eitaa logo
سخن عرفان
1.2هزار دنبال‌کننده
315 عکس
41 ویدیو
67 فایل
🔹 آشنایی با عرفان و پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان 🔹 سخنان اساتید و بزرگان عرفان سخن عرفان در تلگرام: @sokhanerfan 🔹 زیر نظر حجت الاسلام و المسلمين وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
/ 2 مرگ در فرهنگ قرآن در فرهنگ قرآن کریم، مرگ به معناي «وفات» است، نه «فوت»؛ زيرا فوت به معناي زوال و نابودي است، ولي وفات به معناي اخذ تامّ و در اختيار گرفتن تمام و كمال يك حقيقت و انتقال آن به سراي ديگر است. (قل يتوفّاكم ملك الموت الّذي وُكّل بكم ثمّ إلي ربّكم تُرجعون) كافران مي گفتند: آيا وقتي مرديم و در روي زمين پراكنده و گم شديم آيا دوباره زنده ميشويم. پيامبرا در جواب آنان بگو: فرشته مرگ كه بر اين كارتان گمارده شده همه وجود شما را ميگيرد و چيزي از حقيقت شما روي زمين پراكنده و گم نخواهد شد؛ يعني مرگ به معناي فنا و نابودي نيست و شما نابود نخواهيد شد و چون تمام حقيقت شما با مردن نزد فرشته مأمور الهي محفوظ است رجوع شما با ارجاع مأمور خدا به سوي پروردگارتان خواهد بود: (ثمّ إلي ربّكم ترجعون)؛ و به جانب او برخواهيد گشت. پس مرگ وفات است، نه فوت و انسان، «متوفّي» است، نه «ضالّ» و مرگ توفّي است، نه ضلالت و گم شدن در زمين. بنابراين، انسان با انتقال به سراي ديگر سفر جديدي را آغاز مي كند و به مقصد نهايي خود مي رسد: (إلي ربّك يومئذ المساق)؛ 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 182 🆔 @sokhanerfan
/ 1 واژه مرگ و قبر واژه مرگ در فارسي به معناي مردن، جان سپردن، بي جان شدن، از دست دادنِ نيروي حيواني و حرارت غريزي، فناي حيات، نيست شدن زندگاني، از گيتي رفتن، و درگذشت است. از اين واژه در عربي به موت، ممات، فوت، اجل و... نام ميبرند. واژه قبر به معناي گور و معرّب آن، جايي است كه مرده آدمي را در آن ميگذارند. نامهاي ديگر آن، تربت، خاك، نهفت، جدث، حفير، رمس، ريم، مرقد، مرمس، مضجع، مدفن، روضه، ضريح و... است. 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 181 🆔 @sokhanerfan
/ 3 مرگ از منظر روايات 1 ـ از اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) درخواست شد مرگ را وصف كند، فرمود: براي گروهي نويد به نعمت‏هاي هميشگي است و براي دسته‏ ای وعيد به عذاب ابد و براي طايفه ‏اي هول و ترس است: «إمّا بشارة بنعيم الأبد وإمّا بشارةٌ بعذاب الأبد، وإمّا تحزين و تهويل». 2 ـ از امام مجتبي (عليه‏ السلام) سؤال شد: مرگي كه مردم به آن آگاهي ندارند چيست؟ فرمود: بزرگترين سروري است كه بر مؤمنان وارد مي ‏شود؛ چرا كه از سراي سختي‏ها به نعمت‏هاي هميشگي انتقال مي ‏يابند و بزرگترين درد و مصيبت است بر كافران، زيرا از دنيا كه بهشتش محسوب مي ‏داشتند به آتشي منتقل خواهند شد كه هيچ نابودي و زوال ندارد: «ما الموت الذى جهلوه؟ قال: أعظم سرور يرد علي المؤمنين إذنقلوا عن دارالنّكد إلي نعيم الأبد، و أعظم ثبور يرد علي الكافرين إذنقلوا عن جنّتهم إلي نارلاتبيد و لا تنفد» 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 183 🆔 @sokhanerfan
