سخنان حكمت آميز حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام)
🌀1. كلمات قصارامام صادق (ع)در كتاب "مجموعه شهيد اول (ره)" از امام صادق (ع) روايت شده است كه فرمودند:
*1-* *طلبتُ الجنة، فوجدتها فى السخاء :* بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگى و جوانمردى يافتم.
🌸🌸🌸
*2* - *و طلبتُ العافية، فوجدتها فى العزلة* : و تندرستى و رستگارى را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه گيرى (مثبت و سازنده) يافتم.
*3-* *و طلبت ثقل الميزان، فوجدته فى شهادة »ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»:*
و سنگينى ترازوى اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهى به يگانگى خدا تعالى و رسالت حضرت محمد (ص) يافتم.
🌸🌸🌸
4- *و طلبت السرعة فى الدخول الى الجنة، فوجدتها فى العمل لله تعالى* : سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براى خداى تعالى يافتم.
🌸🌸🌸
5- *و طلبتُ حب الموت، فوجدته فى تقديم المال لوجه الله:* و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براى خشنودى خدا يافتم.
🌸🌸🌸
6- *و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فى ترك المعصية* : و شيرينى عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.
🌸🌸🌸
7- *و طلبت رقة القلب، فوجدتها فى الجوع و العطش* : و رقت (نرمى) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگى و تشنگى (روزه) يافتم.
🌸🌸🌸
8- *و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفكر و البكاء:* و روشنى قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.
🌸🌸🌸
9- *و طلبت الجواز على الصراط، فوجدته فى الصدقة* : و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.
🌸🌸🌸
10 *- و طلبت نور الوجه، فوجدته فى صلاة الليل:* و روشنى رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.
🌸🌸🌸
11- *و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فى الكسب للعيال* : و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگى زن و فرزند يافتم.
🌸🌸🌸
12- *و طلبت حدب الله عزوجل، فوجدته فى بغض اهل المعاصى:* و دوستى خداى تعالى را جستجو كردم، پس آن را در دشمنى با گنهكاران يافتم.
🌸🌸🌸
13- *و طلبت الرئاسة، فوجدتها فى النصيحة لعبادالله* : و سرورى و بزرگى را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهى براى بندگان خدا يافتم.
🌸🌸🌸
14- *و طلبت فراغ القلب، فوجدته فى قلة المال:* و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمى ثروت يافتم.
🌸🌸🌸
15- *و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فى الصبر* :و كارهاى پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايى يافتم.
🌸🌸🌸
16- *و طلبت الشرف، فوجدته فى العلم:* و بلندى قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.
🌸🌸🌸
17- *و طلبت العبادة فوجدتها فى الورع* : و عبادت در جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم.
🌸🌸🌸
18- *و طلبت الراحة، فوجوتها فى الزهد* :و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايى يافتم.
🌸🌸🌸
19- *و طلبت الرفعة، فوجدتها فى التواضع:* برترى و بزرگوارى را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنى يافتم.
🌸🌸🌸
20- *و طلبت العز، فوجدته فى الصدق* : و عزت (ارجمندى) را جستجو نمودم، پس آن را در راستى و درستى يافتم.
🌸🌸🌸
21- *و طلبت الذلة، فوجدتها فى الصوم* : و نرمى و فروتنى را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.
🌸🌸🌸
22- *و طلبت الغنى، فوجدته فى القناعة:* و توانگرى را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.
🌸🌸🌸
23- *و طلبت الانس، فوجدته فى قرائة القرآن* : و آرامش و همدمى را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.
🌸🌸🌸
24- *و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فى حسن الخلق* : و همراهى و گفتگوى با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويى يافتم.
🌸🌸🌸
25- *و طلبت رضى الله، فوجدته فى برالوالدين* : و خوشنودى خدا تعالى را جستجو نمودم، پس آن را در نيكى به پدر و مادر يافتم.
