#معرفی_کتاب
کتابی با موضوع لغت شناسی قرآنی خدمت اساتید و دوستان و مبلغان عزیز بازتعریف میگردد : 👇👇
مشخصات كتاب :
عنوان و نام پديدآور: قاموس قرآن/ تاليف مرحوم علي اكبر قرشي.
مشخصات نشر: تهران: دارالكتب الاسلاميه،
مشخصات ظاهري: ۷ ج. در سه مجلد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#معرفی_کتاب
#فرهنگ_لغت_قرآن
#موسوعه
#سخنرانی_دینی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
کانال مواد سخنرانی دینی:
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
ادامه دارد ...
سلامعلیکم ادامه مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 :
Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۱۶:
۱۱. ستم به خويشتن
رَبَّنا ظَلَمْنا أنْفُسَنا وَ إنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ (اعراف: ۲۳)
پروردگارا! ما بر خويش ستم كرده ايم. اگر ما را نيامرزي و رحم نكني از زيان كاران خواهيم بود.
ظلم و ستم، گاهي نسبت به ديگري است و گاهي بر خويشتن است.
كسي كه دعوت الهي انبيا را ناديده ميگيرد و از سعادت ابدي و رحمت خداوند دور ميشود، از فيض خدا محروم شده و در واقع، به خود ستم كرده است. هركس گناه كند و مستحقّ عذاب شود، ظلم به نفس كرده است. رفع اين ظلم هم، در آن است كه انسان توبه كند و راه خير و پاكي پيش گيرد، تا موجبات رحمت و آمرزش الهي را فراهم آورد.
تو آن خداي خالق و رحماني
من بنده حقير و پشيمانم با اين همه گناه كه من دارم چون ادّعا كنم كه مسلمانم؟
بگذشته از شماره و حدّ و حصر
اندازه خطا و گناهانم شايد مرا نگاه تو گيرد دست ورنه فريب خورده شيطانم آيه ياد شده و دعاي آن، از قول حضرت آدم و حوّا ۸ است. خداوند آنها را از نزديك شدن به درختي در بهشت منع كرده بود. اما شيطان آنها را وسوسه كرد. بدين ترتيب، از آن درخت خوردند و از سوي خداوند به خروج از بهشت محكوم شدند. خداوند به آنها يادآوري كرد كه: «من گفته بودم شيطان، دشمن آشكار شماست؛ چرا از او پيروي كرديد؟ » [۱] آن دو، زبان به اظهار پشيماني گشودند و گفتند كه ما به خودمان ستم كرديم و اميد به رحمت و آمرزش تو داريم.
البته آنچه آن دو انجام دادند، «ترك اولي» بود نه حرام، وگرنه پيامبران الهي معصوم اند و مرتكب معصيت نمي شوند. ظلم به نفس هم، كه آمده، محروميت از ثواب الهي به خاطر نزديك شدن به درختي است كه از آن نهي شده بودند.
درباره «ظلم به نفس»، روايتهاي بسيار وجود دارد. در اين زمينه، از اميرمؤمنان (ع) نقل شده است:
[دنيا] را به جاي سراي جاودانگي [آخرت] بپسندد، به خودش ظلم كرده است.
خداوند درباره كساني كه با گناه، موجبات دوزخي شدن خود را فراهم ميكنند، ميفرمايد: وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ «ما به آنان ستم نكرديم بلكه آنان خودشان به خويشتن ستم كردند. » (نحل: ۱۱۸)
----------
[۱]: اعراف: ۲۲.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۱۷:
۱۲. دوري از ستمگران
رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ (اعراف: ۴۷)
پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده.
آرزو دارم اگر گل نيستم، خاري نباشم
بار بردار ار ز دوشي نيستم، باري نباشم
گرچه نتوانم ستانم دادِ مظلومي ز ظالم
باز اين خواهم كه همكار ستمكاري نباشم
دوستي با ظالمان و نشست و برخاست با آنها، انسان را به همان گروه ملحق ميكند. «برائت» از كافران، دشمنان و ظالمان و تبرّي جستن از اهل گناه و مخالفان دين و منكران خدا، از واجبات مهمّ ديني است.
آنچه در آيه فوق آمده، از قول اصحاب اعراف است.
در آيههاي پيش از آن آمده است كه در قيامت، گفت وگويي ميان بهشتيان و دوزخيان انجام ميگيرد و ميان اين دو گروه حجاب است. در «اعراف» هم، (كه
منطقه اي بين بهشت و جهنم است)، كساني هستند كه همه را با چهره هاشان ميشناسند و به بهشتيان سلام و درود ميفرستند. [۱] دعاي مطرح شده در اين آيه، مربوط به زماني است كه اصحاب اعراف، اهل جهنم را گرفتار عذاب الهي ميبينند كه راه نجاتي از دوزخ برايشان نيست. بدين ترتيب آنها براي بيزاري جستن از اهل جهنم ميگويند: «خدايا ما را باستمگران قرار مده».
اعلام بيزاري از اهل ستم، نشانه حق طلبي و عدالت خواهي و ضدّ ظلم بودن انسان است. به يقين، كساني كه در دنيا با ستمگران اند، در آخرت هم با همانان خواهند بود.
پس، بايد هم از خدا خواست تا ما را با نيكان قرار دهد: وَ تَوَفَّنا مَعَ الأَبْرارِ.
و هم اينكه سرنوشت و حشر و نشر ما را در دنيا و آخرت با ظالمان قرار ندهد: لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.
----------
[۱]: به آيههاي ۴۵ و ۴۶ همين سوره دقت كنيد.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۱۸:
۱۳. صبر و عاقبت به خيري
رَبَّنا أفْرِغْ عَلَيْنا صَبْرًا وَ تَوَفَّنا مُسْلِمينَ (اعراف: ۱۲۶)
پروردگارا! بر ما صبر و مقاومت فرو ريز و ما را «مسلمان» بميران.
خدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشي و ما رستگار اين دعا از زبان حضرت موسي (ع) و حضرت هارون (ع) و مؤمنان آن زمان است. قصّه از اين قرار است كه خداوند، حضرت موسي (ع) را در ميان بني اسراييل برانگيخت تا آنها را از حكومت طاغوتيِ فرعون نجات دهند و به خداپرستي هدايت كند. هارون برادر آن حضرت هم، در انجام اين رسالت در كنارش بود. دعوت آنها مايه خشم حكومت فرعوني شد. فرعونيان معجزاتي را كه به دست موساي كليم (ع) آشكار ميشد، «سِحر» ميناميدند و ساحران را براي مقابله با موساي كليم (ع) ترغيب ميكردند.
هنگامي كه حضرت موسي (ع) عصاي خود را افكند و اژدها شد و همه ريسمانهاي مارگونه جادوگران را بلعيد، جادوگران فهميدند كه كار موسي (ع) سِحر نيست، بلكه به قدرت الهي است. ساحران به سجده افتادند و به خداي موسي و هارون ۸ ايمان آوردند.
فرعون، موسي و هارون ۸ را تهديد به اخراج، قتل و اعدام كرد و ساحران را هم به دار آويخت. كساني كه به دين موسي و خداي يگانه ايمان آورده بودند، گفتند: «تو ميخواهي از ما انتقام بگيري، زيرا ما به نشانههاي خدا [و معجزات حضرت موسي (ع) ] ايمان آورده ايم». [۱] در چنين موقعيتي خطير، بندگان خدا بايستي به درگاه خدا روي آورند و از او كمك بخواهند. اين بود كه از خدا صبر و فرجام نيك طلب كردند.
اگر صبر نباشد، فشارها و تهديدها اهل ايمان را دچار لغزش يا عقب نشيني ميكند.
نكته مهم ديگر، «مرگ در حالتِ مسلماني» است. بيشتر افراد عاقبت خوبي ندارند و با حالت كفر و بي ديني يا فسق، از دنيا ميروند. براي انسان اين يك
سعادت است كه «مسلمان» بميرد، يعني در واپسين لحظهها هم، تسليم خدا باشد و قلبش از آنچه خدا براي او مقدّر كرده، راضي باشد و با حالت اطاعت و تسليم جان دهد و دچار انحراف عقيدتي و فسق و فجور عملي نشود.
ساحراني كه به خداي يكتا و حقانيت حضرت موسي (ع) ايمان آوردند، بر اين عقيده ثابت ماندند و طبق نقلي، در راه اين عقيده به شهادت رسيدند. [۲] خواجه عبدالله انصاري ميگويد: «خدايا پاكم كن، آنگاه خاكم كن».
الهي دلي ده كه جاي تو باشد
لساني كه در وي ثناي تو باش-- د
الهي چنانم كن از عشق خود مست
كه خواب و خورم از براي تو باشد
الهي بر اين بنده خود دلي ده
كه مستغني از ماس-- واي تو باشد .
----------
[۱]: اين مطلب در آيههاي ۱۰۳ تا ۱۲۵ سوره اعراف آمده است.
[۲]: مجمع البيان، ج ۲، ص ۴۶۴.
@sokhanrani1214_ir
#معرفی_کتاب
کتابی با موضوع #ماه_مبارک_رمضان خدمت اساتید و دوستان و مبلغان عزیز بازتعریف میگردد : 👇👇
مشخصات كتاب
عنوان و نام پديدآور: آيينه رمضان
محمد حسين فلاح زاده/تدوين مركز تحقيقات حج مشخصات نشر: تهران مشعر، ۱۳۸۲.
مشخصات ظاهري: ص ۲۸۰
به صفحه بازار کتاب قائمیه اصفهان دراینترنت به آدرس ذیل مراجعه بفرمائید:
https://www.ghbook.ir/index.php?name=آیینهرمضان&option=com_dbook&task=readonline&book_id=2867&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#معرفی_کتاب
#ماه_مبارک_رمضان
#احکام
#سخنرانی_دینی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
کانال مواد سخنرانی دینی:
@sokhanrani1214_ir
هدایت شده از کانال محمد علی باقری
سلامعلیکم وقت سحر شما بخیر و شادی. طاعات و عبادات قبول باشه انشاالله.
ادامه بحث #فضایل_قرآن_کریم خدمت شما تقدیم می گردد👇👇 :
کانال محمد علی باقری
@ma_bagheri1360
کانال مواد سخنرانی دینی
ادامه دارد انشاالله... .
سلامعلیکم ادامه مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 :
Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
سلامعلیکم ادامه مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 : Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی۱۹:
۱۴. ولايت الهي
أنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أنْتَ خَيْرُ الْغافِرينَ* وَ اكْتُبْ لَنا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ في اْلآخِرَةِ إنّا هُدْنا إلَيْكَ (اعراف: ۱۵۵ و ۱۵۶)
تو سرپرست و مولاي مايي، پس ما را بيامرز و رحم كن و تو بهترين آمرزندگاني و براي ما در اين دنيا و در آخرت حسنه و نيكي بنويس، همانا ما به سوي تو روي آورده ايم.
در درگهت يكي ز غلامانم
نام تو زينت لب و دندانم غفاري و كريم و خطاپوشي من صاحب معاصي پنهانم با روي آوردن به خدا و پذيرش ولايت او، انسان در مدار بندگي قرار ميگيرد. هر كه بنده آن خالق مهربان شد، از بخشش و رحمت او برخوردار ميشود. ما از خودمان چيزي نداريم. در دنيا و آخرت، همه امور ما به دست پروردگار است. او، هم حيات بخش، هم روزي دهنده، هم پاداش دهنده و هم بخشاينده است. پس او «وليّ» و سرپرست مطلق ما در همه جا
و هميشه است. كسي كه به اين ولايت اعتراف كند، به رحمت او هم اميدوار است و كسي كه در ولايت الهي قرار گرفت، از سلطههاي ديگر رها ميشود.
