+یه نفر اومده بود خواستگاریم از مشهد تقریبا یک ماهی میشه فکر میکنم عاشقش شدم اما چون شغل نداره و داره درس میخونه سربازی هم نرفته بابام گفت نه ولی اون گفت یک سال به من زمان بدین همه چیو درست میکنم باکلی اصرار خانوادم قبول کردن یک سال زمان بدن بهش خیلی میترسم اگه بعد یک سال نشد چی مامانم هم میگه دختر به راه دور نمیدم دارم دیوونه میشم تروخدا دعا کنید این ازدواج سر بگیره الان باید تا مهر سال اینده صبر کنم که بشه یک سال تازه هیچی معلوم نیست چند روزه معده درد عصبی گرفتم قلبم تیر میکشه دعا کنید برسم بهش با این که خواستگاری سنتی بود ولی عاشق شدم
_یه توصیه ی خواهرانه دارم برات خیلی ایشونو جدی نگیر
فکرتو درگیرش نکن
کسی ک ن سربازی رفته ن کار داره نمیتونه ی زندگی رو مدیریت کنه
توی یک سال هم نمیتونه هم سربازیشو تموم کنه هم کار با درامد مناسب پیدا کنه
شما در حال حاضر ب ایشون متعهد نیستی پس ذهنت رو معطوف ب این شخص نکن زندگیتو بکن دختر خوب
+همه چی خوب بود تا اینکه من دلم رو بدجور باختم،دلیلش رو نمیدونم،از علاقه اش هم مطمئن نبودم ولی میدونستم بدجور دوسش دارم
فرضیه خودم اینکه یا رنگ نگاه اون فرق داشت یا من توهم زدم...بعضیا گفتن توهم دیگر افراد هم اسم عشق رو روی این نگاه گذاشتن و من همیشه در تلاشم تا حس واقعی اون رو نسبت به خودم مشخص کنم که هنوز موفق نشدم....اخه یکبار خیلی گرم رفتار میکنه یکبار سرد.....نظر شما چیه
+نظرم اینه ک برو دنبال زندگیت
دنیا مگ چند روزه ک بخوای اینجوری هدرش بدی
اگ حسی باشع ک خب خودش میاد لازم نیست تو تلاش کنی بفهمیش
ازش بگذر
اگ مال تو باشه خودش میاد سراغت
https://eitaa.com/sokhanpenhan/18
سختتت در اشتباهی همشون عین هم هستن به جز رفیق مجازیم ک اونم همیشه حسرت این دور بودنه هص دیگ
+اتفاقا اونی ک در اشتباهه شمایی فرزندم😂ببین رفقای مجازیت هم ادمن دیگ
از فضا نیومدن ک
ولی درک میکنم ک رفیق مجازی ی چیزع دیگ اس👌🏻