حدیث
رسول خدا صلےالله علیه وآله؛
یا علی هفت چیز اگر در کسی باشد حقیقت ایمان را درک کرده و تمام درهای بهشت برویش باز می شود:
کسی که وضویش را به صورت کامل بگیرد
نمازش را با رعایت تمام آداب و احکام نیکو به جا آورد
کسی که وجوهات و زکات مالش را بپردازد
خشم و غضب خود را نگهدارد
زبانش را از حرام حفظ نماید
برای گناهانی که انجام داده شبانه روز طلب استغفار و بخشش کند
خیر خواه اهل بیت من باشد.
روضه بحار جلد 1 صفحه 57
ثواب قرائت قرآن در روایات
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده است: همانا اهل قرآن در بلندترین درجات آدمیان است به جز پیامبران و مرسلین، پس حقوق اهل قرآن را اندک و کم مشمارید، زیرا برای ایشان از طرف خدای عزیز و جبار، مقام بلندی است.» هر که در حال جوانی قرآن بخواند و با ایمان باشد، قرآن با گوشت و خونش می آمیزد و خدای ـ عزّوجلّ ـ او را با فرشتگان پیغام برنده و نیک رفتارش رفیق کند و قرآن برای او در روز قیامت پرده و مانعی از آتش باشد و گوید: بار پروردگارا هر کارگری به مزد کار خویشتن رسیده جز کارگر من، پس گرامی ترین عطایای خود را به او برسان
♻️ شفاعت حضرت معصومه (سلام الله علیها)
✍ بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامي اسلام ا ست كه در قرآن كريم، از آن به مقام محمود تعبير شده است. همين طور دو تن از بانوان خاندان رسول مكرم اسلام، شفاعت گسترده اي دارند كه بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد.
✅ اين دو بانوي عالي قدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همين بس كه شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيك وحي طاقه ابريشمي از سوي پروردگار آورد كه در آن، جمله خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهكاران از امت محمد (ص) قرار داد. اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده است.(۱)
✅ پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگي شفاعت، هيج بانويي به شفيعه محشر، حضرت معصومه (س) نمي رسد. بر همين اساس است كه امام جعفر صادق (ع) فرمودند:
🌷 «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شيعَتِيَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ.
به شفاعت فاطمه معصومه، همه شيعيانم به بهشت مي روند.»(۲)
🌺 و در زیارتنامه آن حضرت که کلام معصوم است، می خوانیم؛
يا فاطِمَةُ اِشْفَعى لى فِى الْجَنَّة ِ،
اى فاطمه(معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت كن.
------------------------
📚 (۱) وسایل الشیعه، ج 20، 13
(۲) سفینة البحار، ج2، ص376
7.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به سلیمان جهان از طرف دور سلام
AUD-20210122-WA0006.mp3
2.88M
🎵قدم میزنه یل......
🎶شور
کربلایی _حسن_عطایی🎙
🤲🏻اللهم عجل لولیک فرج🤲🏻
💯پیشنهاد دانلود💯
به خواب من آمد و گفت كه از راه دور مهمان دارم. به مسافرت نرويد. عدهاي ميخواهند به منزل ما بيايند. مادر شهيد استقبال گرمي از همسرم و دوستانش كرده بود. با گريه گفته بود شماها خيلي برايمان عزيزيد. شما مهمانهاي سيد مجتبي هستيد. در همان جلسه خواستگاري و بعد از آن همسرم خيلي از معجزههاي اين شهيد برايم تعريف كرد. ميگفت مادر شهيد برايمان خاطرهاي از فرزند شهيدش روايت كرد. مادر شهيد علمدار گفته بود: من از سيد مجتبي گله كردم كه روز مادر است تو هم به من يك تبريكي بگو يك علامتي، چيزي كه من هم دلخوش باشم به اين روز. سيد مجتبي در خواب مادرش گفته بود مادر جان! من هميشه در كنارت هستم و بعد دست مادر را بوسيده و يك انگشتري به دست مادرگذاشته بود. وقتي مادر از خواب بيدار شده بود انگشتر اهدايي شهيد علمدار به مناسبت روز مادر در دستش بود. مادر شهيد انگشتري را به همسرم نشان داده بود و همان جا هم ايشان از شهيد علمدار همسري خوب ميخواهند و كمي بعد هم به خواستگاري من ميآيند.