اين آيه، از قول برگزيدگاني از امّت موسي (ع) است. وقتي حضرت موسي (ع) براي ميقات الهي ميرفت، هفتاد نفر از قوم خود را برگزيد. آنها وقتي كلام الهي را در ميقات شنيدند، خواستند كه خدا را آشكارا ببينند، جلوه الهي در آن ميقات، چنان آنها را مدهوش كرد كه نزديك بود جان از پيكرشان جدا و بند از بندشان گسسته شود. نكتههاي ديگري هم در اين باره گفته شده است. [۱]
به هر حال، پيامبر (ع) براي آنها در مقام عذرخواهي از پروردگار و از اينكه آنها در اين آزمون، خوب ظاهر نشدند، درخواست آمرزش كرد و با اعتراف به ربوبيت و ولايت الهي، از خداوند خواست تا آنها را ببخشد.
درخواست ديگر، حسنه دنيا و آخرت بود.
در اينكه مقصود از حسنه دنيا و آخرت چيست، روايتهاي گوناگوني آمده است كه بخشي از آنها در ضمن آيه اوّل اين مجموعه گذشت. از جمله گفته
شده كه: «حسنه در دنيا، نام نيك و توفيق براي اعمال صالح است و حسنه آخرت، رفعت مقام و آمرزش و بهشت است». [۲] اين درخواست از زبان كسي است كه به خدا رومي آورد و از غير او دل ميكند: إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ.
خدا هم پذيراي اين اقبال و توجّه خواهد بود.
«نواي شوق، ز ناي دل، عاشقانه برآور
خداي عالميان را
ز عمق جان و دل خويش، عاشقانه صدا كن
ز خلق و خود بگذر، رو به آستان خدا كن
به اشك نيمه شبي، ياربي، به سجده شكري
سپاس نعمت بي منتهاش، ادا كن».
----------
[۱]: مجمع البيان، ج ۲، ص ۴۸۵ ذيل اين آيه.
[۲]: مجمع البيان، ج ۲، ص ۴۸۶.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی۲۰:
۱۵. نسل با ايمان
رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ* رَبَّنا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَي وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ (ابراهيم: ۴۰ و ۴۱)
پروردگارا! مرا و فرزندان مرا برپا دارنده نماز قرار بده و دعايم را قبول كن. پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را در روزي كه حساب (قيامت) برپا ميشود، ببخشاي.
هنگامي كه حضرت ابراهيم (ع) به فرمان خداوند، هاجر و پسر عزيزش اسماعيل را به مكه آورد و در آن سرزمين خشك و بي آب در كنار، خانه خدا رها كرد، ميخواست تا به اين وسيله مردم، اهل نماز و خداپرستي شوند. از خداوند هم درخواست كرد كه دلهاي مردم را به آنها متمايل سازد و اهل آنجا را هم از نعمتها برخوردار كند، باشد كه سپاس گزار شوند.
اين مطالب و سپاس گزاري حضرت ابراهيم (ع) به درگاه خداوند- كه در سنّ پيري به ابراهيم خليل، پسراني همچون اسماعيل و اسحاق عطا شد- در قرآن
بيان شده است (سوره ابراهيم، آيههاي ۳۷ تا ۳۹).
در دعاي ياد شده از زبان حضرت ابراهيم (ع)، چند خواسته مهم است كه به آنها اشاره ميشود:
۱. توفيق نمازگزار بودن، براي خويش خواسته است؛
۲. درخواستِ ذريّه و نسلي كه اهل نماز و برپا دارنده اين فريضه مقدّس باشند؛
۳. درخواستِ اجابتِ اين دعا از سوي خدا؛
۴. درخواست آمرزش براي خود، پدر و مادرش و مؤمنان.
درباره نماز، تنها نماز خواندن مطرح نيست، بلكه «اقامه نماز» است كه مهم تر از نماز خواندن است؛ زيرا برپايي نماز در جامعه، برخورداري نماز از روح تسليم و تواضع و حضور قلب است.
نكته ديگر اين است كه آن حضرت، داشتن نسلي خداجوي و اهل عبادت را از خداوند خواسته است و اين برترين ميراثي است كه از يك نفر، بر جاي ميماند. اولاد بسيار، به تنهايي ارزش نيست، اگر نسل انسان خداجو و موحّد و اهل نماز باشند، ارزش دارد.
همچنين حضرت ابراهيم (ع) در آمرزش خواهي، تنها به خود اكتفا نكرده، بلكه مغفرت الهي را براي
پدر و مادرش و مؤمنان ديگر هم، طلبيده است.
والدين، حق بزرگي بر گردن فرزند دارند. احسان به پدر و مادر يكي از وظايف ماست. دعا در حق آنها و آمرزش خواهي پس از فوتشان، وظيفه ديگري است. كارهاي نيك و اعمال صالحي كه فرزندان انجام ميدهند، موجب شادي روح پدر و مادري ميشود كه از دنيا رفته اند.
نكته آخر اينكه، اين آمرزش را براي روز قيامت كه «روز حساب» است، درخواست كرده است.
چشم اميد بندگان بايد به رحمت و بخشش الهي باشد و اگر عفو الهي شامل نشود، كار بندگان سخت خواهد بود و كسي طاقت حساب دقيق خدا را ندارد.
در روايتها آمده است كه: «امروز، عمل است و حساب نيست، فردا حساب است و عمل نيست! »
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی۲۱:
۱۶. هدايت الهي
رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّي لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً (كهف: ۱۰)
پروردگارا! از سوي خودت براي ما رحمتي عطا كن و براي ما از كارمان راه نجاتي فراهم ساز.
موحّد چو در پاي ريزي زرش
و يا تيغ هندي نهي بر سرش اميد و هراسش نباشد ز كس همين است معناي توحيد و بس خداوند، تنها تكيه گاه موحّدان در سختي ها، گرفتاريها و بن بست هاست. هر كه جز به خدا روي آورد و به غير او تكيه كند، نااميد و ناكام ميماند. داستان «اصحاب كهف» كه اين دعا از زبان آنها بيان شده است، سرمشق افراد با ايمان است. آنها در عصر دقيانوس ميزيستند و در دل، اعتقادات يكتاپرستي داشتند و چون حاضر نبودند انديشههاي مشركانه حاكم و حكومت را بپذيرند، از دستگاه طاغوتي جدا شدند و هجرت كردند و به غاري پناه بردند و در آنجا خواستار گشايش كارشان از سوي خداوند شدند.
