eitaa logo
سهیل سلیمی
2.4هزار دنبال‌کننده
748 عکس
732 ویدیو
4 فایل
نویسنده وفیلم‌ساز پژوهشگرمطالعات استراتژیک رسانه مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبردانشگاه تهران 📍یوتیوب @soheilsalimi1" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@soheilsalimi1 🎭آپارات aparat.com/SOHEIL_SALIMI 🌐وبلاگ soheilsalimi.blogsky.com 📩ارتباط: eitaa.com/SOHEILSALIMI1 کانال 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
سلیمی : بله! من اساسا با اینکه فیلم پایان باز داشته باشد مخالفم. همیشه این مثال را می زنم که پایان باز برای یک فیلم درست مثل این است که کسی یک جمله نا تمام بگوید. و بعد افتخار کند که به به چه جمله ی زیبایی گفتم. جمله نه تنها باید کامل باشد بلکه باید در پایان آن نقطه هم داشته باشد. من برای مخاطبم ارزش و احترام قائل هستم و به همین دلیل پاسخ تمام سوالات مطرح شده در فیلم را می دهم. مجری رادیو CiTR : برگردیم به ابتدای مصاحبه، گفتید که فلسفه ی شما در فرشتگان قصاب ، فلسفه ی مقاومت است. می خواهم توضیح دهید تا مخاطبان ما با جهان فلسفی شما بیشتر آشنا شوند. سلیمی : با تعریف اشغال و محاصره شروع میکنم. ببینید مقاومت اساسا در جایی شکل می گیرد که اشغال و محاصره صورت گرفته باشد. کمی مسئله را باز می کنم. وقتی یک مهاجم به سرزمینی حمله می کند و جنگ آغاز می شود تا مرحله پایان جنگ سه مرحله اقدام باید صورت بگیرد وگرنه آن جنگ نتوانسته اهدافش را محقق کند. اول اشغال یا محاصره ، دوم تصرف ، سوم تثبیت. در هر رویارویی یا منازعه ای این سه مرحله وجود دارد. برای مثال صهیونیست ها هفتاد سال است که کشور فلسطین را اشغال کرده اند، اما هنوز مرحله ی تصرف و تثبیت کامل نشده، زیرا مردم مظلوم فلسطین با حداقل امکانات در حال مقاومت هستند. بعد از مشخص شدن مفهوم اشغال و محاصره حالا می توان مفهوم مقاومت را توضیح داد. در زمان اشغال ممکن است مردمان سرزمین اشغال شده توان بیرون راندن دشمن را نداشته باشند، اما به هر حال با عملیات های کوچک و غیر متمرکز مرحله ی تصرف را برای دشمن سخت می کنند. وقتی آلمان نازی اروپا را مورد تهاجم گسترده ی خود قرار داد قبل از اینکه دولت ها بتوانند توان نظامی خود را بازیابی کنند مردم اروپا با تشکیل گروهای مقاومت به مبارزه با نازی ها پرداختند. که این اقدام در فیلم های زیادی به تصویر کشیده شده است. چند دقیقه ی قبل در مورد سوء استفاده ی صهیونیسم از سرزمین و دارایی های مردم آمریکا صحبت کردم، همان را در فرمول مقاومت تشریح میکنم. ببینید اقتصاد آمریکا توسط یهودیان صهیونیست مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد. در همان اوایل افرادی مثل هنری فورد تلاشهایی برای مقاومت در مقابل این مارسمیِ چند سَر انجام دادند. اما چون مردم همراهی نکردند در نطفه خفه شد. سپس تمام بنگاه های اقتصادی آمریکا به تصرف صهیونیسم در آمد و امروز چنان این موضوع تثبیت شده که اگر بخواهند آنرا از اقتصاد آمریکا جدا کنند، آمریکا دچار فرو پاشی عظیمی خواهد شد. اما خواهید دید که در نهایت مردم آمریکا چاره ای جز این نخواهند داشت که با یک خود انهدامی گسترده شر این مار سمی را از سرزمین شان کوتاه کنند. ببینید این علامت دایره ای شکل که حرف C درون آن نوشته شده ]][ c و روی تمام کالاهای غربی جای دارد، معنایش این است که بخشی از پولی که بابت خرید هر