/ 4 مرگ از منظر روايات امام حسين (عليه السلام) در روز عاشورا چهره زيبايي از مرگ ترسيم كرد، در حالي كه آن به آن به مرگ نزديك ميشد و چهره ملكوتي او برافروخته تر و گلگونتر مي گشت؛ در آن حال خطاب به ياران باوفا فرمود: «صبراً بنى الكرام، فما الموت إلّا قنطرة يعبر بكم عن البؤس و الضّرّاء إلي الجنان الواسطة و النّعيم الدائمة، فأيّكم يكره أن ينتقل من سجن إلي قصر، و ما هو لأعدائكم إلّا كمن ينتقل من قصر إلي سجنٍ و عذابٍ، إنّ أبى حدّثنى عن رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) إنّ الدّنيا سجن المؤمن و جنّة الكافر و الموت جسر هؤلاء إلي جنانهم و جسر هؤلاء إلي جحيمهم، ما كذبت و لا كذبت»؛ شكيبايي كنيد اي فرزندان مردان بزرگوار، مرگ تنها پلي است كه شما را از ناراحتيها و رنجها به باغهاي وسيع بهشت و نعمتهاي جاودان منتقل مي كند. كدام يك از شما از انتقال يافتن از زندان به قصر ناراحتيد؟ امّا مردن نسبت به دشمنان شما مانند اين است كه شخصي را از قصري به زندان و عذاب منتقل كنند. پدرم از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل فرمود: كه دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است و مرگ، پل آنان به باغهاي بهشت و پل اينان به جهنم خواهد بود. نه برايم دروغ گفته اند و نه من دروغ ميگويم. 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 184 🆔 @sokhanerfan
/ 5 مرگ از منظر روايات از امام سجّاد (عليه السلام) حقيقت مرگ را جويا شدند. فرمود: «للمؤمن كنزع ثيابٍ و سخةٍ قملةٍ و فكّ قيود و أغلال ثقيلةٍ و الاستبدال بأفخر الثّياب و أطيبها روائح و أوطي المراكب و آنس المنازل و للكافر كخلع ثيابٍ فاخرةٍ و النقل عن منازل أنيسةٍ و الاستبدال بأوسخ الثّياب و أخشنها و أوحش المنازل و أعظم العذاب»؛ مرگ براي مؤمن مانند كندن لباس چركين و پر حشره است و گشودن غل و زنجيرهاي سنگين و تبديل آن به فاخرترين لباسها و خوشبوترين عطرها و راهوارترين مركبها و مناسب ترين منزلها و براي كافر مانند كندن لباس فاخر و انتقال از منزلهاي مورد علاقه و تبديل آن به چركترين و خشن ترين لباسها و وحشتناكترين منزلها و بزرگترين عذابهاست. به امام صادق (عليه السلام) عرض شد مرگ را براي ما وصف كن. فرمود: براي مؤمن مانند بهترين بوي خوشي است كه آن را ببويد و آن بوي پاكيزه سبب شود همه درد و رنج از او رخت بربندد و براي كافر مانند گاز گرفتن و گزيدن افعيها و كژدمهاست يا شديدتر؛ «للمؤمن كأطيب ريح يشمّه فينعس لطيبه وينقطع التّعب و الألم كلّه عنه و للكافر كلسع الأفاعى و لدغ العقارب أو أشدّ...» 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 184 🆔 @sokhanerfan
/ 6 مرگ از منظر روایات حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) بر بيماري وارد گرديد كه در حال بي هوشي مرگ بود و به كسي پاسخ نمي داد. اطرافيان بيمار گفتند: يابن رسول اللّه! دوست داريم حقيقت مرگ و وضع بيمار ما را شرح دهيد. فرمود: «الموت هو المصفّاة تصفّى المؤمنين من ذنوبهم فيكون آخر ألمٍ يُصيبهم كفّارة آخر وزر بقى عليهم و تصفّى الكافرين من حسناتهم فيكون آخر لذّة أو راحة تلحقهم، و هو اخر ثواب حسنة تكون لهم و أمّا صاحبكم هذا فقد نخل من الذنوب نخلا ً و صفّي من الاثام تصفية و خلّص حتي نقى كما ينقى الثّوب من الوسخ و صلح لمعاشرتنا أهل البيت فى دارنا دارالأبد» مرگ وسيله و ابزار تصفيه است كه همه بايد از آن بگذرند، كه مؤمنان را از گناه پاك ميكند و آخرين ناراحتي اين عالم است و كفّاره آخرين گناهان آنان به شمار ميرود. در حالي كه كافران را از نعمتهايشان جدا ميكند و آخرين لذّتي است كه به آنان ميرسد و آخرين پاداش كار خوبي است كه احياناً انجام داده اند. امّا اين بيمار محتضر شما به طور كلّي از گناهانش پاك شد و از معاصي بيرون آمد و خالص شد؛ آن سان كه لباس چركين با شستشو پاك ميشود. او هم اكنون اين شايستگي را پيدا كرد كه در سراي جاويد با ما اهل بيت باشد. 