چشم اميد آنها به خدا بود و از غير خدا هم، ترسي در دل نداشتند. خداوند به مدّت ۳۰۹ سال آنها را در آن غار، به خواب عميقي فرو برد و پس از گذشت سه قرن، وقتي بيدار يا زنده شدند، حكومت دقيانوس نابود و حكومت و تفكّر مشركانه از بين رفته بود و مردم يكتاپرست شده بودند. جوان مردان اصحاب كهف، نمونه اي از انسانهاي مؤمن و مصمّم بودند كه به هيچ قيمتي حاضر نشدند از عقايد صحيح خويش دست بردارند.
زنده شدن دوباره آنها نيز، گواهي بر قدرت خداوند و حيات پس از مرگ و برهاني براي اثبات معاد بود. [۱] در اين دعا، آنها از خداوند دو چيز را خواستند: «رحمت» و «نجات».
خداوند رحمان هم پذيرفت. بدين ترتيب آنها، هم از شرّ حكومت طاغوت نجات يافتند و هم مورد توجه ويژه پروردگار قرار گرفتند. خدا هم در قرآن از آنها به عنوان فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ؛ (كهف: ۱۳) ياد كرده است؛ يعني جوان مرداني كه به خداي خود ايمان
داشتند، خداوند هم بر هدايت آنها افزود.
رحمت خدا، گاهي به صورت نجات انسان از جامعه كفرآلود و گاهي هم به شكل توفيق براي ايجاد تحوّل فكري و روحي در جامعه است و اصحاب كهف از هر دو رحمت، برخوردار شدند.
آنان دوباره در همان غار، از دنيا رفتند و قبرشان مزار و عبادتگاه مردم گشت.
----------
[۱]: سريال «مردان آنجلس» كه چند سال پيش از سيماي جمهوري اسلامي پخش شد، داستان همان جوانمردان بود.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۲۲:
۱۷. شرح صدر
رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري* وَ يَسِّرْ لي أمْري* وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني* يَفْقَهُوا قَوْلي (طه: ۲۵- ۲۸)
پروردگارا! سينهام را گشاده گردان و كارم را آسان ساز و گِرهِ از زبانم بگشاي، تا سخن مرا بفهمند.
خداوند، حضرت موسي و هارون ۸ را مأمور كرد كه نزد فرعون بروند و او را به يكتاپرستي دعوت كنند.
آن گونه كه از روايتها و تاريخ برمي آيد و قرآن هم به آن اشاره دارد، حضرت موسي (ع) اندكي لكنت زبان داشت، [۱] ولي هارون فصيح و زبان آور بود. اين بود كه موساي كليم از خدا خواست تا در اين دعوت، اجازه دهد برادرش هارون را هم، همراه خود ببرد، تا بهتر بتوانند فرعون را به توحيد فرا بخوانند.
دعايي كه در اين آيهها آمده، از زبان حضرت موسي (ع) است. آنچه او خواسته است، عبارت است از: «شرح صدر»، «آساني امور»، «زبان گويا و فصيح».
شرح صدر، به معناي داشتن قوت قلب و ظرفيت و تحمّل بسيار براي شنيدن حرفهاي ديگران يا برخوردهاي نامناسب يا مصائب و سختي هاست و از ضرورتهاي مهم براي رهبران و مصلحان است. خداوند به پيامبر اكرم (ص) نيز، اين موهبت را عطا كرده بود: أ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (شرح: ۱).
موساي كليم ميدانست كه در راه رسالت خويش و دعوت فرعونيان، با سختيهايي روبه رو خواهد شد. ازاين رو، درخواست شرح صدر از خدا كرد و نيز از خداوند خواست تا كار او را آسان سازد و مشكلات را از سر راهش بردارد و زبانش را به نطق و سخن، گويا سازد تا لكنت زبانش- كه از دوران كودكي داشت- در دعوت فرعون به راه خدا، مشكل ساز نباشد.
از اين آيه قَدْ اوتيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسي؛ «اي موسي! خواسته ات به تو داده شد»، برمي آيد كه مشكل زباني آن حضرت حلّ و زبانش گويا شد. [۲] بايد از خدا خواست تا در برابر سختي ها،
مخالفتها و كارشكني ها، به انسان طاقت و تحمّل و ظرفيت بدهد و خودش با هموارسازي راه دعوت به حق، مشكلها را از سر راه بردارد و اسباب و وسايل پيروزي و موفقيت را فراهم كند.
خدا اگر بخواهد، امور را بر بنده اش آسان ميكند. در قرآن آمده است كه او انسان را از نطفه اي آفريد و وجودش را با اندازه و تقدير قرار داد و راه را براي او آسان كرد: ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ (عبس: ۲۰).
خوشا دردي كه درمانش تو باشي
خوشا راهي كه پايانش تو باشي
خوشا چشمي كه رخسار تو بيند
خوشا مُلكي كه سلطانش تو باشي
خوش-- ي و خرّم-- ي و كامران-- ي
كسي دارد كه خواهانش تو باشي
چه باك آيد ز كس آن را كه او را
نگهدار و نگهبانش تو باشي [۳]
----------
[۱]: مجمع البيان، ج ۴، ص ۸.
[۲]: مجمع البيان، ج ۷، ص ۹.
[۳]: عراقي.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۲۳:
۱۸. وسوسههاي شيطان
رَبِّ أعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينِ* وَ أعُوذُ بِكَ رَبِّ أنْ يَحْضُرُونِ (مؤمنون: ۹۷- ۹۸)
پروردگارا! از وسوسههاي شياطين به تو پناه ميبرم، و پناه ميبرم به تو از اينكه شيطانها [براي گمراه كردن من] پيش من حاضر شوند.
دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
دعاي نيمه شبي دفع صد بلا بكند
طبيب عشق، مسيحا دم است و مشفق، ليك
چو درد در تو نبيند، كه را دوا بكند؟ [۱] يكي از توصيههاي ديني، «استعاذه» است، يعني به خدا پناه بردن و در گرفتاريها و وسوسههاي نفس امّاره و ابليس خنّاس، از خدا كمك خواستن و به درگاه او روي آوردن.
شيطان، دشمن ديرينه قسم خورده و آشتي ناپذير
انسان است. او بر اساس سوگندي كه خورده، پيوسته در كمين انسان است تا او را بفريبد و با وسوسه هايش به گناه اندازد. «همزات شياطين»، همان وسوسههاي اغواگر و گمراه كننده و به گناه كشاننده است.
اينكه گفته اند در آغاز تلاوت و هر كار ديگر، هم «بسم الله» بگوييد، هم «اعوذ بالله»، براي آن است كه در پناه توجه خدا قرار بگيريم و از وسوسههاي شيطاني مصون بمانيم.
با دشمن نفس، صلح كردن ننگ است
چون در همه حال، با خِرد در جنگ است
هر چند سخن ز آشتي ميگوي-- د
خصمي است كه آتش بس او نيرنگ است [۲] دلهاي خالي از ياد خدا، محلّ حضور شيطان خواهد شد.
خانههايي كه نماز و عبادت و قرآن و دعا در آن نباشد، به پايگاه ابليس تبديل ميشوند.
اگر انسان مواظبت نكند، شياطين او را احاطه ميكنند و در محضر او، حضور مييابند و به اغواگري ميپردازند.
قرآن كريم، هم چنان كه به پيامبر خدا دستور ميدهد از شر وسوسههاي خنّاس كه در درون افراد وسوسه ميكند و از شرّ جادوگران و ساحران و حسودان به خدا پناه ببرد، در همين آيه هم، كه در قالب دعاست، به آن حضرت توصيه ميكند كه بگو: «پروردگارا! از وسوسههاي شيطان به تو پناه ميبرم».
وقتي رسول خدا (ص)، به خدا روي ميآورد، ما كه آسيب پذيرتر و بيشتر در معرض خطريم، بيشتر بايد به آستان لطف الهي توجّه كنيم.
در روايتها آمده است كه: «معناي پناه بردن به خدا، از اينكه شياطين نزد ما حاضر شوند، حضور آنها و غافل كردن انسان از طاعت خدا، يا حضور هنگام خواندن نماز و قرائت قرآن يا در همه احوال است كه حاضر شدن آنها زمينه ساز بازداشتن بنده از ذكر و عبادت و نماز و توجّه و حضور قلب است». [۳]
----------
[۱]: حافظ شيرازي.
[۲]: برگ و بار، جواد محدثي، ص ۲۸۷.
[۳]: مجمع البيان، ج ۴، ص ۱۱۷.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۲۳:
۱۹. عذاب دوزخ
رَبَّنا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إنَّ عَذابَها كانَ غَراماً (فرقان: ۶۵)
پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان، همانا عذاب جهنم هميشگي است.
خداي متعال، عادل و حساب گر است و بهشت و دوزخ را بر اساس عملكرد انسانها براي آنها مقدّر ميسازد.
مقدمه رهايي از عذاب جهنم، پرهيز از گناه و ظلم و كفر است. خداوند كسي را بي جهت به دوزخ نمي برد و عذاب نمي كند. آنها كه آخرت و حساب و كتاب قيامت را از ياد ميبرند، به خاطر لذّتي زودگذر سراغ ظلم و گناه ميروند و عذاب هميشگي جهنم را براي خودشان ميخرند.
مكن كاري كه بر پا سنگت آيد
جهان با اين فراخي تنگ آيد
چو روزي نامه خوانان نامه خوانند
تو را از نامه خواندن ننگت آيد [۱] روز قيامت، برخي ايمن و آسوده اند و حسابي آسان دارند و به سرعت به بهشت ميروند. برخي هم نگران و مضطرب و گرفتاراند و مدتي طولاني براي حساب رسي معطّل ميشوند و در پايان هم، سرنوشت آتش ابدي دوزخ بر آنها رقم زده ميشود. بزرگ ترين رستگاري در قيامت، همان نجات از عذاب جهنّم است.
دعاي فوق، در زمره دعاهاي بندگان ويژه خداوند است. قرآن از كساني به عنوان «عباد الرحمان» ياد ميكند كه اهل بهشت اند و ويژگيهاي روحي و عملي و رفتاري آنها را برمي شمارد. [۲] يكي از خواستههاي اين بندگان ويژه الهي، همين دعاست كه از خدا ميخواهند عذاب دوزخ را از آنها برگرداند، زيرا جهنم، جايگاهي بسيار بد و سرانجامي بسيار شوم و تلخ است.
اي پرده پوش معصيتِ عاصيان، تمام
بر درگه ت-- و ديده اميد خاص و عام
كار تو عفو و بخشش و انعام روز و شب
شغل تو فضل و رحمت و اكرام صبح و شام
راضي مشو به شعله نيران شوم مقيم
يا در ميان آت-- ش سوزان كنم مُقام [۳]
دوزخ، تجسّم گناهان ما در همين دنياست.
شرط رهايي از شعلههاي آن، پيمودن ره بندگي و گريز از وسوسههاي نفس امّاره و شيطان است.
اگر ما بنده رحمانيم، پس پيروي از شيطان چرا؟
اگر خداوند، بهشت را براي بندگان صالح و پرهيزگار آفريده است، پس دوزخي شدن چرا؟
----------
[۱]: باباطاهر عريان.
[۲]: فرقان: ۶۳- ۷۷.
[۳]: صامت بروجردي.
@sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۲۴:
۲۰. خانواده باتقوا و نمونه
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أزْواجِنا وَ ذُرِّيّاتِنا قُرَّةَ أعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إماماً (فرقان: ۷۴)
پروردگارا! از همسران و فرزندانمان به ما نور چشم عطا كن و ما را پيشوا و الگوي پرهيزكاران قرار بده.
اين آيه نيز، در ادامه آيههايي كه ويژگيهاي «عبادالرّحمن» را بيان ميكند، آمده است و به يكي ديگر از خواستههاي آنها از درگاه خداوند اشاره ميكند كه عبارت است از: فرزندان و خانواده اي الگو و شايسته و مايه افتخار و نور چشم.
داشتن همسر خوب و فرزندان صالح و ديندار، از بزرگ ترين نعمتهاي خداوند است.
زنِ بد در سراي مرد نكو
هم در اين عالم است دوزخ او در اين آيه سه خواسته مطرح شده است: ۱. همسران خوب و مايه چشم روشني؛
۲. فرزندان شايسته و مايه سرافرازي؛
۳. الگو و پيشوا بودن براي اهل تقوا.
گاهي افراد، گرفتار همسر و فرزنداني فاسد، بي تقوا و گنه كار ميشوند كه مايه بدنامي و شرمساري است. چنين افرادي از شرم نمي توانند در جامعه و پيش مردم سربلند كنند و پيوسته در عذاب روحي و رنجِ دروني اند.
بعضي هم، با داشتن همسران پاك سرشت و فرزندان با ادب و صالح، احساس سربلندي ميكنند و چنين همسر و فرزنداني، مايه نشاط زندگي و چشم روشني آنهاست.
از اينها گذشته، بعضي به مرتبه اي از خودسازي و صلاح ميرسند كه در جامعه، نقش الگو پيدا ميكنند و سخن و رفتار و زندگي شان نمونه يك «زندگي مكتبي» ميشود و اهل تقوا از رهگذر پيروي و سرمشق گرفتن از آنها به عنوان امام و پيشوا، راه خير و سعادت را ميپيمايند.
در درجه نخست، پيامبران و اوصيا و امامان معصوم: اين نقش و ويژگي را دارند.
عالمان و عارفان و فرزانگان، گروه ديگري هستند كه براي مردم سرمشق اند.
گاهي هم، انسانهاي معمولي، ولي پاك و نمونه، اسوه و معيار خوبي در نظر ديگران ميشوند. خوشا به
سعادت آنها!
مردم، بيش از آنكه تحت تأثير سخن، نصيحت و تبليغهاي گفتاري و نوشتاري قرار بگيرند، از عمل افراد صالح الگوبرداري ميكنند.
«دو صد گفته، چون نيم كردار نيست».
كلام امام صادق (ع) كه فرموده اند: «دعوت كننده مردم باشيد، ولي نه با زبانتان، بلكه با عملتان»، به همين جنبه الگويي انسانهاي مؤمن و شيعيان خالص اشاره دارد.
تعدادي از افراد، در راه خلاف و مسير جهنّم سرمشق ديگران ميشوند و تعدادي ديگر هم، در راه خدا، سعادت و بهشت اسوه و پيشواي مردم اند.
و تفاوت ميان اين دو قشر، از زمين تا آسمان است.
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
ادامه دارد انشاءالله... .
سلامعلیکم ادامه مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 :
Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
سلامعلیکم ادامه مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 : Eitaa.com/sokhanrani1214_ir
#دعاهای_قرآنی ۲۵:
۲۱. شكر و رضا
رَبِّ أوْزِعْني أنْ أشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلي والِدَي وَ أنْ أعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أدْخِلْني بِرَحْمَتِكَ في عِبادِكَ الصّالِحينَ (نمل: ۱۹)
پروردگارا! مرا الهام كن تا سپاس گزار نعمت تو باشم، نعمتي كه بر من و بر پدر و مادرم عطا كردي و اينكه كار شايسته اي انجام دهم كه تو بپسندي و مرا با رحمت خويش در زمره بندگان شايسته ات وارد كن.
اين دعاي حضرت سليمان (ع) است، پس از آنكه از سرزمين مورچگان عبور كرد.
قصّه از اين قرار است كه سليمان نبي ۷، كه خداوند به او هم نبوّت و هم حكومت عطا كرده بودو سپاه جنّ و انس و پرندگان در اختيار او بودند، وقتي با لشكريان خود از سرزمين مورچگان عبور ميكرد، [۱] مورچه اي گفت: «اي مورچگان! وارد لانههاي خود شويد، تا
سليمان و لشكريانش شما را نابود نكنند».
سليمان از حرف آن مورچه خنديد و اين دعا را كرد و از خداوند درخواست توفيق براي شكرگزاري نعمتهاي الهي را داشت. [۲] نظر كردن به درويشان، بزرگي كم نگرداند
سليمان با همه حشمت، نظرها داشت با موران
سليمان، حشمت و جلال بي نظيري داشت. پدرش حضرت داود (ع) نيز زبان حيوانات را ميدانست و آهن در دستانش نرم بود و او نيز، همچون سليمان (ع)، پيامبري و فرمانروايي را با هم داشت. مادر ايشان هم، زني صالح بود كه هم همسر پيامبر بود و هم مادر پيامبر و اين نعمتهاي بزرگ، در خور ستايش و شكرگزاري است.
درخواست سليمان (ع) در اين دعا، چند چيز است:
۱. درخواست توفيق و الهام و رهنمود الهي براي شكر؛ اينكه چگونه و با چه زبان و چه تعبيري بايد خدا را شكر كرد كه اگر با توجه و الهام الهي باشد، بهتر است.
از دست و زبان كه برآيد
كز عهده شكرش به درآيد ۲. شكر بر نعمتهاي الهي نسبت به خود و پدر و
مادر؛ خود والدين، نعمتي بزرگ اند كه تا زنده اند، انسان قدرشان را نمي داند. هم بايد بر اصل اين نعمت، شاكر حق بود و هم بر نعمتي كه خدا به پدر و مادر انسان عطا كرده است.
