✍️نشانه دیگری از فراماسون بودن رجب اردوغان
🔻رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه، به درک واصل شدن 3 صهیونسیت در جریان عملیات شهادت طلبانه اخیر یک جوان فلسطینی، را به نتانیاهو تسلیت گفت.
🔻همچنین اردوغان و نتانیاهو طی یک تماس تلفنی، بر ادامه روند دیپلماسی بین دو کشور تأکید کردند.
💢آتشسوزیهای مکرر با عاملان نامشخص
🔹شرکت داروسازی CTS کریاتملاخی اسرائیل در روز گذشته دچار حریق شد. این آتشسوزی از جمله آتشسوزیها زنجیروار در سرزمینهای اشغالی است.
🔸رسانههای صهیونیستی اعلام کردند که با اعلام خبر آتشسوزی یک واحد صنعتی در شهر کریاتملاخی واحدهای اطفا حریق به محل اعزام شدند.
🔹پس از بررسیها مشخص شد که شرکت داروسازی CTS با کارویژه تولید داروها و محصولات پزشکی که در اسرائیل و برخی دیگر از نقاط جهان به بازار عرضه میشود، با حریق مواجه شده است.
🔸در حال حاضر اطلاعات جدیدی در خصوص این حادثه و اینکه عاملان این آتشسوزی چه کسانی بودهاند در رسانهها منتشر نشده است.
🔹رژیم صهیونیستی قریب به ۱۰ روز است که درگیر حوادث در زیرساختهای خدماتی خود است.
🔴فوری
بازی دو سر برد ایران و جبهه مقاومت در منطقه کردستان
🔴 تهدیدات ایران جواب داد ؛ شورای عالی امنیت ملی عراق مجوز حضور ارتش در اقلیم شمال را صادر کرد
در آخرین ساعات چهارشنبه شب شورای عالی امنیت ملی عراق به ریاست محمد شیاع السودانی تشکیل جلسه داد و تصویب کرد که ارتش این کشور وارد اقلیم شمال شده و در مناطق مرزی با ایران و ترکیه استقرار یابد .
این رخداد یک تحول بسیار مهم در کشور عراق است و با تهدیدات جمهوری اسلامی عراقی ها نیز که آرزوی اعمال حاکمیت مرکزی بر اقلیم شمالی را داشتند، به مقصود خود رسیدند و ایضا امنیت کشور ایران نیز دیگر از سمت استان های کردنشین عراق تهدید نخواهد شد .
حال باید دید آیا خانواده بارزانی به دولت عراق اجازه استقرار ارتش را خواهند داد یا جمهوری اسلامی مجبور به ورود زمینی و برچیدن پایگاه تروریست های تجزیه طلب خواهد بود؟
✍️ادامه ناامنی در لانه عنکبوت
🔺🔻اتاق مرکزی ایستگاه بزرگ برق شهر هدرا منفجر شد
🔻 اتاق مرکزی ایستگاه بزرگ برق شهر هدرا واقع در استان حیفا سرزمینهای اشغالی منفجر شد و هم اکنون دچار آتش سوزی شده است.
🔻 هنوز علت این انفجار مشخص نیست اما در دو هفته گذشته اتفاقات مهمی در زیرساختهای اسراییل گزارش شده که این رژیم از انتشار اخبار آن به صورت گسترده جلوگیری میکند.
◀️غفلت از فعالیت های جبهه ای نیروهای انقلاب
✍ دکتر حسن بیارجمندی
بعد از پیروزی انقلاب به رهبری مصلح اعظم عصر معاصر امام روح الله(ره) و تا استقرار نظام جمهوری اسلامی برخاسته از شعور نه شرقی و نه غربی در دهه شصت ؛ترکیبی از آشوب ها و اغتشاشات که در همین چند ماه اخیر در داخل و از خارج شاهد آن هستیم بر انقلاب و انقلابی ها در سراسر کشور تحمیل و یک فضای پرتردیدی را حاکم نمود اما آنچه در آن شرایط ایران و ایرانی را از معرکه تجزیه و عدم نجات بخشید ؛کلمه توحید و توحید کلمه تحت زعامت امام و تشکیل یک جبهه مردمی عظیم با محوریت مساجد محلات و پای کار آوردن همه دلها و عقلها بود.