📕معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 185 🆔 @sokhanerfan
/7 حضور مرگ از ديدگاه قرآن و احاديث اهل بيت عصمت (عليهم السلام) شايسته است انسان همواره آماده حضور مرگ باشد و از آن استقبال كند و خود را براي ملاقات آن آماده سازد و نسبت به بعد از مرگ وصيّت كند. از ظاهر قرآن بر مي آيد وصيت كردن حكمي الزامي است، ولي در مواردي كه حق خدا يا حق خلق بر عهده كسي باشد وصيت واجب است وگرنه بر واجب نبودن و مستحب بودن آن اجماع است. (كتب عليكم إذا حضر أحدكم الموت إنْ تَرَك خيراً الوصيّة للوالدين و الأقربين بالمعروف حقّاً علي المتّقين) بر شما نوشته شده و لازم است هنگامي كه مرگ يكي از شما فرا رسد اگر چيز خوبي (مال حلالي) از خود بر جاي گذارده (و كسي را بر آن حقّي نيست، يعني حقّ اللّه و حقّ الناس در آن راه نيافته) براي پدر، مادر و بستگان نزديك به طور شايسته و عادلانه وصيّت كند. اين حقّي است بر ذمّه پرهيزكاران. پيامبر اسلام و پيشوايان دين (عليهم السلام) سفارش اكيد به وصيت دارند، پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمود: كسي كه بدون وصيّت بميرد به نوع مرگ جاهليت مرده است: «من مات بغير وصيّةٍ مات ميتةً جاهليّةً» امام صادق (عليه السلام) نيز فرموده است: وصيّت از احكام ثابت و استوار بر هر مسلمان است: «هى حقّ علي كلّ مسلم» پس شايسته است يك فرد مسلمان پير باشد يا جوان، هميشه با وصيّت باشد. البته مورد وجوب وصيت و موارد استحباب آن در فقه بيان شده كه قبلا ً به نموداري از آن اشاره شد و مرگ بدون وصيت در حال وجوب آن، مرگ جاهليت است. 📕معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 196 🆔 @sokhanerfan
/9 نحوه گرفتن جان مؤمن از پيامبر اكرم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) سؤال شد: فرشته مرگ چگونه جان آدمي را ميگيرد؟ فرمود: فرشته مرگ هنگام مردن مؤمن نزد وي آن گونه مي ايستد كه برده اي ذليل نزد مولا. او و يارانش نزد مؤمن مي ايستند و نزديك نمي شوند تا اين كه نخست فرشته مرگ سلام كند و به او بشارت به بهشت دهد؛ «كيف يتوفّي ملك الموت المؤمن؟ فقال إنّ ملك الموت ليقف من المؤمن عند موته موقف العبد الذّليل من المولي فيقوم و اصحابه لا يدنون منه حتي يبدأه بالتسليم ويبشّره بالجنة» 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 199 @sokhanerfan