۳. توفيق عمل صالح و خداپسندانه؛ بيشتر افراد اهل عمل اند، ولي اعمالشان صالح و مورد رضايت خدا نيست. اگر خداوند اعمال بنده اي را بپسندد و بپذيرد، بالاترين اجر را به او ميدهد.
۴. ورود به جمع بندگان شايسته و صالح خداوند؛ هر كس در هر گروهي باشد، سرنوشتش با آنها گره ميخورد.
كبوتر با كبوتر، باز با باز
كند هم جنس با هم جنس پرواز
در دعاهاي بسياري آمده كه انسان درخواست ميكند در جمع بندگان صالح خدا و در زمره نيكان باشد.
تو اوّل بگو با كيان زيستي
پس آنگه بگويم كه تو كيستي از ابن عباس نقل شده كه مقصود از «عباد صالح»، كه سليمان (ع) از خداوند خواست تا در زمره آنها باشد، پيامبراني همچون ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب: و انبياي پس از آنها هستند. [۳]
----------
[۱]: آن وادي به روايتي در طائف و به نقلي در شام بوده است. مجمع البيان، ذيل همين آيه.
[۲]: نمل: ۱۶- ۱۹.
[۳]: مجمع البيان، ج ۴، ص ۲۱۶.
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
#دعاهای_قرآنی ۲۵: ۲۱. شكر و رضا رَبِّ أوْزِعْني أنْ أشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي أنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ
#دعاهای_قرآنی۲۶ :
۲۲. حق نعمت خدا
رَبِّ بِما أنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أكُونَ ظَهيرًا لِلْمُجْرِمينَ (قصص: ۱۷)
پروردگارا! به پاس نعمتي كه بر من عطا كرده اي، هرگز پشتيبان خطاكاران نخواهم بود.
در اين آيه، گرچه خواسته و طلبي وجود ندارد، ولي چون گفت وگو و تعهّد يك بنده صالح با خداوند است و با كلمه «ربِّ» آغاز شده، در رديف دعاهاي قرآني آمده است.
اين سخن، از زبان حضرت موسي (ع) است. او از عنايات خاص الهي برخوردار بود. او با تدبير الهي، به دربار فرعون راه يافت و همان جا رشد يافت و جواني رشيد شد.
روزي حضرت موسي (ع) شاهد درگيري يك فردي از بني اسراييل با يك فرد وابسته به فرعون شد. پس در آن صحنه دخالت و از آن مظلوم طرف داري كرد و چون تحت تعقيب قرار گرفت، فرار كرد و سر
چاه مدين رفت و با دختران شعيب (ع) روبه رو شد و در نهايت، پيش شعيب رفت و داماد او گشت. [۱] او در همه اين مراحل، از لطف و نعمت خداوند برخوردار بود.
بدين ترتيب، حضرت موسي (ع) به سبب نعمتهاي الهي كه خداوند به او ارزاني داشت، متعهد شد كه هرگز از ظالمان و مجرمان پشتيباني نكند.
در اين آيه چند نكته وجود دارد:
۱. ضرورت نعمت شناسي و شكرگزاري نعمت؛ بي توجهي به نعمتهاي الهي، نوعي بي معرفتي نسبت به خداي مهربان است. ما غرق در نعمتهاي اوييم، كه حتي قدرت شمارش آنها را هم نداريم، تا چه رسد به اينكه شكر آنها را به جا آوريم.
۲. بهره گيري صحيح از نعمت ها؛ استفاده از نعمت الهي، در مسيري كه خلاف فرمان و رضاي خداوند است، بزرگ ترين ناسپاسي است. شكر شايسته نعمت آن است كه آن را در راه خداپسندانه و صحيح مصرف كنيم.
در اين باره، حضرت علي (ع) ميفرمايند:
أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلَّهِ أَلَّا تَسْتَعِينُوا بِنِعَمِهِ عَلَي مَعَاصِيهِ. [۲] كمترين چيزي كه براي خدا برعهده شماست، آن است كه از نعمتهاي خدا در راه نافرماني خدا استفاده نكنيد.
حضرت موسي (ع) مورد تأييد خداوند قرار گرفت، به مقام نبوت رسيد، براي نجات بني اسراييل از چنگال ظلم و فرعون ستمگر، تلاش كرد، آنها را از رود نيل عبور داد و پس از آنكه مدتي طولاني زير سلطه ستمگرانه آن طاغوت بودند، آنها را به عزت و سروري رساند.
اين عمل به دليل تعهدّي بود كه به خداوند داشت، تا هرگز پشتيبان ستمگران نباشد.
آري!
شكرانه بازوي توانا بگرفتنِ دستِ ناتوان است
----------
[۱]: داستان مفصّل او در آيههاي ۱۴ تا ۲۸ سوره مباركه قصص آمده است.
[۲]: نهج البلاغه، حكمت ۳۳۰.
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
#دعاهای_قرآنی۲۶ : ۲۲. حق نعمت خدا رَبِّ بِما أنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أكُونَ ظَهيرًا لِلْمُجْرِمين
#دعاهای_قرآنی ۲۷:
۲۳. توبه، زمينه ساز رحمت الهي
رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَي ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحيمِ (غافر: ۷)
پروردگارا! با رحمت و دانش خويش بر همه چيز احاطه داري. پس كساني را كه توبه كرده و راه تو را پيروي كردند بيامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
غرق گنه، نااميد مشو ز دربار ما كه عفو كردن بود در همه دم كار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بيا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
توبه شكستي بيا، هر آنچه هستي بيا اميدواري بجوي، ز نام غفّار ما
[۱] اين دعا از زبان «حاملان عرش» است؛ كساني كه عرش را با آن عظمت الهي كه دارد، در ملكوت اعلا
بر دوش ميكشند؛ فرشتگان مقرّب پروردگار كه مأموران ويژه خدا در نظام هستي اند و پيوسته به تسبيح و ثنا و ستايش حق مشغول اند و در حق مؤمنان، دعا و استغفار ميكنند. در اين آيه، كه از زبان آنهاست، براي اهل توبه و پيروان راه خدا، طلب آمرزش و نجات از عذاب جهنّم شده است.