زمان ازدواج، شغل همسرتان چه بود؟
همس
ند و اطاعت از ايشان واجب است. وقتی فهميدم كه ميخواهد به دفاع از حرم برود. گفتم: فكر بچهها را كردي كه ميخواهي بروي. من اجازه نميدهم كه بروي. در پاسخ گفت: روز قيامت ميتواني در چشمان امام حسين(ع) نگاه بيندازي و بگويي كه من نگذاشتم؟ ديگر حرفي براي گفتن نداشتم و سرم را پايين انداختم. عبدالمهدي گفت ميخواهم مثل همسر زهير باشي كه همسرش را راهي ميدان نبرد كرد. آنقدر در گوش زهير خواند تا نام او هم در رديف نام شهداي كربلا قرارگرفت. آنجا ديگر زبانم بسته شد. گفتم باشه و گفت خود حضرت زينب(س) نگهدارتان باشد.
چند بار اعزام شدند؟
عبدالمهدي يك بار اعزام شد. يك هفته قبل از اعزامش در مرخصي بود كه خبر شهادت مسلم خيزاب را به ايشان دادند. گريهاش گرفت. اشك ميريخت و ميگفت خوش به سعادتش. عاقبت بخير شد. خدا من را هم عاقبت بخير كند. خواب دوستش شهيد خيزاب را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه تير خورده بودم و داشتم جان ميدادم امام حسين(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب د
ر گوشش گفته بود دعا كن من هم شهيد شوم، شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (ع) بگويم شهيد شوي، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي ميخواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پاي شهادتش را امضا ميكند. همسرم قبل از اربعين به سوريه رفت. ماه محرم بود. به من ميگفت برو و در مراسم امام حسين(ع) شركت كن كه ايشان گرههاي كور را باز ميكند. امام حسين(ع) خيلي بابالحوائج است. ميگفت حديث كسا بخوانيد تا ما شهري را كه در محاصره است آزاد كنيم. قبل از شهادتش هم با من تماس گرفت. صدايش گرفته بود و گفت از من راضي هستي؟ گفتم بله، اين چه حرفيه. گفت از من راضي باش. دعا كردم و گوشي را قطع كردم.
الهامي از شهادتش به شما شده بود؟
قبل از شهادتش خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه روبند داشت. از آن خانم پرسيدم كه اينها عكسهاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس شهداي كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكسها تصوير عبدالمهدي من هم بود. خيلي نگران شدم تا اينكه خبر شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج) همان طور كه آيتالله بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد. 29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك كورنت به آرزويش رسيد.
پس آنطور كه آيتالله بهجت وعده كرده بودند به شهادت رسيد. بعد از شنيدن خبر شهادت همسنگر و همراه زندگيتان چه كرديد ؟
وقتي خبر را شنيدم، بال بال ميزدم كه پيكرش را ببينم. آخر خيلي دلم برايش تنگ شده بود. گفتم عبدالمهدي به حاجتت رسيدي. بعد از شهادتش خواب ديدم كه پشت سر امام زمان(عج) ميرود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود. ميگفت من زندهام فكر نكنيد كه مردهام هيچ وقت ناشكري نكنيد. هر مشكلي داشتيد من برايتان حل ميكنم.
از شهيد فرزندي هم داريد؟
من و عبدالمهدي 9 سال با هم زندگي كرديم. ريحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله يادگاريهاي شهيدم هستند. ريحانه خيلي وابسته به پدرش بود. خيلي با پدرش حرف ميزد.
در مورد بچهها چه سفارشي داشتند؟
همسرم ميگفت دوست دارم ريحانه ولايتي بار بيايد. عبدالمهدي عاشق رهبري بود. هر زمان چهره ايشان را نگاه ميكرد دست بر سينه ميگذاشت و ميگفت: جان ناقابلي دارم، فداي رهبر عزيزم.