/8 جریان مرگ مؤمنان و کافران جريان مردن مؤمنان به اين وضع است كه هنگام مرگِ آنان فرشتگان الهي نازل و پيامبر و پيشوايان معصوم (عليهم السلام) براي اينان متمثل ميشوند و به آنان ميگويند: ما دوستان شما در دنيا و آخرت خواهيم بود و هيچ خوف و ترسي نداشته باشيد، نويد باد شما را به بهشت كه هر آنچه خواستيد در آن است. (إنّ الّذين قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا تتنزّل عليهم الملائكة ألّا تخافوا و لا تحزنوا و أبْشِروا بالجنّة الّتي كنتم توعدون نحن أولياؤكم في الحياة الدّنيا و في الآخرة و لكم فيها ما تشتهي أنفسكم و لكم فيها ما تدّعون)؛ آنان كه گفتند پروردگار ما خداي يگانه است و سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مي شوند كه نترسيد و غمگين نباشيد. بشارت باد بر شما به همان بهشتي كه پيامبران الهي وعده دادند. ما ياران و مددكاران شما در زندگي دنيا و در آخرت هستيم و براي شما هر چه بخواهيد در بهشت فراهم است و هر چه طلب كنيد به شما داده ميشود. بسياري از مفسّران برآنند كه اين امور هنگام مرگ رخ ميدهد. به ويژه اين كه فرشتگان گويند ما دوستان شما در دنيا و آخرت هستيم. اين تعبير نشانه آن است كه اين گفتار هنگام احتضار خواهد بود. اما جريان مردن كافران به اين وضع است كه شربت مرگ براي آنان سخت ناگوار، تلخ، و استقبال فرشتگان عذاب از آنها با گرزهاي آتشين است. 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 199 @sokhanerfan
/11 آمدن پیامبر و امامان معصوم بر بالین محتضر امام صادق (عليه السلام) فرمود كسي از دوستان ما كه دشمنان ما را دشمن دارد نخواهد مرد جز اين كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، اميرالمؤمنين، امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) در حال احتضار كنار او آمده و به او نويد بهشت مي دهند و اگر كسي ما را دوست نداشته باشد آن ذوات مقدس را به حالتي كه دشمن او باشند خواهد ديد. دليل اين سخن كلام اميرمؤمنان است: يا حارِ هَمْدان مَنْ يَمُتْ يَرَنى مِنْ مؤمن أو منافق قُبُلا ً 📙 آیت الله جوادی آملی، معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 200 @sokhanerfan
/12 چگونگی قبر مؤمن و کافر امام صادق (عليه السلام) فرمود: هيچ قبري نيست جز اين كه هر روز سه بار ميگويد: من خانه خاكم، من خانه پوساننده ام من خانه كِرْم و حشره ام. وقتي بنده مؤمن به قبر درآمد قبر گويد: خوش آمدي. به خدا سوگند وقتي تو بر پشتم راه ميرفتي دوستت ميداشتم، چه رسد به اكنون كه در درونم جا گرفته اي. خواهي ديد. سپس به اندازه ديد چشم بر او گشوده و گسترده ميشود و دري به بهشت باز ميگردد كه جايگاهش را در بهشت خواهد نگريست. در اين هنگام مرد زيبا چهره و نيكو اندامي از قبر خارج ميشود كه مانند او را هرگز نديده،به او گويد: اي بنده خدا من زيباتر از تو نديده ام، چه كسي هستي؟ گويد: من عقيده نيكوي تو هستم، من كردار شايسته تو هستم. سپس روح او گرفته آنگاه در بهشت در همان جايي كه ديده بود نهاده ميشود و به او گفته ميشود: راحت بخواب و از بهشت نسيمي بر جسد او ميوزد كه لذّت و بوي خوش آن را تا هنگام قيامت مييابد. اما كافر هنگامي كه داخل قبر گردد، قبر گويد: خوش نيامدي. به خدا سوگند تو وقتي بر پشتم راه ميرفتي دشمنت ميداشتم، چه رسد به اكنون كه در درونم جاگرفته اي. خواهي ديد. آنگاه او را چنان مي فشارد كه خرد و نابود گرداند. سپس به همان حال برميگردد و دري به آتش بر او گشوده ميشود كه جايگاهش را در آن مشاهده كند. سپس فرمود: مردي زشت رو كه قبيح تر از او هرگز ديده نشده از قبر خارج شود و گويد: اي بنده خدا تو كيستي كه من زشت تر از تو نديده ام، در پاسخ گويد: من كردار زشت تو و عقايد بد تو هستم. سپس روح او گرفته و در همان جايگاه آتش نهاده ميشود. و نسيم آتشين بر جسد او ميوزد كه درد و گرمي آن تا روز قيامت پيوسته است و بر روح او 99 افعي گزنده مسلّط خواهند شد و او را نيش ميزنند. هر يك از آن افعيها هرگاه به زمين بدمد ديگر گياهي نخواهد رست. 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 202 @sokhanerfan