پيش از اين خواسته، دو صفت براي خداوند آمده است:
۱. وسعتِ رحمت الهي؛ كه همه كائنات را فراگرفته است، شبيه آيه ديگري كه ميفرمايد: وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ (اعراف: ۱۵۶).
۲. علم گسترده و بي نهايت خداوند؛ كه شامل هر چيزي است و شبيه آيه ديگري كه ميفرمايد: وَسِعَ كُلَّ شَي ءٍ عِلْماً (طه: ۹۸).
فرشتگان حاملان عرش، بيش از ديگران به جبروت و قدرت مطلقه پروردگار و علم و رحمت واسعه او آگاه اند. از اين رو، پس از ستايش خداوند به اين دو صفت (وسعت رحمت و علم)، از آستان او ميخواهند كه اهل توبه و اهل تقوا را مشمول آمرزش خويش قرار دهد.
توبه، راهي براي بيرون رفتن از بيراهه عصيان و
پنجره اي گشوده به وادي رحمت پروردگار است. اساس آن هم پشيماني از گناه و تصميم بر ترك آن و جبران گذشته و پيش گرفتن راه تازه و رو به خداست. ازاين رو، در اين آيه، پس از «توبه»، بي درنگ موضوع «پيروي از راه خدا» مطرح است كه گويا، بدون حركت در اين مسير نوراني، توبه محقّق نمي شود.
آنكه گناه ميكند، از علم الهي غافل است و نمي داند كه جهان و عالم، محضر خداست و نبايد در محضر خدا گناه كرد.
آن هم كه از رحمت گسترده خدا بي خبر است، راه گناه را ادامه ميدهد و فكر ميكند سرنوشتي جز دوزخ ندارد.
امّا توبه، روزنه اي گشوده به آمرزشي از سوي خداست و تا فرصت از دست نرفته، بايد از آن بهره جست.
چند گويي كه به پيري رسم و توبه كنم
چه كني گر به جواني به لحد درماني!
----------
[۱]: تابع.
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
#دعاهای_قرآنی ۲۷: ۲۳. توبه، زمينه ساز رحمت الهي رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَي ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً ف
#دعاهای_قرآنی ۲۸:
۲۴. دلهاي بي كينه
رَبَّنا اغْفِرْ لَنا وَ لإِخْوانِنا الَّذينَ سَبَقُونا بِاْلإيمانِ وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا إنَّكَ رَؤُفٌ رَحيمٌ (حشر: ۱۰)
پروردگارا! ما را بيامرز و برادران ما را كه در ايمان بر ما سبقت گرفتند را ببخشاي و در دلهاي ما كينه مؤمنان را قرار مده، پروردگارا تو مهربان و رحيمي.
در فرهنگ قرآني، از دو گروه با بزرگي و تكريم ياد شده است: يكي مهاجران، ديگري انصار. مهاجران به دليل پيش قدم بودن در ايمان و مسلماني و سابقه دين خدا، جايگاه والايي دارند و چون در راه ايمانشان هجرت كردند و از مكه به مدينه رفتند، مورد احترام اند.
انصار، به دليل آنكه آغوش خود را به روي مسلمانان مهاجر گشودند و از آنها در برابر حملههاي كفّار قريش دفاع كردند، شايسته تجليل اند.
در سوره ممتحنه، از هر دو گروه ياد شده و تلاش
و ايمان و هجرت و پناه دهي و حمايت و ياري آنها، مورد تقدير قرار گرفته است. [۱] اين آيه، از زبان مسلماناني است كه پس از مهاجرين آمدند و به دين حق پيوستند و دو خواسته مهم مطرح كرده اند:
۱. آمرزش براي خود و مسلمانان پيشتاز و باسابقه؛
۲. پاك بودن دلها از كينه و دشمني نسبت به مؤمنان.
در خواسته اول، بر جايگاه پيشكسوتان و حق تقدّم مسلمانان اوليه، و در خواسته دوم، بر پاكي دلها از كينه و بدخواهي، [۲] تأكيد شده است.
دل بي كينه نسبت به مردم و اهل ايمان، از نعمتهاي الهي است. يكي از ويژگيهاي اهل بهشت، اين است كه نسبت به هم كينه و حسد و بدخواهي ندارند. در حديثي از امام علي (ع) آمده است: «الغِلُّ بَذرُ الشّرِّ» [۳] ؛ «كينه و بدخواهي، بذر شرّ و بدي است».
تا زماني كه دلها نسبت به هم كينه دارند، صلح و
صفا از جامعه رخت برمي بندد، همكاريها كاهش مييابد و شيطان براي جنگ افروزي و ايجاد تفرقه، فرصت مناسبي پيدا ميكند.
برعكس، اگر انسان، از كسي كينه اي در دل نگه ندارد و گذشت داشته باشد، روابط مردم صميمانه ميشود و راه بر رخنه شيطان صفتان و تفرقه افكنان بسته ميشود.
در اقليم محبّت جز صفا نيست
در آن وادي به جز نور خدا نيست
فقط لبخند مهر است و محبّت
دگر كين توزي و جور و جفا نيست .
----------
[۱]: به آيههاي ۸ و ۹ دقت شود.
[۲]: وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلِّ … حجر: ۴۷.
[۳]: غرر الحكم و درر الكلم، ج ۱، ح ۱۹۷۶.
@sokhanrani1214_ir
کانال مواد سخنرانی دینی
#دعاهای_قرآنی ۲۸: ۲۴. دلهاي بي كينه رَبَّنا اغْفِرْ لَنا وَ لإِخْوانِنا الَّذينَ سَبَقُونا بِاْلإ
سلامعلیکم آخرین بخش از مبحث #دعاهای_قرآنی در کانال مواد سخنرانی دینی 👇👇 :
Eitaa.com/sokhanrani1214_ir