کالایی که هزینه می شود به یهودیان صهیونیست داده می شود. به این علامت کُشر می گویند اما واقعا هیچ کس کارکرد دقیق آنرا نمی داند. مردم آمریکا حتی برای خریدن یک قرص نان هم باید این باج را به یهودیان صهیونیست بدهند، زیرا آردی که نانوایی ها تهیه می کنند باید کشر شده باشد و طبیعتا نانوا آن مبلغ اضافی را روی قیمت نان از مردم میگیرد. و یهودیان صهیونیست بدون اینکه ذره ای کار کرده باشند هر روز صبح حساب های بانکی یشان با پول مردم آمریکا پر می شود. البته امروز مردم دنیا نسبت به این نشان حساس شده اند و صهیونست ها امروز موزیانه تر از قبل، این کار را انجام می دهند. مجری رادیو CiTR : پس شما میگویید که مقاومت هم جنبه ی نظامی دارد و هم جنبه ی اقتصادی؟ سلیمی : فراتر از اینها! مقاومت یک ویژگی فرهنگی ست. مقاومت حیات جامعه را تضمین می کند. در فیلم می بینید که خانواده های افغانی برای نجات فرزندانشان تلاش می کنند و در این راه کشته می شوند و در نهایت یک دختر نوجوان که نماد آینده ی افغانستان است نجات می یابد. مجری رادیو CiTR : آیا این انفجارهای تروریستی و انتحاری از نظر شما مقاومت است؟
سلیمی: سوال هوشمندانه ای پرسیدید! بین مقاومت و تخریب کورکورانه فرق است. متاسفانه آنچه امروز در سوریه ، عراق و افغانستان روی می دهد اصلا ماهیت مقاومت ندارد زیرا مقاومت در مقابل دشمن معنا می یابد. کشتن زنان و کودکان و شهروندان افغانی و عراقی و سوریه ای هیچ ربطی به مفهوم مقاومت ندارد بلکه بر عکس برای تامین منافع ]]صهیونیسم بین الملی است. یک راه ساده را به شما یاد می دهم. همواره در این گونه حوادث ببینید آیا منافع کشور مورد تهاجم تامین می شود یا منافع مهاجمین. در سوریه اگر واقعا مسئله آزادی بود، مردم با نظامیان درگیر بودند. در حالی که مردم و دولت در کنار هم با تروریست هایی درگیر هستند که کودکان را می کشند، بیمارستان ها و مساجد را ویران می کنند. شاید برای مردم غرب این سوال پیش آمده باشد که اگر اینها دنبال آزادی هستند چرا زیارتگاه ها را در سوریه ویران می کنند؟! چرا با بمب گذاری در بازار مردم و کسبه را می کشند. خوب به تاسیسات نظامی و لجستیکی حمله کنند. این بمب گذاری توسط صهیونیست های یهودی ، صهیونیست های مسیحی و صهیونیست های مسلمان یعنی وهابی ها ، سلفی ها و بهایی ها مدیریت می شود. و اتفاقا همین ها مانع تشکیل گروه های مقاومت می شوند. این گروه های تروریستی چند هدف کلیدی دارند، اول سیاه کردن چهره ی دین برای ایجاد فضای لازم جهت شیطان پرستی که یک پروژه ی بزرگ صهیونیستی است. دوم سیاه نشان دادن چهره ی اسلام شیعی به عنوان تنها دین پویایی که دارای برنامه استراتژیک برای جامعه سازی ست. سوم نسل کشی گسترده در میان مسلمانان توسط مسلمانان صهیونیست و یا حتی بوداییان صهیونیست مثل کشتار سال گذشته در میانمار. چهارم سلب اندیشه ی دینی در بین مردم سرزمین های اشغالی. پنجم نا امن جلوه دادن سرزمینهای اشغالی برای نفوذ و غارت بیشتر. فرشتگان قصاب سعی دارد تا روحیه ی مقاومت را در مخاطبانش زنده کند. این مقاومت نیاز امروز جامعه ی غربی نیز هست. امروز مشکلات اقتصادی غرب از یونان تا ایالات متحده بر گردن صهیونیسم است. ثروت اروپا و آمریکا را صهیونیست ها همان یک درصد خون خوار بلعیده اند. امروز که دیگر تمام شیره ی جان غرب توسط صهیونیستها مکیده شده، آنها به سرعت در حال کوچ به چین و آسیای شرقی هستند. باید مردم دنیا بیدار شوند و خود را ، سرزمینشان را، اقتصاد و فرهنگ شان را از اسارت صهیونیسم برهانند. مجری رادیو CiTR : پس شما مدعی هستید که فلسفه ی شما، جهان شمول است؟! سلیمی: البته! هر نگاه فلسفی باید این پتانسیل را داشته باشد. مجری رادیو CiTR : سهیل، کشور شما هشت سال درگیر جنگ با دیکتاتور عراق بوده است. آیا نشانی از آن هشت سال جنگ در این فیلم هست؟ سلیمی : از سوال زیبایتان متشکرم. خیلی دوست داشتم به این موضوع هم بپردازم. من نزدیک به ده سال داشتم که آن جنگ وحشتناک تمام شد، دوران کودکی من با ترس از بمباران و حملات موشکی عراق گذشت. در پناهگاه هایی که در مدرسه باید در آنها پنهان می شدیم و یا نیمه شب ها با علام وضعیت قرمز در زیر زمین خانه مان پنهان می شدیم. عراق کشوری نبود که حتی هشت هفته بتواند با ایران بجنگد چه رسد به هشت سال. ما از هفتاد کشور مختلف اسیر جنگی داشتیم. یعنی هفتاد کشور به عراق نیروی نظامی می دادند. ژنرالهای فرانسوی نقشه ی عملیات برایشان طراحی می کردند. آمریکا و آلمان سلاح شیمیایی به صدام هدیه می دادند. تعداد کشته و مصدومام شیمیایی ما از تعداد کشته شدگان حمله اتمی به هیروشیما هم بیشتر است. عراق با بمب و موشک و هواپیماهای جنگنده و بمب افکن ساخت آمریکا و فرانسه و شوروی و با گلوله های توپ و تانکهای انگلیسی با ما می جنگید. یعنی از شرق تا غرب عالم با هم جمع شده بودند ایران را نابود کنند که با مقاومت اسطوره ای و حماسی مردم ایران شکست خوردند. مطمئن باشید آن دوران را هرگز فراموش نخواهم کرد. بسیاری از الگوها و رفتارهای شخصیتهای مثبت و قهرمان فیلم از آدم های آن دوران گرفته شده. برای مثال جاوید همان نوجوان سیزده ساله ی فیلم از شخصیت بهنام محمدی سیزده ساله گرفته شده که در زمان حمله ی عراق جانانه مقاومت کرد و شهید شد. مجری رادیو CiTR : هر چه پیش می رویم فیلم سینمایی فرشتگان قصاب عمیق تر میشود. درست مثل اینکه در ساحل اقیانوس جلوبروی. هرچه جلوتر می رویم عمق بیشتری را حس می کنیم. سلیمی : متشکرم! لطف خدا بوده است. مجری رادیو CiTR : سهیل، توصیف هایی که کردید سوالی را در ذهن من شکل داد. من احساس می کنم شما هنر و فلسفه را در خدمت تفکر شیعی استفاده کرده اید. درسته؟
سلیمی : اساسا مقاومت برای من یک الگوی ثابت دارد و آن رفتار امام حسین ع در کربلاست. ایشان مظهر مقاومت حقیقی هستند. وقتی در مقابل ظلم می ایستند با وجود اینکه فقط هفتاد و دو نفر هستند در مقابل لشکر هزاران نفره ی دشمن مقاومت می کنند. او و تمام یارانش و حتی کودک شش ماه اش در این مقاومت جان خود را از دست می دهند و به شهادت می رسند اما ذلت نمی پذیرند. ما از این واقعه با نام عاشورا یاد می کنیم. مجری رادیو CiTR : شهادت یعنی چه؟ سلیمی : یعنی مقاومت و از دست دادن این جسم خاکی (کشته شدن) برای ماندن (شهادت) در راه و خواست خدا. مجری رادیو CiTR : پس مقاومت به غیر از یک فلسفه ، یک بینش تاریخی هم هست؟ تصویری آز آن بینش در فیلم شما هست؟ سلیمی : همینطور است! صحنه عاشورایی فیلم من جایی ست که ناجیه بالای تپه ای ایستاده و محل کشته شدن بچه های مدرسه ، فرهاد و گیسو و جاوید را نگاه می کند. در عاشورا حضرت زینب س درست مانند این صحنه از بالای تپه ای به قتگاه برادر و عزیزانش نگاه می کند. اوست که پیام آن مقاومت را برای جهانیان می رساند. ناجیه هم شاهدی ست که پیام این ظلم را به جهانیان خواهد رساند. مجری رادیو CiTR : از اینکه دعوت ما را از راه دور پذیرفتید، با اینکه میدانم الان باید ساعت از نیمه شب شما در ایران گذشته باشد، از شما سپا سگذارم. به جاست که اینجا در حضور شنونده گان رادیو CiTR لوح برگزیده سال 2013 این شبکه را، لوح "مبارزان نور" را به دلیل داشتن نگاه ضد استعماری و پرداختن به بحرانی جهانی بر اساس مردم شناسی و با زبانی سینمایی و عملگرا و پارادایمی، به شما تقدیم کنیم. سلیمی : خب البته غافلگیر شدم. از شما و همه کسانی که مرا مفتخر به دریافت این لوح دانستند صمیمانه سپاسگزارم. از رادیو دانشگاهی " CiTR "، و به ویژه از مردم بومی قوم "ماسکویم The Musqueam People "، صاحبان زمین اشغال شده این دانشگاه واقع بر ارتفاعات "پونت گری Point Gre" که مهربانانه امروز میزبان من بودند. مجری رادیو CiTR : ممنون از شما و هم سفرانتان در خلق فرشتگان قصاب و خدا نگهدار. سلیمی : خدانگهدار سهیل سلیمی فرشتگان قصاب سهیل سلیمی کارگردان سهیل سلیمی استراتژیست جنگاور نور دانشگاه بریتیش کلمبیا رادیو CiTr Musqueam People Butcher Angels مصاحبه ی سهیل سلیمی جمعه 9 مهر‌ماه سال 1400 @soheilsalimi
مالیات علیه خمس و ذکات و صدقه هوالحکیم. مالیات علیه خمس و ذکات و صدقه. یکی از پدیده‌هایی که سال‌هاست در دوگانگیِ اسلام حقیقی و اسلام دروغین مردم را با نظام جمهوری اسلامی ایران دچار چالش کرده، مقوله مالیات است. هرچند گرفتن مالیات یا همان باج و خراج حکومتی قدمتی دیرینه دارد، اما با ظهور اسلام و شعارهای برآمده از سینه‌ی جامعه‌ فرودست، همه چیز قرار شد بوی خدایی و بندگی بگیرد و بجای اجبار و تهدید، اختیار و شوق ثواب جایگزین شود. و در سه کلید واژه‌ی خمس و ذکات و صدقه متبلور بشود. مالیات در واقع پول توجیبی است که دولت‌ها به زور از مردم می‌گیرند، اما قسمت اسفبار ماجرا آنجاست که ثروتمندان که باید مالیات بیشتری بپردازند، خود اصلی‌ترین فروشنده کالا و خدمات به مردم هستند، آنها بازیرکی چندبرابر ارزش مالیاتی را که باید به دولت بپردازند در قالب افزایش قیمت و کاهش کیفیت و کمیت از مردم می‌گیرند و در واقع هیچ پولی از اصل دارایی‌اشان کسر نمی‌شود، در عوض مردمِ بخت برگشته باید دوبار مالیات بدهند، یکبار به جرم اینکه کار می‌کنند و نباید همه درآمدشان را خودشان استفاده کنند و یکبار دیگر در غالب بالا رفتن هزینه زندگی و کوچک شدن سُفرهایشان. شاید، شاید مالیات امری در جهت بهبود اوضاع جامعه تعریف داشته باشد، اما آنچه رخ می‌دهد فشار بر گُرده زندگی مردم است و ثروتمندتر شدنِ ثروتمندان. البته بسیار مهم است که خمس و ذکات و صدقه هم پس از دریافت توسط متولیان، برنامه‌ای برای مصرف صحیح و عام‌المنفعه داشته باشند، ورنه باز بار کجی خواهند بود دور از منزل مقصود. سهیل سلیمی @SOHEILSALIMI @SOHEILSALIMI
طمع جهان را نابود خواهد کرد 🟥📽
طمع جهان را نابود خواهد کرد هوالحکیم. طمع جهان را نابود خواهد کرد. این حرف اصلی فیلم به بالا نگاه نکن است. به بالا نگاه نکن، فیلم بسیار خاصی است، یک فیلم سیاسی و شبه ضد کاپیتالیستی است که طعم کمدی با ادویه ی علمی تخیلی دارد. و تیغ تندی ست برای طمع انسان به بیشتر خواستن و بیشتر داشتن. داستان از این قرار است که دو دانشمند متوجه می شوند که شهاب سنگی قرار است با زمین بر خورد کند و کره ی زمین را نابود سازد. پس به سراغ رئیس جمهور ایالات متحده می روند تا او جلوی این