این تجربه گرانسنگ تفکر و فرهنگ جبهه ای در گام اول انقلاب اسلامی با وجود تمام مشکلات ما را به افق چشم اندازمان نزدیک تر نمود و دستاوردهای خیره کننده و امیدآفرین آن برای ادامه راه و فتح قله های جهانی توشه گران بهایی بود که به قلم امام حاضر عصر ما به سند گام دوم انقلاب اسلامی مبدل گردید و به جوانان تمدن ساز ایران عرضه و به رخ مدعیان تمدن لیبرال کشیده شد.
این آشوب ها و اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ با همان الگوریتم و تکرار ابعاد دهه شصت و در فضای استقرار نظام جمهوری اسلامی (دومین زنجیره تمدن سازی) یعنی اینکه انقلاب اسلامی در روند تکاملی خود به نقطه ای سرنوشت ساز در نظام جدید جهانی رسیده است و عبور از آن و تثبیت نهایی اش ؛ایران و ایرانی را یک گام دیگر به آرمان های جهانی اش نزدیک تر می کند.اما آیا این مهم بدون تجربه کار جبهه ای نیروهای انقلاب و اهتمام بدان در تمام عرصه ها ممکن است!؟
این برنامه عملیاتی ترکیبی و شناختی در حال اجرای دشمنان انقلاب اسلامی با تصویری ملموس و عینی از یک جبهه ائتلافی خارجی و داخلی مستکبران و ایادی آنان با میدان داری اقلیتی از مردان و زنان را حدود ۱۰سال پیش در ۲/۲/۱۳۹۲ برای مردان جوان فعال فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی و ۲۱/۰۲/۱۳۹۲ برای بانوان فرهیخته انقلاب اسلامی ترسیم آینده نگرانه ای نمودند.
امام خامنه ای ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ در جمع تعدادی از فعالان تشکل های فرهنگی_ که شرح آن در کتاب «قرارگاه های فرهنگی» منتشر شده است _این روزهای پاییز ۱۴۰۱ ما در میدان می بینیم را اینگونه ترسیم و بدنبال آن بخشی از نسخه نوین فرهنگی و اجتماعی را پیش روی همگان قراردادند :" آنی که من در مجموع احساس کردم در این سال های متمادی، این است که این ناهنجاری های فرهنگی که در گفتار، در آثار فرهنگی و در رفتار مشاهده می شود... انسان یک برنامه ریزی احساس می کند. ما در مقابلمان یک جبهۀ فرهنگی- سیاسی غرب وجود دارد که در دل آن جبهه، باز یک جبهه سرمایه داری خطرناک و آدم خوار وجود دارد، باز در کنار این، یک جبهه صهیونیستی، با اهداف مشخص وجود دارد؛ باز در کنار این، یک جبهه با ارتجاع فکری و خوک صفتی در زندگی بشری وجود دارد – سلاطین و مسئولان امور خیلی از حکومت ها، زندگی حیوانی شان مثل خوک و اهدافشان، اهداف دشمنان و فکرشان، فکرهای متحجر – که این ها همه یک مجموعه ای تشکیل دادند در مقابل ما؛ یک جبهه هستند.ما اگر بخواهیم در مقابل این جبهه کار کنیم، هم باید تنوع داشته باشیم ، هم ابتکار داشته باشیم، هم باید انگیزه داشته باشیم، هم باید برنامه داشته باشیم؛ کارمان برنامۀ هدایت شده باشد. و این نمی شود مگر با تشکیل جبهه . این طرف هم بایستی جبهه تشکیل داد. از افراد و حتی مجموعه ها، به تنهایی کار بر نمی آید، باید یک کار وسیع جبهه ای انجام داد.این کار هم جز با حضور مردم امکان ندارد؛ یعنی ابتکارات مردم خیلی از کارها را می کند. "
معظم له به فاصله کوتاهی از دیدار یاد شده و در تاریخ ۱۳۹۲/۰۲/۲۱ در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی بخش تکمیلی و بسیار مهم جبهه انقلاب اسلامی را اینگونه ارائه می کنند :" زنان فعّالِ در جبههی انقلاب، یک روزی نقشآفرینی برجستهای کردند -هم اندکی پیش از پیروزی انقلاب، هم در اوائل انقلاب، هم در دوران جنگ تحمیلی- و از خودشان حضور نمایانی نشان دادند؛ نگذارید حضور نمایان زنان فعّال در جبههی انقلاب کمرنگ بشود. دیگران در مواجههی با انقلاب و معارضهی با انقلاب سعی میکنند از عنصر زن و زنانِ کارآمد استفاده کنند؛ جبههی انقلاب، زنان کارآمد و فعّال و زبانآور و نویسنده و عالِم و دانشمند بمراتب بیشتر دارد؛ خانمهایی که اهل اِقدامند، اهل فکرند، اهل نگارش و نویسندگی اند، اهل سخن گفتنند، اهل فکر دادنند، صحنهی انقلاب و دفاع از انقلاب را خالی نگذارند"
