eitaa logo
سوگ زده های ازدواجی
1.5هزار دنبال‌کننده
14 عکس
3 ویدیو
0 فایل
کانال اصلی @mohammadi2i کانال پشتیبان @roheezdevaji
مشاهده در ایتا
دانلود
طرف براتون نوشته وقتی کات میکنی به خوبی هاش فک میکنی الحمدلله یه خوبی هم نداره که من بهش حتی فک کنم🤌😂 هر چند من از روزی که از کربلا خارج شدم این آدم برام مرد و الان دقیقا از ۶ دی ماه تا الان که شده دو ماه و ۱۱ روز من کاملا آزادام🙈😂 و تا ابد مدیون امام حسینم تا ابد
سلام آقای محمدی خواستم به کسایی که توی رابطه سمی هستند بگم «‏به اندازه‌ای قوی باشید که بتوانید رها کنید و به اندازه‌ای عاقل باشید، که بتوانید برای آنچه لیاقتش را دارید، صبر کنید.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام حاج فصال میشه دوستان کانال به این سوالم پاسخ بدهند: کسی هست که از رابطه سمی اومده باشه بیرون؟ (در حالی که نه دوست با معرفتی داره و نه خانواده امن و دلگرم‌کننده. و فعلا هم آمادگی ازدواج نداره که دلش گرم این باشه.)🤧 در واقع تنهای تنهاست و به خاطر همین تنهاییش هم وارد اون رابطه سم شده بود.😶
https://eitaa.com/sogeatefy/128 اره الان تو تنهایی مطلقم هیچکسسس نیست ساعتها گوشیم رو زیر و رو میکنم، اما امان از یه نفر که بتونم باهاش درد و دل کنم. قلبم میسوزه گاهی! فقط اون منو میفهمید و تا پیام میدادم صدتا موضوع برای حرف زدن پیدا میکرد اما بقیه انگار حتی تمایلی به حرف زدن ندارن گاهی میگم خدایا، چرا انقد تنها کردی منو یهو💔
آقای محمدی دیشب بعد دوماه توی جشن ولادت امام حسن دیدمش تازه یکمی داشت حالم خوب میشد.. از دیشب انگار دارم خفه میشم انگاری یه وزنه ی چند صد کیلویی گذاشتن روی قفسه ی سینه ام نمیتونم نفس بکشم همه ی خاطرات اون یک سال و نیم میاد جلوی چشمام.. یادمه وقتی رابطه داشت تموم میشد ازتون مشاوره که گرفتم گفتین الان سمی شدی یاد این سم از بدنت بره بیرون مثل یه ادمی که میخواد اعتیادشو ترک کنه... یعنی عین خیالش نیست خوش و خرم داره زندگی میکنه ؟ عذابم میدن این افکار. یعنی دیگه نرم جاهایی که فکر میکنم حضور داشته باشه ؟ یا باید برم و ببینم تا عادی بشه برام مثل بقیه ادما ببخشید خیلی غر زدم🚶‍♀ ولی دارم خفه میشم باید میگفتم
امروز دومین روز سوگ رابطه یک‌ماهه است رابطه ای که هیچ ابراز محبتی درونش نبود فقط شوخی بود و باهمین شوخیا چنان دلبری کرد که نزدیک بود تمام مرزهامو زیرپا بذارم خانواده ام تمام قد جلوش ایستادن و رابطه تموم شد وگرنه معلوم نبود با آدمی که به ظاهر مذهبیه ولی هیچ نشونی از مذهبی بودن نداشت به کجاها کشیده میشدم دیروز نفس تنگی گرفتم و قلبم تیر میکشید و تمام بدنم می‌لرزید و احساس میکردم تا مغز استخوانم یخ زده و فکر تمام راه های انتقام از سرم می‌گذشت امروز خشم دارم اما خدا یه رفیق مهربون نصیبم کرده که تنهام نذاشت و اونقدر باهام حرف زد که آروم شم
من میدونستم رابطه اشتباهه و گناهه یروز تصمیم گرفتم تمومش کنم در عین علاقه ای ک داشتم الان خیلیییی عذاب وجدان دارم احساس میکنم مدیونشم خودش بارها بهم گفته که خیلی سخته براش مادرش تماس گرفته حرف زدیم میگفت خیلی دوست داره و تمام شبو گریه کرده وقتی فهمید میخای بری و... بارها گفت بمون با هر شرایطی که تو میخای گفت حرف نزنیم فقط بدونم هستی میام خواستگاری ( قبلنم اومده بودن پدرم نپذیرفتن) الان واقعا احساس میکنم هیچ وقت نمیتونم جبران کنم احساساتش رو و فکر میکنم پیش خدا مدیون و شرمندشم و روی خوشبختیو نمیبینم و توبه امم قبول نیست:)