اتفاق را بگیرد. اما او آنقدر محو جایگاه و خواسته‌های خودش است که اهمیتی به موضوع نمی‌دهد. با وجود ادله ی علمی اما کسی به آن ها توجه ندارد، اما با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری و طمع رسانه ها برای جذب مخاطب با داستانِ نابودی جهان آنها توسط رسانه هایی که به شدت به دنبال تحمیق مردم هستند، از دانشمند بدل به شومن می شوند و به برنامه‌های متعدد تلویزیونی دعوت می شوند. تصور اینکه انسان ها عموما و ثروتمندان به خصوص، به قدری طمع دارند که حتی به قیمت نابودی زمین می خواهند از آن شهاب سنگ پول در بیاورند خودش طنز تلخی ست که تا ساعت‌ها پس از پایان فیلم گریبان اندیشه ی آدمی را رها نمی کند. خصوصا وقتی می فهمیم شکستِ ماموریت حمله ی فضایی برای نابودی شهاب سنگ کاملا عامدانه بوده تا فردی که در فیلم شبیه استیوجابز طراحی گریم شده و دستِ راست رئیس جمهور آمریکاست بتوانند عناصر قیمتیِ روی شهاب سنگ را با تکنولوژی رباتیک استخراج کند. و طمع در نهایت زمین را نابود می کند. اگر جنبش ضد طمع یا همان جنبش نودونه درصد آمریکا را بتوان در یک قالبی مینیاتوری تصویر کرد، به بالا نگاه نکن، همان مینیاتور جذابی است که ارزش تماشا دارد. سهیل سلیمی طمع جهان را نابود خواهد کرد سهیل سلیمی به بالا نگاه نکن سهیل سلیمی کارگردان سهیل سلیمی فیلمساز سهیل سلیمی استراتژیست Dont Look Up soheil salimi SOHEIL SALIMI filmmaker SOHEIL شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1400 @soheilsalimi @soheilsalimi @soheilsalimi
سینمای بی‌هویت و فاقد دکترین و استراتژی 🎯🎬🎯 در جستجوی هویت چه غم انگیز است که تمدنی به وسعت تاریخ داشته باشی و برای تماشای قطره‌ای از آن لابلای یک سریال کره‌ای بگردی تا شاید فرصتی باشد برای لحظه‌ای تفاخُر، به تمدنی که مردمانش در مقطعی از تاریخ دریانوردی و اقیانوس‌نوردی می‌کردند که تمدن‌های شرق و غرب عالم ساحل‌نورد بودند و اگر فانوس دریایی نداشتند در دریا گم می شدند. تمام اولین‌های تاریخ در ایران ثبت اختراع شده‌اند. از اولین جراحی باز مغز تا ساخت میکروسکوپ توسط دانشمندان مسلمان ایران زمین و حتی ساخت دوربین عکاسی. اما سینمای بی‌هویت ما که فاقد هرگونه دکترین و استراتژی است، فقط و فقط تابلوی تمام نمای عظیمی شده از جامعه‌ای غرق در کثافت و بدبختی وبی اعتمادی و اعتیاد که با نوار نازکی از فیلم‌های مثلا خوب و ملی مذهبی تزئئین شده. اما هیچ کس به یک تابلو به خاطر قاب دور آن نگاه نمی‌کند. تابلوی درون قاب باید ارزش تماشا داشته باشد. سینما و رسانه‌های ما برای بیانِ عظمت ایران آنقدر حقیر هستند که جز همان لاشه‌ی متعفن کلیشه‌های دستمالی شده‌ی چند چهره‌ی خاص حرفی برای گفتن ندارند. اگر سینمای هالیوودی توانسته از بی‌هویت ترین کشوردنیا اسطوره‌ای بسازد که زمین و زمان و فضا را در اختیار دارد، سینمای ما هم در موفقیتی غیرقابل وصف! توانسته بیش از ده‌هزارسال تاریخ تمدن ایران را به اندازه‌ی چند زیرپوش سفید و مقدار زیادی پوچیِ وقاحت آمیز تقلیل بدهد. ده‌ها فیلمنامه و فیلمساز پشت در اطاق‌های همیشه بسته‌ی مدیران فرهنگی عمرشان خاکستر شد و نگذاشتند کار کنند، تجربه کنند و به بلوغ برسند، مافیا برای چنین جنایتی واژه‌ی کوچکی‌ست. هیچ مافیایی نمی‌توانست چنین بلایی بر سر تمدن یک سرزمین بیاورد که سینما و رسانه‌های ما آوردند. نه به تمدن اسلامی‌اش رحم کردند و نه به تمدن ایرانی‌اش. طوری فیلم‌های ما بی ریشه و بی هویت هستند که گویا فیلمسازان ما یک صفحه هم تاریخ نخوانده‌اند. نمی‌دانم نویسنده همین سریال کره‌ای که انصاف کرده و به تکنولوژی بادبان‌های مثلثی اشاره کرده خبر دارد در ساختار کشتی برای سفرهای طولانی مدت دریایی بیش از بیست نوع مهندسی خاص وجود دارد که همگی اختراعات ایرانیان باستان بوده است؟ چه غم انگیز است که تمدنی به وسعت تاریخ داشته باشی و برای تماشای آن تصویری نداشته باشی. سهیل سلیمی سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1400 @SOHEILSALIMI
برای نادر: نادر طالب زاده حقیقتا، نادر بود، نادر در سینما و تلویزیون و رسانه های ما، رویداد افق نو حرکت عظیمی بود که بسیاری از متولیان فرهنگی کشور حتی در فکرشان هم برگزاری آن غیر ممکن می نمود را یک تنه راه انداخت و جهان را به تماشای حقیقت ایران و اسلام نشاند. بی پرده و شجاع سخن گفتن را با برنامه عصر به تلویزیون، و جرئت مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم را به قلب های ناامیدمان بازگرداند. روحش قرین رحمت حضرت حق تعالی باشد ان شا الله. سهیل سلیمی
🟥📽 کانال اختصاصی سهیل سلیمی @SOHEILSALIMI @SOHEILSALIMI
@SOHEILSALIMI 🟥👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
زمانِ پارادوکسیال (متناقض) و انسان مدرن انسان مدرن که تن به تفردگرایی سپرده و در فضای واقعیتِ ناملموسِ اینترنت غرق شده در پارادوکس زمان گرفتار است. زمانِ پُرسرعتِ کُند یا زمانِ کوتاهِ بلند. او در ناخودآگاهش این پارادوکس دائمی را پذیرفته و به آن آگاه است و از همین رو هر دو زمان را توامان زیست می کند. انسان مدرن در اسارتِ زمان، مدام در فشار سرعت حرکتِ ثانیه‌ها وقت کم می‌آورد و از همین رو تحت فشارهای عصبی قرار می گیرد. فشارهای عصبی که اغلب هیچ کمکی به بهبود روند مدیرت زمان نمی‌کنند، مانند گرفتار شدن در یک ترافیکِ طولانیِ بی دلیل که با بوق زدن‌های عصبی و... حتی یک میلیمتر هم از حجم آن کاسته نمی‌شود. فشارهای عصبی زندگی مدرن که محصول تفکر انسان مدرنِ جدا از عالم غیب است، فقط، آرام آرام انسان را نابود می‌کنند و هیچ کارایی دیگری ندارد. از سوی دیگر در لحظات فراق از کار و عصبیت دُچار انزوا می‌شود و در خلوتِ پُرهیاهوی واقعیتِ ناملموسِ اینترنت، هر ثانیه برایش یک سال می‌گذرد. زندگی انسان مدرن، بسیار شبیه دویدن روی تردمیل است. زیرا هر چه می‌دود به هیچ‌کجا نمی‌رسد. یعنی زمان روی تردمیل (تند) و زمان در محل قرار گرفتن تردمیل (کُند) کاملا متفاوت از هم می‌گذرد اما در هر دو زمان بیهودگی و پوچی، سهمِ انسانِ مدرن می‌شود. این بیهودگیِ انسان مدرن فقط یک راه‌حل داشت؛ انسان باید از تردمیلِ لعنتی مدرنیته پیاده می‌شد که نشد، زیرا اصلا خبر نداشت که گلوبالیست‌های جهان کی او را سوار ترمیل کرده‌اند، او در زرق و برق جهانِ مدرن غرق است و دست و پای اندیشه‌ی انسان مدرن با اندیشه‌های لیبرالیسم و سوسیالیسم دَرهَم، به تردمیل مدرنیته زنجیر شده. برای نجات از زمان پارادوکسیکال باید به عهد ازلی انسان برگردیم تا فطرتِ انسانی، راه‌های رسیدن به کمال را باز کند. نقشه‌ی این راه بیش از هزاروچهارصد سال است که منتشر شده و کافیست که آن‌را بخوانیم. قرآن تمام نیازهای فطری ما را پاسخ می‌دهد، واقعیت ملموس و حقیقتی جدا از از پادوکس‌های معمولِ زندگی مدرن است. سهیل سلیمی @SOHEILSALIMI