قریب ۱۰ سال از این بیانات رهبری می گذرد و ما امروز جبهه در جبهه ی دشمنان را بوضوح کامل علیه انقلاب و مردم می بینیم اما سوال اصلی این است که جهاد نمایان جبهه ای و ترکیبی ما کجاست؟ و چه کسی متولی تقویت جبهه متحد نیروهای انقلاب اسلامی در سراسر کشور و از جمله گلستان است؟
قول سدید
🚨گروه هکری عصای موسی مسئولیت انفجار های امروز در قدس اشغالی و هک کردن دوربین ها را برعهده گرفت.
⭕️ این گروه همچنین با انتشار یک ویدیو خطاب به صهیونیستها نوشت:
🔹 زندگی تاریک
شما تاوان خون که ریخته شده را خواهید پرداخت. در سرزمینهای اشغالی فلسطین آرامش و آسایش نخواهید داشت؛ ما پایان شما را تعیین خواهیم کرد. علاوه بر این هارد دوربینها را برای شما فرمت کردیم!
✍️مقاله دکتر ظریف در سال ۹۸ درباره رویکرد دروغ پراکن خبرگزاری رویترز
✅️یادآوری: انتشار این مقاله به معنای تایید عملکرد آقای ظریف در وزارت خارجه نیست.
اگر مسئله مربوط به ایران باشد؛ باید منتظر یک خبر اختصاصی از رویترز باشیم که با منابع ناشناسی که هرگز معرفیشان نمیکند از جلسات نامعلومی که تاریخ و مکانش مبهم است سخن بگوید که تصمیمات بسیار مهمی در آن گرفته میشود و فقط رویترز است که میداند چه شده است و منابع آگاه و ناشناسش. رویترز دیروز خبری منتشر میکند و از این سخن میگوید که جلسهای در مکانی نامعلوم در مقر رهبر ایران برگزار شده است و رهبر با تشر دستور داده است که هر کاری میتوانید انجام دهید تا اعتراضات را تمام کنید. رویترز در همین گزارش از کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در جریان آبان ماه امسال خبر میدهد. خبر رویترز بلافاصله توسط رسانههای فارسی زبان خارجی در وسیعترین شکل ممکن پوشش داده میشود و بیبیسی روی آن رژه میرود. انگار جا مانده است.
چرا رویترز اینچنین شتابزده و بدون لحاظ کردن کوچکترین اصول حرفهای روزنامهنگاری بینالمللی ضدایران خبر و گزارش منتشر میکند؟ رویترز قماری نمیکند. این گزارشها و اخبار برای ایرانیانی که در این سرزمین زندگی میکنند یک قمار بزرگ است. اما برای مخاطب خارجی کاملا قابلباور است. چرا اینگونه شده است؟ چرا دروغهایی به این وحشتناکی درباره ایران منتشر میکند و مخاطب خارجی تعجب نمیکند؟
مخاطب غربی عادت کرده است به تنها پذیرش «دیگری»هایی که «به باورهایی که آنها فکر میکنند ایمان دارد؛ ایمان دارد». باورهایی که سرانجام با قدرت شگفتانگیز رسانههای جمعی، خود مخاطب هم خواهد پذیرفت. سناریوی رویترز در معنایی بزرگتر از اختلال امنیتی در جامعه امروز ایران قابل تفسیر است. باورهایی درباره ایران که دیگر رسانههای بدنامی مثل فاکسنیوز یا بیبیسی آنها را طرح نکردهاند. رویترز گفته است و رویترز در پارادایم رسانهای دیگری، حرکت میکند. پارادایمی که به مدد اعتبار دست نیافتی رویترز، بیش از آنکه به نهادن تاثیراتی مقطعی و سریع در جامعه آشفته این روزهای ایران منجر شود در حال ساخت باورهایی است که مخاطب خارجی را برای هر گونه تصمیم دلهرهآوری درباره ایران آماده میکند و به همین ترتیب به تدریج مخاطب ایرانی را نیز به قبول باورهایی درباره خود وادار خواهد کرد. این یکی از هوشمندانهترین اتفاقات رسانهای در مواجهه با ایران است.