سفارش كرد كه ميخواهم بچهها را زينبوار بزرگ كنيد. ان شاء الله حجابشان زينبي باشد. رفتارشان زهرايي باشد. نمونه باشند. يك بار ريحانه تب كرد يك هفته تمام تب داشت. خوب نميشد. به بيمارستان بردم و دارو دادم، تبش پايين نميآمد. نگران بودم تشنج نكند. نميدانستم چه كار كنم. عبدالمهدي قبلتر به من گفته بود كه كمك خواستي به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا كن. توسل كردم و زيارت عاشورا خواندم. سلام آخر را كه دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنجشنبه است و من ميدانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدي بگويند اگر براي دخترش اتفاقي بيفتد نگويد كه من نتوانستم از بچهاش نگهداري كنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالاي سر ريحانه ناگهان بوي عطري در خانه پيچيد. عطري كه هر لحظه زياد و زيادتر ميشد. ناگهان من صداي عبدالمهدي را شنيدم. گفت همسرم بخواب من بالاي سر ريحانه هستم. خوابيدم وقتي بلند شدم ديدم ريحانه تبش پايين آمده و از من آب ميخواهد. حس كردم كه عبدالمهدي در كنارم است. حسش ميكردم. همه حرفهايم را با عبدالمهدي زدم. او به قولش عمل كرده بود. آمده بود تا كمكم كند، بحق فرمودهاند كه شهدا عند ربهم يرزقونند. بعد از آن شب تا مدتها هر كسي وارد خانه ميشد متوجه آن بوي خوش ميشد. لباس ريحانه بوي اين عطر را گرفته بود.
حتماً شما طعنه برخي از افراد ناآگاه را شنيدهايد؟
بله؛ خيليها به من ميگويند چرا اجازه دادي كه همسرت برود و براي عربها بجنگد؟ ميخواهم از همين جا از طريق روزنامه «جوان» پاسخ آنها را بدهم. عبدالمهدي رفت تا از مرز اسلام دفاع كند. رفت تا نامحرمي وارد حريممان نشود. مدافعان حرم ميروند تا ما در آرامش زندگي كنيم. هدف اصلي تروريستها ايران است. اگر مدافعان حرم نبودند، امروز شاهد جنگ در كرمانشاه و همدان و. . . بوديم. ما آرامشمان را مرهون خون شهداييم و براي همين بايد ادامهدهنده راهشان باشيم؛ شهداي از صدر اسلام تا امروز.
*زیارت نامه بی بی سه ساله حضرت رقیه س*
*اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.*
*التماس دعا*
حکایت شب
در زمان قدیم مردی ازدواج کرد
در روز اول ازدواج جمع شدن جهت خوردن نهار با خانواده شوهر .
و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا ،بدون هیچ احترامی ...
در این لحظه عروس که شخصیتی اصیل و با حکمت داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد.
و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت،
با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم .
متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند ،فکر می کنند ، بر مادر شوهر پیروز شدند.
عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت.
و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد
و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند،
در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت ،و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند مادر همسر سابقش را شناخت، گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟
آنها کی هستند؟
گفت: فرزندانم هستند ،
گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه
زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست ،
همانگونه که می کاری درو خواهی کرد
به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن،
چون تو به مادرت اهانت کردی،
و این جزای کارهای خودت هست،
و زن با تدبیر به فرزندانش گفت:
کمکش کنید برای خدا .
*هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتار می کنید.*
کانال کلام اهل بیت(ع)ایتا
#فعالیت_ها
#کلیپ
#مداحی
#سخنرانی
#طنز_مذهبی
#تلنگر
#حدیث
#پروفایل
کلام اهل بیت(ع)👇👇👇👇👇👇👇👇
@waiterssir
بکوب روی پیوستن👆👆👆👆👆👆👆👆