/10 آمدن پیامبر هنگام مرگ مؤمن امام صادق (عليهالسلام) فرمود: «إذا حيل بينه وبين الكلام أتاه رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) و من شاء الله، فجلس رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) عن يمينه و الآخر عن يساره، فيقول له رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم): أمّا ما كنتَ ترجوا فهو ذا أمامك و أما ما كنت تخاف منه فقد آمنت منه. ثم يفتح له باب إلي الجنّة، فيقول: هذا منزلك فى الجنّة فإن شئت رددناك إلي الدّنيا و لك فيها ذهبٌ و فضّة، فيقول: لا حاجة فى الدّنيا...» هنگامي كه بين مؤمن و بين قدرت بر گفتن حائل شود، يعني نتواند سخن بگويد پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و كساني كه خدا خواهد كنار او مي آيند. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سمت راست شخص و ديگران به جانب چپ او مي نشينند. رسول خدا شروع به سخن كرده مي فرمايد آنچه را اميدوارش بودي اكنون رو بروي توست (ديدار پيامبر و ائمه) و امّا آنچه را از آن مي ترسيدي (كيفر) از آن ايمن هستي. سپس دري از بهشت برايش گشوده ميشود و رسول خدا مي فرمايد: اين منزل تو در بهشت است. اگر خواستي تو را به دنيا بازميگردانيم كه در آن جا طلا و نقره است. محتضر در اين هنگام ميگويد: مرا نيازي به دنيا نيست؛ تا اين كه ميفرمايد: وقتي او را در قبر گذاشتند همان در بهشتي كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به او نمود بر او گشوده ميشود و نور، خنكي و بوي خوشِ آن بر او داخل ميگردد. سَدِير صيرفي (راوي خبر) در ادامه ميگويد: گفتم: يابن رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) پس فشار قبر چه ميشود؟ فرمود: هرگز چنين چيزي براي مؤمنان نيست؛ «فأين ضغطة القبر؟ فقال: هيهات ما علي المؤمنين منها شىءٌ». 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 200 @sokhanerfan
/13 ام كلثوم در دقايق پايانی حيات پدر بزرگوارش در برابر او گريه مي ‏كرد. اميرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: چرا گريه مي ‏كنی دختر مهربانم؟ گفت: به ياد مي‏ آورم كه در همين ساعت از ما مفارقت مي ‏كنی! آن حضرت فرمود: گريه مكن. به خدا سوگند اگر می ديدی آنچه پدرت مي ‏ديد گريه نمي ‏كردی. راوی خبر گويد: پرسيدم چه می ‏بينی ای امير مؤمنان؟ فرمود: فرشتگان آسمان و پيامبران را می ‏بينم كه پشت در پشت هم ايستاده اند تا مرا ملاقات كنند. اين است برادرم محمد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نزد من نشسته مي ‏فرمايد: بيا! آنچه در پيش داري بهتر از دنيایی است كه در آن هستی؛ «حبيب بن عمرو قال: دخلت علي أميرالمؤمنين فى مرضه الّذى قبض فيه، فحلّ عن جراحته. فقلت: يا أميرالمؤمنين ما جرحك هذا بشي و ما بك من بأس. فقال لى: يا حبيب! أنا و اللّه مفارقكم السّاعة. قال: فبكيت عند ذلك وبكت أمّ كلثوم و كانت قاعدةً عنده. فقال لها: ما يبكيك يا بنيّة؟ فقالت ذكرتُ يا أبه أنكَ تفارقنا السّاعة فبكيتُ. فقال لها: يا بنيّة لاتبكينّ فواللّه لوترين ما يري أبوك ما بكيت. قال حبيب: فقلت له: و ما الذى تري يا اميرالمؤمنين؟ فقال يا حبيب أري ملائكة السّماء و النّبيين بعضهم إثر بعض وقوفاً إلي أن يتلقّونى، و هذا أخى محمّد رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) جالس عندى يقول: أَقدِمْ فإنّ أمامك خير لك ممّا أنت فيه. قال فما خرجت من عنده حتّي توفّى (عليه ‏السلام). 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 203 @sokhanerfan
/14 پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله و سلم) به نقل امام صادق (عليه ‏السلام) فرمود: وقتی مرا به آسمان بردند فرشته ‏ای را ديدم كه در دست او لوحی از نور بود و به جانب راست و چپ توجّه نداشت و به آن مي‏ نگريست، در حالی كه اندوهناك بود. گفتم: اي جبرئيل اين كيست؟ عرض كرد فرشته مرگ و كار او گرفتن جان‏هاست.... هرگاه اهل خانه ‏ای بر مرده خويش گريه كنند گويد: گريه نكنيد، كه من به سوی همه شما باز می ‏گردم تا هيچ يك نماند. در اين هنگام پيامبر فرمود: اي جبرئيل مرگ بس رخداد سنگينی است. جبرئيل عرض كرد: پس از مرگ قضيه سنگينتر و بزرگتر از مرگ خواهد بود؛ «قال رسول اللّه: كفي بالموت طامّة يا جبرئيل. فقال جبرئيل: ما بعد الموت أطمّ و أعظم من الموت» 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 208 @sokhanerfan
/15 🔹 جان دادن و جان كندن جان دادن برای مؤمن بسيار سهل و راحت است و بر اساس برخي روايات مانند آن است كه انسان گل خوشبويی را بو كند و ناگهان خود را در باغ‏های بهشت ببيند. اما براي منافق و كافر بسيار سخت و سنگين است؛ چنان‏كه پزشكی بخواهد بدون تخدير و بي‏هوشی قلب بيماری را عمل كند. جان كندن كافر و منافق به مراتب شديدتر و جانكاه‏تر از اينهاست. از اين رو به سرعت، تسليم شكنجه درد و عذاب فرشتگان مأمور قبض روح مي ‏گردند و مي ‏گويند ما كار بدي نكرديم؛ (الّذين تتوفّاهم الملائكة ظالمي أنفسهم فألقوا السّلَمَ ما كنّا نعمل من سوء بَلي إنَّ اللّه عليم بما كنتم تعملون فَادْخُلوا أبواب جَهنّمَ خالدين فيها فلبئس مثوَي المتكبِّرين)؛ فرشتگان جان آنان را مي‏ گيرند، در حالتي كه در دنيا به خود ستم كرده و در حال احتضار به ناچار سر تسليم پيش آورده مي‏ گويند: ما كار بدي نكرده ايم. آري خدا به هر چه كرده ايد آگاه است. از درهاي جهنّم وارد گرديد كه در آن جا جاودان خواهيد بود. دوزخ براي متكبّران بد جايگاهي است. حديثي از اميرمؤمنان (عليه ‏السلام) در ذيل اين آيه نقل شده كه آن حضرت فرمود: هر كس اهل طاعت باشد فرشتگان رحمت متولّي قبض روح او مي ‏گردند و هر كس اهل نافرمانی و معصيت باشد فرشتگان عذاب روح او را مي ‏گيرند. فرشته مرگ يارانی از فرشتگان رحمت و عذاب زير فرمان خود دارد؛ «فمن كان من أهل الطّاعة تولّت قبض روحه ملائكة الرّحمة و من كان من أهل المعصية تولّت قبض روحه ملائكة النّقمة و لملك الموت أعوان من ملائكة الرّحمة و النّقمة». به هر تقدير، چنان حالت دهشت و ترس تبه‏كاران را فرا مي ‏گيرد كه ناگهان خود را با رخدادي سنگين چون زلزله روبرو مي ‏بينند و همه هستي خود را فراموش كرده بعدها متوجّه مي ‏شوند كه مرده اند. سوختن خود را درك مي ‏كنند و حقيقت امر برايشان روشن مي ‏گردد. قرآن كريم در اين ‏باره مي‏ فرمايد: (بل تأتيهم بغتةً