این رویترز است؛ اما تصور میشد که شرطی در این میان وجود دارد. به شرط اینکه خواستههای سیاسی، از حد نگهدارنده رویترز فراتر نرود. اما حالا دیگر آن حدنگهدارنده هم وجود ندارد. رویترز چه کار میکند؟
یک ماه از وقایع انتهایی آبان ۹۸ میگذرد و منابع امنیتی و اطلاعاتی ایران درباره میزان کشته شدگان این حوادث و همچنین دیگر جزئیات مربوط به این واقعه بسیار مهم سکوت کردهاند. در مطالعات رسانهای ما با اصلی به نام ضربه اول روبرو هستیم. هر رسانهای اولین پیام را درباره موضوع موردنظر ارسال کند برنده است و پیامش تا اندازه زیادی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تکذیبهای بعدی و توضیحات بعدی عموما در بیش از نیمی از مخاطبان پیام اول ناکارآمد است و شنیده نخواهد شده است. به مدد سکوت منابع امنیتی ایران حالا رویترز ضربه اول را اینگونه میزد: رقم حیرتآور ۱۵۰۰ کشته. ساعاتی بعد یک نهاد امنیتی ایران این رقم را تکذیب میکند اما باز هم خبری از دادههای جدید نیست. ضربه اول رویترز همچنان در حال گردش در افکار عمومی ایرانیهاست و تکذیبها حالا دیگر پشت سر هم میآید. اما کاری میشود کرد؟
در فوریه سال ۲۰۰۳ طرحی اعلام شد مبنی بر تاسیس یک دفتر نفوذ استراتژیک در آمریکا که یکی از وظایف عمده اش عبارت بود از انتشار دروغ هایی در رسانههای خارجی برای ترویج تصویر آمریکا در جهان. این طرح بلافاصله بایگانی شد. ماجرا واضح بود؛ اگر یک سازمان دولتی آشکارا اعلام می کرد که یکی از اهداف تاسیس آن، انتشار دروغ است در واقع به ضد خودش بدل میشد. این اتفاق معنای واضح دیگری هم داشت: انتشار رسمی دروغ ادامه خواهد یافت. اما ایده تاسیس یک آژانس حکومتی که وظیفهاش انتشار دروغ است بیش از حد صادقانه بود و باید به بایگانی سپرده میشد. دقیقا به این دلیل ساده که اشاعه دروغ، باید به نحوی کارآمد صورت بگیرد؛ والا دروغی در کار نیست.
متن کامل مقاله:
mehrnews.com/news/4806103
✅ تجاوز آری؛ زندان هرگز!!
🔰 جنبش من هم (me too) جنبشی بود که هنرمندان پرچمدار آن بودند و در مدت کوتاهی، هر روز یک یا چند نفر از آنان در استوری خود، خبر از تجاوز به خود را علنی میکرد!!!
🔹 اما نکته جالبتر این بود که تقریبا تمام این هنرمندانِ زن، توسط هنرمندانِ مرد مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته بودند!! و نکته تلختر اینکه خانه سینما، هرگز به دفاع از این هنرمندان اقدامی نکرد!! بلکه به هنرمندان زن تلویحا توصیه به سکوت کرد!!!!
◀️ گویا از نظر خانه سینما، برای اهل هنر، تجاوز آزاد است، اما محاکمه و زندان برای هنرمندان مجرم و هم کاسه با دشمن گناهی نابخشودنی است!!
◀️ آری؛ گویا جای هنرمند در زندان نیست، جای هنرمند در آغوش تجاوزگری از جنس کارگردان و بازیگر و تهیه کننده و عضو خانه سینما است!!