eitaa logo
مواد سخنرانی دینی😭
235 دنبال‌کننده
115 عکس
32 ویدیو
143 فایل
سلامعلیکم🌹🌹خوش آمدید 🌻 لطفا با صلوات وارد شوید . کانال #هر_آنچه_برای_منبر_مفید_است به پیامهای سنجاق شده در کانال مراجعه کنید. @bandehdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
منبر و روضه حضرت علی اکبر و امام حسین علیهما السلام . دارای فهرست مطالب در اول متن برای دسترسی آسان به مطالب. پی دی اف با فرمت فونت بزرگ برای استفاده آسان و درشت در گوشی همراه 👆👆. . 🌷
منبر و روضه حضرت علی اکبر و امام حسین علیهما السلام . دارای فهرست مطالب در اول متن برای دسترسی آسان به مطالب. پی دی اف با فرمت فونت بزرگ برای استفاده آسان و درشت در گوشی همراه 👆👆. . 🌷
💠 روز 💠 💎 حمایت بی‌وقفه امام زمان (عج) از شیعیان 🔻حضرت مهدی (علیه‌السلام): إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ و اصْطَلَمَکُمُ الأَعداءُ. ❇️ ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرامی‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. 📚 بحارالأنوار، ج ٥٣، ص ٧٢ ‌ https://eitaa.com/sokhanrani1214_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با صدای آقای فرهمند1_14147594020.mp3
زمان: حجم: 3.25M
🌹صبح جمعه مختص "ندبه گویان" حضرت ولی عصر (عج) است🌹 🌺با دعای ندبه ، استغاثه و عرض ادب و ارادت خودمان را به حضرت ولی عصر (عج) نشان دهیم.🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/sokhanrani1214_ir
باسمه تعالی نماز جمعه ملاک قرب بخدا قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: یجلس الناس من الله یوم القیامة علی قدر رواحهم الی الجمعات الاول و الثانی و الثالث. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نزدیکی مردم با خداوند در روز قیامت به مقدار رفتن آنها به نماز جمعه به ترتیب نفر اول و دوم و سوم است. «مستدرک الوسائل/ ج 6/ص 39» به نظرم‌دو گروه انسانهای خاص و پر ایمانی هستند: ۱. کسانی که در نماز جماعت صبح شرکت میکنند ۲. کسانی که در نماز جمعه شرکت میکنند. https://eitaa.com/sokhanrani1214_ir
السَّلام علیکَ یا اباالفضلِ العَبّاس السَّلام علیکَ أیها العبدُ صالح هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت/ رزق و روزی تمام خاندانش را گرفت خوش به حال سائلی که سائل عباس شد / خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت روز محشر دست هایش دستگیری می‌کند / دست خود را داد دستِ دوستانش را گرفت (مقدمه روضه) *شیخ عباس کَشوان خادم حرم حضرت عباس که تمام اجدادش خادم این حرم بودند نقل می‌کند: حدود ۳۰ سال پیش، شب جمعه‌ای در حرم حضرت ابوالفضل(ع) نشسته بودم که مردی عرب با فرزندی ۸ ساله و معلول وارد حرم شد. کودک نه می‌توانست حرکت کند و نه حرف بزند، همچون تکه‌ای گوشت روی دستان پدر بود. نیمه‌شب، اون مرد با لهجه عربی گلایه می‌کرد و گفت: «اباالفضل! من فرزند سالم ازت خواستم، اما این بچه ناتوان را داده‌ای؛ دیگر خسته‌ام، بگیرش برای خودت!» یکدفعه دیدم پسرش رو به سمت ضریح پرت کرد و خودش سریع رفت. من از دیدن این صحنه به شدت ناراحت شدم، کودک را بغل کردم و اشک ریختم. حدود ساعت ۱ شب، ناگهان دیدم انگشتان پای این بچه حرکت کرد. ابتدا شک کردم، اما کم‌کم پاها، سپس چشمانش تکان خوردند و باز شدند. پسر با تعجب گفت: «پدر و مادرم کجا هستند؟» خدام را صدا زدم، همه تأیید کردند که کودک می‌تواند حرکت کند و حرف بزند. فهمیدم معجزه‌ای رخ داده است. عبایی روی کودک انداختم و سه بار دور ضریح گرداندم. بعد او را در اتاقی گذاشتیم و موضوع را به مسئولان اطلاع دادیم. از بلندگو اعلام کردیم مردم بیایند. کودک را روی منبر نشاندم و کنار او نشستم. از او پرسیدم: «وقتی پدرت تو را پرت کرد، دردت نگرفت؟» با گریه جواب داد: «نه، فقط دیدم دو دست بریده از ضریح بیرون آمدند و مرا در آغوش گرفتند. دستی روی