فتَبْهَتَهُم فلا يستطيعون ردّها و لا هم يُنظرون)؛ واقعه مرگ و قيامت ناگهان بر تبه‏كاران فرا رسد و آنان را مبهوت و حيران كند كه نه قدرت بر ردّ آن داشته و نه بر تأخير آن مهلتي توانند يافت. يكي از حكمت‏ های تلقين ميّت نيز آن است كه ميّت را از آن هول جان‏كاه رهانيده و اوّليّات دين را به او ياد آورند. البته اين تلقين اثر دارد، گرچه برای كافر و منافق سودی نمی ‏دهد. اگر ستمگران بگويند ما در روي زمين مستضعف بوديم، خوب و بد را تشخيص نمی داديم و حسن و قبح اشيا را نمی فهميديم، فرشتگان در پاسخ گويند: چرا از منطقه كفر، نفاق و عصيان مهاجرت نكرديد، آيا زمين خدا گسترده نبود؟؛ (قالوا كنّا مستضعفين في الأرض قالوا ألم تكن أرض اللّه واسعةً فتهاجروا فيها) 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 212 @sokhaberfan
/16 🔹 سؤال، فشار و عذاب قبر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‏ فرمايد: «القبر روضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النّيران». آن حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) در پايان هر نماز مي ‏گفت: خدايا از عذاب قبر به تو پناه مي‏برم؛ «أعوذبك من عذاب القبر». امام صادق (عليه ‏السلام) فرمود: چون سعد بن معاذ رحلت كرد هفتاد هزار فرشته او را تشييع كردند و با اين همه، پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) برسر قبر وي ايستاد و فرمود: سعد نيز فشار قبر دارد: «فقام رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) علي قبره فقال: و مثل سعدٍ يضمّ...». 🔸 علت فشار قبر راز فشار قبر در برخي روايات بدرفتاري با خانواده اعلام شده است؛ چنان‏كه پيامبر فشار قبر سعد را بر اثر آن دانست. در پاره ‏اي روايات فشار قبر كفاره تضييع نعمت‏ها به حساب آمده است: «قال رسول اللّه (صلي الله عليه و آله و سلم) ضغطة القبر للمؤمن كفّارة لما كان منه من تضييع النّعم». برپايه برخي ديگر از احاديث، عذاب قبر بر اثر سخن چيني است. درباره كافر مي‏فرمايد: وقتي فرشته سؤال درباره پيامبر از او مي‏پرسد و او از جواب عاجز مي‏ماند... مارها و عقرب‏ها بر او مسلّط مي‏شوند و قبر او تاريك مي‏گردد. سپس چنان فشاري به او مي‏دهد كه دنده هاي راست و چپ وي در يكديگر داخل مي‏شود. (کنایه از سختی است) 🔸 سؤال قبر به عقيده گروهي از دانشمندان سؤال قبر ويژه افرادي است كه ايمان محض دارند يا كافر محض هستند. امّا از ساير مردم موقّتاً دست كشيده مي‏ شود و آنان به حال خود رها مي ‏شوند و اين گروه از انديشوران به رواياتي از جمله حديثي از امام باقر (عليه ‏السلام) استناد مي ‏كنند: «لا يسأل فى القبر إلّا من محض الإيمان محضاً أو محض الكفر محضاً. فقلت له: فسائر النّاس؟ فقال يلهي عنهم». در حديث ديگر تعبير «ما يُعبأبهم» آمده است، ليكن قول حق مفاد رواياتي است كه همه انسان‏ها را مشمول سؤال و جواب مي‏داند؛ گرچه شدّت و ضعف دارد؛ برخي كمتر و بعضي بيشتر مورد سؤال قرار مي‏گيرند. 📘 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 213 🆔 @sokhanerfan
