الهی وجود همه شما خوبان در پیشگاه حضرت حق مورد لطف و رحمت واسعه الهی قرار گیرد💐💞💐💞💐💞
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
🔕 حرکت مشکوک افغانی ها 🔕
📣ظاهراً توافقی که آمریکا و انگلیس و اسراییل با گروه طالبان در دوحه قطر انجام دادند و همچنین توافق دیگری که دولت مکرون با احمد مسعود و گروههک تروریستی داعش خراسان که وابسته به یکی از نزدیکان احمد مسعود به نام امراله صالح است،
🔔داره کم کم خودشو نشون میده و آن کشاندن جنگ و بی ثباتی در داخل کشور و مرزهای شرقی ایران است:
۱- 🔔تحویل ۸۰ میلیارد تجهیزات نظامی مدرن به طالبان هنگام خروج از افعانستان❗
۲- 🔔ورود بیش از 15 میلیون افغانی مجرد حدودا بین ۲۰ الی ۴۰ سال به داخل کشور بدون زن و بچه که عمدتا از نیروهای ورزیده و جنگ دیده ارتش سابق افعانستان هستند که در اختیار طالبان هستند و خانواده آنها نیز در افعانستان گروگان طالبان هستند. در برخی محافل گفته شده است که جمعیت افغانهای حاضر در ایران 17.5 درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
۳- 🔔خروج زن و بچه های افعانی های مقیم ایران در یک اقدام مشکوک و باقی ماندن مردهای مجرد افغانی در ایران❗
۴- 🔔در تهران وجود شش میلیونی افعانی تخمین زده شده است. که حتی حدود دو و نیم میلیون آنان مدارک قانونی اخذ کردهاند❗
۵- 🔔بیشتر در استان تهران، البرز و قزوین متمرکز شده اند که به عنوان مرکز کشور وضعیت امنیتی را خطرناک کرده است❗
۶- 🔔طالبان و داعش خراسان کم کم دارند ادعای خراسان بزرگ را مطرح میکنند❗
این داعش خراسان در واقع از قوم تاجیکتبار هستند که فارسی صحبت میکنند و تعداد بیشتر افغانهای حاضر در ایران را تشکیل میدهند. طالبان از قوم پشتون در واقع از تبار همان پشتونهای افغانی هستند که در اواخر دوره صفویه به ایران حمله کردند و شاه سلطان حسین را مجبور به تسلیم کردند و مدت ۷ سال بر اصفهان حکومت کردند تا بالاخره توسط نادرشاه بزرگ بیرون رانده شدند. ناگفته نماند قطعهی بدری٣١٣ طالبان تاجیک و پنجشیری هستند و مستعد همکاری با داعش خراسان نیز هستند❗
۷- 🔔کشورهای استعمارگر از توهم و غفلت مسئولین جمهوری اسلامی سواستفاده کرده و بلاخره جنگ داخلی فرسایشی راه میاندازند که نشانه های آن در اتحاد اسرائیل با اعراب و گفته های بایدن که باید نقشه جغرافیایی خاورمیانه تغییر کند مشهود است. که تابع اسنادی بالادستی مانند طرح برژینسکی و از نیل تا فرات و نقشهی تجزیهی ایران توسط برنارد لوییس میباشد❗
🔔اینجاست که ضرب المثل فارسی داریم:
🔔وقتی باد میکاری ، توفان درو خواهی کرد..
🔔در جلسه آگاه سازی ، پیرامون وجود افاغنه و خطرات ناشی از آن در زمانی که حمله تروریستی داعش در جریان بود به کرات سخنرانی و هوشیاری های لازم داده شد.
🔔در همین بین افغانهایی رو در داخل فنس پادگان نظامی دستگیر کردند که هر کدام دارای ساعتهای Gps دار و مکان یاب های گارمین داشتند.
🔕معذلک 🔕
🔔هر تعداد افغانی در یک شهر مثل نیرویی با پتانسیل مخفی جهت آمادگی برای حمله متصور است. چون در مدارس سلفی_وهابی پاکستان قریب به سه و نیم میلیون طلبهی وهابی آموزش دیدهاند که هرکدام از آنان میتواند افغانهای داخل ایران را تحریک به اقدامات خرابکارانه و تروریستی کنند❗
🔔کافی است جرقه ای رخ دهد و ببینید کسانی رو که حتی فکرش را هم به ذهنتان خطور نمیکرد چکاره از آب در میاید.
🔕به هوش باشید🔕
🔔 ارتش خاموش افغانستان در ایران !؟
🔔هیچ کس فکر نمیکند چطور بیش از ١۵ میلیون افغانی وارد این سرزمین شده اند و از کجا می آیند؟
اگر روزی این تعداد انبوه افاغنه در درون کشور مسلح گردند ، نیازی بر لشکر کشی طالبان و یا داعش خراسان وجود ندارد❗که البته اینها مثل قوم و خویش هستند و گوشت همدیگه رو بخورند استخوان همو دور نمیندازن❗
🔔آیا مرزهای ما بی در و پیکرند و نگهبانی ندارد؟
🔔آیا نیازی به ویزا ندارند؟
🔔آیا وارد کردن آنان به این سرزمین ، خطرناکترین نوع قاچاق نیست؟ در صورتی که مرزهای غربی با وجود آنهمه گروههای تروریستی به راحتی کنترل میشود❗
🔔چرا اتباع غیر مجاز به این راحتی در این سرزمین تردد و اقدام به جرم و جنایت می کنند؟
🔔آیا نسبت به این سرزمین احساس مسئولیت و تعلق خاطر دارند؟
🔔آیا مالیات می دهند یا به سربازی می روند؟
🔔آیا از یارانه ی آب و نان و برق و دیگر اقلام و امکانات عمومی استفاده نمیکنند؟
🔔چه کسانی و چرا آنان را به این سرزمین وارد میکنند؟
🔔دست چه کسانی پشت این ماجراست؟
🔔 تابعیت این بیگانگان چگونه است؟
🔔چرا بسیاری از آنان در این سرزمین مانده و نسل خود را گسترش میدهند؟
🔔آیا مدارک واقعی هویتی ، آدرس دقیق و اقامتگاه اتباع افغانیون غیرمجاز مشخص است تا در صورت ارتکاب جرم و جنایت سریعا شناسایی و دستگیر شوند؟
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️میخوام برم امام رضا ...
🎙شعرخوانی دلنشین مرحوم #محمدرضا_آغاسی_ بمناسبت شهادت امام رضا علیه السلام
▪️ #شهادت_امام_رضا_علیه_السلام_
🕊#سفره_های_آسمانی 🕊
•┈•••✾🌺🌿﷽🌿🌺✾•••┈•
با ما همراه باشید و مطالب مهم این کانال را به دیگر عزیزانتان ارسال فرمایید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
•┈•••✾🍃🌺🍃✾•••┈•