بدنم کشیده و ناگهان توانستم حرکت کنم. والان هیچ مشکلی ندارم. *امشب از این دستای بریده بخواه گره های زندگیتو وا کنه برات، امشب از این دستای بریده بخواه فرج آقامون رو برسونه. جلسه روضه جضرت اباالفضل، جلسه ای که امام زمان تشریف میارند تو جلسه(مرحوم فشندی در دیداری که با امام زمان(عج) داشتند، آقا فرمودند: هرجا که روضه عمو جانم عباس خوانده شوند من خودم رو می‌رسونم.) (شروع روضه) *حضرت عباس تا زمانی که زنده بودند اگر بچه ها تشنه هم بودند می‌گفتند: عمو عباس که هنوز هست، تا او بود امید در خیمه‌های سیدالشهدا نمرده بود، اباعبدالله خیالش از خیمه ها راحت بود. هرکس شهید می‌شد ابی‌عبدالله به میدان می‌رفت بالا سرش، چون حضرت خیالش راحت بود که یک نفر از خیمه‌ها مراقبت می‌کند، اهل حرم آرامش داشتند که (حافظ الخیام) (ابوالقربه) هنوز هست! تا اباالفضل(ع) بود غم و غصه ارباب کمتر بود! (یا کاشِفَ الکَرب عَن وَجهِ الحُسین) *حضرت عباس وقتی غربت برادرش حسین رو دید اومد خدمت برادر فرمود: «یا اخی هَل مِن رُخصَه؟» حسین جان اجازه میدی برم میدان؟ تا این جمله رو امام حسین شنید، «فبکی الحسینُ بُکائا شدیدا حتی اِخضَلَّت لِحیَتُهُ بالدُموع» شروع کرد بلند بلند گریه کردن؛ انقدر حسین گریه کرد که این محاسنش تر شد از گریه. امام حسین همینطور که باشدت گریه می کرد فرمود: «یا أَخِی أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی وَ إِذَا مَضَیتَ تَفَرَّقَ عَسْکرِی» تو علمدار منی، تو نشانه ی لشکر منی. اگر تو کشته بشی لشگر من از هم می پاشه! عباسم بچه هام دلخوشیشون به توئه! عرض کرد:آقا جان هر چی شما بگی من سر باز شمام اما «لقَدْ ضَاقَ صَدْرِی» اما سینم دیگه سنگینی می کنه و «سَئِمتُ من الحیاة» بدم میاد دیگه از این زندگی؛ آخه این چه زندگی که من غربت آقا و مولام رو ببینم؟ هی مولام بگه: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؛ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ» اما نتونم کمکش کنم! امام حسین فرمود: عباسم می خوای بری؟پس با من بیا، آوردش کنار خیمه ای که داخلش مشک نگه می داشتن، پرده ی خیمه رو زد بالا؛ عباس دید این بچه ها از تشنگی شکم ها رو روی خاک گذاشتن! اباعبدالله فرمود: «ما تری ماحلَّ من العطش اَشَدُّ الاشیاءِ علینا عطشَ الاطفال والحرم» میبینی عباس جان تشنگی چه بلایی سر اهل حرم و بچه ها آورده ؟ اما حالا که میخوای بری، قبلش برو برای این بچه ها آب بیاور عباس جان.. حضرت اباالفضل سوار مرکب شد، نوشته اند چهار هزار تیرانداز کمین کرده بودند! شما فرض کنید که اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! خودش رو رسوند به شریطه فرات مشک رو پُر آب کرد هنگام برگشت محاصرش کردند، دستان عباس رو که قطع کردند، مرحوم علامه مجلسی می‌نویسه: مشک رو به دندان گرفت، هنوز داره به سمت خیمه ها میاد (یا رب نکن امید کسی را تو نا امید) اما یکدفعه دیدند تیر به مشک خورد «فَوَقَفَ عباس مُتحَیّرا» این آب ها که ریخت، فدای سرت که ریخت اصلا فدای امّ بنین مادرت، که ریخت
دیگه نه دستی داره بجنگه نه آبی مونده که به خیمه‌ها ببره! بزار بهتر بگم نه رویی داره که به خیمه‌ها برگرده، یکدفعه عمود آهنی بر فرق سرش زدند، که امام حسین صدای برادر رو شنید: «یا أخا أدرِک أخاک» __________________________________________________________________ (گریز روضه) *ببینید تو این ایامی که به کشورمون حمله شد و فرماندهان ما رو شهید کردند، هر فرماندهی که شهید می‌شد سریع یک فرمانده دیگه جاش رو می‌گرفت اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله که وقتی فرماندش شهید شد وقتی علمدارش شهید شد، دست به کمر گرفته، افتان و خیزان اومد سمت خیمه عباس، عمود خیمه رو پایین کشید. رو کرد به خواهرش زینب فرمود: خواهرم خودتون رو برای اسارت آماده کنید.... علیه السلام https://eitaa.com/sokhanrani1214_ir