روزی دختر بچهای از پیرزنی خردمند پرسید: چطوری آدم به پروانه تبدیل میشود؟
پیرزن با لبخندی بر لب و برقی در چشمانش پاسخ داد: «باید آنقدر مشتاق پرواز باشی که دیگر دلت نخواهد کرم ابریشم باقی بمانی.»
- دبی فورد
@sokhan_iw
@sokhan_iw
🌸کسانی که "بهترین لحظات" خوش
زندگی را به شما هدیه می کنند :
١_"آغوش مادریست" که با تمام
وجود ، بغلت کرد و شیرت داد..
٢_"دستان پدریست"که برای
راه رفتنت ، "با تو کودکی کرد"..
3_"خواهر یا برادریست" که
برای ندیدن اشکهایت ،
"تمام اسباب بازیهایش را به تو داد"..
4_"همسر توست" که با تمام وجود
در کنار تو "معمار زندگی"
مشترک تان است...
5_"فرزند توست" که خالق
"زیبایی های آینده است"...🌸
@sokhan_iw
از دشمنی تا دوستی
یک لبخند،
از جدائی تا پیوند
یک قدم،
از توقف تا پیشرفت
یک حرکت
از کینه تا بخشش یک گذشت،
و
از نفرت تا علاقه یک محبت است
مواظب این یکها باشیم...
@sokhan_iw
چه فرقی دارد رمضان باشد یا خرداد یا جولای
هر روزی که دستی گرفتی، دلی به دست آوردی،
اشکی پاک کردی، "انسانی"
روزه پرهیز بگیریم، بپرهیزیم از قضاوت، از دروغ ،
از ریا ،از تهمت ،از نیرنگ ،
وگرنه تا بوده انسانهایی بودند که بسیار گرسنگی کشیدند
ولی هرگز روزه نبوده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@sokhan_iw
💫اندوه به خود راه مده ، خدا با ماست⭐️
🌟براتون آرزو می کنم
🌙آسایش روح
🌙آرامش دل
🌟تقدیر بلند
🌟زندگی خوش
🌟و هرآنچه لطف خداست
🌟شبتون بخیر🌙
🌙زندگی تان در پناهش❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@sokhan_iw
درود بر شما به امروز خوش آمدید
🌺هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
🌺ما به چمن میرویم عزم تماشا که راست
🌼نوبت خانه گذشت نوبت بستان رسید
🌼صبح سعادت دمید وقت وصال و لقاست
🌺ای شه صاحب قران خیز ز خواب گران
🌺مرکب دولت بران نوبت وصل آن ماست
#مولانا
🌹سلام صبح بخیر لبتون خندان عزیزان🌹
اگر حقیقتاً عاشق کسی باشیم به هیچ وجه از او نمیخواهیم که تغییر کند.
- آلن دوباتن
@sokhan_iw
@sokhan_iw
ﻣﻦﺍﮔﺮﻧﯿﮑﻢ و ﮔﺮ ﺑﺪ، ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
✨ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﺣﺎﻓﻆ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻣﯽﺭﯾﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ .
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺮﻣﯽﺧﯿﺰﻧﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ :
«ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪﻋﺸﻖﺍﺳﺖ چهﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪﮐﻨﺸﺖ»
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ ﻣﯽﺍﻓﮑﻨﻨﺪ. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ ﭘﯿﮑﺮ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ «ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرگز در جاییکه جای شما نیست
خودت رو به زور جا نکن
جا نمیگیری
مچاله میشی
@sokhan_iw
توجه
دیدی دندونت وقتی سالمه بهش توجه نمی کنی؟!
اما تا خراب میشه و درد میگیره مدام مسواک میزنی و مراقبشی.
کاش می فهمیدیم
مراقبت از دندون بعد از خراب شدنش،
انداختن ماهی مرده تو آبه!
درست مثل معذرت خواهی
بعد از شکستن قلب آدماس،
فایده ای نداره!
هرچیزی تا یه زمانی نیاز به توجه داره
رهگذر عمر ...
@sokhan_iw