/17 برخی برآنند كه، بدن مادّي آدمی در قبر به سخن می آيد يا مورد فشار قبر قرار می ‏گيرد يا عذاب می ‏بيند. اما برخی از صاحب نظران برداشت ديگری دارند كه به عنوان نمونه گفتار علامه كه در مقام توضيح سؤال و فشار قبر برآمده، ارائه می ‏شود. ایشان می ‏گويد: برخي دانشمندان حقيقت فشار قبر را تبيين كرده اند؛ به اين گونه كه جسد ميت گرچه در هوا يا در آب باشد هرگاه در تنگنای شديد قرار گيرد يا به وسيله آتش همه اعضای بدن او قطعه قطعه شود يا ميان دو سنگ بزرگ واقع شود، در همه اين حالات آنچه او را آزار می ‏دهد آتش و سنگي نيست كه بر بدن او واقع می ‏شود، بلكه صورت عذاب و آتشی است كه بر روح او وارد می ‏آيد. روح بر اثر علاقه ‏ای كه با بدن دارد انسان می پندارد بر بدن او عذاب وارد شده است. حتي اگر فرض شود كه صورت عذاب و درد از ناحيه ديگري جز آتش، سنگ و بدن عنصری بتواند بر روح انسان وارد آيد باز تأثير عذاب همچنان به حال خود باقی خواهد بود؛ خواه بدن بعينه باقی باشد، يا نباشد. بنابراين، فشار و عذاب قبر از اين قبيل است؛ چنان‏كه ثواب و راحتی قبر نيز از اين نوع است. بنابراين، وسعت يا تنگی قبر تابع انشراح صدر و روح انسان يا انقباض صدر و ضيق روح وی از ناحيه ايمان و عدم ايمان است. 🔹 لازم است عنايت شود كه جريان عذاب قبر و كيفيّت آن از مسائل نظری و پيچيده‏ ای است كه آرای متعددی در آن طرح و بررسی شده و صاحب‏نظران محقّق هر كدام احتمالی را بازگو كرده ‏اند. مهم اين نيست كه انسان بداند با كدام بدن مورد سؤال قرار می ‏گيرد، و ثمره عملی و علمي هم ندارد، بلكه مهمّ آن است كه انسان به فكر نجات افتد. جستار درباره بدن مزبور، از نوع تشنگی كاذب است كه ثمره ‏ای نخواهد داشت. عمده آن است كه انسان خود را از تيرهای هلاكت بار شيطان نگاه دارد و از ميدان های تهاجم وي محفوظ دارد. معنای دعاهای پيشوايان دين نيز همه در مقام دفع بلاست، نه در مقام رفع؛ آنان می ‏گريند و می ‏نالند تا عيب‏ها و نقص‏ها را دفع كنند، نه اين كه به آنها مبتلا شدند و می ‏نالند تا آنها را رفع كنند. 📘 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 215 @sokhanerfan
/18 ميزبان انسان در قبر عقيده، اوصاف و اعمال اوست؛ اگر آدمی آتش می خورد يا از زقّوم می ‏چشد خود به همراه برده است و اگر در باغی از باغ‏های بهشت می ‏نشيند نهال‏ های آن را خود كِشته و پرورده است. بنابراين، هم خود، ميزبان و هم خود، مهمان است و بر سر سفره خويش نشسته است. امام صادق (عليه ‏السلام) می ‏فرمايد: هنگامی كه آدمی وارد قبر و برزخ شد، برزخيان به ديدار او می‏ شتابند و اندكی او را آرام می ‏گذارند تا وی به خود آيد؛ زيرا از هول بزرگی گذشته و گردنه خسته كننده قبر، سئوال، فشار و... را پشت سرگذاشته است. سپس به او نزديك شده از حال دوستان و ياران پرس و جو می كنند. اگر در پاسخ بگويد هنوز در دنياست، اميدوار می شوند كه بعد از مرگ به آنان بپيوندد و اگر گفت: قبلا ً در گذشته، در اين هنگام برزخيان گويند: سقوط كرد، سقوط كرد؛ يعنی گرفتار عذاب الهي شد وگرنه او را نزد ما می ‏آوردند؛ «إنّ الأرواح لتلتقى فى الهواء فتعارف و تسائل. فإذا أقبل روح من الأرض قالوا دعوه، فقد أَفْلَتَ من هول عظيم ثم سألوه ما فعل فلان و ما فعل فلان؛ فكلّما قال: قدبقى رجوه أن يلحق بهم و كلّما قال: قدمات قالوا: هوي هوي و قال تعالي: (و من يحلل عليه غضبي فقد هوي) و قال تعالي: (و أما من خفّت موازينه فأُمّه هاويه و ما أدراك ماهيه نارٌ حاميةٌ) «و مثل الدنيا كمثل البحر و الملّاح و السفينة» 📙 معاد در قرآن جلد 4 - صفحه 220 🆔 @sokhanerfan